سلامت نیوز : بهطور کلی هر زمان قرار است راجع به این صحبت کنیم که کودکان محروم در جامعه چه چیزی نیاز دارند اولین سوال این است که چرا باید چنین کودکانی وجود داشته باشند؟ مساله اصلی آرزوی این است که مجبور نباشیم نگاه ویژهای به کودکانی خاص داشته باشیم و همه کودکان از حداقلی از زندگی در کنار والدین، شرایط رشد خوب و مسئولیتپذیری برای جامعه و آینده برخوردار باشند. در درجه اول باید بگوییم که ای کاش کودک کاری وجود نداشت.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ؛ هنگامی که در جامعهای کودکان به درجات مختلف از امکانات برخوردارند، میتوانیم کودکان محروم را نگاه کنیم و ببینیم نیازهای آنها را چطور میتوان برآورده کرد و چه کسانی باید به دنبال برآورده کردن آن باشند. در ایران بهطور متوسط دیده میشود که والدینی وجود دارند که بسیار مسئولیتپذیر هستند و به هر قیمتی مایلند کودکان خود را تامین کنند و حتی گاهی از نیازهای خود کم بگذارند تا به نیازهای کودکان خود پاسخگو باشند.
اما کودکان کار بهجای برخوردارشدن از زندگی متعارف و متعادل مجبورند در کودکی برای تامین معاش خود و نیازهای والدین کار میکنند. شروع سال نو و شکوفایی بهار و پایان یافتن فصل سرما که با نوروز یعنی بزرگترین عید ما ایرانیان همراه است، نیازهای تازهای را با خود بههمراه میآورد. نیازهایی مانند لباس نو، جشن، شادی، تغذیه بهتر و مواردی از اینقبیل که اگر امکان مالی کمی برای برآورده کردن این نیازها نباشد و از آنها غفلت شود، در این ایام بیشتر بهچشم میآید. در این روزها کودکان بیشتر خود را با دیگران مقایسه میکنند و از کمبود خود بیشتر و متراکمتر آگاه میشوند.
در ایران تقسیم مسئولیت برای برآورده کردن نیازهای کودکان محروم برعهده نهادهای مدنی قرار گرفته است، نهادهایی که خود را تا حدود زیادی مسئول نحوه زندگی، رشد، کمبودها و نیازهای کودکان کار میبینند. البته سازمانهای دولتی نیز مسئولند و در نوع خود باید به این مساله نگاهی داشته باشند، اما جمعبندی که از عملکرد این سازمانها میشود نشان میدهد که نتوانستهاند کمک موثری در این زمینه باشند. نهادهای مدنی که به کودکان، وضعیت آنها و خانوادهها نزدیک هستند هرساله تلاش میکنند با فراهم کردن شادی، سرور و جشن وارد عمل شوند و سعی میکنند حال و هوای بهاری با امید و خوشی را به کودکان محروم انتقال دهند. سازمانهای مردمنهاد تا جایی که مقدور است امکاناتی را برای این کودکان فراهم کنند، مانند لباس، سور و عیدی و خانوادهها را حمایت کنند.
بنابراین نوعی توجه در ایام نوروز و پیش از آن به وضعیت کودکان کار میشود که هم ناشی از حال و هوی خاص این روزهاست و هم تحتتاثیر مسئولیتی است که انسانهای مسئول در برابر کودکان کار و محروم برای جبران کاستیهای آنان در این ایام باشد. البته گفتنی است که در این زمینه سازمانهای مردمنهاد با چالشهایی روبهرو هستند. هیچ سازمان مردمنهادی نمیتواند جایگزین خانواده کودکان در حد متوسط عملکرد مناسب برای کودک باشد. سازمان مردمنهاد نمیتواند شرایطی فراهم کند که دغدغه والدین بهصورت طبیعی برای کودکان وجود داشته باشد، همچنین دسترسی به امکانات برای تامین بدیهی نیازهای کودکان بهطور کامل نمیتواند انجام شود. شرایط مطلوبی که سازمانهای مردمنهاد در کمک به کودکان کار و محروم میرسند شرایط مطلوب نسبی است. نهادهای مدنی سعی میکنند جایگزینی برای مسئولیتهایی که در خانواده این کودکان از آن محروم هستند یا کم و به شکل ناقص این نیازها برآورده میشوند، ایجاد کنند.
نهادهای مدنی این کارها را در قالب فعالیتهای فرهنگی مانند جشنها و مراسمی که برای استقبال از بهار برگزار میشود انجام میدهند. در این مراسم سعی میشود امید به زندگی بهتر و بهبود شرایط در آینده به این کودکان داده شود. البته سازمانهای مردمنهاد سعی میکنند که به نیازهایی مانند پوشاک و خوراکی نیز بها دهند. البته برآورده شدن این نیازها به مسئولیت گروههای حمایتگر بستگی دارد، گروههایی که حامیان نهادها هستند نیز همیشه محدودیتهای خاص خود را دارند. شاید بهتر بود تا سازمانهای دولتی نیز دست در دست سازمانهای مردمنهاد اقدام به برگزاری برنامههای مشترک کنند و با همکاری نهادهای مدنی فعالیت کنند. در این صورت میتوانستیم امید داشته باشیم که نتیجه بهتری حاصل خواهد شد. دلیل این هم بودجههای مناسبی است که از سوی مسئولان رسمی وجود دارد. بهتر است این بودجهها بهجای اینکه خرج هزینههای اداری بیمورد شود، طی ضوابطی با نهادهای مدنی خودجوشی که عاشقانه به فعالیت میپردازند همافزایی شود. در این صورت مسلما کارهای موثرتر و ماندگارتری در زمینه تامین نیازهای کودکان کار و محروم میتوان انجام داد.
نظر شما