در حال حاضر و براساس آمارهای موجود، به ازای هر 100 هزار نفر در كشور 800نفر وارد زندان می شوند كه نگران كننده است، چرا كه در حال حاضر آسیبهای اجتماعی امروز خانواده ایرانی را نشانه گرفته است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه تهران امروز ؛ سید حسن موسوی چلک رئیس انجمن مددكاری اجتماعی، در پنجمین همایش ملی آسیبهای پنهان که دیروز برگزار شد، به بالا رفتن آمار آسیبهای اجتماعی در سطح کشور اشاره كرد و گفت: در حال حاضر و براساس آمارهای موجود، به ازای هر 100 هزار نفر در كشور 800نفر وارد زندان می شوند كه نگران كننده است، چرا كه در حال حاضر آسیبهای اجتماعی امروز خانواده ایرانی را نشانه گرفته است. اما اصلیترین بخش از صحبتهای چلك جایی است كه به موضوع خط قرمزهای آسیبهای اجتماعی اشاره میكند:« وقتی آسیبهای اجتماعی را خط قرمز اعلام کنیم زیرزمینی میشود و در صورتی که آسیبهای اجتماعی زیرزمینی شود، مشکلات ما بیشتر خواهد شد. با آسیبهای اجتماعی به عنوان یک واقعیت تلخ باید برخوردی اجتماعی شود، نه نظامی و انتظامی.»
عدم نتیجه برخورد خشونتی با مسائل اجتماعی
محمدعلی اسفنانی در مورد زندانیان ایران به تهران امروز میگوید: تا آنجایی كه من خبر دارم كمتر از 250 هزار نفر در ایران زندانی هستند. افزایش ارتكاب جرایم علل مختلفی دارد. با انبوه شدن جمعیت در كلانشهرها امكان بیشتر شدن و با ماشینی شدن زندگیها و ازدحام بیشتر سطح ارتكاب جرایم بیشتر میشود. در شهرهای بزرگ یك مشكل كوچك به جنجال و شاید هم جرم بزرگ تبدیل میشود. در این میان موادمخدر به ویژه مواد روانگردان هم نقش بسزایی را ایفا میكند. خود بحث موادمخدر، مصرف الکل و امثال آن درست است كه فی نفسه جرم و در شرع مقدس حرام شمرده شده است ولی خیلی جاها زمینه جرایم شدیدتری هم میشود. یعنی افراد براثر استعمال این مواد (كه خود جرم است)، دست به جرایمیمیزنند.
این نماینده مجلس، با اشاره به اینكه گاهی نمیتوان منكر برخی واقعیتها شد میافزاید: اینكه بعضی مواقع بحث شبیه خون فرهنگی و جنگ نرم را نمیتوان منكر شد. زمانی بود كه رزمنده در جبهه ای كه میجنگید دشمن را شناخته، میدید و تركشهایی كه او را مجروح میكرد افتخارآفرین بود. دشمن امروزی برخلاف آن رویه، دشمن پنهانی است و روشهای پیچیده ای را به كار میگیرد. ضمن آنكه آثار و عواقبی كه به بار میآورد و تركشهایش موجب افتخار نیست بلكه موجب اضمحلال فرد، از بین رفتن خانواده و آسیب به اجتماع میگردد. با بیان نكردن این مسئله نمیتوان صورت مسئله را پاك كرد. راه چاره این نیست. پذیرش واقعیتها باعث میشود كه وسایل مقابله را فراهم كنیم. اگر واقعیتهای جامعه را نبینیم و نشناسیم نمیتوانیم دفاع درستی در مقابل ترفند دشمن داشته باشیم. خانوادههایی كه با این آسیبها مواجه هستند، برای مقابله راهكارها را در پیش بگیرند.
تمام راهها را نبندیم
سخنگوی کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس با بیان اینكه اگر بنا بر این باشد كه پنهان كاری كنیم و فكر كنیم با بیان آن نمیتوانیم با این آسیب ها مقابله كنیم، فرار از واقعیت است، ادامه میدهد: فرار از واقعیت آسیب بیشتری میزند. باید دید چه مجازاتهایی در این مورد وجود دارد. به عنوان مثال مجازات اعدام برای موادمخدر در نظر گرفته شده است. ممكن است این راه مقابله نباشد. اما گاهی لاجرم هستیم. یعنی فضا به نحوی تدارك دیده كه حتی سنگین ترین مجازات هم اثر نهایی و ماندگار ندارد. یعنی فرد با آنكه میداند مجازات ارتكاب جرمی ممكن است چوبه دار باشد، باز هم آن را انجام میدهد. بخشی از این افراد را نمیتوان كنترل كرد. در تجربه تمام دنیا هم امكان پذیر نبوده است. مگر اینكه راهكارها را كنار هم بگذاریم. اگر فقط سیستم مبارزهای را به كار بگیریم و با روش برخورد خشونتی با پدیدههای ناسالم اجتماعی پیش برویم، نتیجهای نخواهیم گرفت.
زمانی موادمخدر در حدی بود كه تعداد خاص و انگشت شماری از موادمخدر استفاده میكردند بعد توزیع بیش از حد آن باعث شد كه قشر جوان هم آلوده شود. به همین دلیل سختگیری ها نسبت به تریاك شروع شد و افراد سودجو هروئین را جایگزین آن كردند. اگر صرفا مقابله از طریق سبك مجازاتی و برخورد خشونتی باشد هرگز به نتیجه نخواهیم رسید. هر چقدر سخت بگیریم تمام راه ها را در یك مسیر ببندیم آنهایی كه در راس طرح این راه ها هستند آن را به نوع دیگری سوق میدهند. یك روش واحد در مقابل آسیبهای اجتماعی نتیجه بخش نخواهد بود. خانواده ها از ابتدای تشكیل خانواده باید زمینه را طوری فراهم كنند كه حتی اگر فضا برای فرزندان آلوده بود ولی آنها رغبتی برای آن نداشته باشند. وقتی روشهای مختلفی در كنار هم باشد میتوانیم مقابله درستی داشته باشیم. بحث پیشگیری، مجازاتی و بحث فرهنگی جامعه به ویژه در محیطهای اجتماعی، خانواده، مدارس، دانشگاهها و... در مقابله با آسیبهای اجتماعی شدنی خواهد بود.
زندان نباید اولین راهكار دعاوی باشد
دكتر مصطفی اقلیما در مورد رتبه چهارم ایران در ورودی به زندان ها به تهران امروز میگوید: بزهكاریها و جرمهایی كه منجر به زندان میشود ناشی از عدم تعادل، ناملایمات، نابسامانی ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است. اگر چارچوبهای هنجارها مشخص باشد علی القاعده كمتر با چنین بزهكاریها و هنجارشكنیهایی مواجه خواهیم شد. در جامعهای كه بحران تورم، بیكاری، شكاف طبقاتی و... وجود دارد طبیعی است كه شرایط برای جرم خیزی در آن فراهم است.
این آسیب شناس با اشاره به اینكه مردم كمتر به سمت روانشناس، جامعه شناس و... میروند و وقتی جرم اتفاق میافتد سیستم امنیتی وارد آن میشود، میافزاید: ما امنیت را بیش از آنكه نرم افزاری ببینیم سخت افزاری دیدهایم. یعنی جامعه به سمت امنیت نرم افزاری بروند و از كارشناسان كمك بگیرند و مشكل خود را حل كنند. دلیل انجام نشدن آن هم میدان ندادن به این افراد است. اگر كسی بخواهد چنین فرهنگی را در جامعه جا بیندازد، به راحتی اجازه فعالیت به او نمیدهند و با هزار و یك قیدو بند روبهرو میشود. امروزه با چماق بر سر علوم انسانی كه كار آن ترویج امنیت نرم افزاری است میزنیم. چگونه انتظار داریم كه خروجی در حوزه امنیت غیر از سخت افزاری باشد؟
آقایان به دنبال كار اجرایی باشند
محمداسماعیل سعیدی نیز به تهران امروز میگوید: عوامل مختلفی در آسیبهای اجتماعی و رشد فزاینده آن موثر است. جامعه ما به دلیل جنگ نرم در حال عبور از مرحله سخت و بحرانی فرهنگی است. شبكههای مختلف وارد صحنه شده و قصد تغییر فرهنگ كه عامل بقای هویت ایرانی بوده را دارند. مشخص است كه در این دوره برخی از آسیبها رشد پیدا میكند و شاهد بالارفتن جرایم و تعداد زندانیان باشیم. در سالهای 71 و 72 نسبت به تهاجم فرهنگی هشدار داده شده. وزیر كشور وقت گفت كه اگر به این بگوییم تهاجم فرهنگی یا شبیخون فرهنگی درست نیست بلكه تبادل فرهنگی است. در تبادل فرهنگی تفكری را به اختیار خودمان میپذیریم و تفكری را به آنها میدهیم. به جرات میتوانم بگویم كه ما هنوز نتوانستیم انسجامی در این زمینه پیدا كنیم و تفكری را به خارج مرزها بفرستیم. وقتی نتوانستیم جوان خود را آماده كنیم و ارزشهای خود را به آنها ارائه كنیم و به جای آنكه اهداف پلید را به نشان دهیم فقط بد از آنها گفتیم.
همیشه گفتیم نگفتیم كه دنبال چه چیزی است كه ما از آن نفرت داریم؟ دبیر اول كمیسیون اجتماعی ادامه میدهد: البته این خطوط قرمزی كه دور آسیبهای اجتماعی كشیدهایم باید مورد تجدید نظر قرار بگیرد. ما اجازه نداریم اسرار یك كار خلاف شئونات اخلاقی را در اختیار یك جوانی كه به بلوغ رسیده قرار دهیم. همه اطلاعات را نباید در اختیار همگان قرار داد به همین دلیل باید آسیبهای اجتماعی سطح بندی شود. در خارج از كشور هم همین طور است. شبكههای تلویزیونی غربی زمان پخش و طبقهبندی سنی برای برنامههایشان دارند. یعنی حتی كار خلاف آنها هم طبقهبندی دارد. مشكلات و آسیبهای اجتماعی را باید اطلاع رسانی كنیم و پنهان نكنیم. ولی به صورت فلهای این اطلاعات را نباید به جامعه وارد كنیم. آقایان حال ندارند این مسائل را طبقه بندی كنند فقط میگویند رها كنید. برخی آمارها را همه باید بدانند تا هشداری برای آنها باشد.
محمداسماعیل سعیدی با اشاره به اینكه از شورای عالی فرهنگی و دست اندركاران میپرسیم كه كی قرار است این طبقه بندی ها انجام شود؟ میافزاید: سیاستهای كلی نظام زیر نظر مجمع تشخیص مصلحت نظام و سیاستهای فرهنگی زیر نظر شورای عالی فرهنگی است. اطلاع رسانی در مورد آسیبهای اجتماعی نیز جزو سیاستهای كلان كشور است و نباید در مورد آن غفلت شود. تا كی باید منتظر بود؟ خط قرمز كشیدن صرف مشكلی را حل نمیكند. مسئولان ما فقط مباحث را با یك كار كارشناسی تیمیاجرایی و عملیاتی نمیكنند. ضمن آنكه باید آسیب ها را بشناسیم راه چاره را هم باید در اختیار مردم بگذاریم.
نظر شما