یکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۰:۴۲

فقر، دلیل وجود کودکان خیابانی

سلامت نیوز : اظهاراتی که معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور به‌عنوان یکی از مسئولانی که وظیفه دارد در حوزه کودکان خیابانی فعالیت کند، بیان شده است، از چند جهت مورد نقد است. پیش از هر چیز باید به ادبیات این مقام مسئول اشاره کرد که به‌نظرم ادبیات مناسبی نیست و نشان‌دهنده رویکرد اشتباه در این زمینه است. در واقع، اینکه عنوان شود کودکان خیابانی، کار، بدسرپرست، بی‌سرپرست و... جمع‌آوری می‌شوند یا از اصطلاح «ابزار شیادی» استفاده شود، در واقع، نوعی نگاه ابزاری به ماجرا داشته‌ایم.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ؛ مساله بعدی اینکه عنوان شده تمامی کودکان خیابانی را می‌شناسیم و آدرس آنها را داریم. این ادعایی بزرگ است و به‌نظرم چندان صحت ندارد. شناخت تمامی کودکان مستلزم انجام یک پژوهش دقیق در این حوزه است که به نظر نمی‌رسد بهزیستی چنین کاری انجام داده باشد. از طرف دیگر، تحت پوشش داشتن این کودکان نیز ادعای نادرستی است و بیش از همه نشان‌دهنده رویکردهای غلط در این زمینه است. اگر بهزیستی کودکان را تحت‌پوشش دارد پس این همه آمار کودک‌آزاری که اتفاقا بسیاری از آنها گزارش هم می‌شود، چیست؟

مساله مهم‌تر اما اینکه ادعا شده 70درصد از کودکان کار شهر تهران خانواده‌هایی از طبقه‌ متوسط دارند. این حرف واقعا غیرکارشناسی است. به‌نظر می‌رسد گوینده یا اطلاع درستی ندارد و برای مثال نمی‌داند تعریف طبقه متوسط چیست یا اینکه قصد دارد بیش از هر چیز، نقش فقر را کمرنگ کند و با بیان وجود باندها و مافیاها از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند. واقعیت این است که دلیل اصلی وجود کودکان کار، خیابانی و ... فقر است. نمی‌توان منکر مافیا و باند نیز بود اما، نهایتا این فقر است که شرایط رشد این باندها و مافیاها را فراهم کرده است. روشن است که افزایش تعداد کودکان کار و خیابان تابعی از افزایش فقر در جامعه است. هیچ خانواده طبقه متوسطی حاضر نمی‌شود فرزندش را به کار وا دارد چراکه این کودک در معرض انواع و اقسام آسیب‌های اجتماعی قرار می‌گیرد. طبقه متوسط تعریف مشخصی دارد و اتفاقا یکی از ویژگی‌هایی که با آن طبقه متوسط را می‌شناسیم اینکه خانواده‌های طبقه متوسط به تحصیل فرزندان خود اهمیت می‌دهند و آنها را به مدرسه می‌فرستند. این درحالی است که اگر کودکان کار و خیابانی خانواده‌ای داشته باشند، این خانواده‌ها دقیقا برعکس این عمل می‌کنند. آنها جلوی مدرسه رفتن کودکانشان را می‌گیرند تا بتوانند درآمدزایی کنند و این بیشتر از هر چیز نشانه فقر است.

هرچند، فقر تنها اقتصادی نیست یا اینکه فقر اقتصادی به انواع دیگر فقر ازجمله فقر اجتماعی و فرهنگی نیز منجر می‌شود. مساله‌ای که وجود دارد اینکه این مقام مسئول دچار اشتباهی شده است. شاید اینکه کودکانی وجود دارند که در محله‌های ثروتمند یا جاهایی که طبقه متوسط ساکن هستند، فعالیت می‌کنند این‌طور استنباط شده که آنها نیز طبقه متوسط هستند. از کودکی که در فرحزاد تهران دستفروشی می‌کند اگر بپرسیم خانه‌ات کجاست؟ شاید بگوید در همین محل. واقعیت هم همین است. اما، در منطقه‌ای مانند فرحزاد تهران که فقیرنشین هم نیست سکونتگاه‌های غیررسمی وجود دارد. خانه‌ای 20 متری که از تخته و حلبی ساخته شده است هر جای شهر هم که باشد خانه یک فرد طبقه متوسط نیست.

با اظهارنظرهایی مبنی بر اینکه  70درصد کودکان کار شهر تهران خانواده‌هایی از طبقه‌ متوسط دارند، مخالفم و به‌نظر این اظهارنظرها ریشه در عدم شناخت مساله و نادرست‌بودن رویکردها دارد. بدیهی است وقتی مساله درست شناخته نشود و رویکردها نیز درست نباشد، نمی‌توان برنامه‌ریزی درستی در زمینه کودکان کار، خیابانی و... داشته باشیم. به‌جای آنچه به‌اصطلاح «جمع‌آوری کودکان کار و خیابانی» نامیده می‌شود باید ریشه‌ها شناخته شود و به فکر خشکاندن آن ریشه‌ها باشیم. برای ریشه‌کن‌کردن معضلی مانند کودکان خیابانی و کار لازم است فقر ریشه‌کن شود و هر فعالیت دیگری، مقطعی است و تاثیر همیشگی نخواهد داشت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha