یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۴

«­هر آدم بزرگی هم روزی روزگاری بچه‌ای بوده؛ گیرم کمتر کسی از آنها این را به یاد می‌آورد» (شهریار کوچولو، آنتوان دو سن اگزوپری.) کودکان در زباله‌ها دنبال لقمه نانی هستند و صندوق کودکان سازمان ملل متحد(یونیسف) می‌فرماید که این هم یک بازی است و باید به کودکان دستکش داد!

سلامت نیوز:   «­هر آدم بزرگی هم روزی روزگاری بچه‌ای بوده؛ گیرم کمتر کسی از آنها این را به یاد می‌آورد» (شهریار کوچولو، آنتوان دو سن اگزوپری.) کودکان در زباله‌ها دنبال لقمه نانی هستند و صندوق کودکان سازمان ملل متحد(یونیسف) می‌فرماید که این هم یک بازی است و باید به کودکان دستکش داد!

کودکانی که باید درس بخوانند و بازی کنند، در خیابان و مترو به کار(دستفروشی، واکس، شیشه پاک‌کنی) مشغولند.

کودک بازی می‌خواهد اما پارک‌ها و شهربازی برای کودک دور است، کوچه برای بازی کودک ناامن شده و وسایل بازی برای کودکان(به ویژه کودکان معلول) مناسب نیست. کودک همبازی می‌خواهد اما بازی‌ها برای بازی افراد ساخته شده نه بازی با یکدیگر. کودک کنجکاو است، کودک خلاقیت می‌خواهد، کودک حرکت می‌خواهد، کودک می‌خواهد بازی کند، کودک نمی‌خواهد صرفا هیجان را مصرف کند، تکان داده شود به جای حرکت، بازی شود به جای بازی کردن، کودک شهری برای بازی کردن می‌خواهد، شهربازی ای برای بازی کردن.

کودک از ماشین‌ها و موتورها می‌ترسد، از رد شدن از خیابان می‌ترسد، از پل عابری که پاهای کوچکش طاقت رفتنش را ندارد و تاریک است و بسته می‌ترسد. کودکی که از عبور هراس دارد نمی‌تواند «هم نورد افق‌های دور» شود. بزرگ‌ترها که شهرها را طراحی کرده‌اند یادشان رفته است که زمانی کودک بوده‌اند.

امنیت در شهر برای کودکان شامل امنیت فضایی و کالبدی، امنیت اجتماعی، امنیت روانی است. در امنیت کودکان در شهر باید به سه مقوله توجه ویژه کرد: آسیب‌پذیری کودکان، یادگیرندگی و دوران آموزش‌پذیری آنان (60 درصد رشد مغزی تا سه سالگی و 90 درصد آن تا شش سالگی صورت می‌گیرد) و رویاپردازی و خلاقیت کودکان (در این باره باید توجه داشت که منطق ذهنی کودکان متفاوت از منطق ذهنی بزرگسالان است و براساس قواعد قدرت، محاسبه هزینه و فایده و چهارچوب‌های مسلط اجتماعی عمل نمی‌کند).

برای تامین امنیت کودکان در شهر باید فضاهای شهری(به ویژه فضاهایی که مورد استفاده کودکان است نظیر پارک و شهربازی) را هم به لحاظ کالبدی و قواعد ایمنی امن کرد و هم از طریق ابزارهای نظارتی- حمایتی، امنیت را برقرارکرد. به عنوان نمونه حادثه تلخ دریاچه پارک شهر در 14‌اردیبهشت 1380 که منجر به درگذشت شش دختر دبستانی شد، ناشی از ترکیب دو عامل ضعف قواعد ایمنی و ضعف نظارت و حمایت بود. باید فضاهای اجتماعی را بسامان و به ویژه اجتماعات محلی را تقویت کرد؛ افت اجتماعات محلی تهدیدی برای امنیت کودکان است.

باید امکان رفت و آمد آزادانه و مستقل را به طور حداکثر برای کودکان فراهم کرد که این نیازمند تجدیدنظر در ساختار تردد شهری بر مبنای پیاده پذیری و تغییر نظام کاربری اراضی برمبنای محله محوری و تأمین خدمات خرد در مقیاس واحد همسایگی است. برای آنکه فضاهای اجتماعی در مقیاس شهری برای کودکان بسامان شود باید روند جدایی گزینی و انفکاک اجتماعی و طبقاتی معکوس شود. در گذشته محلات اعیان نشین و فقیرنشین کنار هم بودند و کودکان اغنیاء و فقرا با هم به مدرسه می‌رفتند و بازی می‌کردند اما، اکنون با گسترش شدن فضاهای شهری، آسیب‌های اجتماعی افزایش می‌یابد و آسیب‌پذیری کودکان نیز بیشتر می‌شود. باید کلیه تبعیض‌های اجتماعی را درباره جنسیت، قومیت، تابعیت، قشراجتماعی را برچید زیرا، یکی از مهم‌ترین عوامل مخل امنیت اجتماعی و روانی کودکان، تبعیض اجتماعی است که رویکرد بارز شهری آن یعنی برخورد مبتنی بر تبعیض جنسیتی و برخورد مبتنی بر تابعیت(مهاجران افغان) را به وضوح تبعاتش را شاهدیم. امنیت کودکان در شهر را باید به مساله اجتماعی و همگانی تبدیل کرد و در این راه مشارکت کودکان و ایجاد فضایی برای بیان صدا و تصویرشان از شهر امن مهم‌ترین اقدام است.

منبع:‌روزنامه آرمان

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha