سلامت نیوز : اتومبیل مشکی شاسی بلند در پشت چراغ قرمز توقف می‌کند. کودکان دستفروش به سمت‌اش هجوم می‌آورند و با اصرار زیاد به شیشه‌ی ماشین ضربه می‌زنند. ثانیه‌شمار چراغ راهنمایی به بچه‌ها می‌گوید فقط ۳۰ ثانیه‌ی دیگر برای فروش فال و گل و... زمان دارند. شیشه‌ی ماشین پایین می‌آید و بچه‌ها برای گرفتن اسکناس سبز رنگ روی سر و کول هم می‌پرند. چراغ راهنمایی سبز می‌شود. اتومبیل شیک شاسی بلند که؛ بچه‌ها فکر می‌کننند چند میلیون قیمت دارد؛ بچه‌ها را با یک اسکناس دوهزار تومانی تنها می‌گذارد. بچه‌ها دوباره به امید توقف ماشین شیک دیگری؛ چشم به چراغ راهنمایی می‌دوزند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایلنا ؛ بنابر آماری که دبیر کمیسیون اجتماعی مجلس اعلام کرده؛ در سال‌های اخیر فاصله‌ی درآمدی میان کم‌درآمد‌ترین افراد جامعه و پردرآمد‌ترین افراد آن، ۱۵ برابر شده است.

سعید لیلاز(کار‌شناس مسائل اقتصادی) از شکاف طبقاتی صحبت می‌کند: در چند سال گذشته میان طبقات محروم و طبقات مرفه؛ شکاف عمیقی ایجاد شد. به گونه‌ای که قدرت خرید کارگران در پایان سال ۸۹، بین ۳۵ تا ۴۰ درصد کاهش یافت.
آمار‌ سال ۹۰ نشان می‌دهد که ۱۷تا ۲۰ درصد از مردم زیرخط فقر هستند. حتما این رقم تا امروز افزایش هم یافته است به ویژه در سال ۹۲ که نرخ تورم بی‌نظیری؛ گریبانگیر جامعه شد.

لیلاز، دلیل این تورم را بی‌انضباطی مالی دولت در سال‌های گذشته می‌داند و اضافه می‌کند: تورم؛ خط فقر را گسترده‌تر می‌کند و قاتل مساوات و سبب کاهش قدرت خرید طبقات محروم است. تغییر شاخص‌های اقتصادی تاثیر مستقیمی بر زندگی اجتماعی می‌گذارد و طبیعی‌ست که افزایش شکاف طبقاتی آسیب‌های اجتماعی را نیز در پی داشته باشد.

امان الله قرایی مقدم(جامعه‌شناس و استاد دانشگاه) نیز با اشاره به اینکه شکاف طبقاتی سبب شده گروه کوچکی از جامعه به ثروت‌های بادآورده برسند و اکثریت جامعه به سمت پایین هول داده شوند، گفت: افرادی که بخش زیادی از ثروت جامعه را در دست دارند، تنها حدود ۱۰-۲۰ درصد جامعه را تشکیل می‌دهند. این شکاف طبقاتی نه تنها میان این طبقه و پایین‌ترین طبقه جامعه همان‌ها که کارشان جمع‌آوری ضایعات است، افزایش یافته، بلکه میان طبقه‌ی بالا و طبقه‌ی متوسط نیز زیاد شده است. طوری‌که می‌توانیم بگوییم طبقه‌ی متوسط به سمت پایین حرکت کرده است. امروز وضعیت بهداشت به گونه‌ای شده که با یک عمل جراحی ۳۰ میلیونی؛ یک شهروند طبقه‌ی متوسط به طبقه‌ی فقر غلتانده می‌شود. باید توجه داشت افزایش شکاف طبقاتی، بزه، فساد مالی، فحشا، طلاق، و... را به همراه خواهد آورد.

بچه‌های گلفروش سر چهارراه‌ها؛ همان سیندرلاهای داستان‌های فانتزی خودمان؛ شاید چیزی از آمار ندانند اما زبان گرسنگی را همه خوب می‌فهمند.

علی بنی‌هاشم بیش از ۸ سال است در محله‌ی پاسگاه نعمت آباد، در منطقه‌ی ۱۸ تهران؛ در جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان کار می‌کند. بنی‌هاشم این سیندرلاها را خوب می‌شناسد. می‌داند که هیچ‌کدامشان بابای پولداری ندارند که روزی از ته‌ قصه‌ی زندگی سرک کشیده و خودشان را به خیابان‌های بالای تهران برسانند تا باران خودشان را پیدا کنند و توی خیال خودشان آنها را برای فرید‌ ذهنی‌شان آماده‌ی ازدواج کنند.

بنی‌هاشم دیده‌هایش را اینگونه روایت می‌کند: بچه‌های این محله با بحرانی به نام گرسنگی مواجه هستند. اثر روانی گرسنگی بر فرد گرسنه گاه او را به بزنگاه بیمار روانی می‌کشاند. بچه‌های تحت پوشش ما؛ وقتی به مدرسه می‌آیند؛ سراغ همکلاسی و معلم را نمی‌گیرند. اولین چیزی که می‌پرسند این است: "غذای امروز چیست؟"

بنی‌هاشم داستانش را؛ نه داستان خیالی‌اش را که داستان واقعی‌اش را اینگونه ادامه می‌دهد: الویت برای این بچه‌ها در این محله، تغذیه است. این مسئله؛ روان آن‌ها را تسخیر کرده و از این بابت دچار تنش روانی هستند. یک روز که ما تغذیه را یک ساعت دیر‌تر به بچه‌ها دادیم، تمام مدرسه بهم ریخت. بچه‌ها عصبی شده بودند و قادر به کنترل رفتار خودشان نبودند. خانواده‌هایی که در این محله‌ها زندگی می‌کنند، با بحران گرسنگی روبرو هستند. روابط آن‌ها هم تحت تأثیر همین مساله قرار دارد. خانواده هر روز دچار تشنج عصبی می‌شود، در نتیجه کودک هم بیشتر در خانواده تنبیه می‌شود.

بنی‌هاشم ادامه می‌دهد: قدرت خرید و انتخاب پایین آمده است. پدر به کودک ۵۰۰ تومان می‌دهد که هرچه دوست دارد بخرد. بچه می‌خواهد یک پفک داشته باشد اما نمی‌تواند با این پول پفک بخرد. پول او قدرت خرید پفک را به او نمی‌دهد. درنتیجه احساس ناکامی می‌کند و این احساس هر روز هم برای بچه و هم برای پدرش تکرار می‌شود.

آمار‌ نشان می‌دهد شاخص فلاکت از سال ۸۴ تا سال ۹۲ بیش از دوبرابر شده است. شاید برای فهمیدن این مساله زیاد هم نیازی به آمار و ارقام نباشد. همین که نگاهی به دور و اطراف بیندازیم، همین که از شمال شهر تهران تا جنوب شهر را گز کنیم یا وقتی نگاهی به گاری یک ضایعاتی کنار خیابان کنیم که چگونه با حسرت به ماشین آخرین مدل عبوری از کنارش، نظر می‌اندازد، می‌توانیم بغض و خشم‌ را در او یکجا ببینیم. اینجا شکاف طبقاتی، خودش را به رخ‌مان می‌کشد. اینجا به خاطر آلودگی هوا؛ بچه‌ها دست از تکدی‌گری و استثنمار شدن برنمی‌دارند. سیندرلاهای اینجا؛ خواب باران را می‌بینند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha