سه‌شنبه ۲۴ دی ۱۳۹۲ - ۰۹:۴۱

«صورت‌زخمی‌ها» زمینگیر می‌شوند؟

سلامت نیوز : 10 روز و 3 عملیات مهم. پلیس این روزها به شدت درگیر زمین‌گیر كردن اخلال‌گران امنیت روانی و اجتماعی جامعه است. افرادی كه «اراذل و اوباش» نامیده می‌شوند. كارشان قداره‌كشی، قمه‌كشی، ضرب و جرح، دزدی و... است. گاهی انتشار عكس‌های بعضی‌هایشان نشان می‌دهد كه پشت آن زخم‌های كهنه و صورت‌های كج و معوج‌شان چه خشونتی نهفته است. انتشار خبرهای انواع و اقسام جرایم ریز و درشت آنها مو به تن هر آدمی سیخ می‌كند. به هر كسی و هر اسمی حمله می‌كنند. ترحم ندارند. گاهی شمشیر و تبر می‌كشند كه طعمه‌هایشان را فقط بترسانند؛ اما اگر كمی جسورتر شوند، شمشیر از غلاف درآمده‌شان هر خونی را می‌ریزد. زن و مرد ندارد. پیرو جوان هم نمی‌شناسند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه تهران امروز ؛ صفحات حوادث روزنامه و سایت‌های خبری را اگر نگاه كنید پی به نتایج خشونت‌های شان می‌برید. هفته پیش همین اراذل و اوباش بودند كه به نیت دزدی سر راه رئیس دانشكده عمران دانشگاه تهران را گرفتند و بعد از زخمی‌كردنش، جسم خون آلودش را در خیابان رها كردند. چند روز بعد هم عده‌ای دیگر از اراذل و اوباش در خیابان اجاره دار تهران رژه رفتند و اموال عمومی را تخریب كردند.سرهنگ علیرضا محرابی، رئیس پلیس اطلاعات و امنیت عمومی تهران بزرگ می‌گوید: «این عده‌ از اراذل و اوباش تظاهر مستانه داشته و از تعادل روحی مناسبی برخوردار نبودند و با در دست داشتن انواع سلاح سرد از جمله قمه، چاقو، چوب و چماق در محله ارامنه با یكدیگر درگیر شدند و سپس با استفاده از سلاح‌های سرد، چوب و چماق به خودروهای پارك شده یا عبوری، حمله‌ور و مبادرت به تخریب آنان كردند.»

دیروز هم سرهنگ حسین ذكایی، رئیس كلانتری 151 یافت‌آباد از دستگیری سركرده باند اراذل و اوباشی خبر داد كه اقدام به تخریب قهوه‌خانه‌ای در منطقه خلیج‌فارس كرده بودند. این مقام پلیس می‌گوید: «پنج تن از اشرار و اراذل و اوباش در حالت مستی به قهوه‌خانه‌ای رفته و با استفاده از قمه، چوب و شیشه نوشابه اقدام به تخریب شیشه‌ها و خودروهای عبوری كردند و با تلاش‌های پلیس در عرض حدود 7 ساعت سركرده این باند دستگیر شد.»

انتشار هر روزه خبرهایی همچون زورگیری با سلاح سرد، تهدید و ارعاب مردم با انواع اقسام سلاح سرد و... به‌تدریج باعث افزایش حس ناامنی در جامعه می‌شود. پلیس تلاش می‌كند با دستگیری این افراد «احساس امنیت اجتماعی» را به جامعه بازگرداند؛ اما تلاش‌های پلیس یك شرط اساسی دارد: «برخورد قاطع دستگاه قضایی با اراذل و اوباش.» قول این برخورد قاطع را هم حجت‌الاسلام اژه‌ای دادستان كل كشور به رسانه‌ها داده است. او می‌گوید: «افرادی را كه با استفاده از قمه، سلاح و شمشیر ضمن تهدید افراد، یك منطقه یا خیابان را ناامن می‌كنند، مجازات می‌كنیم تا برای دیگر افراد زورگیر و سارق درس عبرت شود. اگر درگیری موجب ایجاد ترس و وحشت در مردم شود فرقی نمی‌كند كه متهم چه نوع سلاحی در اختیار داشته است.بنابراین برخی از این افراد كه پرونده شان در پلیس آگاهی مطرح است اگر در دادگاه زورگیری یا تهدیدشان با سلاح سرد به اثبات برسد مجازات آنها محاربه خواهد بود.» و با همین قاطعیت دستگاه قضایی است كه پلیس با قدرت بیشتری طی روزهای گذشته تلاش خود را برای برخورد جدی با اخلال‌گران نظم عمومی جامعه بیشتر كرده است.

نباید فقط از قوه قضائیه انتظار داشت

برخی كارشناسان حوزه آسیب‌های اجتماعی اعتقاد دارند، افرادی كه با قمه، چاقو، چماق،‌ چوب و هر چیز دیگری با بی‌رحمی تمام به مردم بی‌دفاع از مرد و زن گرفته تا جوان و پیر حمله می‌كنند لزوما افرادی نیستند كه بشود برای آنها دلسوزی كرد. آنها معمولا افرادی هستند كه با مصرف انواع و اقسام مواد محرك و مخدر، در حالت غیرعادی به خیابان‌های می‌آیند و كارنامه قضایی‌شان پر است از جرایم ریز و درشت. برای همین دیگر به آخر خط رسیده‌اند و هر كاری كه از دستشان بر بیاید انجام می‌دهند. دكتر سیدحسن موسوی چلك-آسیب‌شناس-در مورد افزایش امنیت جامعه با سركوب اوباشگری به تهران امروز می‌گوید: یكی از نیازهای اساسی انسان‌ها در هر جامعه‌ای نیاز به امنیت است.

امنیت در حوزه‌های مختلف اقتصادی، روانی، اجتماعی، مالی، قضایی، سرمایه‌گذاری و... باید باشد. امنیت روانی‌ - اجتماعی در جامعه اگر به هر دلیلی تهدید شود هراس اجتماعی در جامعه بیشتر خواهد شد و بالطبع استرس‌ها بیشتر شده و بر عملكردهای رفتاری اجتماعی و فعالیت‌های اجتماعی تاثیر منفی می‌گذارد و طبیعتا در چنین شرایطی اگر افراد احساس امنیت نكنند، انگیزه‌های مشاركت و حضورشان در عرصه‌های اجتماعی هم كمتر‌ خواهد شد. خوشبختانه در جامعه ما به این شكل نیست. ولی وقتی اتفاقاتی می‌افتد در مقطع زمانی و مناطق وقوع چنین حوادثی مردم به‌ویژه در آن منطقه فشار روانی و ترس بیشتری را احساس خواهند كرد. این ترس عملكرد منفی ایجاد می‌كند كه خود آن ضررهای زیادی را به جامعه می‌زند. مثلا ساعت حضور در عرصه‌های اجتماعی كم‌تر خواهد شد. بنابراین همه ما هر جایی‌كه احساس خطر كنیم و امنیت مان تهدید شود باید عوارض مختلفی را در حوزه فردی و اجتماعی بپردازیم.

رئیس انجمن مددكاری اجتماعی ایران با اشاره به فعالیت دستگاه قضایی می‌افزاید: دستگاه قضایی‌ كشور با چند رویكرد عمل می‌كند. اول این است كه مجری قانون است. هر كسی به قوانین در حیطه وظایف قوه قضائیه تعرض كند با او برخورد خواهد كرد. اجرای صدور احكام و اجرای آن از وظایف سیستم قضایی است و اگر نباشد همه معترض خواهند بود.به گفته موسوی چلك در این بخش همه انتظارات نباید به سمت قوه قضائیه برود. بروز این رفتارها بیش از اینكه جنبه‌ قضایی داشته باشد، زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی‌ دارد. باید این نكته‌ را مدنظر داشت كه همه ظرفیت‌ها باید برای پیشگیری این حوزه به كار گرفته‌ شود. ولی معتقد نیستم كه با به كارگیری همه ظرفیت‌ها این معضل اجتماعی به صفر برسد. ضمن آن كه بخش دیگر بروز این نوع رفتارها می‌تواند متاثر از سایر شرایط حاكم بر جامعه باشد. چلك توضیح می‌دهد:جامعه‌ای كه در آن نشاط و سلامت اجتماعی بالا باشد، طبیعتا بروز این نوع رفتار‌ها و تعدی از حقوق مردم به مراتب كمتر‌ خواهد بود.

اگر رفتارها بیشتر به‌دنبال شادی آنی باشد نشانگر آن است كه نشاط، پویایی و رضایت اجتماعی روانی خیلی بالا نیست كه بروز چنین رفتارهایی را شاهد هستیم. نشاط و شادابی (نه به هر قیمتی بلكه در چارچوب قوانین) باید بیشتر در جامعه توجه شود و هر یك از ما عامل به ایجاد شادابی شویم كه در این زمینه هم باید ظرفیت‌سازی توسط مسئولان در این حوزه ایجاد شود و هم بهره‌گیری مناسبی از ظرفیت‌های موجود در جامعه كه صورت گیرد. این آسیب‌شناس در ادامه با بیان اینكه، چون روی این بخش كار نمی‌كنیم خروجی اینچنین داریم ادامه می‌دهد:افرادی از این دست خود قربانی شرایط دیگری هستند كه نقشی در آن ندارند و اقدام به چنین رفتارهایی كنند. به آنها حق نمی‌دهم اما از نظر اجتماعی وقتی افراد قربانی می‌شوند، باید بپذیریم كه این افراد به ذات مجرم نیستند. در فرایند اجتماعی شدن آنها كه هم خانواده و جوامع مختلف در آن نقش دارند خللی ایجاد می‌شود كه یا به درستی اجتماعی نمی‌شوند یا تعارضی بین ارزش‌های آنها با جامعه ایجاد می‌شود و فردی كه به ذات پاك است به یك قداره‌كش‌ تبدیل می‌شود.

رئیس انجمن مددكاری اجتماعی ایران در ادامه با اشاره به عملكرد شفاف پلیس می‌گوید: پلیس موفقیت‌های زیادی در این زمینه داشته است. در ایران مصادیقی اتفاق می‌افتد كه برخورد دقیقی با آن می‌شود. ولی این نیست كه فضای امنیت مردم به‌طور مستمر تهدید شود ولی نمی‌توان مواردی كه وجود دارد را كتمان كرد.

فساد در جامعه امنیت را به خطر می‌اندازد

دكتر هادی معتمد نیز در این رابطه به تحلیل شخصیتی اراذل، اوباش و زورگیران پرداخته و به تهران امروز می‌گوید: بخشی از این افراد كسانی هستند كه دچار شخصیت ضداجتماعی هستند. این افراد حدود 3 درصد مردان و 1درصد زنان جامعه را دربرمی‌گیرد. كسانی هستند كه به این نوع شرارت‌ها تمایل دارند معمولا مشكلات عدیده خانوادگی دارند كه باعث می‌شود رابطه صمیمانه‌ای بین والدین برای تربیت فرزندان وجود نداشته باشد، برای همین این نوع رابطه می‌تواند در شكل‌گیری این شخصیت موثر باشد. اما این افراد شرور الزاما بیمار روانی نیستند بلكه در مورد شخصیت شناسی آنها باید مسائل اخلاقی را هم در این زمینه در نظر بگیریم. گاهی ویژگی‌های اخلاقی فرد یا فرهنگ در جامعه (یا محله) این افراد را به چنین كارهایی سوق می‌دهد. كسانی كه دچار چنین اختلالات رفتاری می‌شوند وجدانی ندارند كه هنگام آسیب‌زدن به افراد دیگر دچار عذاب وجدان شوند. حتی ویژگی‌های ژنتیكی و شخصیت این افراد طوری است كه از آسیب زدن به دیگران لذت می‌برند. آزار دیگران توسط این افراد با هدف نیست. مثلا گاهی اوقات یه بچه كوچك را فقط برای لذت بردن كتك می‌زنند. در این نوع اقدامات منافعی هم در نظر نمی‌گیرند.

این روانشناس اجتماعی درمورد بازتاب رفتارهای اوباش‌گرانه جامعه ادامه می‌دهد: طبیعتا بازتاب چنین رفتار‌هایی در كاهش امنیت روانی جامعه نمود پیدا می‌كند. اما اثراتی روی افراد می‌گذارد. افراد آسیب‌دیده مشكلاتی مانند اختلالات بعد از سانحه یا بعد از آن كابوس‌، ترس، افسردگی و علائم این چنینی پیدا می‌كنند. همچنین آسیب‌دیدگان نوعی بی‌اعتمادی نسبت به كشور خود، مسائل قدرت نیروهای امنیتی و نظام پیدا می‌كنند و در نهایت به كاهش همبستگی شهروندی و اعتماد داخلی منجر می‌شود. به همین دلیل نمی‌توان به این رفتارها در حد دزدی نگاه كرد. این نوعی جنایت است برای اینكه در جامعه فسادی ایجاد می‌شود كه امنیت آن را به خطر می‌اندازد. سطح عملكرد جامعه را نیز پایین می‌آورد زیرا افراد می‌ترسند به بانك، خیابان‌های خلوت و... بروند. بنابراین مشكلات عدیده اجتماعی ایجاد می‌شود و بازتاب آن صرفا در حوزه شخصی خلاصه نمی‌شود می‌تواند هم به صورت اجتماعی باشد و هم فرهنگی.

دكتر هادی معتمد با اشاره به اصول جامعه‌شناختی می‌گوید: افراد شرور بیشتر در جوامعی كه افراد زیاد قانون‌گرا نیستند پرورش پیدا می‌كنند. بنابراین هر چقدر گریز از قانون در یك جامعه‌ای بیشتر باشد این مسائل بیشتر می‌شود و آموزش قانون‌گرایی و احترام به‌حقوق یكدیگر جزو بخش‌های بااهمیتی است كه قطعا می‌تواند در كاهش این مسائل موثر باشد. البته اینها را در مورد كشور خودمان نمی‌گویم زیرا آمار دقیقی در مورد افراد شرور و عملكرد آنها در دست نیست. این روانشناس با اشاره به فعالیت مثبت پلیس، عملكرد قوه قضائیه را مورد بررسی داده و می‌افزاید: در مورد امور قضایی چه در این مورد و موارد دیگر مردم دنبال سرعت و شفافیت هستند. اگر اطلاع‌رسانی درستی در مورد اجرای حكم‌ها در پیش گرفته شود، فردی كه آسیب خورده بداند كه آسیب‌زننده جریمه خود را پس داده‌ است، هم در حالات روحی - روانی او تاثیر می‌گذارد و هم در افزایش امنیت در جامعه موثر است. در این صورت شهروندان مطمئن می‌شوند كه این افراد نمی‌توانند با استفاده از ترفند‌های گوناگون از دست قانون فرار می‌كنند یا مجازات مورد نظر را گرفته‌اند. بنابراین قوه قضائیه باید با قاطعیت و سرعت عمل به چنین پرونده‌هایی رسیدگی كند و مردم را نیز در جریان امور قرار دهد.

دكتر معتمدی در ادامه با اشاره به اینكه از احكامی كه برای این افراد در نظر گرفته شده دقیقا اطلاع ندارد می‌گوید: فكر می‌كنم اشد مجازاتی كه برای این افراد در نظر گرفته‌اند و مماشات نكردن با آنها نتیجه درستی خواهد داشت. بالاترین و بیشترین حكم را برای آنها باید در نظر گرفت تا وحشت كنند و بعدها دوباره به این كار روی نیاورند. مثلا اسیدپاشی مانند قتل است و باید اشدمجازات برای این افراد درنظر گرفته شود و اگر حكم اعدام در جایی به عنوان اشدمجازات برای این افراد درنظر گرفته شده موثر بوده و مانعی برای روی آوردن افراد دیگر به چنین جرم‌هایی خواهد بود.

وی به اثر مسائل اقتصادی بر اینگونه جرایم اشاره كرده و می‌افزاید: مسائل اقتصادی در این مسائل بی‌تاثیر نیست اما نمی‌توان گفت كه فقرا به راه‌های نادرست كشیده می‌شوند و ثروتمندان هیچ‌گونه خلافی نمی‌كنند. می‌بینیم بسیاری از خلاف‌ها توسط ثروتمندان صورت می‌گیرد. به‌رغم اینكه مسائل معیشتی و اقتصادی در این مورد بی‌تاثیر نیست ولی مسائل اخلاقی،تربیتی و شخصیتی تاثیر بیشتری دارد.

اشد مجازات باید با شرایط باشد

اردشیر گراوند نیز در مورد اعمال اراذل و اوباش به تهران امروز می‌گوید: در بررسی موضوع اوباشی‌گری باید به مسائل اجتماعی و اقتصادی ریشه‌ای آن توجه شود. بخش عمده‌ای از این موضوع به بیكاری و اشتغال بازمی‌گردد. این افراد در حوزه‌های بیكاری برای خود دسته و باند درست می‌كنند. بخش عمده‌ای از آن به قاچاق و موادمخدر روی می‌آورند و بخشی به سرقت. گراوند با اشاره به افرادی كه در همین موقعیت‌ اقتصادی بد هستند ولی دست به خشونت نمی‌زنند می‌افزاید: ظرفیت هر انسانی به یك اندازه است و افراد تربیت همسان ندارند پس نمی‌توان انتظار همسان از آنها داشت. باید به مسائل نگاه چند وجهی داشت. افراد شرور در برخی موارد در ابتدا به‌دنبال برآورده كردن نیازهای خود دست به چنین اعمالی می‌زنند اما وقتی پیش می‌رود رفتارها به هیجان، رو كم‌ كردن و دوئل بین این باندها تبدیل می‌شود. كه این افراد حتی در كار خلاف مسابقه می‌گذارند. كه بعد از مدتی این جریان در جامعه نهادینه می‌شود. مردم را باید در جریان كار خیر قرار دهیم. ما این بخش از جامعه را در دوئل كار شر انداخته‌ایم و نباید انتظار رفتارهای اخلاقی در چنین كارهایی را داشت.

به گفته این جامعه‌شناس علت ضرب و شتم افراد شرور این است كه امنیت خود را تامین كنند. او به‌دنبال امنیت خود است كه شناسایی نشود و برایش مهم نیست كه فرد آسیب‌دیده كشته می‌شود یا خیر. نمی‌توانیم از قوه قضائیه درخواست داشته باشیم كه فقط رفتار قهریه داشته باشد. از یك طرف باید هزینه‌های زندگی افراد در معرض آسیب تامین شود و از سوی دیگر فرصت زندگی سالم را برای آنها فراهم كنیم. در این صورت است كه اگر خلافی صورت گیرد باید با اشدمجازات روبه‌رو شود. ما هرچقدر كار خیر هم بگذاریم به دلیل آن كه منافع كارهای شر بیشتر است، یكسری به‌دنبال آن می‌روند. ولی به‌طور معمول باید هزینه كارهای شر آنقدر بالا باشد كه كسی جرات نكند كار خلاف كند.

در جامعه‌ای با بیكاری 20 تا 26 درصد به‌طور طبیعی باید منتظر چنین چیزهایی باشیم. جامعه‌ای كه در معرض مشكلات اقتصادی و اجتماعی باشد به‌طور طبیعی در معرض بحران‌های عاطفی، اخلاقی و فرهنگی نیز قرار می‌گیرد. نمی‌توان گفت جامعه در فقر باشد و افراد به دزدی روی نیاورند. باید زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم را سامان داد تا از آنها انتظار رفتار فرهنگی، اجتماعی سامان‌دار داشته باشیم. اگر كسی برخلاف وضعیت سامان‌دار رفتار كرد آن‌ وقت است كه باید با شدیدترین مجازات‌ها روبه‌رو شود. سیستم‌های اجتماعی مانند تامین اجتماعی، تامین زندگی افراد بیكار، ترك اعتیاد و... نداریم و به‌دنبال آن هستیم كه مردم خلاف نكنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha