سلامت نیوز: موضوع شناخت پیش از ازدواج یکی از مسایل مهم در هر ازدواجی است. ذهن بسیاری از پسران و دختران که به خصوص در مقطع تصمیم گیری برای ازدواج هستند، در مورد این مساله درگیر است...
یکی از مسایل مهم پس از جدی شدن موضوع ازدواج، شناخت از مسایل حوزه سلامت جنسی زن وشوهر است. دختر و پسری که موضوع ازدواجشان جدی شده است، باید بتوانند قبل از ازدواج در چارچوب اخلاق، شرع و قانون در مورد مسایل حوزه سلامت جنسی شناخت پیدا کنند و با استفاده از منابع قانونی، مذهبی و علمی اطلاعات خود را افزایش دهند. در این زمینه دکتر حافظ باجُغلی به چند سوال پاسخ گفته اند که در ادامه می خوانید.
آقای دکتر! با توجه به تابوهایی که در جامعه ما وجود دارد، اینکه دختر و پسر برای ازدواج و بلا فاصله پیش از آن در مورد مسائل جنسی صحبت کنند، سخت به نظر میرسد. اهمیت این کار چقدر است؟
رابطه زناشویی یكی از ابعاد مهم ارتباطی زوج است، بنابراین ارزیابی آن در چارچوب قانون، شرع و اخلاق پیش از ازدواج مهم است. هر چند شیوه این ارزیابی و شناخت در جامعه سنتی ما با جامعه غربی تفاوت دارد اما این تفاوت به معنی این نیست كه در جامعه ما این ارزیابی نباید انجام شود.
چطور میتوان حرف زدن در اینباره را شروع کرد؟
یكی از شیوههای ارتباطی این است كه وقتی میبینیم برای طرف مقابل دشوار است احساسهای شخصی خود را بیان كند، باید از او درباره دیدگاه كلیاش بپرسیم. دخترها و پسرها پیش از ازدواج باید یاد بگیرند بخشی از شناخت خود از همسر آینده?شان را به مسائل جنسی اختصاص دهند و همانطور كه گفته شد، با شناخت درباره دیدگاه او درباره مسائل جنسی شروع كنند. انسانها دیدگاهشان را راحتتر از احساسشان بیان میكنند. شاید به نظر برسد صحبت درباره دیدگاهها، اطلاعات بااهمیتی به دست نمیدهد و همه میتوانند در بیان دیدگاهشان نقش بازی كنند اما واقعیت اینطور نیست.
از لابه لای حرفهای طرف مقابل، میتوان فهمید احتمالا دچار مشکلی هست یا نه؟ اصلا نشانهای برای تشخیص وجود دارد؟
بله، یكی از نشانههای مهم نداشتن میل جنسی، در میان زن وشوهر آینده، گریز از صحبت درباره این مساله و عوض كردن موضوع بحث به محض مطرحشدن این مسائل است. نشانه دیگر، بیدانشی درباره مسائل جنسی و كنجكاو نبودن در اینباره است.
خب ممکن است علت این کنجکاوی نکردن یا عوض کردن بحث شرم باشد.
اتفاقا موضوع دیگری که باید به آن توجه کرد، افتراق دادن «خودداری» از «بیتمایلی» است. خیلی وقتها جوانهایی كه تمایل جنسی ندارند، آن را به خودداری و شرم فرهنگی-مذهبی نسبت میدهند در صورتی كه خودداری مقولهای مربوط به رفتار است نه احساس. تاكید آموزههای مذهبی، خودداری رفتاری است. من مراجعان مذهبی زیادی داشتهام كه برای مشاوره قبل از ازدواج مراجعه كردهاند. همیشه زمانی از این مشاورهها به مسائل جنسی اختصاص مییابد و اول به بررسی دیدگاه آنها میپردازم. زمانی كه احساس كنم رابطهشان جدیتر شده، احساسشان به رابطه جنسی را بررسی میكنم و جالب اینكه آنها در عین خودداریهای قابلاحترام به دلایل فرهنگی-مذهبی، میتوانند درباره دیدگاه و احساسشان درباره مسائل جنسی بهراحتی و با صراحت حرف بزنند. این نوع پختگی در رابطه، بسیار قابلتقدیر است و امیدوارم در جامعه گسترش پیدا كند. معمولا اگر فرد در بیان دیدگاه و احساسش درباره مسائل جنسی مشكل داشته باشد، در جلسههای بعد مشخص میشود به شكلی دچار اختلال جنسی است.
واقعا با این صحبتها میتوان به شناخت تمایلات طرف مقابل رسید؟
در روانشناسی، اعتقاد بر این است كه اساس شناخت بر صحبت كردن است. البته به شرطی كه نشانههای كوچك جدی گرفته شود و انكار نشود. انسانها آنقدر كه فكر میكنند، نمیتوانند نقش بازی كنند. با یك نگاه عمیق و كنجكاوانه، بیشتر ویژگیهای طرف مقابل، حتی خصوصیترین مساله (یعنی روابط جنسی) قابلتشخیص است.
به نظر شما، بهتر است دختر و پسر خودشان در مورد این مسائل حرف بزنند یا به مشاور مراجعه کنند؟
هر دو شكل این كار توصیه میشود، یعنی هم وقتی برای مشاوره قبل از ازدواج مراجعه میكنند، مشاور آگاه باید به مسائل جنسی اهمیت بدهد و ویژگیهای جنسی طرفین را ارزیابی كند و هم خود دختر و پسر وقتی در زمان آشنایی صحبت میكنند، درچارچوب قانون، شرع و اخلاق به شناخت تفكرات یكدیگر در مورد مسائل جنسی بپردازند.
حرفزدن در مورد مسائل جنسی آداب و ترتیبی هم دارد؟
شناخت و صحبت درباره مسائل جنسی باید بااحتیاط باشد و مخصوصا زمان در آن خیلی اهمیت دارد. همه این فرایند باید در چارچوب قانون، شرع و اخلاق صورت پذیرد. یعنی هیچوقت تا موضوع جدی نشده و قرار نیست دو نفر جدی در مورد هم فكر كنند، باز كردن مسائل جنسی كمكی به آنها نمیكند اما زمانی كه احساس كردند رابطهشان جدی شده و پیشدرآمدی برای آغاز رابطه تعهدآمیز طولانیمدت همسری است، صحبت در مورد مسائل جنسی باید بااحتیاط و قدم به قدم شروع شود. طرفین در قدم اول، باید به بررسی دیدگاههای هم به صورت كلی بپردازند. مثلا نظر كلیات در مورد مسائل جنسی چیست؟ تقابل روابط جنسی با عشق را چطور میبینی؟ فكر میكنی تكمیلكننده هم هستند یا دو چیز متفاوت؟ اینها چیزهایی است كه آدمها راحتتر میتوانند به صورت كلی در موردش حرف بزنند. وقتی رابطه صمیمانه شد، باید در مورد احساسهای جنسیشان حرف بزنند. باز هم تاكید میكنم این كار باید در زمان مناسب انجام گیرد كه رابطه دارد خیلی جدی میشود و رعایت چارچوب?های قانونی، شرعی و اخلاقی ضروری است.
علت به توافق نرسیدن درباره مسائل زناشویی بعد از ازدواج چیست؟
عدمتوافق جنسی بعد از ازدواج، گاهی ریشه در برداشت در مورد یك رابطه زناشویی صحیح دارد. زن و مردهایی كه آموزشی جنسی لازم را ندیده باشند، امكان دارد هر گونه تنوع جنسی را به اختلال جنسی نسبت دهند در حالی كه اختلال جنسی یك تعریف دقیق روانپزشكی دارد و خیلیوقتها شامل این موضوع رابطه نیست. این مشكل را زیاد میبینیم. خیلیها با شكایت از اینكه همسرم دچار اختلال جنسی است مراجعه میكنند اما وقتی بررسی میكنیم، میبینیم همسرشان دچار اختلال جنسی نیست و همان موضوع است و فرد به دلیل ناآگاهی از شیوههای برقراری رابطه زناشویی بین زن و شوهر، آن را اختلال میپندارد.
اما برخی خانمها و آقایان حتی بعد از ازدواج هم نمیتوانند درباره رابطه زناشویی با هم حرف بزنند.
خیلیوقتها زن و مرد به دلیل نداشتن زبان جنسی مشترك، قادر به ارتباط برقرار كردن و صحبت درباره مسائل جنسی نیستند و از این كار خجالت میكشند. این سرچشمه بروز خیلی از سوءتفاهمهای جنسی میشود و طرفین نمیتوانند احساس خود رابه طرف مقابل منتقل كنند. خیلی وقتها علت اینكه توافق جنسی ایجاد نمیشود، این است كه اصلا در اینباره با هم صحبت نكردهاند و اگر حرف میزدند، میتوانستند احساس یكدیگر را بفهمند و به توافق برسند. اصولا بعد از ازدواج، داشتن صراحت لهجه هنگام صحبت درباره مسائل جنسی، ترجیحات جنسی و احساسهای جنسی بین زن?وشوهر لازم است. اینجا دیگر احتیاطهای دیگر كه قبل از ازدواج روی آنها تاكید شد، لازم نیست و بهتر است زن و مرد در این زمینه به هم بازخورد بدهند.
برگردیم به بحث صحبتهای قبل از ازدواج، اگر فردی که قصد داریم با او ازدواج کنیم، تمام معیارهای مورد نظر ما را داشت و فقط در مورد رابطه زناشویی به توافق نرسیدیم، باید درباره تصمیم خود تجدید نظر کنیم؟
بستگی دارد، اما تجربه نشان میدهد علت بیشتر نداشتن توافقها، مسائل ساده و قابلحل است به شرطی كه دختر و پسر از راه صحیح ارتباطی درچارچوب اخلاق، شرع و قانون با آن مواجه شوند و به افراد آگاه مراجعه كنند.
دکتر! اصلا اختلالهای جنسی قابل حل هستند؟
در درمان اختلال جنسی، یكی از چیزهایی كه باید به آن توجه كرد، تغییر دیدگاه طرف مقابل است. خیلیوقتها كسانی كه همسرشان دچار اختلال جنسی است، فكر میكنند این مشكل غیرقابل درمان است در صورتی كه اینطور نیست و بیشتر مشكلهای جنسی امروزه با شیوههای مدرن، درمانشدنی هستند.
منبع: هفته نامه زندگی مثبت
نظر شما