كار مفید در ایران به 45 دقیقه در روز رسیده است !

سلامت نیوز : گفته می‌شود 60 درصد مردم از شغل خود راضی نیستند یا آینده روشن شغلی برای خود نمی‌بینند. این در حالی است كه با وجود بیكاری، آنها مجبورند با هر شرایطی به ادامه فعالیت بپردازند. این در حالی است كه نتایج جدیدترین بررسی‌های كارشناسان نشان می‌دهد كه نارضایتی شغلی باعث شده تا میزان كارمفید یك فرد در روز به 45 دقیقه برسد آن هم در شرایطی كه طبق آخرین اعلام سازمان ملل بیكاری به یكی از بحران‌های بزرگ اجتماعی در تمام دنیا تبدیل شده است كه ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه تهران امروز ؛ با افزایش 20 درصدی سرقت‌های خرد، نابسامانی‌های اجتماعی و از همه مهم‌تر پیری جمعیت كه مقام معظم رهبری نیز نسبت به این بحران چندی پیش به مسئولان هشدار داده‌ بودند؛ مسئولان دولتی را بر آن داشت كه درصدد رفع بیكاری جوانان برآیند.این در حالی است كه كارشناسان معتقدند بیكاری سبب عدم استقبال جوانان از ازدواج شده است و با حل مشكل بیكاری درصد زیادی از مشكلات جوانان حل خواهد شد. در این میان مسئله‌ای كه به آن اهمیت داده نشده رضایت از شغل و كار است. بررسی‌ها نشان می‌دهد، عدم رضایتمندی از شغل و عدم امنیت شغلی امید به آینده را نیز كاهش می‌دهد. نباید از یاد ببریم كه اعتیاد، فساد، سرقت‌های خرد و كلان، كلاهبرداری‌ها و... آسیب‌های اجتماعی هستند كه بیشتر براثر فقر به وجود می‌آیند. به گزارش مرکز آمار ایران، متقاضیان كار یا همان بیكاران در پاییز امسال به 2.4 میلیون نفر بوده است.

دكتر سیدحسن موسوی‌چلك رئیس انجمن مددكاری ایران در این مورد به تهران امروز می‌گوید: ما ایرانی‌ها معمولا عادت كردیم كه از شغل‌مان ناراضی باشیم. اما مواردی هم ممكن است محل كار خوب باشد اما فرد نتواند متناسب با توانایی حق و حقوق بگیرد، یا ارتقا پیدا نكند، حتی افرادی هستند كه سخت كار می‌كند و كسی آن را نمی‌بیند. این امكان هم وجود دارد هم كار خوب باشد هم مزایای اما بالا دستی این فرد مدیر شایسته‌ای نباشد.

یك دوم وظیفه اشتغالزایی می‌كنیم

نایب‌رئیس اول كمیسیون آموزش و تحقیقات نیز به تهران امروز می‌گوید: یكی از بحران‌هایی كه دامن جامعه ما را گرفته و در سال‌های آینده همچنان در كشورمان به صورت جدی مطرح خواهد بود بحران بیكاری است. این بیكاری می‌تواند خودش سرمنشا بسیاری از كمبودها، فقر و مفاسد و بسیاری از مباحث منفی را در كشور دامن بزند متاسفانه كنترل و هدایت نشده و با توجه به اینكه اقتصاد ایران در نرخ 5 درصدی حركت می‌كند باید توان ایجاد اشتغال برای حدود یك میلیون جوان در هر سال جهت ورود به كار را فراهم كند. اما از این مقدار یك میلیون، سالانه نیم میلیون جذب بازار كار می‌كنیم و مابقی عملا كسانی هستند كه به خیل بیكاران اضافه خواهند شد و جالب این است كه در این مقوله تعداد بیكارانی كه فارغ‌التحصیل مراكز آموزش عالی هستند به مراتب از افراد كم‌سواد بیشتر است. تا به حال فكری برای فارغ‌التحصیلان نكردیم و تمام تلاشمان این بود كه زمینه لازم برای تحصیل جوانان را فراهم كنیم ، امروز در كنار بحث تحصیل باید نگاهی هم به دوران بعد از فارغ‌التحصیلی كنیم.

جواد هروی با اشاره به اینكه جای تاسف دارد بیشتر بیكاران ما كسانی هستند كه دوره‌های آكادمیك را طی كردند و با توجه به توقعی كه برایشان پیش آمده جذب بازار كار نمی‌شوند، ادامه می‌دهد: بازار كار هم كسانی را می‌پذیرد كه بدون این تحصیلات‌ با اندك تجربه كاری امكان حضور در بازار را دارند. این مقوله نشان می‌دهد كه در بحث آموزش عالی نتوانستیم از اول تا آخر كار را طی كنیم. ابتدای كار در بحث پذیرش دانشجو به شدت رقابت‌های جدی در كشور وجود دارد. ایجاد دانشگاه‌های جدید و بخش خصوصی، علمی و كاربردی، بین‌الملل و شبانه توسعه كمی دانشگاه با هدف مدرك‌گرایی دشمن جان ما شده و خواهد بود.

به گفته این نماینده مجلس راهی كه به نظر ما در مجلس آمد این بود كه در جلساتی منظمی كه با حضور معاونان آموزش و پرورش، وزیر بهداشت و علوم و آموزشی و... می‌گذاریم و در آنجا زمینه لازم جهت توقف كمی دانشگاه‌ها را پیگیری می‌كنیم و در كنار آن به‌دنبال این هستیم كه بتوانیم رشته‌ها و دانشگاه‌هایی كه نگاه مهارتی دارند را تقویت كنیم.

بسیاری از دانشجویان فارغ‌التحصیل به دلیل آنكه در ساختارهای نظری تحصیلكرده‌اند امكان اتصال آنها به بازار كار نیست. چرا كه آنچه خواندند آنچه عمل كنند مطابقت ندارد و این نشان می‌دهد عدم سنخیت دانشگاه‌ها با بازار كار مانع از جذب دانش‌آموختگان می‌شود. بخشی كه در اقتصاد مقاومتی مطرح است، اقتصادی بر پایه برنامه برای این است كه علم‌آموزی و دانش به‌گونه‌ای باشد كه بتواند بنیان اقتصادی را در دست خود داشته باشد.

اقتصاد ما باید مبتنی بر زمینه‌های علمی، تجاری‌سازی آثار، اختراعات و خلاقیت‌های نسل جوان باشد. با توجه به شرایطی كه وجود دارد، امكان این كار برای ما میسر نیست. توقف كمی دانشگاه‌ها و تقویت كیفیت آنها در این زمینه مطرح است. یعنی فارغ‌التحصیل زمانی كه از دانشگاه خارج می‌شود منطبق با خواسته و نیاز جامعه به سرعت جذب بازار كار بشود. چیزی كه امروز متاسفانه اصلا وجود ندارد. سنخیت تحصیلات آكادمیك و نیاز بازاركار باعث شده كه قشر عظیمی از فارغ‌التحصیلان ما در بازار كار سرگردان باشند.

مدرك‌های قاب شده بر دیوار

كنكور... امتحانی كه دانش‌آموزان با شنیدن اسمش دچار دلهره و نگرانی می‌شوند. دانش‌آموزان دو سه سال آخر تحصیل خود را با استرس كنكور سر می‌كنند. سعی می‌كنند به دانشگاه بروند و تحصیلات عالی كسب كنند. اما این تحصیلات برحسب رتبه‌ای است كه در كنكور به دست می‌آورند. نمی‌توانند هر رشته‌ای را كه دوست دارند ادامه بدهند. محمد در دانشگاه رشته روانشناسی خوانده و فكر می‌كرده كه یك روانپزشك خواهد شد ولی فروشندگی یك مانتوفروشی نصیبش شده است. می‌گوید درسش بد نبوده و با معدل 18 دیپلم گرفته اما در كنكور آنطور كه دوست داشته موفق نبوده است. او برای اینكه از ماراتن قاب كردن مدرك جا نماند به دانشگاه رفته است.

دكتر چلك با اشاره به اینكه یكی از اولویت‌های اصلی در سیاست‌های آموزشی در نظر داشتن شرایط برای جذب افراد فارغ‌التحصیل در محیط‌های كاری است، می‌افزاید: به همین دلیل نیازسنجی آموزشی متناسب با نیازسنجی مشاغل مورد نیاز به عبارت دیگر آمایش حوزه آموزش باید متناسب با آمایش حوزه اشتغال باشد. اما به دلیل اینكه ما مراكز آموزشی مختلف (آزاد، وزارت بهداشت، علوم، علمی‌كاربردی، پیام نور، آموزش عالی آزاد در این حوزه فعال شدند طبیعتا این تعهد مراكز آموزشی بدون داشتن چشم‌انداز لازم برای حوزه اشتغال باعث شد كه تناسب بین آموزش و رشته‌های دانشگاهی جذب شده و فرصت‌های موجود اشتغال نباشد.

تخصص هم فایده‌ای ندارد

وزیر بهداشت هم از روی آوردن 15 هزار پزشك به شغل‌های دیگری غیر از پزشكی،همچون دلالی خبر می‌دهد. رشته‌های خوبی كه همه برای قبول شدن در آن سر و دست می‌شكنند هم نمی‌تواند برخی را راضی نگه دارد. رشته‌های تخصصی پزشكی و مهندسی كه بسیاری از پدر و مادرها فرزندانشان را برای قبولی در آن تحت فشار قرار می‌دهند. اما روح برخی با این رشته‌ها جور در نمی‌آید.

«مژگان .ر» مدیر یك بخش هماتولوژی آزمایشگاه یك بیمارستان است. او بعد از 12 سال كار و با داشتن فوق لیسانس می‌گوید می‌خواهد كارش را رها كند. او می‌گوید: وقتی كه می‌خواستم وارد دانشگاه شوم خیلی سعی كردم كه در رشته پزشكی قبول شوم. خیلی تلاش كردم و علوم آزمایشگاه دانشگاه ایران قبول شدم. ولی وقتی وارد كار شدم شور و شوق زیادی داشتم ولی حالا اصلا كارم را دوست ندارم چون یكنواخت است. رفتم و دو سال رشته طراحی لباس خواندم و حالا دوست دارم در این كار فعالیت كنم.

«مسعود.د» در حال حاضر مدیرداخلی یكی از رستوران‌های بزرگ است. او مهندس عمران بوده و به دلیل آن كه پروژه‌های بزرگ عمرانی زیاد نبودند و پرداخت به موقع حقوق را هم نداشتند چند دوره هتلداری، كافی‌شاپ و آشپزی درجه یك و دو سازمان فنی و حرفه‌ای را گذرانده و به رستوران‌داری مشغول شده. او حالا از كار خود راضی است. ولی چند درصد جوانان توانایی تغییر شغل را دارند؟ چند درصد آنها توانایی پرداخت هزینه كلاس‌های فوق‌برنامه را دارند؟

دكتر موسوی‌چلك با بیان اینكه ممكن است فقط دانشگاه رفتن برای فرد و خانواده‌اش مهم است، می‌گوید: نوجوانان زمان كنكور یك رشته را انتخاب می‌كنند ولی به این توجه نمی‌كنیم كه آیا به آن رشته علاقه‌مند هستند یا خیر؟ آنها از دبیرستان برنامه‌ای برای شغل آینده خود ندارند. 100 رشته را در كنكور انتخاب می‌كنند و در یكی از آنها قبول می‌شوند. حتی برخی از آنها نمی‌دانند رشته‌ دانشگاهی كه قبول شده‌اند چه كاربردی دارد. در حال حاضر خیلی از هنرمندان ما در رشته دیگری خوانده ولی به بازیگری روی می‌آورند. این مقوله خاص همه كشورهاست نه فقط مختص كشور ما باشد. ولی وقتی فراگیر شود تبدیل به معضل می‌شود.البته عدم رضایت شغلی مختص رشته‌های آكادمیك نیست.

«مصطفی‌‌.الف» 58 ساله به شغل ساختمان‌سازی مشغول است. او می‌گوید: از زندگی خسته شده‌ام.‌ای كاش یك كارمند ساده بودم و سرساعت به سركار می‌رفتم و سرساعت هم به خانه می‌آمدم. اینطوری همه چیز برنامه‌ دارد. كاری كه دارم خیلی سنگین و سخت است و اگر كار نكنم زندگیم‌ام نخواهد گذشت.

در مقابل این مهندس ساختمان، ایرج سوپروایزر یكی از بخش‌های بیمارستان است. او در سه شیفت بیمارستان‌های مختلف كار می‌كند تا بتواند امورات خود و خانواده‌اش را بگذراند.

بیكاری تهدیدی برای شاغل‌ها

یكی از مشكلاتی كه شاغلان دارند این است كه به دلیل بیكاری زیاد در جامعه از سوی كارفرمای خود تهدید می‌شوند. پیام كارمند یك شركت خصوصی وابسته به دولت است. او می‌گوید: به محض آنكه از كار زیاد یا حقوق كم خودمان صحبت می‌كنیم به ما می‌گویند اینقدر بیكار در بازار ریخته كه اگر می‌خواهید از اینجا بروید هم مهم نیست. راه باز و جاده دراز. نه می‌توانیم حقمان را درست بگیریم و نه می‌توانیم لحظه‌ای استراحت كنیم. گاهی غذایمان را هم پشت میزمان و سركارمان می‌خوریم كه وقت از دست نرود.

موسوی‌چلك با اشاره به اینكه امنیت شغلی در كشور ما در دو بخش دولتی و خصوصی است، می‌افزاید: در بخش دولتی وقتی فرد وارد سیستم شده و به عنوان كارمند رسمی پذیرفته می‌شود، اخراج آن بسیار دشوار است مگر در موارد ویژه و با ضوابط خاص. اما در بخش خصوصی این امنیت بستگی به نوع قرارداد دارد. طبیعتا در بخش خصوص امنیت شغلی برای كسانی كه كار می‌كنند كمتر است. مگر كسانی كه اینقدر مهارت بالایی دارند كه كارفرما مجبور بشود آنها را نگه دارد. بخشی از امنیت شغلی مقررات است. برای ایجاد امنیت شغلی باید در قوانین بازنگری شود. در بخش خصوصی مقرراتی وجود دارد ولی نظارت بر اجرای آن و توجه بحقوق متقابل كارفرما و كارمند می‌تواند ضامن امنیت شغلی باشد. در قراردادها نیز باید شفاف عمل كرد. این باعث خواهد شد كه راحت‌تر شدن كار و تعامل بیشتر بین رئیس و مرئوس خواهد شد.

به‌زعم كارشناسان یكی از شاخصه‌های اصلی نشاط اجتماعی رضایتمندی از شغل و علاقه به آن است و عدم رضایت و امنیت شغلی علاوه بر تهدید نشاط اجتماعی دلیل عمده بروز استرس و نگرانی اجتماعی است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha