پیام مرگ سد «شفارود» برای جنگل‌های گیلان

سلامت نیوز : قرار است سد در دست احداث شفارود با ارتفاع 137 متر، بلندترین سد کشور باشد. این سد در 6 کیلومتری جنوب غربی رضوانشهر، در فاصله ۶۵ کیلومتری رشت، روی رودخانه شفارود در حال ساخت است. هدف از احداث این سد، تأمین آب شرب شهرستان‌های رضوانشهر و پره‌سر به میزان ۷/۵ میلیون متر مکعب در سال، تأمین آب کشاورزی ۱۰ هزار و ۸۳۰ هکتار از زمین‌های منطقه به میزان ۹۸ میلیون مترمکعب درسال، تأمین آب سالانه مورد نیاز صنعت به میزان ۱۲ میلیون متر مکعب و همچنین تولید انرژی برق‌آبی به میزان ۷۰ گیگاوات در سال عنوان شده است. حجم مخزن سد ۹۸ میلیون مترمکعب وحجم حفاری آن نیز یک میلیون و ۵۰۰ هزار متر مکعب برآورد شده است. البته احداث این سد از سال‌ها قبل آغاز شده و اکنون در مرحله احداث یکی از تونل‌های انتقال آب قرار دارد. این در شرایطی است که به گفته جبار کوچکی‌نژاد، نمایند‌ه مردم رشت، در بودجه سال 93، 15 میلیارد تومان برای سد شفارود در نظر گرفته شده است و باقی هزینه‌های آن از اعتبارات فاینانس تامین خواهدشد.

 اداره کل محیط‌زیست گیلان نقش نداشت
به گزارش سلامت نیوز به نقل از سایت قانون ؛ همه این محسناتی که برای این سد برشمرده می‌شود، باعث نمی‌شود خسارت‌هایی که به محیط زیست وارد می‌شود، دیده نشود. ساخت این سد، پیامدهای زیست محیطی بسیاری برای منطقه و استان گیلان به همراه خواهد داشت. آیا مسئولان محیط زیست استان از این خسارت‌ها آگاهی داشتند؟ یک کارشناس اداره کل محیط‌زیست استان گیلان درباره مجوز‌‌های لازم برای احداث این سد می‌گوید: این سد در سال 87 موافقت مدیران دو سازمان «جنگل‌ها و مراتع» و «محیط‌زیست» را به دست آورد. وی که تمایلی برای انتشار نام خود نداشت، می‌افزاید: «ارزیابی اثرات توسعه (تاثیر تخریبی بر محیط زیست) این پروژه از سوی شخص «فاطمه واعظ جوادی» رئیس سازمان حفاظت محیط زیست وقت و آقای اسکندری، وزیر وقت جهاد‌ کشاورزی گرفته شده است و اداره کل محیط‌زیست گیلان نقشی نداشته است.» این اظهارات در حالی صورت می‌گیرد که شروع قطع درختان منطقه واقع در دریاچه سد، فقط پس از موافقت اداره کل محیط‌زیست گیلان امکانپذیر بوده است. در این میان «امیر عبدوس» مدیر کل محیط‌زیست استان گیلان که تا پایان آذر 92 این مسئولیت را بر عهده داشت، تا آخرین روز حضور در این سمت از مخالفان این پروژه بود و به همین دلیل ارزیابی محیط‌زیستی این پروژه را تایید نکرد. پیش از عبدوس، کامران زلفی‌نژاد مدیرکل اداره کل استان گیلان شد. نکته‌ قابل توجه آنجاست که در سال‌های حضور وی در این سمت، هیچ اعتراضی نسبت به اثرات زیست محیطی پروژه یا جلوگیری از احداث سد شفارود صورت نگرفت.

 دفاع نماینده تالش
اما بحث‌ها درباره این پروژه به همین جا ختم نمی‌شود. هر چند که پروژه در تمام سطوح دارای موافقان و مخالفانی است، اما دفاع نماینده تالش در مجلس گویی از جنس دیگری است. چندی پیش محمود شکری در جمع مردم این شهر اعلام کرد که «این پروژه حتما اجرا خواهد شد» درحالی که این سد از سوی وزارت نیرو احداث شده و مجوز زیست محیطی آن را نیز نهادی دیگر غیر از مجلس صادر می‌کند. حال آنکه برخی نیز مخالف احداث آن بوده و پیشنهادهای قابل توجهی نیز ارائه می‌کنند. حمید راحتی کارشناس محیط‌زیست در امور پسماند که پیش از این معاون اداره کل محیط زیست استان بود، در این زمینه می‌گوید: «احداث یک تصفیه‌خانه و استفاده مجدد از آب‌های آلوده‌ای که به دریای خزر می‌ریزند، به مراتب کم‌ هزینه‌تر از احداث سد است.» وی به خاطر می‌آورد که وقتی در گیلان مسئولیت داشت، در جلسه‌ای حضور یافته بود که در آن مدیران شرکت «چوکا» از احداث سد دفاع می‌کردند. حال آنکه انگیزه آنان از دفاع فقط تامین منابع چوب مورد استفاده خود پس از قطع درختان حوزه دریاچه سد شفارود بود. از این رو آنان از جمله افراد پیگیر برای ساخت سد هستند. تحت فشارهای اینچنینی و فشار نمایندگان در مجلس بود که این پروژه در زمان ریاست جوادی بر سازمان محیط‌زیست مجوزهای اولیه را دریافت کرد.


 نقدهای وارد بر پروژه
با وجود دریافت مجوز محیط‌زیست و سازمان جنگل‌ها همچنان نقد‌های زیادی به پروژه وارد است. از جمله اینکه مزارع در این منطقه به شدت درحال کاهش هستند و با وجود رودها، چشمه‌های متعدد و میزان رطوبت قابل توجه سالانه منطقه، احداث چنین سدی هیچ ضرورتی ندارد. یا اینکه با احداث این سد هکتارها جنگل به زیر آب خواهد رفت. دیواره‌های دوجانب سد نیز دارای شیب بسیارتندی است یعنی 70 تا 90 درجه‌ که با قطع درختان در این عرصه، ریزش شدیدی رخ خواهد داد که حجم آن به میلیون‌ها تن خواهد رسید و ناگزیر باید آن را تخلیه کرد. در این صورت معلوم نیست آیا اصلا چنین کاری امکان‌پذیر هست یا خیر. در صورتی که امکان‌پذیر هم باشد، آن حجم عظیم گل‌ولای و سنگ را باید به کجا انتقال داد؟ وجودگسل‌های فعال در منطقه شفارود و قرار گرفتن محور سد شفارود در محدوده‌ گسل آستارا- شالم از دیگر معضلات است. محور سد دارای خرد شدگی شدیدی به ویژه در دامنه چپ خود است، به نحوی که خطر زمین لغزش به داخل دریاچه‌ سد را ایجاد کرده است.


 یک سازه بتنی در جنگل دست نخورده
قرار است این سد در دل جنگل‌های تقریبا دست نخورده شهرستان تالش احداث شود. جایی که پرباران‌ترین منطقه کشور بوده و میزان بارندگی در آن بیش از 2000 میلی متر است. بسیاری از کارشناسان بر این عقیده‌اند که جنگل‌های تالش برای پایداری اکوسیستم منطقه حیاتی و همین‌طور غیرقابل جایگزین هستند که با احداث این سد چیزی بیشتر از سیصد هکتار آن تخریب خواهد شد. علاوه بر این که 300 هکتار از جنگل پاکتراشی خواهد شد و بخشی از مسیر جاده عبوری از پونل به خلخال با آب گیری سد زیر آب خواهد رفت. از این گذشته قسمتی از جنگل‌های این منطقه برای ساخت جاده‌ای جایگزین به طول 12 کیلومتر نیز در معرض تخریب قرار خواهند گرفت.


 جنگل بهتر است یا سد
باوجود مخالفت‌های بسیار درباره این طرح و نبود اشتراک نظر میان مسئولان تصمیم‌گیر، برای توجیه این طرح و سکوت مسئولان سازمان محیط‌زیست و سازمان منابع طبیعی برای قطع درختان، آن گونه که از شواهد پیداست و طبق گفته اهالی منطقه، چند سالی است که حذف درختان در مسیر رودخانه و کارگاه شرکت پیمانکار آغاز شده است. حال آنکه چنین مجوزی هیچگاه صادر نشده است. در همین زمینه دکتر مجید مخدوم، برجسته‌ترین ارزیاب محیط‌زیست ایران، در مقاله‌ای به برآورد ارزش اقتصادی کارکرد حفاظت خاک جنگل‌های خزری به ویژه منطقه شفارود پرداخته بود. در این مقاله آمده است که «سالانه 15/1 تن از عناصر نیتروژن فسفر، پتاسیم در اثر فرسایش خاک و خروج خاک از جنگل نابود می‌شوند. با انجام محاسبات تکمیلی دیده شده که به طور متوسط هر هکتار از جنگل‌های بررسی شده شفارود قادرند 6/92 ریال خسارت ناشی از فرسایش و نابودی چندین تن نیتروژن، فسفر و پتاسیم موجود در خاک جلوگیری کنند.» همچنین به گفته هادی کیا‌دلیری «میزان ذخیره سالانه آب از سوی جنگل بر حسب نوع جنگل 500 تا 2000 متر مکعب در هر هکتار برآورد می‌شود. منطقه‌ای که این سد در آن احداث خواهد شد از پوشش جنگلی گسترده راش برخوردار است.» وی می‌افزاید: «جنگل‌های راش به دلیل وجود لاشبرگ زیاد حکم یک اسفنج را در ذخیره آب دارند. پایین بودن دما و میزان زیاد بارندگی در جنگل‌ها تالش زمان ماندگاری لاشبرگ‌های درختان در جنگل را افزایش می‌دهد و با تجزیه دیرهنگام لاشبرگ‌ها، آزاد شدن آب به صورت تدریجی صورت می‌گیرد. این روند آرام باعث می‌شود ماندگاری آب طولانی‌تر شده و از همین رو برکه‌ها همواره آب داشته باشند.» کیادلیری ادامه می‌دهد: «در زمین‌هایی که پوشش جنگلی وجود ندارد، پیوندهای کلوئیدی خاک بر اثر ضربات باران شکسته شده و منافذ خاک بسته می‌شود و در نتیجه آب توانایی نفوذ در زمین را ندارد. به همین دلیل توانایی زمین‌های جنگلی برای ذخیره آب 40 برابر زمین‌های معمولی‌ است.»


 نابودی زندگی روستایی
از سوی دیگر سه روستا با نام‌های شالم، دوران و سرک با بیش از 500 خانوار در مسیر رودخانه شفارود و محدوده سد قرار دارند که با آغاز آبگیری سد باید از منطقه سکونت خود کوچانده شوند. با توجه به تجربه دردناک بیشتر چنین کوچ‌هایی در کشور، مردم منطقه نگرانی بسیاری زیادی دارند. آقای پوررحمتی، مسئول شورای روستای دوران می‌گوید: «مردم منطقه از طریق فروش محصولاتی همچون «شیره اَربه جنگلی» که از میوه درخت خُرمندی تهیه می‌شود، «گردو» «شاه بلوط» و دامداری و همین‌طور ارائه خدمات ساده در آلاچیق‌هایی که در مسیر جاده پونل به خلخال برای جذب گردشگر احداث کرده‌اند، امرار معاش می‌کنند.» آقای پورداوود که مسئول شورای روستای «شالم و شیشار» است نیز به وابستگی معیشتی مردم منطقه به زادگاه‌شان می‌پردازد و می‌گوید: «این مردم شیوه دیگری برای امرار معاش یاد نگرفته‌اند. او می‌افزاید: «ما افتخار می‌کنیم که کشور ما قادر به اجرای پروژه‌های عمرانی بزرگی همچون سدسازی است، اما این نوع توسعه و این روش‌ها و طرح‌ها تنها هر روز به فقیر شدن آدم‌هایی مثل ما می‌انجامد.» پورداوود به روستای رودبار سرا که بین رضوانشهر و پونل واقع شده است، به عنوان نمونه اشاره کرده و می‌گوید: «چند سالی است که با اجرای طرح ساماندهی جنگل‌نشینان مردم را از جنگل به این روستا آورده‌اند که هنوز حتی آب شرب هم ندارند. حالا با ما چه خواهند کرد معلوم نیست» وی می‌گوید: «قیمتی که برای خرید زمین‌هایشان از سوی دولت پیشنهاد شده 14 هزار و 500 تومان است. که با این پول حتی قادر به خرید یک خانه کوچک روستایی در جلگه هم نیستند.»


 پیشتاز سد سازی دنیا هستیم
در این میان چندی پیش وزیر نیرو در دیدار با نمایندگان استان فارس گفته بود: «ما در 25 سال گذشته توانسته‌ایم مقام سوم سدسازی در جهان را به دست آوریم و یک و نیم برابر حجم رودخانه‌های کشور سد بسازیم.» باوجود گفته‌های وزیر نیرو، الگویی که اکنون در جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد، نقطه مقابل رویکرد وزارت نیرو در سه دهه گذشته است. در آمریکا ارزش سالانه یک توده جنگلی بررسی شده که از لحاظ ذخیره آب به 300 میلیون دلار می‌رسد. باید پرسید آیا سد سازی با این سرعت جزو افتخارات ماست؟ در شرایطی که هر سال میزان بارش نسبت به سال گذشته کمتر می‌شود، با سد سازی‌های نا بجا و بدون توجیه برای تخریب جنگل‌هایی که نقش بسزایی در هدایت آب به سفره‌های زیرزمینی دارند برنامه‌ریزی کنیم. مسئله نهایی در این میان این است که سدسازی، مشکل بحران آب در کشور را حل نکرد و چه بسا با نابودی طبیعت، بر شدت آن افزود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • پیراسته فر ۱۴:۴۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۱
    0 6
    به روی هم "تیغ"نکشید! مگرحکومت جزیزه ای عمل می شود که یکی بگوید :فلانکاررا انجام میدیم،دیگری بگوید:من نمیذارم! این چه "محیطی" است که حیوان درنده کشته می شود،محاکمه بایدبشوند ،ولی همون حیوان اگربه انسان حمله کند وفردمضروب ازخوددفاع نکند"قهرمان "ودوستدارطبیعت معرفی می شود!وجایزه می گیرد! راه"جاده" رامیخواهند برای رفاه حال مردم بسازند،عده ای به دفاع ازدرختان جنگل ویا آبزیان مرداب برمی خیزند،سدمیخواهندبزنند،عنوان می شود،طبیعت آسیب می بیند،شکاربانان به شکارمی روند،کمپینگ دفاع ازحیوانان قدعلم میکنند! بنظرمی رسد درآینده برای اینکه نسل حیوانات منقرض نشود،باید اجازه بدهیم که حیوانات درنده ازگوشت انسانهاتغذیه کنند،درصورتیکه خداوندهمه موجودات را آفریده که درخدمت آنسان باشند.
  • سعید ۲۰:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۲
    4 0
    به نام خداوند.سلام. جناب پیراسته فر نظر شما از همه نظر قابل تامل و نقد است.مبحث اول:شما اگر متن خبر را بخوانید متوجه میشوید که علاوه بر حامیان محیط زیست و طبیعت و زندگی حتی افراد محلی هم از احداث سد ناراضی هستند و مخالف آن هستند.متاسفانه در کشور ما سد سازی به افتخار تبدیل شده است و با افتخار تمام میگویند که ما سومین کشور سد ساز هستیم!!!!مسلما سدسازی برای کشورهای پیشرفته و توسعه یافته که همه ی جوانب را در نظر میگیرند کار سختی نیست که بآنها هم بخواهند بسازند و به اینکار اشتباه افتخار کنند,اما فرق ما با آنها اینست که ما پشت سرهم سد میسازیم و افتخار میکنیم که طبیعت را نابود و غیرقابل بازگشت میکنیم ولی کشورهای توسعه یافته بجای نابودی پیوسته طبیعت و محیط زیست که زمین را غیر قابل سکونت خواهد کرد در استفاده از منابع آبی و سایر منابع مانند انرژی و... بهینه استفاده میکنند و اسراف نمیکنند,همانطور که میدانید طبیعت و محیط زیست و درختان و گیاهان و جنگل ریه های زمین هستند و اگر این موهبت های الهی برای تمام موجودات ساکن زمین از بین برود زمین غیر قابل سکونت خواهد شد به دلیل گرم شدن فزاینده ی زمین و آلودگی هوا.مبحث دوم:جناب پیراسته فر بنظر میرسد که شما شکارچی(نابودگر حق حیات حیوانات و طبیعت)هستید و یا حداقل مدافع این عمل زشت و ناپاک هستید.اولا: که شکاربان نه و نام درستشان محیط بان است و دوما: محیط بانان حافظ طبیعت و حیوانات هستند نه قاتل حیوانات,سوما: شما رو چه اصولی میفرمایید که خداوند تمام حیوانات را برای خدمت به انسان آفریده است!!!!!والا تا اونجاییکه ما میدونیم خداوند جهنم و بهشت را برای انسانها آفریده است که آنهم اگر انسانها خوب بودند خداوند جهنم را نمی آفرید و جهنم فقط بخاطر وجود مبارک انسانی که شما ازش دفاع میکنید ساخته شده است,شاید یکی از دلایلی خلقت حیواناتی مانند گاو,گوسفند,بز,مرغ و خروس تغذیه انسانها بوده باشد و یا شاید یکی از دلایل خلقت حیواناتی مانند سگ و الاغ و اسب کمک به انسانهای قدرنشناس بوده باشد ولی بقیه ی حیوانات برخلاف نظر شما هیچ وظیفه ای در قبال ما انسانها ندارند و زندگی ای آزادانه و هدفمند را خداوند برای آنها در نظر گرفته است,چرا شما اینقدر گونه گرایانه فکر میکنید و احساس میکنید که تمام حیوانات نوکر و خدمت گذار شما هستند!!!!میشه شما بفرمایید که ببر و شیر و پلنگ و جگوار و موش و جغد و یوزپلنگ و سمور و جوجه تیغی و زرافه و فیل و اسب آبی و پشه چه خدمتی باید به شما بکنند و چه بدهی به شما دارند؟؟!!!!!!ببین عزیزم هیچ خلقتی بی حکمت نیست و بر خلاف نظر شما خداوند هدف های والاتری از خلقت تمام موجودات داشته است.بگذارید یک مثال ساده برایتان بزنم بعنوان مثال در حیات وحش شهری به نظر شما چه رابطه ای وجود دارد؟در شهر سوسک و موش و مورچه در زیر زمین و روی زمین زندگی میکنند و هدفشان علاوه بر زندگی و لذت از زندگی اینست که با ایجاد حفره هایی در زمین باعث تنفس زمین میشوند و این کار تا حد زیادی جلوگیری میکند از وقوع زلزله و باعث خارج شدن گرمای زمین میشوند و از طرفی دیگر موش علاوه بر ساسر غذاهایش از سوسک نیز تغذیه میکند و گربه از موش تغذیه میکند و سگ هم جمعیت گربه را کنترل میکند و عنکبوت هم جمعیت مورچه را کنترل میکند و...البته این موجوداتی را که نام بردم در طبیعت هم زندگی میکنند و در طبیعت قانون طبیعت پیچیده تر و وسیع تر است.چهارما:متاسفانه در کشور ما شاهد قتل عام گسترده حیات وحش هستیم و این اقدامات نه انسانی هستند نه اخلاقی نه منطقی و بر خلاف شرع و دین هم هستند.متاسفانه در بیست روز اول فرودین ماه سال94 تعداد 4 پلنگ کشته شدند و بدست هموطنان به قتل رسیدند البته فقط خبر کشته شدن این 4پلنگ رسانه ای شد و خدا میداند که تعداد بیشتری از پلنگها و سایر حیوانات این مرز و بوم توسط انسانهای خودخواهی که کشتن حیوانات برایشان امری عادی و تفریح تلقی میشود کشته شده اند و اگر بخواهم تنها تعدادی از شرح کشتار حیوانات طبیعت و ظلم به آنها در ایران را نام ببرم این متن نظر من به یک تراژدی بسیار غم انگیز تبدیل میشود مانند پیدا کردن لانه ی گرگها در طبیعت و بصورت زنده سوزاندن توله گرگها بر روی آتش و دار زدن گرگهای بالغ و یا یوزپلنگهایی که حتی بیشتر از گرگ از انسان میترسند و بشدت هم در خطر انقراض هستند فکر میکنم که در یکی از روستاهای شهر بافق بود که یک یوز مادر با دو توله اش بدلیل اینکه در طبیعت خشکسالی بوده و آب یافت نمیشده به رودخانه ای میروند که حاشیه ی یک روستا بوده برای آشامیدن آب ولی به محض اینکه مردم محلی آنها را میبینند به جان حیوانات بی گناه و بی دفاع میافتند و یکی از توله هارا به قتل میرسانند و مادر توله یوزها فقط میتواند از فاصله ای نسبتا دور شاهد کشته شدن فرزندش باشد و یکی از توله ها هم خوشبختانه بدست مامورین محیط زیست میافتد و یا مثلا گذاشتن تله و یا طعمه ی سمی در دل طبیعت برای پلنگهای بخت برگشته و کشتن آنها با تفنگ و انداختن عکس یادگاری با تن بی جان آنها و یا قتل عام خرس های سمیرم بطوریکه مادر توله خرسها را با تفنگ دو شکارچی کشتند و دو توله را بصورت زنده سلاخی کردندو یا کشتن یک میلیون پرنده ی بومی و پرنده ی مهاجر در فریدونکنار و یا کشتن بیشمار حیوانات گیاهخوار طبیعت مانند خرگوش و کل و قوچ و میش گوزن و آهو و...که با اینکارهایمان علاوه بر اینکه حق حیات که مهمترین و بزرگترین حقی است که خداوند به همه داده را از آنها میگیریم و طعمه های طبیعی گوشتخواران را از بین میبریم,و بسیاری ظلمهای وحشتناک دیگر در حق حیواناتی که بنا به نوع خلقتشان بی گناه و بی دفاع هستند از طرف انسان ظالم و گناهکار.پنجما: اما شما گفتید که در ایران حیوانات هم به انسانها حمله میکنند و میکشند,میشه لطفا با ذکر منبع برامون چند مورد را مثال بزنید,عزیزم حیوانات چون میدانند انسان خطرناک است از انسان میترسند و تا وقتیکه ما به حریم آنها تجاوز نکنیم و لانه هایشان را از بین نبریم و به بچه هایشان آسیب نزنیم و یا طعمه های طبیعیشان را از بین نبریم آنها هیچوقت با ما کاری نخواهیم داشت در واقع اگر ما با حیوانات کاری نداشته باشیم آنها کاری با ما ندارند و... امیدوارم توانسته باشم شما را متوجه کنم. سلامت نیوز لطفا نظرم را کامل نمایش بده
  • منصور ۱۷:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۰
    1 5
    باسلام بگذارید مشکل چند دهه آبی غرب گیلان حل شود و سنگ انداتزی نکنید .