به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق ؛ اسفندماه 84 سردار مهدی ابویی، مقام ارشد پلیس مبارزه با موادمخدر و مسوول اقدام عملیاتی علیه مصرفکنندگان موادمخدر و قاچاقچیان این مواد از اجرای طرح آزمایشی و ضربتی جمعآوری، ساماندهی و درمان معتادان از اول اسفند خبر داد. این خبر در حالی منتشر شد که اجرای برخوردهای قهری و طرح جمعآوری و انتقال معتادان به شورآباد در نیمهنخست دهه70 بینتیجه به نظر میرسید و این اردوگاه تعطیل شده بود و برخوردهای ضربتی جای خود را به همکاری با انجیاوها و فعالشدن آنها داده بود.اسفندماه 84 احمدینژاد، رییسجمهور وقت به ستاد مبارزه با موادمخدر دستور ساماندهی و جمعآوری معتادان را داد. شورآباد به شفق تغییرنام داد و مسوولان نیروی انتظامی بهعنوان مجری جمعآوری از ظرفیت هزارو۵۰۰نفری اردوگاه خبر دادند.
شفق در سال 84 تا 85 به سازمان بهزیستی سپرده شد. این سازمان بهمدت یکسال 200معتاد را در این اردوگاه نگهداری و درمان کرد. همان سال شفق دوباره تعطیل شد و در سال 86 وزارت بهداشت با استفاده از روش متادوندرمانی شفق را دوباره احیا کرد و در این سال هم ظرفیت اردوگاه حداکثر 400نفر بود. اما شفق دوباره تعطیل شد. سال 89 مجمع تشخیصمصلحتنظام قانون مبارزه با موادمخدر را اصلاح کرد و ماده 16 این قانون نگهداری یک تا سهماهه معتادان متجاهر به دستور مقام قضایی در مراکز دولتی را تصویب کرد. سردار ابویی، معاون پیشگیری و هماهنگی ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز در زمان مرتضوی بهعنوان پیمانکار و مدیرعامل انجیاو مدیر «شفق» شد.
مجوز انجیاو موقت بود. شفق باوجود مخالفتهای بهزیستی و وزارت بهداشت و با موافقت و همکاری نیمبند شهرداری تهران و قرارداد سردار ابویی با سازمان رفاه شهرداری تهران مجددا فعال شد اما اینبار با رویکردی متفاوت و نگهداری بیش از هزارو500معتاد در بازههای زمانی متعدد. بهزیستی تمدید مجوز این انجیاو را منوط به تغییراتی کرد اما تغییرات اعمال نشد. بهزیستی مجوز را تمدید نکرد و وزارت بهداشت هم مجوز نداد. اردوگاه یا کمپ اجباری درمان معتادان شفق بدون مجوز بهکار خود ادامه داد، در حالیکه طبق قانون این مراکز باید با مجوز و نظارت وزارت بهداشت بهکار خود ادامه دهند. در سال 91 سازمان بازرسی کشور در گزارشی به عملکرد شهرداری تهران در شفق انتقاد کرد. مدیریت شفق در اسفند 91 تغییر کرد و به سردار روزبهانی سپرده شد.
از آنسو دو کمپ اجباری دیگر هم در استان تهران ایجاد شده بود؛ مرکز صابرین «کمرد» و «جاجرود» به مدیریت برادران روزبهانی؛ سردار روزبهانی، رییس سابق پلیس امنیت اخلاقی ناجا و سرهنگ روزبهانی، معاون اجتماعی نیروی انتظامی در زمان سردار طلایی. این دو کمپ هم موفق به گرفتن مجوز از وزارت بهداشت و نیروی انتظامی نشدند اما با توافقنامه با شهرداری و ستاد مبارزه با موادمخدر فعال شدند. مراکزی که همگی یک ویژگی دارند؛ نداشتن مجوز؛ مراکزی که به گفته معاون درمان ستاد مبارزه با موادمخدر ماهانه 400میلیونتومان یارانه برای درمان اعتیاد معتادان متجاهر از این ارگان دریافت میکنند. این علاوه بر یارانهای است که در ماه برای نگهداری معتادان از شهرداری میگیرند.
سال 91 تفاهمنامهای میان طه طاهری، جانشین وزیر کشور در ستاد مبارزه با موادمخدر، مهدی چمران، رییس وقت شورای شهر و قالیباف شهردار تهران امضا میشود که بر اساس آن شهرداری موظف میشود تا برای معتادان متجاهر پنج کمپ در داخل شهر تهران با بودجه مصوب شورای شهر ایجاد کند؛ تفاهمنامهای برای کاهش ظرفیت کمپهای موجود و جبران کمبود ظرفیتها که اجرایی نشد.
اینها در حالی است که عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور و دبیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر چندی پیش از کافینبودن فضا و امکانات برای نگهداری معتادان خبر داده و گفته بود: «حجم بازداشتیها هم زیاد است و نیروی انتظامی مشخصات و آدرس آنها را میگیرد و رها میکند تا بعد به سراغشان برود.»
اگر تفاهمنامه فوق اجرایی میشد شاید مشکل کمبود فضا در استان تهران بهعنوان استانی که به گفته معاون درمان ستاد مبارزه با موادمخدر مشکلاتش بیشتر است کمتر میشد ضمن اینکه گرفتن اسم و آدرس معتادان برای انتقال آنها به کمپ آنها را به سمت بیغولهها، حاشیه شهرها و ازدسترسخارجشدن سوق میدهد. از سوی دیگر واگذاری این کمپها به چهرههای انتظامی و افراد خاص با استفاده از روابط، به پررنگشدن نگاه انتظامی، حاکمشدن رویکرد جرمانگاری به معتادان و کمرنگشدن نگاه کاهش آسیب اعتیاد منجر شده است؛ موضوعی که اتفاقات رخداده در کمپ شفق آنها را تایید میکند اما سوال اینجاست که چرا ناظران باوجود تمام این اتفاقات در طول این سهسال سکوت کرده بودند و آیا تغییر نگاه انتظامی به حمایتی نسبت به معتادان اتفاق میافتد؟
نظر شما