به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ؛ او چالشهای زیستمحیطی را نتیجه فعالیتهای بشر عنوان كرد و افزود: ایران از چالشهای مذكور مستثنی نیست. كیخا گفت: تالاب انزلی با توجه به روند مذكور با كمی تاخیر به سرنوشت دریاچه ارومیه دچار میشود. او بر تغییر رویكردها تاكید كرد و افزود: 41 نوع تالاب از 42 تالاب دنیا در ایران وجود دارد اما به دلیل توجه نكردن به مسائل زیستمحیطی امروز با مشكل مواجه هستیم.
فلات ایران دارد غیر قابل سكونت میشود
براساس آمار سازمان محیطزیست حدود هزار تالاب در ایران وجود دارد كه ۲۵۰ مورد آن بطور رسمی به ثبت رسیده است. از این تعداد، ۸۰ تالاب حائز اهمیت ویژه هستند و ۲۵ تالاب در معرض خطر قرار دارد. برخی كارشناسان مشكل كمبود بارش و عدم مدیریت در استفاده از آب رودخانهها و احداث بیرویه سدها را از دلایل خشكسالی تالابها در ایران عنوان كردهاند. عیسی كلانتری، وزیر پیشین كشاورزی نیز پیشتر درباره خشك شدن تالابها گفته بود: فلات ایران دارد غیرقابل سكونت میشود و كسی به این فكر نیست. مساله اینجاست كه آبهای زیرزمینی تحلیل رفتهاند وبیلان منفی آب بیداد میكند و كسی به فكر نیست. كمآبی كشور را بهشدت تهدید میكند و بیلان منفی برداشت آب در ابتدای انقلاب زیر صد میلیون متر مكعب در سال بود. این بیلان در حال حاضر به ۱۱ میلیارد متر مكعب رسیده است یعنی ۱۱۰ برابر شده است. او با تایید بر خشك شدن دریاچهها در ایران اضافه كرده بود: پیكرههای آبی طبیعی ایران خشكیدهاند. از دریاچه ارومیه، بختگان، تشك، پریشان، كافتر، گاوخونی، هورالعظیم، هامون جازموریان دیگر چیزی باقی نمانده است. من از وقوع بحران حرف میزنم.
تشكیل كارگروه برای علت یابی خشكی تالابها
یك كارشناس محیطزیست درباره خشك شدن تالابهای كشور به آرمان میگوید: برای هر تالاب باید كارگروهی تشكیل شود و این موضوع بررسی شود كه سهم خشكسالی چقدر است و سهم بارگذاری غلط در حوضههای آبخیز به چه میزان است. محمد درویش ادامه میدهد: بارگذاری غلط در حوضههای آبخیز میتواند به توسعه نامتعادل كشاورزی، صنعت یا سكونتگاههای شهری برگردد كه كارگروه مذكور میتواند سهم هر كدام را مشخص كند. روز گذشته (یكشنبه) معصومه ابتكار رئیس سازمان حفاظت محیطزیست گفته بود: اتاق فكر زیستمحیطی در استانها با حضور نخبگان و اساتید، تشكلها، بخش خصوصی و بخشهای بهداشت ایمنی و محیطزیست صنایع (HSE) تحت مدیریت استانداران تشكیل شد. درویش در پاسخ به این سوال كه چنین اتاق فكری تا چه حد میتواند به جلوگیری از مشكلات زیستمحیطی كمك كند، میگوید: سازمان محیطزیست باید به سمتی حركت كند كه نقش دیدهبان را عمل كند و وظایف خود را به سازمانهای مردم نهاد واگذار كند.
این واگذاری فعالیتها علاوه بر اینكه كمیت نظارتها و مداخلات را بالا میبرد، كیفیت كار را نیز افزایش میدهد. این فعال محیطزیست همچنین در پاسخ به اینكه به نظر میرسد بخشی از مشكلات مثلا درباره تالابها به ندانستن دلایل بروز بحران برنمیگردد بلكه، افراد ذی نفع با اعمال فشار جلو اجرای قوانین را میگیرند، میگوید: اعمال فشار حتما وجود دارد اما نظر ما این است كه سازمان محیطزیست باید وزن مردمی خود را افزایش دهد. وقتی سازمانهای مردم نهاد در تصمیمسازی و تصمیمگیریهای محیطزیستی نقش داشته باشند و مسائل این حوزه به مطالبات مردمی بدل شود دیگر فشارها نمیتواند در كار خلل ایجاد كند.
نظر شما