یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۲:۲۶

بیشتر کودکان جا مانده از تحصیل یا آنهایی که در حین تحصیل مدرسه را ترک می‌کنند در خیابان‌ها رها و با عنوان کودکان خیابانی وارد چرخه کار می‌شوند.

کودکان برسرکار، مسئولان در پیچ وخم قانون

سلامت نیوز: یشتر کودکان جا مانده از تحصیل یا آنهایی که در حین تحصیل مدرسه را ترک می‌کنند در خیابان‌ها رها و با عنوان کودکان خیابانی وارد چرخه کار می‌شوند.

به گزارش مرکز آمار وزارت آموزش و پرورش، سال تحصیلی گذشته تعداد بازماندگان از تحصیل در مقطع شش‌ساله ابتدایی 145 هزار کودک بود. براساس این گزارش، در سال 92-91، 6 میلیون و 700 هزار کودک در شش پایه ابتدایی مشغول تحصیل بودند. از طرفی براساس تحقیقات انجام شده از سوی مرکز آمار آموزش و پرورش، حدود  یک میلیون و 200 هزار دانش‌آموز یا اصلاً وارد چرخه آموزش نمی‌شوند یا در طول 11 سال تحصیل مدرسه را ترک می‌کنند. نگاه اجمالی به آمار فوق حکایت از آن دارد که بیشتر کودکان جا مانده از تحصیل یا آنهایی که در حین تحصیل مدرسه را ترک می‌کنند در خیابان‌ها رها و با عنوان کودکان خیابانی وارد چرخه کار می‌شوند.

به نظر می‌رسد دستگاه‌های مختلفی مسئول رصد آمار و ارقام کودکان جا مانده از تحصیل هستند که به نوعی از آن شانه خالی می‌کنند به گونه‌ای که به گفته دکتر محمد نفریه معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور 11 دستگاه مسئول کودکان خیابانی هستند که تنها 2 یا 3 دستگاه فعالیت جدی در این زمینه دارند. به اعتقاد او برای کودکان رها شده از مدرسه هیچ نوع سیستم پیگیری وجود ندارد که این امر بسیار نگران‌کننده است.


  آموزش و پرورش مسئولیتی ندارد
برخی آموزش و پرورش را مسئول پیگیری و رصد کردن دلیل ترک تحصیل کودکان بویژه در مقطع ابتدایی می‌دانند و برخی سازمان‌ بهزیستی را اما همایون هاشمی رئیس سازمان بهزیستی کشور همه دستگاه‌ها را در حوزه کودکان خیابانی متولی می‌داند و می‌گوید: <متأسفانه در کشور ما به مفاهیم اصلی از جمله کودکان خیابانی به صورت حوزه‌ای و جزیره‌ای پرداخته و به آن توجه می‌شود.> به گفته او، موضوع کودکان خیابانی یکی از آسیب‌های اجتماعی کلان کشور است که باید به صورت فرابخشی به آن پرداخته شود و همه دستگاه‌ها براساس مأموریت‌ها و وظایف‌شان مسئولیت پذیر باشند. گرچه به اعتقاد هاشمی یکی از دستگاه‌های متولی، سازمان بهزیستی است اما همه کار برعهده این سازمان نیست و این سازمان به اندازه ابزارها و مأموریت و اختیارات قانونی که دارد خود را مسئول می‌داند. علیرضا یزدی شریفی پژوهشگر تعلیم و تربیت و جامعه‌شناس براین باور است که آموزش و پرورش برای کودکانی که بنا به دلایلی ترک تحصیل کرده‌اند کارهایی انجام داده است، اگرچه بطور معمول آموزش و پرورش متولی نیست.


به گفته او براساس تقسیم‌بندی انجام شده، آموزش و پرورش وظیفه دارد از زمان ورود دانش‌آموز به مدرسه تا خارج شدن آن دانش‌آموز را رصد کند اما وقتی دانش‌آموزی به هر دلیل رها می‌شود معمولاً از سوی مدیر، معاون و مشاور مدرسه تحقیقات اولیه صورت می‌گیرد تا دلیل غیبت او مشخص شود. اگر دلیل آن مربوط به زیرساخت‌ها و نیروهای انسانی و برنامه‌ها در دستگاه‌های تعلیم و تربیت باشد آن را اصلاح می‌کنند اما اگر براساس مشکلات و آسیب‌های اجتماعی و خواست پدر و مادر باشد طبق قانون آموزش و پرورش نمی‌تواند به آن ورود کند و حتی اجازه وادار کردن والدین برای حضور دانش‌آموز به مدرسه را ندارد.توجه به این نکته ضروری است که موضوع کودکان خیابانی سال‌هاست در کشور ما به عنوان یک آسیب اجتماعی (که متأسفانه کودکانی را که در سنین کودکی به سر می‌برند درگیر کرده) مطرح است اما به نظر می‌رسد تاکنون راهکار مؤثری برای کاهش یا حتی کنترل این آسیب اجتماعی در کشورپیاده نشده است.


 کودک نباید کار کند
هاشمی رئیس سازمان بهزیستی، نداشتن یک قانون جامع برای کودکان خیابانی را یکی از دلایل اصلی محقق نشدن این امر می‌داند و معتقد است باید قانونی تدوین شود تا در آن وظایف دستگاه‌ها به روشنی مشخص شود. البته او به دنبال لایحه قانون جامع کودکان خیابانی است و به گفته او جزو طرح‌های مهم سازمان بوده که لایحه آن نیز نوشته شده است.
رئیس سازمان بهزیستی اعتقادی به کلمه کار برای کودکان ندارد چون بر این باور است که کودکان کار وجود ندارند و کودک نباید کار کند.
به گفته او، بهزیستی به دلیل سیستم مددکار محوری که دارد شاید دقیق‌تر از سازمان‌های دیگر درباره ساماندهی کودکان خیابانی عمل کند چون هم مطالعات علمی دارد و هم مددکاری می‌کند اما یکی از مشکلات را خلأ قانونی می‌داند.
او می‌گوید: قانون در حال حاضر به ما ابزار مداخله انتظامی نداده و شرایط ضابط انتظامی و قضایی را نداریم و این یک نقص محسوب می‌شود که درصدد برطرف کردن آن هستیم.
عبدالصمد خرمشاهی، وکیل پایه یک دادگستری در این خصوص می‌گوید: <ضابطان عام قضایی، فرماندهان، افسران و نیروهای انتظامی تلقی می‌شوند و ضابطان خاص هم به موجب قوانین خاص معین می‌شوند.>
او بر این باور است که کارمندان بهزیستی ضابط قانون شناخته نمی‌شوند و نیازی هم به این کار نیست.
به نظر او، معضل کودکان خیابانی با ضابطان قضایی رفع نمی‌شود و اگر قرار باشد قانونگذاری شود باید نهادی بطور مستقیم و اختصاصی متولی کودکان خیابانی باشد البته با همکاری ارگان‌های دیگر. او در پاسخ به این سؤال که قانون چه واکنشی درباره والدینی که کودکان خود را در خیابان رها می‌کنند نشان می‌دهد، می‌گوید: <صلاحیت نگهداری از کودک به تشخیص قاضی است اما نباید حقوق کودک نادیده
گرفته شود.>
یزدی شریفی نیز می‌گوید: <اگر پدر و مادر یا سرپرست کودک مانع تحصیل تا دوره مقدماتی شود، قوه قضائیه وظیفه دارد موضوع را به وسیله ضابطان قضایی پیگیری و آنها را محکوم و در نهایت به ادامه تحصیل فرزند خود وادار کند.>
به گفته او، معاونت آموزش ابتدایی، آمار دقیق افراد واجب‌التعلیم را که به هر دلیلی تحت پوشش آموزش و پرورش قرار نمی‌گیرند در اختیار دارد. علاوه بر آن تعدادی هستند که در طول سال ریزش می‌کنند.مشکل کودکان خیابانی تنها در فرزندان خانواده‌های ایرانی خلاصه نمی‌شود بلکه در بین آنها کودکان اتباع بیگانه نیز دیده می‌شود.
نفریه در این‌باره می‌گوید: «کودکان خیابانی به گروه‌های مختلفی تقسیم می‌شوند. آنها یا سرپرست ندارند که وارد مراکز ما می‌شوند یا خانواده دارند که به اصرار خانواده در خیابان رها می‌شوند یا اتباع بیگانه هستند.»
او 30 درصد از کودکان خیابانی را بدون شناسنامه معرفی می‌کند. از طرفی به گفته نفریه 30 درصد دیگر هم از اتباع بیگانه هستند.
معاون اجتماعی سازمان بهزیستی معتقد است که آسیب‌های اجتماعی را نمی‌توان به صفر رساند، اما می‌توان کنترل کرد.
شاید درآمد روزانه کودکان خیابانی که به گفته هاشمی حداقل 24 هزار تومان است، موجب می‌شود خانواده آنها به کار کودک خود در خیابان‌ها تمایل داشته باشند.


  میانگین سن کودکان خیابانی
به گفته هاشمی، رئیس سازمان بهزیستی، میانگین سن ورود کودکان خیابانی بین 10 تا 14 سال است. این کودکان که 45 درصد آنها ایرانی هستند، در سال‌های اول عمرشان یعنی 10 سالگی بیشتر به کارهای غیر‌متعارف مثل باربری، پادویی و کارهایی از این دست مشغولند.
به اعتقاد او، رها شدن کودکان در محیط بیرون خانه آنها را با انواع آسیب‌ها از جمله آسیب‌هایی که زیر پوست شهر وجود دارد، مثل بیماری‌های عفونی روبه‌رو می‌کند و مطالعات آکادمیک بهزیستی این موضوع را تأیید می‌کند.


  دستمان بسته است
او در پاسخ به این سؤال که چه تعداد از کودکان ما کودکان خیابانی هستند می‌گوید: «براساس آمار غیررسمی حداقل 20 هزار کودک خیابانی وجود دارد اما بهزیستی موفق به ساماندهی 5 هزار کودک شده است.»
او با ابراز نگرانی از این‌که این کودکان بعد از بزرگ شدن انواع بزه‌ها را با خود همراه دارند یادآور می‌شود که تعدادی از آن‌ها بعد از بلوغ سر از زندان درمی‌آورند و با یک سری مشکلات جدی روبه‌رو هستند و باید از قبل بر زندگی این افراد مدیریت شود.
به گفته  هاشمی با این‌که 42 مرکز در سال92، 5 هزار کودک را ساماندهی کرده‌اند، اما باید یک چتر ایمنی مناسب و فراگیر برای این کودکان تدارک دیده شود که بتوانند از حمایت‌های اجتماعی مناسب، ایجاد سرپناه و مراکز گذری مناسب و غیره برخوردار باشند. براساس ارزیابی صورت گرفته، بهترین چتر حمایتی برای این کودکان فرآیند مددکار محوری است یعنی 45 روز حتماً در مراکز قرنطینه نگهداری و ساماندهی شوند. آمار کودکان خیابانی از نظر جنسیتی به گفته هاشمی 24 درصد دختر و 76 درصد پسر است.
رئیس سازمان بهزیستی در پاسخ به این‌که چرا تاکنون برنامه‌ریزی جدی برای این آسیب اجتماعی نشده است می‌گوید: «بالاخره توسعه به مفهوم میدانی و عینی باید در بستر و شیب زمان انجام شود و این‌گونه نیست که به یکباره نازل شود.
 اگر به گذشته برگردیم در خیابان‌های شهر به‌ویژه در خیابانی مرکزی، کودکان خیابانی زیادی وجود داشت که ساماندهی نشده بودند. اورژانس اجتماعی و غیره وجود نداشت اما امروزه هست. به نظر می‌رسد باید در بستر زمان این شبکه هر روز تقویت شود تا بلوغ پیدا کند.»او در پاسخ به این‌که چقدر زمان باید برای رفع این مشکل صرف کرد، می‌افزاید: «نمی‌شود زمان تعریف کرد اما این اراده و همت وجود دارد. از آنجا که ضابط قضایی نیستیم، دستمان بسته است و یک نقص در سازمان تلقی می‌شود اما امسال در تلاش هستیم که بتوانیم این حکم را از قوه قضاییه بگیریم و به‌عنوان ضابط قضایی عمل کنیم. به موازات آن، باید محیط‌های دانشگاهی و آموزشی نیز درباره آسیب‌های اجتماعی مطالعه کنند.
ما در کف اجرا برای جمع‌آوری کودکان خیابانی مشکل نداریم اما در سطح بالاتر روش‌های نوین برخورد و دانش اجتماعی را باید دانشگاهیان با حساسیتی که وجود دارد ایجاد کنند. به طور کلی امروز ما در شرایط میانه هستیم اما با طرح‌هایی مثل گسترش حمایت‌های حقوقی یا الزامات حقوقی، ایجاد چتر حمایتی برای خانواده‌ها، مراقبت از انواع بیماری‌ها و وادار کردن آن‌ها به آ‌موزش می‌توانیم این آسیب را کنترل کنیم.»
 منبع: روزنامه ایران

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha