سلامت نیوز : هنوز حادثه سوختن بچه‌های شین‌آباد درکلاس درس به دلیل نبود استاندارد لازم برای تأمین گرمای دانش‌آموزان در فصل سرما از ذهن‌ها بیرون نرفته که باید شاهد اتفاقی تلخ‌تر در پایتخت کشورمان باشیم که آوازه  امکانات و شرایط مطلوب زندگی در آن، خیلی ها را به سودای زندگی روانه این کلانشهر می کند. اما یک اتفاق دیگر بار دیگر کام همه را تلخ کرد. دو زن در حین کار در سانحه آتش‌سوزی وقتی نتوانستند خود را از آتش بیرون بکشند، راه نجات را در فرار از پنجره‌ای دیدند که به هیچ راه پله اضطراری ختم نمی‌شد، راهی که سرانجام این دو زن را به دلیل آنچه که خرابی نردبان نیروهای آتش‌نشانی اعلام شده  به کام مرگ فرو برد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران ؛ روز 29دی در شرایطی که عموم مردم ایران میلاد مسعود نبی اکرم اسلام را جشن گرفته بودند، در پایتخت ایران حادثه‌ای ناگوار رخ داد، مردمی که حالا از هر حادثه‌ای با دوربین موبایل‌شان فیلم می‌گیرند تا در اجتماعات دوستانه، دیگران را از آنچه دیده‌اند مطلع کنند. اتفاقی که هنوز هیچ کس نتوانسته دلیل منطقی و قابل توجیهی برای آن بیاورد. طی چند روزی که از وقوع این حادثه می‌گذرد شاید بسیاری از مسئولان در هر ارگان و منصبی در مقابل این اتفاق دلخراش واکنش نشان داده‌اند، به طوری که حتی رئیس جمهوری اعلام کردند که هر چه سریع‌تر باید دلیل وقوع این حادثه روشن شود. این اهمیت موضوع را می‌رساند اما نکته اینجاست که بر اساس آمار سازمان پزشکی قانونی، روزانه ۵ کارگر در ایران بر اثر حوادث شغلی جان می‌بازند. بنابراین اگر کشته شدن دو کارگر زن در خیابان جمهوری را کنار بگذاریم، ۳کارگر دیگر نیز در‌‌ همان روز جان باخته‌اند که شانس رسانه‌ای شدن را از دست داده‌اند و شاید هیچ گاه نامی هم از آنها برده نشود. اما سؤال این است که چرا این اتفاقات در کشور ما به کرات در حال رخ دادن است.

ë مکانیسم فرافکنی راهی برای فرار  از واقعیت‌ها
بسیاری از جامعه شناسان معتقدند که وقوع این حوادث و گذر از آن و تکرار آن در قالب و لباس دیگر، همه و همه ریشه در تعارضات جامعه شناختی دارد. اینکه هیچ گاه نگاه درست و مثبتی به این حوادث نمی‌شود و در نهایت به پیدا کردن مقصر ختم می‌شود.  دکتر امان الله قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه در این باره به ایران می‌گوید:‌ متأسفانه رخدادی که در خیابان جمهوری اتفاق افتاد و دل بسیاری را به درد آورد، امروز به ارائه برخی دلایل توجیه ناپذیر ختم شده است. اینکه از سوی  برخی مسئولان و مدیران اعلام می‌شود این اتفاق در نتیجه بالا نرفتن نردبان یا دیر رسیدن تجهیزات آتش‌نشانی رخ داده است توجیهی بیش نیست. همه این ناکارآمدی‌ها و بهانه تراشی‌ها نشان از ناکارآمدی مدیرانی دارد که می‌خواهند با  تکیه زدن به یک مکانیسم فرافکنی موضوع را خاتمه دهند.
به گفته قرایی مقدم این واقعیت وجود دارد که تمام این امکانات از ماشین آتش نشانی گرفته تا تجهیزات دیگر همه ابزار هستند، برای اینکه این ابزار و تجهیزات مؤثر واقع شوند، باید آنهایی که این ابزار را در دست دارند  به درستی از آن بهره ببرند و در مقابل آن متعهد باشند. اما در این حادثه برای فرار از خطای صورت گرفته بهانه می‌گیرند که اگر مرحومان دو دقیقه صبر می‌کردند این اتفاق رخ نمی داد. اینها فقط یک مکانیسم فرافکنی برای رهایی از آثار غیرقابل تحمل و آزاردهنده تعارض‌های درونی این مسئولان است.


همه بر این موضوع اتفاق نظر دارند که امروز ایران به عنوان یکی از کشورهایی در جهان مطرح است که از به روز ترین امکانات و  تجهیزات جهان برخوردار است، اما این برخورداری چقدر توانسته در بروز معضلات و توسعه اقتصادی و اجتماعی این کشور مؤثر واقع شود. این ادعا چند ماه پیش که مدیرعامل سازمان آتش نشانی در نشست شورای اسلامی شهر تهران حضور یافت مورد تأیید قرار گرفت به طوری که این مقام مسئول عنوان کرده بود که به لحاظ امکانات و تجهیزات هیچ نیازی به اعتبار نداریم و حتی ‌آنقدر به روز هستیم که آلمان‌ها از ما عقب‌ترند. این جامعه شناس در این باره معتقد است: در ایران به روزترین ابزار و وسایل به بهترین وجه موجود است، اما اشکالی که وجود دارد رعایت نکردن استاندارد‌ها در زمان استفاده از این تجهیزات است که باعث بروز اینگونه مشکلات می‌شود. از سویی ممکن است ابزاری که وارد می‌شود یا در خود کشور تولید می‌شود استانداردهای لازم را نداشته باشد. ما در بسیاری از کشورها شاهد هستیم که خود مسئولان و مدیران برای بهره جویی درست از امکانات در قدم نخست این استاندارد‌ها را به وجود می‌آورند.  براین اساس اعلام توجیهی مبنی بر بالا نرفتن نردبان ماشین آتش نشانی، معنایی ندارد جز نادیده گرفتن این استاندارد‌ها. سئوال اصلی این است که چرا یک مسئول نباید بررسی و ارزیابی لازم را در مورد ابزار و وسایل اصلی کار خود داشته باشد. وقوع چنین وقایعی در کشور ما کم نیستند. امروز توپ در زمین آتش نشان‌هاست فردا ارگان دیگری زیر ذره بین می‌رود. بنابراین به جای گشتن  به دنبال مقصر، نیاز است بسیاری از ساختارها تغییر کند به گونه ای که بتوان به این بی توجهی‌ها برای همیشه خاتمه داد.


قرایی مقدم چاره رهایی از این مشکلات را با استناد به گفته ای از بنیامین هیگنز استاد دانشگاه‌هاروارد پاسخ می‌دهد، این نویسنده در کتابی با موضوع رشد و توسعه اقتصادی آورده است: «بدبختانه ما هرچه سازمان تأسیس کنیم و قانون و مقررات وضع کنیم، در زمینه رفع مشکلات و نابسامانی‌ها ، در پیشرفت و توسعه اقتصادی  و اجتماعی مؤثر نخواهد بود، مگر مردانی که آنها را اداره می‌کنند بدانند چه کاری می‌خواهند انجام دهند و متعهد عمل کنند.» براین اساس زمانی  می‌توانیم به استاندارد‌ها به درستی دست یابیم یا در زمینه ساختاری در هر سیستمی به معنای واقعی کلمه برسیم که مسئولان به طور کل و نیز مسئول هر بخش به طور جزء‌ در ارتباط  کامل با سایر بخشها از اداری گرفته تا سیاسی و اجتماعی  باشد. البته رسیدن به این هدف مهم نیازمند به کارگیری مدیران شایسته و آگاه است.


ë پیدا کردن مقصر چه دردی را درمان می‌کند!
گویی یاد گرفته‌ایم درهر حادثه ای اول به دنبال متهم  باشیم، مقصری که در نهایت هیچ کاری هم با او نخواهیم داشت به این دلیل که منطق خودمان هم تقصیر او را قبول ندارد.بسیاری از کارشناسان به این واقعیت اذعان دارند که در یک جامعه همه فعل و انفعالات نتیجه عملکرد یک مجموعه است و نمی توان یک اتفاق را تنها به یک فرد منتسب کرد. در اتفاق اخیر خیابان جمهوری هر چند برخی مقصر اصلی را شهردارتهران به عنوان رأس امور می‌دانند و از سویی برخی تقصیر را به گردن مدیر عامل سازمان آتش نشانی انداخته اما واقع امر این نیست.


دکتر سید مظفر روحانی روانپزشک در این باره به ایران می‌گوید:‌ در این قبیل حوادث نمی توان یک نفر یا یک ارگان را مقصر اعلام کرد، بلکه همه به یک میزان مقصر هستند و این‌ها در نهایت به پرداخت بهایی سنگین منجر می‌شود.وی در ادامه با بیان اینکه سیستم به صورت یکپارچه عمل نمی کند، می‌افزاید:‌ مشکل در نحوه ساخت و ساز ساختمان‌ها و خیابان‌ها یا نحوه نادرست ایمن سازی آنها و نبود نظارت کافی بر رعایت حداقل استاندارد‌ها  نیست، بلکه همه و همه دست به دست هم داده اند تا چنین حادثه ای اتفاق بیفتد. در حالی که رعایت این استاندارد‌ها در همه جا جزو ‌مسائل ابتدایی به شمار می‌آید اما همین موضوع ابتدایی در کشور ما به راحتی نادیده گرفته می‌شود و نتیجه آن چیزی نیست جز تکرار حوادث تلخ!


اگر بخواهیم موضوع را ریشه ای بررسی کنیم باید  به دلیل ارائه مجوز شهرداری در ساخت بنایی غیر استاندارد بپردازیم اینکه این ارگان به چه علت و با چه دیدگاهی مجوز ساخت خانه‌های غیر استاندارد را می‌دهد یا چرا آتش نشانی از سالم بودن تجهیزات خود اطلاع ندارد. روحانی ادامه می‌دهد:‌ این واقعیت وجود دارد که در کشور ما قوانین و مقررات به میزان لازم وجود دارد اما به درستی به اجرا در نمی آید. در صورتی که اگر به این قوانین عمل شود و پیش بینی‌های ابتدایی رعایت شود این اتفاقات نخواهد افتاد . ازسویی اجرای قوانین در هر کشوری نیازمند نیروی متخصص و کارآمد است تا از اجرای قانون هیچ ابایی نداشته باشد.


این روانپزشک معتقد است:‌ این قبیل موضوعات به بهداشت روان جامعه باز می‌گردد. بهداشت یعنی پیشگیری. زمانی که مسائلی از قبیل مبنای اولیه ساخت خانه و خیابان یا مبنای استقرار ایستگاه‌های آتش نشانی به لحاظ استاندارد جهانی و نیز مبنای استفاده درست و بموقع از تجهیزات در زمان وقوع حادثه اتفاق بیفتد دیگر نیازی نیست که نگران وقوع اتفاقی تلخ از این قبیل باشیم. اما این بهداشت روان در کشور ما رعایت نمی شود. رعایت نکردن استانداردها به منزله زنگ خطر است. امروزه شاهد هستیم ساختمان‌ها به ویژه ساختمان‌های نوساز پله اضطراری دارند اما همیشه در ورودی این پله‌ها قفل خورده است. براین اساس خیلی وقت‌ها امکانات وجود دارد اما به درستی مورد استفاده قرار نمی گیرد. به گفته روحانی مردم ما  به دلیل نبود استاندارد‌ها در استفاده از تجهیزات و امکانات به روز دنیا، درخطر زندگی می‌کنند و به این حالت نیزعادت کرده اند. به عنوان مثال جاده‌ها در کشور ما بیشتر از جنگ انسان‌ها را به کام مرگ فرو می‌برد و حوادثی از قبیل حادثه خیابان جمهوری هم دائماً در حال رخ دادن است، اما همه از کنار این وقایع بی توجه عبور می‌کنند.


به هر ترتیب تا زمانی که مسئولان به فکر استفاده و به کارگیری از استاندارد‌ها نباشند همچنان باید منتظر وقایعی از قبیل حادثه بچه‌های شین آباد و کارگران خیابان جمهوری، انفجار مخزن سوخت در پتروشیمی خرم‌آباد و ... باشیم. باید روزی به این نتیجه برسیم که پیشگیری بهتر از درمان است. تنها دراین صورت، این قبیل اتفاقات دیگر به ترویج بی اعتمادی در بین مردم دامن نخواهد زد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha