شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۶:۱۳

سلامت نیوز : کارگر ۴۶ ساله در خانه کوچکش هر روز درد ۳ فرزند دیالیزی و همسر دیابتی‌اش را می‌بیند و رنج می‌کشد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از فارس ؛ در شهرستان قائن در استان خراسان جنوبی و درخانه‌ ای کوچک و محقر خانواده ای 8نفره با مشکلات عظیمی دست و پنجه نرم می کنند که شنیدنش دل هرانسانی رابه درد می‌آورد.

پدر خانواده مردی 46ساله و کارگر است،که هر روز صبح با دستانی پینه بسته اما مملو از عشق،با دلی خون،بغضی در گلوخفته و هزار سوأل بی‌جواب به محل کار می‌رود و هنگام بازگشت به خانه نیز با همسر مبتلا به دیابت و 3فرزند دیالیزی‌اش مواجه می‌شود.

پدر و مادر و سایر اعضای خانواده ذره ذره می‌سوزند وقتی جگرگوشه هایشان را در عذاب می بیند.

وقتی پدر با دستان تقریباً تهی به خانه باز می گردد از احساس شرمساری عرقی سرد بر پیشانی‌اش می نشیند،چین پیشانی اش،رنگ پریده‌اش،لرزش صدایش،اشک حلقه زده در چشمانش و چروک های دستانش از دل نا آرامش و غوغایی که درآن برپاست حکایت دارد.

او در کمال ناکامی و درماندگی به سر می‌برد،کمر خسته‌اش دیگر توان به دوش کشیدن این همه مشکلات و هزینه های کمرشکن دارو و درمان و... فرزندانش را ندارد.او با بغضی نهفته و سنگین، با نگاهی غمگین بر آسمان بیکران آبی،مدام این جمله را زمزه می کند: آیا این روزهای سخت تمام خواهد شد؟ خدایا کمک کن....

عباس ابراهیمی درباره مشکلات و مسائل زندگی اش می گوید: من 6فرزند دارم،علی و مریم که ازدواج کرده‌اند و خوشبختانه سالم هستند - الهام 20ساله است که  مدت 8سال، نرگس 21ساله به مدت 7ماه و پسرم حسن 22ساله به مدت 3هفته است که دیالیز می شوند و دخترکوچکترم اعظم هم درس می خواند.

*علت اصلی ابتلای فرزندانتان به دیالیز چه بود؟

جز مشکلات ژنتیکی،سرمای بیش از حد و اینکه خانه درست و حسابی و نفت خوب نداشتیم متأسفانه فرزندانمان قربانی این مشکلات شدند...

در آمدتان چقدر است؟ با هزینه های سنگین دارو و درمان چه می کنید؟

من به عنوان یک کارگر روزمزد روزانه 20تا25هزار تومان دریافت می‌کنم و با وام و قرض از اقوام و آشنایان  وکمک های انجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی شهرستان هزینه های کمرشکن بچه‌ها را پرداخت می‌کنم اما واقعاً دیگر بریده ام.

او ادامه می دهد: اینکه فرزندان عزیزم حین تحصیل به علت گرفتاری در دام این بیماری مجبور به تحمل درد و رنج فراوان و همچنین ترک تحصیل شدند بسیار سخت و درناک است و چه دردی بالاتر از این وجود دارد؟ وقتی شبها با دست خالی به خانه بر می گردم از این تلخ ترچیزی هست؟

او با بغض و گریه می‌گوید؛ تنها کار من دست درازکردن به درگاه خدا و پناه بردن به سوی ذات پاک و مطهر اوست، تنها کسی که کمر بی جان و خسته مرا تا امروز سرپا نگه داشته فقط خداست...

*با هزینه داروها چگونه سر می‌کنید؟

برای تهیه داروها ۱۰۰درصد مشکل داریم چرا که پوشش دهی بیمه ها تا چند ماه قبل که  ضعیف بوده است و طی چند وقت اخیرنیز 6میلیون تومان خرج دوا و درمان بچه ها کرده ام...اما دیگر ضعیف، درمانده و ناتوان شده ام...

و نمی دانم راستی یعنی این روزها تمام خواهند شد؟!

از او می پرسیم، برای پیوند فرزندانتان اقدامی صورت گرفته است؟ می گوید: قرار است هر 3فرزندم پیوند شوند.از این موضوع خیلی خوشحالم و امیدوارم خدا نجات همه بیماران به ویژه فرزندان بیمارمراهم بدهد.

*و سخن آخر....

توکل به خدا تنها مرهم هر دردی است...با تمام سختی های زندگی-هزینه ها و حتی خود دیالیز نباید از اینکه او رحیم و رئوف است غافل شد. ازهمه مردم می خواهم برای فرزندانم و همه بیماران صعب العلاج دعا کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha