باید ‌بسیج عمومی برای نجات دریاچه شکل دهیم. رئیس‌جمهور به مردم آذربایجان قول داده بود که نخستین مصوبه دولت مربوط به احیای دریاچه ارومیه باشد. وی همچنین گفته بود، برای من هزینه مهم نیست و فقط نجات دریاچه مهم است. اکنون باید از هر ظرفیتی برای نجات دریاچه استفاده کنیم،‌ چرا که در غیر این صورت،‌ پنج میلیون تن مهاجرت می‌کنند.

دریاچه ارومیه ثابت خواهد کرد چند مرده حلاجیم!

سلامت نیوز: باید ‌بسیج عمومی برای نجات دریاچه شکل دهیم. رئیس‌جمهور به مردم آذربایجان قول داده بود که نخستین مصوبه دولت مربوط به احیای دریاچه ارومیه باشد. وی همچنین گفته بود، برای من هزینه مهم نیست و فقط نجات دریاچه مهم است. اکنون باید از هر ظرفیتی برای نجات دریاچه استفاده کنیم،‌ چرا که در غیر این صورت،‌ پنج میلیون تن مهاجرت می‌کنند.

شاید عجیب باشد که بگوییم دریاچه شور و بدون موجود زنده (سوای آرتمیا که نمی‌دانیم با وضعیت کنونی دریاچه هنوز اثری از آن یافت می‌شود یا خیر) واقع در شمال غرب کشورمان، بهترین معیار برای مدیریت آینده آب در کشورمان است؛ اما باید بپذیریم که این گونه است.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از «تابناک»، پس از آنکه دولتمردان در نخستین نشست هیأت دولت یازدهم به پیشنهاد رئیس‌جمهور، معضل خشکسالی دریاچه ارومیه را ‌بحث و بررسی کردند، بارقه‌های امید درباره بهبود مدیریت آب در کشورمان قوت گرفت، ولی مدتی به طول انجامید تا کارگروه نجات دریاچه ارومیه ـ که وزارت نیرو به نوعی سکاندار هدایت آن است ـ  به سر و سامان فعلی برسد.


به دنبال آنکه نمایندگانی از وزارت‌خانه‌ها و دستگاه‌های مرتبط گرد هم آمده و منویات هیأت دولت در این باره را ‌بحث و بررسی کردند، تازه وقت آن رسید که زمام امور به کسی سپرده شود که نام‌آشناست؛ دکتر عیسی کلانتری، وزیر اسبق کشاورزی که پیشتر در گفت‌وگوی تفصیلی با «تابناک»، مفصل درباره مشکلی که دامنگیر نگین آبی آذربایجان شده سخن گفته و کلید معمای خشک شدن این پهنه آبی را در زیر زمین دانسته بود؛ جایی که 22 هزار چاه غیر مجاز پیرامون دریاچه، منابع آبی را هورت کشیده و به آبیاری باغ و زمین کشاورزی اختصاص می‌دهند و در کنار آن هم در خشک شدن دریاچه نقش بسزایی دارند و هم در شور کردن زمین‌های حاصلخیز و نابودی مزارع و باغات خود!


‌اکنون هنوز عمر حضور این مدیر در سمت «دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه» به چهل روز هم نرسیده، ولی از یک سو آن گونه که آمار و ارقام می‌گوید، تمامی بارش‌های زمستانی امسال هم نتوانسته اندکی به داد دریاچه رو به زوال برسد و گویا مؤلفه قدرتمند بارندگی را باید از فاکتورهای نجات دریاچه حذف کرد و از سوی دیگر، به نظر می‌رسد که مشکل هنوز خوب شناسایی نشده است؛ چه بسا به این دلیل که پس از چند سال از تداوم روند خشک شدن دریاچه ارومیه، تازه مدت کوتاهی است که کار علمی و عملی برای بررسی دلایل خشک شدن این پهنه گسترده آبی آغاز شده است!


دریاچه ارومیه ثابت خواهد کرد چند مرده حلاجیم!
این را می‌شود از سخنان اخیر دبیر ستاد احیای دریاچه دریافت که گفته، دریاچه ارومیه از نظر زمین‌شناسی مرده است. به این دلیل مرده ‌که جایگزینی سدیم با منیزیم در آن رخ داده، ولی اعتقاد وی و تیم همکار وی چیز دیگری است؛ ایشان بر این باورند که دریاچه ارومیه بیمار است و گام نخست در درمان، تشخیص بیماری است؛ تشخیصی که می‌گویند زمان‌بر و نیازمند هزینه‌های سنگین است، ولی به گفته رئیس‌جمهور و به دلیل اهمیت منطقه آذربایجان برای کشور، تأمین هزینه‌های آن بلامانع خواهد بود. 


کلانتری با تأکید بر اینکه باید ‌بسیج عمومی برای نجات دریاچه شکل دهیم، گفت: رئیس‌جمهور به مردم آذربایجان قول داده بود که نخستین مصوبه دولت، مربوط به احیای دریاچه ارومیه باشد. وی همچنین گفته بود: برای من هزینه مهم نیست و تنها نجات دریاچه مهم است. اکنون باید از هر ظرفیت‌ معقولی‌ برای نجات دریاچه استفاده کنیم، چراکه در غیر این صورت،‌ پنج میلیون تن مهاجرت می‌کنند. 


وی در ادامه با تأکید بر بهره‌گیری از دانش دانشگاهیان، افزود: زیاده‌خواهی‌ها، باعث خشک شدن دریاچه ارومیه شد؛ پس نباید آن را به گردن طبیعت یا اقلیم انداخت. مشکل از خودمان است و ما مجبوریم به هر قیمت دریاچه را نجات دهیم. 


بدین ترتیب پای دانشگاه صنعتی شریف به عنوان محور علمی احیای دریاچه به میان می‌آید تا همه چیز برای نتیجه‌گیری آماده به نظر برسد؛ از دولتمردانی که پای کار ایستاده و می‌کوشند در سریع‌ترین زمان ممکن، به نتیجه برسند و حتی هزینه‌های سنگین احتمالی را متقبل شده‌اند، از تیمی که به این منظور تشکیل شده و در رأس آن فردی قرار گرفته که سابقه وزارت، یعنی عالی‌ترین سطح مدیریت اجرایی در کشور (پس از رئیس جمهور) را در کارنامه دارد، از جامعه علمی که کار خود را آغاز کرده‌ و وعده داده‌اند تا اردیبهشت ۹۳ بیماری دریاچه را تشخیص می‌دهند تا مردمی که حالا دریاچه ارومیه برایشان دریایی شور نیست که می‌توان سالی چند بار برای غوطه‌ور شدن روی آن به سراغش رفت، بلکه نعمتی بوده که بادهای نمکی اخیر در بستر خشک آن، جای خالی‌اش را آشکار می‌کند. 


اینجاست که دریاچه ارومیه در قامت یک سمبل و نماد بالا می‌رود؛ نماد مقابله با بحران کمبود آب. یعنی فرا‌تر از ابعاد و اکوسیستم بی‌نظیرش، بیماری مدیریت آب در کشورمان را انعکاس می‌دهد و ورود همه‌جانبه مسئولان برای نجات آن، ‌‌اثبات این ‌است که آیا خواهیم توانست مدیریت آب را سامان‌دهی کرده و خطر رو به تشدید بحران آب در سال‌های آتی را مهار کنیم یا خیر؟ 


به عبارت بهتر، می‌توان گفت اگر بتوانیم دریاچه ارومیه را نجات دهیم، می‌توانیم امید به حل ابعاد دیگر مدیریت نادرست آب در کشورمان داشته و به آینده امیدوار شویم و اگر خدای نکرده به این نتیجه برسیم که نمی‌توان دریاچه ارومیه را احیا کرد، باید بپذیریم که...؛ بگذارید این فکر را نکرده و امیدوار بمانیم!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha