سلامت نیوز: براساس مطالعات بینالمللی؛ تهران، اهواز، اصفهان، کرمانشاه و سنندج در فهرست 20 شهر غبارآلود و آلوده جهان قرار دارند، جدا از این، آمار مشاهدات و شواهد تجربی و عینی در حوزه محیطزیست کشور نشان میدهد که وضعیت شاخصهای زیستمحیطی در ایران بسیار نامطلوب است؛ شاخصهایی مانند از بین رفتن جنگلها، آلودگی هوا، آلودگی آب و خاک، نارساییهای مدیریت پسماند و ترکیب شدن غیربهداشتی و غیراصولی زبالههای بیمارستانی با پسماندهای شهری، از بین رفتن باغات در شهرها بخصوص شهرهای بزرگ و ساخت و سازهای غیرمجاز در پهنههای روددرهها و دامنههای ارتفاعات بالای 1800 متر و غیره. از حیث شاخصهای بهرهبرداری، مصرف آب و انرژی شهروندان در ایران و نیز سبک زندگی آنان متناسب با شاخصهای بهرهوری و پایداری نیست.
به عنوان مثال میانگین بارش در ایران حدود 230 میلیمتر و همین میانگین در جهان بالغ بر 800 میلیمتر است. این درحالی است که براساس بررسیهای جهانی سرانه مصرف آب مثلاً در اتحادیه اروپا حدود 125 لیتر در روز است و در ایران روزانه بیش از 5/2 برابر این عدد میباشد.
تهران دیگر نیازی به بزرگراه سازی و اتوبانسازی ندارد و سرمایهها و منابع باید به حوزه مترو و حملونقل عمومی هدایت شود. رفتار معاونت شهرسازی و معمارها بایستی به مأموریت واقعی خود که همان روحنواز کردن و قابل زیستکردن تهران است، بازگردد. کمیسیون ماده 5 لازم است در پی جلوگیری از تبدیل کردن باغات به برج و برعکس، صیانت از کوهپایههای جنوبی البرز، باغات شهر تهران و همچنین توسعه فضای عمومی باشد.
از نظر محیط زیستی سرزمین ایران بهطور کلی در نواحی خشک و شکننده قرار دارد و این شاخص کلی لزوم توجه جدی و آموزش همگانی در حوزه صیانت از محیطزیست را ضروریتر میکند. در اصل پنجاهم قانون اساسی به صراحت بیان شده: «در جمهوری اسلامی، حفاظت محیطزیست که نسل امروز و نسلهای بعدی باید در آن حیات اجتماعی رو به رشد داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی میشود، از این رو فعالیتهای اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیطزیست یا تخریب غیرقابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است.»
از این اصل به خوبی برمیآید که محیطزیست بستر شکلگیری حیات اجتماعی رو به رشد در ایران است. به همین دلیل صیانت از آن وظیفه عمومی تلقی میگردد و این وظیفه فقط بر عهده دولت و یا قوه مقننه و قضاییه نیست، بلکه مثلاً صدا و سیما به عنوان رسانه ملی، شهرداریها به عنوان نهادهای عمومی، شوراهای محلی به عنوان نهادهای مدنی و غیره در صیانت و حفاظت و پایداری محیطزیست وظیفه دارند.
در سال 1987 کمیسیون جهانی محیط و توسعه «WCED» سندی را به نام آینده مشترک آماده ساخت که این سند به نام هماهنگکننده کمیسیون به نام گزارش برانت لند نیز شناخته شده است. نخستین بار در ذیل این گزارش به طور جدی و همه جانبه نارساییهای رفتار انسان در مواجهه با محیط طبیعی و محیطزیست در ابعاد جهانی هشدار داده شد. در این گزارش ضمن ارائه مفهوم توسعه پایدار، موضوع بسیج همگانی صیانت از محیطزیست نیز به عنوان وظیفهای همگانی و جهانی اعلام گردید.
براساس محتویات این گزارش، بهرهبرداری از محیط زیست بایستی به شیوهای باشد که تأمین نیازهای حال بدون نقض توانایی نسلهای آینده در تأمین نیازهای خود صورت گیرد. یک اصل اخلاقی مهم در این گزارش مستتر است و آن مسئولیت اجتماعی نسل حاضر در مقابل نسلهای آینده است. این گزارش در برخی متون به نام «آینده مشترک ما» انتشار یافته است. در واقع این عنوان شیوه و سبک زندگی کنونی را بهطور کلی به چالش میکشاند و همان مفهوم محوری که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در قالب «صیانت از محیط زیست وظیفه همگانی است» در مهمترین اسناد بینالمللی نیز درج شده است.
با وجود این اشتراک در حوزه اندیشههای جهانی و قانون اساسی در ایران، در عمل و اجرا، فعالیتهای اقتصادی وضع دگرگون و متحول دارد و آنچه دیده میشود با قانون و اندیشههای علمی مغایرت ساختاری دارد. متفکران باور دارند ریشه این شکاف نظر و عمل، عدم اعتقاد و عدم حساسیت به مقولههای محیط زیستی و همچنین نگاه پروژهمحور به جای فرایند محور در اداره امور شهری و روستایی است.
در این یادداشت قصد بررسی بیشتر این مبنا را ندارم، اما محصول پروژههای شهری در ایران و همچنین بخش عمدهای از پروژههای ملی که بدون پیوست زیست محیطی طراحی و اجرا شدهاند، نتیجهای جز فروپاشی ساختار محیط زیستی به بار نیاورده است.
آنچه امروز ضرورت آن روشن است، دگرگونی در سبک زندگی و همچنین سبک مدیریت برای صیانت از محیط زیست است. شاید نتایج و پیامدهای تخریب محیط زیست مانند گرسنگی و تشنگی و سایر نیازهای اولیه فوری صدای همه را درنیاورد، ولی بتدریج اصل جهان و زندگی را فرو خواهد ریخت.
گزارشهای متعدد آلودگیهای زیست محیطی که همراه با موج سرطان در شهرهای بزرگ بویژه تهران ارائه میدهد، بسیار نگرانکننده است.
شروع این بازنگری در سطوح مختلف میتواند به شکل ذیل باشد:
- بازنگری در سبک زندگی شهروندان از درون و با اصل درونی تمدن ارزش محیط زیست
- بازنگری در رسانه ملی و اطلاعرسانی از واقعیت محیط زیست ایران و شهرهای بزرگ، بخصوص در حوزه محدودیت آب و آلودگی هوا
- بازنگری در مدیریت شهری و پروژههای عمرانی، مصرف پایه و بزرگ مقیاس
- بازنگری در حوزه درآمدی مدیریت شهری و تحول در شیوه و کسب درآمد
- اجرای قوانین و بازنگری در رفتارهای ضدقانونی در حوزه محیط زیست بخصوص در خصوص باغها و روددرهها
اما آنچه شورای اسلامی شهر تهران و شهرداری باید در حوزه محیط زیست شروع کند، نتایج آن سریعتر از دیگر حوزهها است، شهرداری تهران ظرفیت اجرایی مناسبی برای صیانت از محیط زیست و تحقق تغییر شاخصهای زیست محیطی دارد.
منبع: روزنامه ایران
نظر شما