پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۲:۲۴

سرگرد مشفق باید درباره مرگ مرموز زنی سی ساله به اسم نوشین تحقیق می‌کرد. شواهد موجود حکایت از آن داشت که نوشین بر اثر گازگرفتگی جان باخته است. این اتفاق چندان دور از ذهن نبود. چون بعد از چند روز هوا دوباره رو به سردی رفته بود.

سلامت نیوز :سرگرد مشفق باید درباره مرگ مرموز زنی سی ساله به اسم نوشین تحقیق می‌کرد. شواهد موجود حکایت از آن داشت که نوشین بر اثر گازگرفتگی جان باخته است. این اتفاق چندان دور از ذهن نبود. چون بعد از چند روز هوا دوباره رو به سردی رفته بود.

به گزارش سلامت نیوز نوشین فرزندی یکساله داشت که احتمالا به خاطر او بخاری را دوباره روشن کرده و این اتفاق افتاده بود. مشفق سال قبل هم بیشتر از ده بار سر صحنه مرگ مشکوک رفته و ثابت شده بود ماجرا گازگرفتگی است. چند بار هم خواهش کرده بود این نوع پرونده ها را به او ندهند اما به هر حال آن روز شیفتش بود و چاره ای نداشت جز این که به موضوع رسیدگی کند. او بعد از رسیدن به محل حادثه، همه چیز را بدقت از نظر گذراند. در قسمت هال روی کاناپه پتو و بالش بود. شوهر نوشین به کارآگاه گفت: چون شب ها بچه گرسنه می شود و گریه می کند، من اینجا می خوابم.

مشفق خودش هم وقتی بچه اش نوزاد بود شب ها خواب و آرامش نداشت. هیچ وقت آن دوران را فراموش نمی کند و بارها شده بود در محل کار چرتش بگیرد. حتی یک بار نزدیک بود به خاطر این موضوع توبیخش کنند. حال شوهر نوشین به حدی خراب بود که مشفق فرصت را برای تعریف کردن این خاطره مناسب ندید و از او پرسید: بچه ات کجاست؟

ـ پیش مادربزرگش در حیاط. گفتم اینجا نباشد بهتر است.

ـ کار درستی کردی.

مشفق سپس به اتاق خواب رفت و نگاهی به جسد انداخت. معلوم بود نوشین در خواب و بدون این که فرصت فرار پیدا کند، تسلیم مرگ شده است. بخاری دیواری کوچکی آنجا بود که دودکش مناسبی نداشت، بخشی از آن بیرون از پنجره و بخشی دیگر داخل بود. کارآگاه شوهر نوشین را صدا زد و گفت:چرا دودکش این شکلی است؟

ـ اصلا متوجه اش نشده بودم. دو هفته بود بخاری ها را خاموش کرده بودیم احتمالا موقع تمیز کردن پنجره این اتفاق افتاده. ای کاش دیشب وقتی بخاری را روشن کردم، بیشتر دقت می کردم ولی اصلا حواسم نبود.

حواس پرتی آن هم با توجه به تغییر ناگهانی دما چندان دور از ذهن نبود اما کارآگاه همان جا دستور داد شوهر نوشین را بازداشت کنند.

ـ به چه دلیل؟

ـ به جرم قتل.

مرد سعی کرد وانمود کند بی گناه است.

ـ قتل؟ زنم بر اثر گازگرفتگی مرده، به من چه ربطی دارد؟

مشفق بیش از این به حرف های متهم گوش نداد و به او گفت در اداره آگاهی با هم صحبت خواهند کرد. او حتی قبل از این که پا به اتاق خواب بگذارد، به این مرد ظنین شده بود اما متهم سه روز تمام در برابر اعتراف به قتل مقاومت کرد و گفت مرگ زنش حادثه ای غیرمترقبه بوده، اما در نهایت ارتکاب جنایت را پذیرفت.

ـ مدتی بود با نوشین اختلاف داشتم. او تهدید کرده بود طلاق می گیرد. می خواست بچه ام را هم با خودش ببرد. خیلی خواهش و تمنا کردم ولی فایده ای نداشت تا این که از او خواستم لااقل عید را پیش هم باشیم. قبول کرد و چند روز بعد از عید را هم ماند اما شب قبل از حادثه گفت صبح فردا وسایلش را جمع می کند و می رود. او خیلی از دستم ناراحت بود. حق هم داشت. در گذشته با او زیاد بدرفتاری کرده بودم. بی دلیل به او مشکوک می شدم و سرش داد می کشیدم. حتی دو بار هم کتکش زدم اما واقعا پشیمان بودم و می خواستم رفتارم را اصلاح کنم من بچه ام را خیلی دوست دارم و نمی توانم دوری از او را تحمل کنم اما هر چه به نوشین قول می دادم، باور نمی کرد. بالاخره نصف شب با خودم فکر کردم او را می کشم و این طوری بچه پیش خودم می ماند. نقشه را طوری کشیدم که همه خیال کنند مرگ او براثر گازگرفتگی است. اصلا حواسم به آن اشتباهی که شما متوجه شدید نبود. حالا هم از کاری که کرده ام، خیلی پشیمان هستم. امیدوارم خانواده نوشین مرا ببخشند.

منبع :جام جم آنلاین 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha