یک کارشناس اکولوژی و فن آوری محیط زیست تاکید کرد: در کشور ما که در راس همه امور، توجه به معنویات و گسترش آن امور قرار دارد لذا راحت تر و بهتر از کشورهای دیگر می توانیم مباحثی نظیر ترغیب و تشویق اندیشمندان و روحانیون به سوی شناخت و تبلیغ فلسفه اکولوژی و وارد کردن مسایل حفظ محیط زیست در آموزه های علمی و دینی را طرح کرده و خواهان تحقق آن باشیم.

روحانیون حفظ محیط زیست را وارد آموزه های دینی کنند

سلامت نیوز: یک کارشناس اکولوژی و فن آوری محیط زیست تاکید کرد:  در کشور ما که در راس همه امور، توجه به معنویات و گسترش آن امور قرار دارد لذا راحت تر و بهتر از کشورهای دیگر می توانیم مباحثی نظیر ترغیب و تشویق اندیشمندان و روحانیون به سوی شناخت و تبلیغ فلسفه اکولوژی و وارد کردن مسایل حفظ محیط زیست در آموزه های علمی و دینی  را طرح کرده و خواهان تحقق آن باشیم.


دکتر مسعود کریم نیا در گفت و گو با خبرنگار سلامت نیوز، درباره مهم ترین عوامل بحران محیط زیست  جهانی، گفت:« در حال حاضر اندیشمندان متعهد و کارشناس سه عامل اساسی رشد بی سابقه جمعیت جهان،  صنعت گرایی و سوم ارزش های فرهنگی و معیشتی ناسازگار با مبانی اکولوژی  که فضیلت یافتن اسراف در دوران مدرنیسم (برخلاف گذشته) و اصول اکولوژی موجود زنده یکی از اهم آن ها است؛ را مطرح می کنند».


وی ادامه داد:«در مورد رشد بی سابقه جمعیت جهان به عنوان مثال از پایان امپراطوری روم تا کشف آمریکا، یعنی طی حدود 200 سال، به جمعیت جهان حدود 300 میلیون نفر افزوده شد، اما در حال حاضر این میزان رشد هر سه سال روی می دهد! امکانات کره زمین محدود است و هر روز می بایست بین افراد بیشتری تقسیم شود. از سوی دیگر این امکانات توسط صنعت و نظام معیشتی رایچ، صرف نظر از نوع سرمایه داری و یا سوسیالیستی آن، بدون تعارف مورد غارت قرار گرفته».


کارشناس اکولوژی و فن آوری محیط زیست افزود:« 40درصد زمین های کشاورزی آسیب دیده اند و مقدار زیادی هم به علت احداث مسکن و زیر ساخت ها غیر قابل استفاده شده اند. شاید شنیده باشید که جدیدا کشورهای ثروتمند به خرید مناطق کشاورزی در کشورهای دیگر پرداخته و اکنون هیچ کشوری وجود ندارد که  با مشکل بیکاری در گیر نباشد و امروزه حتی تحصیلات عالی هم متضمن یک شغل مادام العمر برای جوانان نیست.  و ضمنا می دانیم که دلیل پنهان یسیاری از درگیری های بین المللی نبرد بر سر تسلط بر منابع انرژی است».


وی در پاسخ به اینکه آیا اندیشمندانی هستند که نابودی بشر را به دلایل بالا پیش بینی می کنند؛ گفت:«  آری،منجمله فرانک فنر (Frank Fener) زییست شناس استرالیائی حتی صحبت از حدود الی100 سال آینده  کرده و برخی هم این را طی 500 الی 1000 سال آینده می بینند».


 دکتر کریم نیا در پاسخ به اینکه چرا با وجود عقل گرائی حداقل در غرب، به طور موجز محیط زیست جهانی رو به نابودی است؛ خاطرنشان کرد:« در حال حاضر سه دلیل بارز برای این موضوع ارائه می شود:دلیل اول جدا شدن و به استقلال رسیدن نظام اقتصادی از نیازهای بنیادی انسان، دیگر آن که حد نهایت نیاز های انسان بر خلاف موجودات زنده دیگر نا مشخص است و با پول هر فردی قادر است حق حیات موجودات دیگر را از آنها سلب کند».


وی افزود:«  دلیل سوم اینکه روان انسان های عقل گرا هم هنوز در دوران شکار و جمع آوری سیر می کند و قادر به انطباق خود با شعور انسان که با رشد مغز و علم و صنعت بی سابقه بوده،  نیست. یک دلیل ساده و روشن آن بروز جنگ های سلطه جویانه در شرایطی است که حیات انسان به خاطر بحران محیط  زیست در خطر است، یک میلیارد انسان در حال مهاجرت است، یک میلیارد هم حتی یک وعده غذا ندارند و یک میلیارد هنوز از ابتدایی ترین سرویس بهداشتی برخوردار نیستند»


 کریم نیا در پاسخ به اینکه آیا صنعت نمی تواند به تنهایی مشکلات کنونی و آتی بشریت را حل کند، گفت:« جواب شما به وضوح منفی است، زیرا انتظار ازصنعتی که آن هم راه خود را از رفع نیازهای بشر و حفظ منابع طبیعی جدا کرده و با قطع بند ناف خویش از الزامات اکولوژی و نیاز های بنیادین انسان  و پیوند آن با سرمایه و سود، هنگامی هم که نیازهای اولیه را برطرف می کند، نباز های کاذب وعجیب و غریب آفریده و با سبعیتی بی سابقه  در تاریخ به کمک ابزارهای خویش سرگرم نابودی منابع طبیعی است، بیهوده است. به عنوان صرفا یک نمونه، صنعت در حال حاضر سالانه 13 میلیون هکتار جنگل های طبیعی را نابود می کند».
 
وی در پاسخ به اینکه آیا علم قادر به مهار کردن صنعت و ممانعت از نایودی محیط زیست نیست، گفت:« فی نفسه علم قادر به این کارها هست، اما چون علم جهت گسترش خویش نیازمند منابع مالی است، این منابع را دولت ها و یا شرکت های خصوصی در اختیار آن قرار می دهند. اما دولت ها کم و بیش همه ابتدا دغدغه شان رشد اقتصاد در چارچوب شرایط پاسخ به سئوال  اول است و شرکت های خصوصی هم تبعا" از آغاز به فکر سود هستند».


دکتر کریم نیا ادامه داد:« در این بین تنها بنیادهایی هستند که از طرف سازمان ملل و دولت ها و برخی احزاب و افراد ثروتمند و غیره در راه رفع گرسنگی و جلوگیری از نابودی محیط زیست صرف هزینه می شود که در قیاس با نابودی روزافزون محیط زیست همچون قطره آبی روی سنگ گداخته به شمار می رود. باز هم با مثالی به یکی دیگر از تناقضات عصر مدرن اشاره کنیم: چنانچه از ابتذال رایج شده در سال های اخیر در مورد عمل های جراحی زیبائی بگذریم، ازیک سو علم و صنعت و سرمایه با صرف هزینه های گزاف در پی طولانی تر کردن عمر انسان اند، اما از سوی دیگر روزانه هزاران کودک از گرسنگی می میرند! با این همه تناقضات محیرالعقول چه باید کرد؟»


این کارشناس اکولوژی و فن آوری محیط زیست، در پاسخ به اینکه در چه شرایطی نظام اقتصادی می تواند در راستای بهبود محیط زیست عمل کند؛ گفت:« به طور خلاصه در شرایط فعلی جواب آن برای کشورهای در حال رشد و کشورهای صنعتی متفاوت است. در صورت کلی هدف می بایست تمرکز نظام اقتصادی بر نیازهای مبرم و اساسی مردم در راستای قوانین اکولوژی باشد، از جمله  :تامین  آب و هوا و زمین سالم، ممنوعیت و یا بستن مالیات های بسیار سنگین برای کالاهای غیرضروری و لوکس و هزینه کردن آن برای مورد اول بویژه آب».


وی ادامه داد:« تنظیم رشد جمعیت بر اساس امکانات زیست محیطی موجود و تضمین حداقل امکانات شغلی و معیشتی که فرد ناچار به دستبرد به منابع طبیعی نشود و نسبت به آن بی تفاوت نباشد، محدودیت مصرف آب و بهای بسیار گزاف در صورت مصرف اضافی و هزینه کردن آن در زمینه حفظ منابع آبی. باید در این رابطه در نظر داشت که مصرف سرانه آب صرفا محدود به مصرف مستقیم آن  که حدود 120 لیتر در روز است نمی باشد بلکه چنانچه مصرف آب برای تولید کالاهای ضروری فرد هم در نظر گرفته شود، چیزی حدود سرانه 4200 لیتر آب می شود که یه آن آب مضمر (virtual water) می گوییم. به عنوان چند نمونه، یرای تولید یک کیلو گوشت  گاو 1400 لیتر، یک فنجان چای 35 لیتر، یک جفت کفش 800 لیتر، یک کیلو تخم مرغ 4500 لیتر و یک شلوار جین 11000لیتر و ... آب مصرف می شود. از این رو ترغیب و تشویق و معافیت مالیاتی شرکت هایی که در راستای نیازهای مبرم و حفظ منابع عمل می کنند».


کریم نیا افزود:« در حالی که فوج فوج بیکار وجود دارد، سعی در ورود صنایع اتوماسیون سه زیان به کشور وارد می کند: منابع ارزی از بین می رود، بیکاری را گسترش داده و ضرر زیست محیطی آن دو برابر است».


 وی در پاسخ به اینکه در این شرایط چه انتظاری از شهروندان  به صورت فردی می توان داشت؛ تاکید کرد:« صرفه جویی و تبلیغ و فرهنگ سازی مخالف هر نوع اسراف و مشارکت در امور حفظ محیط زیست، چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی».


 وی درباره نقش مراکز علمی و دینی و هنری در زمینه مسائل محیط زیست و حفظ آن گفت:« ترغیب و تشویق اندیشمندان و روحانیون به سوی شناخت و تبلیغ فلسفه اکولوژی و    وارد کردن مسایل حفظ محیط زیست در آموزه های علمی و دینی، آموزش روش ها و رویکردهای مناسب با این چالش ها، افزایش بودجه و حمایت های مالی و معنوی رشته های مربوط به حفظ محیط زیست، راه اندازی پروژه های پژوهشی در مراکز دینی و علوم انسانی و طبیعی در راستای ترغیب شهروندان و همه امور فرهنگی و تجاری و صنعتی و اداری جهت حفظ منابع طبیعی و پرهیز از اسراف. ما از این طریق می توانیم فعالیت های دینی و علمی را با زندگی روزمره و امور حیاتی کشور همراه سازیم».


کارشناس اکولوژی و فن آوری محیط زیست در پاسخ به اینکه چنانچه قرار باشد صرفاً یک معیار اخلاقی زیست محیطی‌ قابل فهم همگان نشان دهید، این چه چیز خواهد بود، تصریح کرد:« مفهوم جدیدی تحت عنوان "نسلییت"  (generativity) اکنون رایج شده و از آن به "قرارداد بین نسل ها" هم یاد می کنند. این واژه به این معنا است که در همهٔ زمینه‌ها می‌‌بایست به این فکر کرد که این نظر و رفتار من چقدر در انطباق با منافع حفظ حیات و محیط زیست نسل‌های بعدی قرار دارد؟  از این رو، به عنوان مثال، مصرف این همه گل در مراسم ختم در کشوری مواجه با بحران آب، نه از نظر اخلاقی‌ ونه از نظر ارزش‌های دینی می‌‌تواند قابل توجیه باشد و نتیجهٔ آن چیزی جز نفرین ما توسط  نسل‌های بعدی نخواهد بود».


 وی در پایان خاطرنشان کرد:« ما در کشوری این مصاحبه را انجام می دهیم که در راس همه امور، توجه به معنویات و گسترش آن امور قرار دارد راحت تر و بهتر از کشورهای دیگر می توانیم مباحث بالا را طرح کرده و خواهان تحقق آن باشیم. امید آنکه پندار و گفتار و کردار مسئولین در همه زمینه ها هم مصداق واقعی تحقق این الزامات باشند. دیگر آن که زمان برای ناامیدی بسیار دیر است».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • Mona Mazlumi ۱۵:۱۲ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۴
    0 0
    شما رو به خدا از وجود چنین مغزهایی استفاده کنید که ما شدیدن به آنها نیاز داریم.