سلامت نیوز : دریاچه ارومیه دیگر نیاز به توضیح ندارد که چه شده است و چقدر حالش بد است.این دریاچه در روندی از خشکی قرار گرفته است که دولت تدبیر و امید در اولین جلسهاش با اعضای هیات دولت از تشکیل کارگروه برای نجات این دریاچه سخن گفت و «معصومه ابتکار»رئیس جدید سازمان محیط زیست، در اولین سفر کاریاش در سازمان محیطزیست، به این دریاچه رفت تا در مورد وضعیت آن و راهکارهای ارائه شد تحقیق کند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه تهران امروز ؛ این دریاچه در خطر خشکشدن کامل قراردارد و طی ۱6سال گذشته 8متر کاهش سطح داشتهاست. حالا این دریاچه بزرگ در معرض مرگ قرار دارد. خشکی به جانش ریخته است و اگر باز هم در نجاتش تاخیر کنیم خواهد مرد، از بس که جان ندارد. در پی خشكی این دریاچه با دكتر ناصر آق ،عضو هیات علمی دانشگاه ارومیه و بنیانگذار پژوهشكده آرتمیا به گفتوگو نشستهایم تا بگوید برای حال دریاچه ارومیه چه باید كرد:
روند خشكی دریاچه ارومیه از چه زمانی آغاز شده است؟
دریاچه ارومیه از سال 1376 خشكسالیاش شروع شد.البته در این مدت میزان بارندگی در این منطقه 60 میلیمتر نسبت به سالهای قبلش كمتر شده است. یعنی همیشه چیزی در حدود 360 میلی متر میانگین بارندگی در این منطقه بوده است، كه در این 15_16سال گذشته به حدود 300 میلیمتر رسیده است و 60 میلیمتر كم شده است.از یك طرف كاهش میزان بارندگی را داریم و علاوه بر این،كاهش میزان بارش برف را هم داریم كه در واقع یك ذخیرهگاهی وجود نداشت كه بخواهد آرام آرام منابع آبهای زیر زمینی را تغذیه كند و هم دریاچه را حفظ كند. در حقیقت آنچیزی كه الان از دریاچه ارومیه باقی مانده دیگر نمیشود بهش گفت دریاچه؛ باید بگوییم دریاچه سابق ارومیه. چون تنها 15تا 20درصد است آب دریاچه باقی مانده است.
چرا دریاچه ارومیه به این سرعت آبش كم شده است؟
باید بدانیم چیزی در حدود 25 میلیارد متر مكعب و یا شاید هم بیشتر آب در این مدت كم شده است.این موضوع نشان میدهد آب زیادی از دست رفته است و تبخیر بسیار زیادی صورت گرفته است.در این سالها سدسازیها نسبت به دورههای قبل افزایش پیدا كرد،هرچند میزان آبهایی كه پشت سدها هستند،هنوز خیلی زیاد نیست كه بخواهد تاثیر خیلی زیادی بر خشكسالی دریاچه بگذارد. در حقیقت آن چیزی كه الان از دریاچه ارومیه باقی مانده دیگر نمیشود بهش گفت دریاچه؛ باید بگوییم دریاچه سابق ارومیه. چون تنها 15تا 20درصد آب دریاچه باقی مانده است.
یعنی شما معتقدید نمیتوان مقصر اصلی خشكسالی دریاچه ارومیه را فقط سدسازیهای بیرویه دانست؟
نه! اصلا نمیشود گفت فقط سدسازی،مقصر خشكسالی دریاچه است.من خودم با سدسازی مخالف نیستم .زیرا سدسازیها برای كنترل آب و جلوگیری از هدر رفتن آب نیاز است. سدسازی باید وجود داشته باشد،اما باید درست از آن استفاده كرد. سدسازی برای شرب مردم،صنعت،كشاورزی و اهداف مختلف استفاده میشود. سدها باید ایجاد شود و اگر سد نباشد، همه آب میآید و میرود،در صورتی كه ذخیره آب شیرین هم نیاز داریم. ولی سدسازی باید متناسب با شرایط بحرانی منطقه باشد،این موضوع تا حدودی از تناسب خارج شده است.
خب در مورد بحث كشاورزی و میزان دخیل بودن این حوزه در خشكسالی دریاچه ارومیه چه نظری دارید؟
با توجه به افزایش جمعیت،مواد غذایی بیشتری مورد نیاز است، اشتغال بیشتری برای مردم لازم است و منطقه ارومیه چون یك منطقهای است كه پتانسیل كشاورزیاش بالا است، بیشتر به كشاورزی روی آوردهاند و كشاورزی به طرز بیرویهای توسعه پیدا كرده است و سطح زیر كشت كشاورزی در این مدت بسیار زیاد شده است. از سویی دیگر، میزان آبیاری هم در زمینهای اطراف دریاچه ارومیه زیادتر شد و چون راندمان آبیاری كشاورزی حداكثر 30درصد است،این موضوع باعث شد هدر رفتگی آب بیش از حد افزایش پیدا كند. براساس آمارهای موجود در حدود 4میلیارد متر مكعب آب برای كشاورزی در این منطقه مصرف میشود، اگر راندمان آبیاری كشاورزی 30درصد باشد یعنی در حدود یك میلیارد و سیصد الی چهار صدمیلیون متر مكعب بدرستی مصرف میشود و حدود دو ونیم میلیارد متر مكعب هدر میرود. خب این بخش بزرگی از آب منطقه است كه بدلیل غیرمكانیزه بودن آبیاری كشاورزی از دسترس خارج میشود.
باغات در منطقه اطراف دریاچه ارومیه بسیار افزایش پیدا كرده است. باغات و حفر چاههای غیرمجاز در خشكسالی دریاچه چقدر تاثیرگذار هستند؟
بله، باغات منطقه بسیار توسعه پیدا كرده است و این باغات عمدتا از آبهای زیرزمینی استفاده میكنند؛ به همین خاطر حفر چاههای غیرمجاز بسیار زیاد شده است.در منطقه آذربایجان غربی در حدود 24 هزار حلقه چاه غیرمجاز وجود دارد،و در منطقه آذربایجان شرقی در حدود 6 هزار حلقه چاه غیرمجاز وجود دارد كه جمعا در حدود 30هزار حلقه چاه غیرمجاز در آذربایجان میشود كه آب زیادی را از زیر زمین بالا میكشند. همیشه باید یك تناسبی بین آبهای زیرزمینی و آبهای سطحی وجود داشته باشد، اكنون این تعادل به هم خورده است.آب دریاچه ارومیه معمولا هم توسط رودخانهها كه آبهای سطحی هستند،تامین میشود و هم توسط آبهای زیرزمینی تامین میشود؛ وقتی سطح آبهای زیرزمینی خیلی پایین بیاید، نه تنها از طریق آبهای زیرزمینی آب دریاچه تامین نمیشود،بلكه نشت معكوس صورت میگیرد،یعنی آب دریاچه ارومیه به سمت چاههای حفر شده و سفرههای زیرزمینی میرود. بدین ترتیب بخشی از آب دریاچه بهطرف سفرههای آبهای زیر زمینی رفته و باعث شور شدن آب چاهها نیز شده است.
وضعیت خشكسالی كه ایران با آن رو بهرو است و افزایش دمای این منطقه تاثیراتش چه میزان است؟
دمای این منطقه در این چند سال میانگینش دو درجه بیشتر از سالهای دور شده است و این موضوع باعث شده است كه سطح تبخیر افزایش پیدا كند.سالانه از روی دریاچه ارومیه حدود یك متر آب تبخیر شده است.یعنی اگر وسعت دریاچه ارومیه 5 هزاركیلومتر مربع باشد،تبخیر سالانه میشود 5میلیارد مترمكعب آب،یعنی به ازای هر كیلومتر مربع،یكمیلیارد مترمكعب آب تبخیر شده است،در حال حاضر بخش بسیار زیادی از آب از سطح دریاچه ارومیه رفته است،اما به خاطر این كه مصرف آب در كشاورزی، باغات، تبخیر آبهای زیرزمینی و سدسازی بیش از حد بوده است،این موضوع نیز مزید بر علت شده است و بر خشكسالی دریاچه افزوده است. به همین خاطر در عرض چند سال آب دریاچه ارومیه به سرعت یكمتر، یكمتر پایین آمد.
منطقه ارومیه دارای نیروگاهها و توسعه صنعتی است.آیا این نیروگاهها برای چرخاندن چرخ صنعت از آب این دریاچه استفاده میكنند؟
صنعت در این منطقه توسعه پیدا كرده است،نیروگاهها هم برای ادامه كار به آب نیاز دارند و آب زیادی هم از دریاچه به مصرف صنعتی میرسد.از سویی دیگر،مصرف شهری هم وجود دارد،اما چون هیچگاه مصرف ما علمی و درست نیست در نتیجه در اینجا هم اصل هدررفتگی و اسراف هم زیاد به چشم میخورد.
چه كارهایی برای كاهش خشكسالی دریاچه ارومیه انجام شده است و آیا موثر بودهاند؟
چندین عامل به صورت همزمان برای تشدید خشكسالی دریاچه ارومیه اتفاق افتادهاند.اما در مورد این كه آیا كاری برای كاهش خشكسالی دریاچه شده است، باید گفت:بله كاری انجام شده است اما كافی نبوده؛به طور مثال: زمینهای كشاورزی را آبیاری قطره ای و بارانی كرده اند،اما بسیار ناچیز است در برابر حدود 400هزار هكتار زمینی كه تحت پوشش كشاورزی در كل این منطقه است.
آیا انتقال آب از رودخانه ارس،كارون و یا دریای خزر فایدهای برای كاهش خشكی دریاچه ارومیه دارد؟
ببینید از هر كجا آب به دریاچه بیاید،شرایط را عوض میكند.ولی این كه آب چقدر طول خواهد كشید تا به این دریاچه برسد مهم است.دریاچه ارومیه حداكثر 2الی 3سال دیگر،كاملا خشك خواهد شد و دیگر فرصتی وجود ندارد كه بخواهیم آب برای این دریاچه بیاوریم.باید طرحهای زود بازده را انتخاب كنیم، طرحی كه هر چه سریعتر به نتیجه برسد تا دریاچه را از خشكی نجات بدهد. بنابراین من با انتقال آب از خزر به شدت مخالفم، زیرا یك پروسه بسیار طولانی و هزینهبر است.هرچند تنها منبعی است كه میتواند به طور دائمی به دریاچه ارومیه آب بدهد خزر است،زیرا آب بسیار زیادی دارد.
آب رودخانههای دیگر آیا میتوانند كمكی كنند؟مثل رودخانه ارس؟
خوب است اگر آب رودخانهای مانند ارس به دریاچه ارومیه برسد ولی چون آب ارس شیرین است ممكن است تا به ارومیه برسد مصرف شود و مقدار بسیار كمی به دریاچه برسد. دیگری رودخانه زاب است كه بخشی از پروژه آن اجرا شده است كه اگر بتواند انتقال پیدا كند،شاید نزدیكترین و عملیترین همین رودخانه زاب باشد كه در زمان كوتاهتر میتواند انجام بگیرد. البته باید توجه داشت که کلیه این آبها با کشورهای همجوار مشترک است و ممکن است زمان طولانی برای توافق جهت انتقال آب از آنها صرف شود.
آیا انتقال آب این رودخانه موجب خشكسالی در مناطق دیگر نمیشود؟
رودخانه زاب به طرف عراق میرود و از ایران كلا خارج میشود، اگر بتوانیم یك قسمت از آن را به طرف دریاچه ارومیه منحرف كنیم،كمك بزرگی به كاهش خشكسالی دریاچه كردهایم.
یعنی شما بهترین روش برای كاهش خشكسالی دریاچه را همین روش میدانید؟
خیر. بهترین روش برای کمک فوری به دریاچه ارومیه،روشی است كه ما از طریق دانشگاه ارومیه اعلام كردهایم و آن این است كه آبهای موجودی كه به صورت طبیعی هر سال وارد دریاچه ارومیه میشود را مهار و مدیریت كنیم.در بدترین شرایط بحرانی هر سال بیش از یك میلیارد مترمكعب آب از طریق رودخانهها وارد دریاچه ارومیه میشود،ولی این میزان آببهآب موجود در دریاچه نرسیده و قبل از رسیدن تبخیر شده است. طرحی كه من خودم به اتفاق تعدادی از همکاران ارائه كردهام این است كه همین آب را كه گاهی تا یكمیلیارد و هفتصد، هشتصد میلیون مترمكعب رسیده است در جایی كوچكتر در دریاچه ارومیه متمركز كنیم،قسمت كوچكی را احیا كنیم و بعد به نقطه اصلی سرریزش كنیم.یعنی به صورت تكهتكه دریاچه را احیا كنیم.این طرح میتواند در عرض یك سال فاز اول دریاچه را احیا كند.در همین بخش احیا شده میتوانیم «آرتمیا» را هم تولید كنیم، یعنی به این بخش احیا شده دریاچه اكوسیستم قدیمش را بازگردانیم.پرندگان بازگردند، آرتمیا زیاد شود،ایجاد اشتغال شود و دولت تشویق شود تا فازهای دیگر احیای دریاچه را انجام دهد.
با اینروشها دریاچه ارومیه به شرایط قبلیاش برمیگردد؟
وقتی از حالت قبلی دریاچه صحبت میكنیم، اگر منظور همان سال 1375 است كه دریاچه در پرآبترین حالت ممكن قرار داشت، باید بدانیم هرگز دریاچه به آن شرایط برنخواهد گشت و هیچ وقت این اتفاق نخواهد افتاد.چون آن قدر آب در منطقه وجود ندارد.زیرا با افزایش جمعیت،صنعت و كشاورزی روبهرو هستیم و هرگز آن میزان آب به دریاچه ارومیه وارد نخواهد شد. بنابراین در هر حال باید دریاچه ارومیه كوچكتر شود، شاید نصف دریاچه ارومیه قبلی شود تا بتوان احیایش كرد كه در آن حد هم حدود 10سال شاید طول بكشد.البته نباید منتظر شویم از یك جای دور آب بیاوریم كه چندسال طول بكشد، چون تا آن موقع دریاچه خشك شده، نمكش پخش شده و تمام روستاها و زمین شور خواهد شد.
چندسال طول میكشد دریاچه ارومیه به حالتمطلوب برسد؟
رسیدن به حالت مطلوب یك برنامه درست و یك پشتوانه مادی خوب میخواهد.اگر یك برنامهریزی درستی انجام بگیرد و یك بودجه مناسب در اختیار این كار قرار بگیرد،من فكر میكنم در عرض 5 سال میشود به یك ترازی كه قابل قبول باشد كه حداقل تمام بخشهایی كه نمك دارد زیر آب برود و آب هم بالا بیاید،رسید.به شرطی كه متولی یك ارگان باشد،اما اكنون همه ارگانها متاسفانه متولی این امر شده اند.
آیا این كارگروهی كه تشكیل دادهاند توسط رییسجمهور و سازمانها می تواند كاری را از پیش ببرد؟
كارگروه خودش كه نمیتواند، کارگروه سیاستگذاری خواهد کرد و اصولا بایستی بیاید و ماموریت بدهد به یك بخش علمی و ما پیشنهاد دادهایم بیایند و ماموریت را به دانشگاه ارومیه بدهند زیرا دانشگاه ارومیه فقط 15 كیلومتر با دریاچه فاصله دارد، حدود یك صد متخصص داریم كه رشته تحصیلی آنها بهنحوی با دریاچه ارومیه مرتبط است،دهها پژوهش در این زمینه هم انجام داده اند.
در خبرها گفته میشود زاد و ولد آرتمیا ارومیه متوقف شده است. شما به عنوان بنیانگذار پژوهشكده آرتمیای ارومیه در این زمینه چه كاری انجام میدهید؟
در پژوهشكده فعالیتهای پژوهشی مختلفی انجام میدهد و یكی از فعالیتها تولید آرتمیا به صورت مصنوعی است كه استانهای مختلف پیگیری میشود كه اخیرا نیز در بوشهر اجرا شده است.اما برای بازگرداندن دریاچه ارومیه به حالت سابقش، یعنی شكل مولدش،آرتمیا كلید حل معماست. اجرای فاز اول طرح احیای دریاچه ارومیه باعث میشود حدود صد تن تخم آرتمیا، هر سال تولید شود كه در حدود 50میلیارد تومان ارزش دارد؛كه این موضوع باعث اشتغالزایی برای 200نفر میشود، از سویی دیگر،درآمد ریالی و ارزی ما را بالا میبرد.زیرا در حال حاضر حدود 20 تن نیاز داخلیمان است كه از خارج وارد میشود و حدود 80 تن را می توانیم صادر كنیم به اضافه آرتمیای زنده و خشك شده كه در حدود 8 میلیون دلار هم میتوانیم درآمد ارزی داشته باشیم.
آیا مسئولان تا به حال از طرحهای شما استقبال كردهاند؟
بله همه تقریبا به این نتیجه رسیده اند این طرح بهترین طرح است و هم از لحاظ زیستمحیطی،اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی همه موارد لحاظ شده است.بودجه لازم برای این طرح احیای دریاچه ارومیه در چند فاز 50 میلیارد تومان است كه قابل بازگشت است.
اگر دریاچه ارومیه خشك شود، چه اتفاقی میافتد؟
در وهله اول این فاجعه زیست محیطی باعث تاثیر بر اطرافش میشود.پیشروی نمك كشاورزی منطقه را رو به نابودی خواهد برد.در حال حاضر هم توسعه بیابان زایی نمكی وجود دارد. اگر دریاچه ارومیه كاملا خشك شود در حدود 8 میلیارد تن نمك روی زمین باقی میماند!با فرسایش این نمك با ریزگردها به طرف باغات و زمینهای كشاورزی میرود، وارد شهرها و روستاها میشود و این نمك حاوی انواع فلزات سنگین است كه میزان سرطان را در خردسالان، بیماریهای پوستی، زایمانهای زودرس و بیماریهای ریوی شود. از سوی دیگر، یك منبع عظیم اقتصادی را از دست میدهیم و هم كشاورزی در آن منطقه نابود میشود و هزاران نفر بیكار میشوند و كوچ اجباری شكل خواهد گرفت و این فاجعه زیستمحیطی نباید به فاجعه انسانی بدل شود.
نظر شما