سلامت نیوز: روزشان است؛ روز جهانی تالابها. روزی که در سال ۱۹۷۱، کنوانسیون رامسر، برای حفاظت از تالابهای جهان، در ایران به ثبت رسید. بر تعداد تالابهای در معرض خشکی ایران، هر روز افزوده میشود، و کارشناسان خبر از بدتر شدن حال تالابهای ایران میدهند؛ بزرگترین و متنوعترین زیست بوم جانوری و گیاهی که با از بین رفتنش، هیچ جایگزینی برای آن نمیتوان در نظر گرفت.
۴۳سال پیش کنوانسیون رامسر طرح حفاظت از تالابهای جهان را مطرح کرد. هرچند در این همه سال، مهمترین اتفاقی که افتاده، خشکی بین۲۰ تا ۸۰ درصدی تالابهای ایران است. مسعود باقرزادهکریمی، معاون امور تالابها و دفتر زیستگاههای سازمان حفاظت محیطزیست درباره وضع تالابها به «شهروند» گفت: «روز جهانی تالابها، ۲ فوریه در سالگرد تأسیس کنوانسیون رامسر برگزار میشود. این کنوانسیون از این جهت اهمیت دارد که ۴۳سال پیش حتی پیش از اولین کنفرانس جهانی استکهلم، که در سال ۷۲ بود برگزار شد. ۴۳سال پیش درحالیکه در تالابهای بسیاری از کشورهای جهان خشک میشدند و حتی برای زمینهای کشاورزی مورد استفاده قرار میگرفتند، ایران یکی از ۸ کشوری بود که درکنار کشورهای اروپایی بحث حفاظت از تالابها را مطرح کرد.»
معاون امور تالابها و دفتر زیستگاههای سازمان حفاظت محیطزیست درباره اهمیت تالابها افزود: «اهمیت فوقالعاده تالابها نهتنها به لحاظ تنوع زیستی و غنی پرندگان و آبزیان و همه شاخههای حیاتوحش است، علاوه براین به لحاظ پشتیبانی توسعه پایدار منطقهای و اینکه جوامع محلی هم در کنار تالابها معیشتهای خود را سامان میدهند و تکیهگاه اقتصادی دارند دارای اهمیت است. در سطح کلان نیز تعدیل اقلیم و تثبیت آن تالابها نقش بسزایی دارند. ۲۰درصد گرمایش زمین، به دلیل تخریب نوعی تالاب به نام «توربزار» یا peatland است که همان چمنزار مرطوب است. تالابها طیف وسیعی از خدمات را ارایه میدهند، از ۶ تا ۲۱هزار دلار در هکتار خدمات مستقیم و غیرمستقیم ایجاد میکنند. ویژگی عمده تالابهای ایران، به لحاظ تفاوت چشمانداز، تنوع اقلیم، وجود دریاهای وسیع در شمال و جنوب، تشکیلات زمینشناسی متنوع، و همچنین بیشترین تنوع شکل است، بهطوریکه از ۴۲ نوع تالابی که در دنیا وجود دارد، ۴۱ نوع آن در ایران دیده میشود. اما در کنار آن باید گفت که تالابهای ایران به دلیل اینکه در منطقه خشک و نیمهخشک قرار دارند، به کوچکترین استرس محیطی، واکنش نشان میدهند، در نتیجه تالابهای ایران، آسیبپذیرترین زیست بومها هستند. به ویژه در مناطق فلات مرکزی مانند گاوخونی، بختگان، پریشان، که در اثر توسعه بیرویه بالادستها برای کشاورزی متاسفانه آنها را از دست میدهیم. وضع دریاچه ارومیه هم تأسفبارتر از آنهاست. به این دلیل که در منطقه خشک قرار ندارد بلکه در منطقهای کوهستانی است. در چنین منطقهای اصلا نمیتوان پذیرفت که خشک شدن این دریاچه ریشه اقلیمی دارد، بلکه آثار آن به دلیل رویکرد مدیریتی است. به این دلیل باید رویکردهای مدیریتی را تغییر داد. مهم این است که باید نگاه فرابخشی به تالابها داشته باشیم.»
او درباره احتمال وارد شدن دریاچه ارومیه به لیست مونترو، که لیست قرمز تالابهاست، گفت: «من احتمال میدهم که این اتفاق بیفتد. متاسفانه آب این دریاچه در مسیر مدیریت نابخردانهای صرف شده است.»
احیای تالابهای ایران چندان آسان نیست اما باقرزاده درباره اینکه آیا میتوان به احیای تالابها امیدوار بود یا نه، گفت: «هر تالاب شرایط خاص خود را دارد و باید با الگوی خود آن برایش راهحلی ارایه داد. اما باتوجه به اینکه اگر تالابها منابع آبی لازم را در اختیار داشته باشند، خودشان را احیا میکنند راهکارهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت هم در نظر گرفته شده است. هرچند عمدهترین دلیل خشکی تالابها، سوءمدیریت در بخشهای مختلف است. به لحاظ رویکردهای اشتباه بخشی و سوءمدیریت در بخشهای مختلف بوده که سبب شده است مدیریت منابع آب سطحی باشد اما امیدواریم با تغییر نگاهها این مسائل حل شود.»
کارشناسان حوزه محیطزیست اما به اندازه مدیران خوشبین نیستند. برهان ریاضی، کارشناس محیطزیست، درباره وضع تالابهای ایران گفت: «اگر چند تا از تالابهای ما در لیست مونترو قرار دارند به این دلیل است که کنوانسیون رامسر از آن باخبر است، وگرنه بسیاری از تالابهای ما در آستانه خشکی قراردارند و فقط شامل چند تالاب نمیشوند و همه تالابهای ما دچار تغییرات اکولوژیکی هستند. بهعنوان نمونه تالاب امیرکلایه که در استان گیلان قرار دارد. بین لنگرود و لاهیجان و چمخاله است، و فاصله کمی تا دریا دارد. این تالاب همه زمینهای اطرافش تصرف شده و شالیزار است و تقریبا ۲۰۰ پمپ در اطرافش گذاشته شده است که آب آن را برمی دارند و بعد دوباره این آب که حاوی مواد مغذی کود و سموم است داخل تالاب برمیگردد و همه ارزشهای اکولوژیک آن را از بین میبرد. این تالاب هم به دلیل اینکه دورافتاده است کمتر به آن پرداخته شده است.
رودخانه زایندهرود هم همین مشکلات را دارد. تالاب گاوخونی که یکی از ارزشمندترین تالابهای ایران است و قسمتی از آن در استان یزد و انتهای اصفهان در منطقه خشک و فراخشک قرار دارد، با عظمتی که تا چند دهه پیش داشت، حالا تخریب و کوچک شده است. بهطوریکه حتی پرندههای مهاجر هم به این منطقه نمیآیند. حتی گزستانی که حدود ۲، ۳ هزار هکتار بود نیز از بین رفته و آب آن هم به کل شور شده است. متاسفانه درباره تالابها سالهاست که تنها ذکر مصیبت میکنیم. برخی از آنها معروفتر هستند و بیشتر دیده میشوند. علت اصلی این است که حقابه تالابها در بالادست را در نظر نمیگیریم و شاهد استفادههای بیرویه از آن هستیم، یعنی تالاب گاوخونی را درنظر بگیرید، که از چهارمحال و بختیاری میآید و دراین استان از آب زایندهرود برای برنجکاری استفاده میشود و این تأسفبار است.
بههرحال جای برنجکاری در استان گیلان و مازندران آن هم با بارش متوسط ۱۵۰۰ میلیمتر در سال است. به دلیل اینکه مدیریت درستی بر منابع آب وجود ندارد، محصولاتی که نیازهای آبی بالایی دارند و از لحاظ الگوی کشت هم صحیح نیستند، آب رودخانه را از بین میبرند. چرا کشاورزی را ترویج میکنیم، چرا باید ۶۵درصد آب را تلف کنیم تا ۳۵درصد آن به مصرف کشاورزی برسد؟ با اسراف و حیف و میل کردن، منابع آب و خاک را از بین میبریم.»
این کارشناس محیطزیست درباره مشکلات تالابها نیز افزود: «چون کشاورزی عمدهترین مصرفکننده آب است و ۹۰درصد آب ما صرف کشاورزی میشود، بیشتر از کشاورزی صحبت به میان آورده میشود. اما ورود آلودگیهای صنعتی به رودخانهها و آبهای زیرزمینی، برداشت بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی سبب از بین رفتن تالابها میشود. دلیل مهم هم این است که بهایی که لازم است به آب و منابع آبی نمیدهیم. سیاست گذاریهای دولتی باید سیاستهای درستی باشد تا مردم ارزش آب را بفهمند. در همه جای دنیا فرهنگسازی میشود و در کنار آن هم برای کسی که رعایت نمیکند، جریمه سنگین درنظر گرفته میشود اما در ایران به این صورت نیست. قیمت واقعی آب باید بازشناخته شود و در هر حوزهای کشت متناسب با آن منطقه درنظر گرفته شود.
ریاضی درباره فایده تالابها افزود: «حیات بسیاری از گونههای جانوری و گیاهی، وابسته به تالابهاست. بسیاری از پرندگان هستند که در نیم قرن گذشته، به دلیل انهدام تعدادی از تالابها در جهان منقرض شدند. بسیاری از گونههای دیگر نیز که در مناطق خشکی زیست میکنند، مستقیم یا غیرمستقیم، حیاتشان وابسته به تالابهاست. تنوع زیستی و ارزش های حیاتی بسیاری در تالابها وجود دارد. چون انسان امروز متوجه شده است که ادامه حیاتش وابسته به جانوران و گیاهان است و اگر منقرض شود انسان هم نمیتواند زیست سالمی در کره زمین داشته باشد. تالابها بالاترین تنوع گونهای و بالاترین تولید زیستی را دارند. در بحث تنوع زیستی مثلا اگر معتقدیم پلنگ از بین میرود، به این دلیل است که گونهای جانوری برای همیشه از کره زمین محو میشود و بخشی ازحیات از بین میرود. بنابراین ثابت شده است که حفظ تنوع گونهای کلید سلامت حیات در کره زمین است. بنابراین هر گونهای که برای همیشه از بین رود، مجموعه حیات، بخشی از خود را از دست میدهد.
تالابها هم تولید بیولوژیک بالایی از لحاظ تنوع گونهای گیاهی و جانوری، دارند و هیچ اکوسیستم دیگری نمیتواند جایگزین آن شود. تالابها برای انسان منافع مستقیمی مانند صید ماهی و برش نی و گیاهان تالابی و پرندگانی که شکار میکند و هم از نقطه نظر تفرجی، بالاترین ارزش طبیعی و تفرجی را دارد. وقتی تالابی در منطقهای وجود دارد، باعث تنظیم آب های زیرزمینی و تعادل محیطهای اطراف آن میشود. در برخی نقاط همچنین تالابها کنترلکننده سیلابها هستند. یک تالاب بهعنوان یک پهنه آبی متعادلکننده اقلیم محلی در اطراف خود است و در محیط یک تالاب، هوا معتدلتر است.»
روز تالابهای امسال هم با وجود برنامههای متنوعی که برای یک هفته گذشته در نظر گرفته شده بود، گذشت اما همچنان حال تالابهای ایران خوب نیست.
نظر شما