یک روانشناس با اشاره به انواع طلاق و تأثیر آن بر خانواده،‌ بدگویی والدین پشت سر یکدیگر را در سلامت روانی فرزندان موثر دانست.

بدگویی والدین پشت سر یکدیگر به سلامت روانی فرزندان آسیب جدی می‌زند

سلامت نیوز : یک روانشناس با اشاره به انواع طلاق و تأثیر آن بر خانواده،‌ بدگویی والدین پشت سر یکدیگر را در سلامت روانی فرزندان موثر دانست.

مرجان فتحی در گفت‌وگو با فارس اظهار داشت: طلاق انواع مختلفی دارد. یک نمونه آن قانونی و دیگری عاطفی و روانی است.

وی افزود: در طلاق عاطفی و روانی ممکن است زوجین رسماً از هم جدا نباشند و حتی در خانه‌ای مشترک زندگی کنند با این تفاوت که ارتباط عاطفی بین آن دو وجود ندارد. این موضوع موجب سردی روابط بین زوجین می‌شود که به بچه‌ها نیز منتقل می‌شود.

این روانشناس گفت: معمولاً در این مواقع یکی از والدین، بچه‌ها را به طرف خود جذب می‌کند و با بدگویی پشت سر آن یکی، سلامت روانی بچه‌ها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

وی افزود: خدمات مشاوره‌ای در ابتدای ناسازگاری زوج ها موثر است و تاجایی که ممکن است باید از خدمات مشاوره‌ای بهره گرفت، اما در مواقعی وقتی کنار هم بودن فایده‌ای ندارد و به آسیب روانی فرزندان منجر شود، شاید طلاق به عنوان یک راهکار مد نظر قرار گیرد.

فتحی تصریح کرد: البته قبل از طلاق باید حمایت‌هایی که قرار است افراد بعد از طلاق داشته باشند در نظر گرفته شود.

وی افزود: حمایتهای تحصیلی و اجتماعی، جزو اولین مواردی است که برای بچه‌ها مطرح است و این موضوع که بچه‌ها باید با کدام والد زندگی کنند از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

فتحی گفت: داشتن سرپناه و سقف و منبع درآمد، حداقل چیزی است که باید قبل از طلاق به آن فکر کرد.

وی ادامه داد: طلاق را نمی‌توان به تنهایی و بدون اثر بر زوج‌ها در نظر گرفت. مادری که طلاق می‌گیرد باید بتواند امکانات لازم را برای فرزندانش فراهم کند.

فتحی اظهار داشت: برخی والدین بعد از طلاق به ازدواج دوم تن می‌دهند، همسر‌گزینی‌های دوم بعد از طلاق نیز می‌تواند برای زوج ها و فرزندان آسیب‌زا باشد.

فتحی گفت: نکته‌ای که باید قبل از طلاق به آن فکر کرد این است که کسی که می‌خواهد سرپرستی بچه‌ها را برعهده بگیرد باید فردی توانا باشد که از خانه‌ای امن برخوردار است. اضطراب عاطفی و افسردگی شایع‌ترین اختلالات پس از طلاق است.

وی افزود: بچه‌ها در سن پایین به هر دو والد نیاز دارند چرا که پذیرش نقش‌های جنسیتی و تمرین آن معمولاً با والد همجنس صورت می‌گیرد. البته در صورتی که یکی از والدین نباشد، بچه‌ها در بین اطرافیان دنبال کسی می‌گردند تا نقش‌های جنسیتی خود را به وسیله همانند سازی با او درونی کنند. اگر این اتفاق نیفتد آنها در آینده با مشکلات جدی روبه‌رو می‌شوند.

وی ادامه داد: تحقیقات نشان داده است، نوجوانانی که فرزندان طلاق هستند رفتار‌های پرخطری مانند رانندگی خطرناک، رفتار جنسی ناامن، سوء مصرف مواد و مشروبات الکلی را انجام می‌دهند. همچنین اقدام به خودکشی در این نوجوانان بیش از افراد دیگر است.

فتحی گفت: برخی دختر‌هایی که بدون پدر بزرگ می‌شوند معمولاً در سن ازدواج مردانی را انتخاب می‌کنند که از نظر سنی تناسبی با آنها ندارند و جای پدر آنها هستند. در مورد پسرها هم باید گفت آنهایی که از مادر محروم هستند در بزرگسالی با خانم‌هایی ازدواج می‌کنند که از آنها بزرگترند. البته این پایان ماجرا نیست و برخی از این ازدواج ها در نهایت به جدایی ختم می‌شود.

وی افزود: در حال حاضر در دنیا مبحثی مبنی بر تک‌والدی و فرزندخواندگی وجود دارد. هنوز معلوم نیست که داشتن یک والد چه آثار روانی بر کودک می‌گذارد چرا که خانواده نهادی است متشکل از پدر، مادر و فرزندان است.

این متخصص بهداشت روان ادامه داد: از خانواده طلاق نمی‌توان انتظار خانواد‌ه‌ای طبیعی را داشت اما اگر والدی بتواند شرایطی فراهم کند که بچه‌ها در محیطی سالم بزرگ شوند آن وقت می‌توان گفت طلاق کمترین آثار روانی- اجتماعی را همراه دارد.

وی افزود: البته بچه‌های طلاق لزوماً با مشکلات اجتماعی بزرگ نمی‌شوند و همه چیز بستگی به شرایط بعد از طلاق دارد.

این متخصص بهداشت روان خاطرنشان کرد: طلاق امری ناپسند است اما اگر راهی برای با هم بودن وجود ندارد بهتر است همه چیز به صورت توافقی انجام شده و تکلیف همه مسائل قبل از آن روشن شود تا زوج ها و فرزندان کمترین آسیب روانی -اجتماعی را متحمل شوند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha