یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۶:۴۹

یک جامعه شناس جامعه ایران را نوعی جامعه ناهموار و نامنظم توصیف کرد و گفت: در واقع یکی از این ناهمواری ها امروزه در حوزه روابط زن و مرد دیده می شود که ریشه های اصلی آن از ضعف مبانی حقوقی در حوزه حقوق ارث، مالکیت، وظایف، روابط، خانواده و … نشات می گیرد و چون این بنیان های حقوقی و قضایی امکان مشارکت فعالانه را به زنان در جامعه نمی دهد این ضعف ها را به مردسالاری یا همان پدر سالاری در ایران نسبت می دهیم.

 سلامت نیوز: یک جامعه شناس جامعه ایران را نوعی جامعه ناهموار و نامنظم توصیف کرد و گفت: در واقع یکی از این ناهمواری ها امروزه در حوزه روابط زن و مرد دیده می شود که ریشه های اصلی آن از ضعف مبانی حقوقی در حوزه حقوق ارث، مالکیت، وظایف، روابط، خانواده و … نشات می گیرد و چون این بنیان های حقوقی و قضایی امکان مشارکت فعالانه را به زنان در جامعه نمی دهد این ضعف ها را به مردسالاری یا همان پدر سالاری در ایران نسبت می دهیم.

دکتر تقی آزاد ارمکی در گفت و گو با شفقنا زندگی، تعریفی از جامعه مردسالار ارائه داد و افزود: در جامعه علمی بحثی در ادبیات اجتماعی شکل گرفته است که جامعه را به دو دسته مردسالار و زن سالار تقسیم می کند در واقع مرد سالار همان تعبیری از جامعه پدرسالار است که بیشتر تعبیر اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارد. یعنی جامعه ای که در آن  نظام خویشاوندی پدر در کانون سلطه قرار دارد مردان حاکم هستند و زن در این جامعه تابع و از خود اختیار تامی ندارد، در ادبیات عرف نیز از جامعه مرد سالار در برابر جامعه زن سالار استفاده می کنند.

در هیچ دوره تاریخی زن سالاری در جامعه ایران حاکم نبوده است

وی در ادامه با تاکید بر اینکه در هیچ دوره تاریخی زن سالاری در جامعه ایران حاکم نبوده است، تصریح کرد: یک برداشت عمومی و تاریخی در خصوص جامعه مردسالار و زن سالار ایران صورت گرفته  که بر اساس آن جامعه قدیم و سنتی گذشته را نوعی جامعه ای مردسالار و جامعه فعلی و مدرن را جامعه ای متمایل به  همسانی حقوقی و اجتماعی  بین زن و مرد تلقی می کنند، اما اینکه این تعبیر از لحاظ تاریخی تا چه اندازه قابل اعتماد است باید دید این بحث را به چه دوره ای از ایران نسبت می دهند، اگر چه در هیچ دوره تاریخی زن سالاری در ایران وجود نداشته است، اما جدای از اینکه بررسی کنیم جامعه ما در دوره های تاریخی مردسالار بوده است یا زن سالار؟ باید گفت در مواقعی هم بین  این دو نوعی موازنه حاکم بوده است و عوامل و شرایطی وجود داشت که نوعی موازنه بین زن و مرد را حاکم کند.

نباید تفکر مردسالاری در جامعه را به سابقه تاریخی و فرهنگی ایران نسبت دهیم

دکتر آزاد ارمکی با بیان اینکه دغدغه امروز مردسالاری و زن سالاری در جامعه گذشته ایران وجود نداشت، گفت:  ما در گذشته دغدغه مردسالاری یا زن سالاری در جامعه را نداشتیم در واقع ما امروز تلاش می کنیم از لحاظ فکری و ذهنی نوعی همسانی و تساوی حقوقی بین زن و مرد ایجاد کنیم و زمانی که بسترهای لازم برای تحقق این امر در جامعه را نمی بینیم به ریشه های فرهنگی و تاریخی آن در ایران گذشته مراجعه می کنیم، در واقع باید دید کجای اسلام این حقوق را نامساوی اعلام کرده است  و کجای اسلام تاکید کرده زن باید حکم تابع مرد را داشته باشد و حقوقی از خود نداشته باشد؟

وی ادامه داد:  از دیدگاه اسلام زن و مرد هر کدام حقوق مخصوص به خود را دارند،  بنابراین موضوع مردسالاری در ایران زمینه های فرهنگی و تاریخی ندارد و به نظر من این بحث تکراری تساوی و موازنه حقوقی بین زن و مرد در جامعه گذشته ما نیز وجود داشته است و این نوع بحث ها از لحاظ تاریخی و فرهنگی امری بیگانه نیست، اما اینکه چرا همواره پدیده ی زن سالاری در مقابل مردسالاری قرار گرفته است باید گفت جدا از این توجهات به امر تساوی حقوقی زن ومرد از گذشته تا به امروز،  ما در هیچ دوره ای از تاریخ ایران، زن سالاری نداشتیم اما حوزه هایی وجود دارد که زنان ما عمده ترین و اصلی ترین نقش اجتماعی را ایفا می کنند.

ایران جامعه ای ناهموار و دارای ضعف حقوقی مربوط به حوزه زنان است

این استاد دانشگاه تهران،  جامعه ایران را نوعی جامعه ناهموار توصیف کرد و گفت:  متاسفانه جامعه ما یک جامعه منظم و خط کشی شده نیست. جامعه ی ناهمواری است به دلیل اینکه این ناهمواری جنبه تاریخی پیدا کرده است ما به نوعی احساس فقدان جامعه می کنیم، در واقع یکی از این ناهمواری ها امروزه در حوزه روابط زن و مرد دیده می شود، که ریشه های اصلی آن از ضعف مبانی حقوقی در حوزه حقوق ارث، مالکیت، وظایف، روابط، خانواده و غیره نشات می گیرد، خصوصا این بحث حقوقی زمانی خودش را بارزتر نشان می دهد که خانواده در معرض فروپاشی باشد، وقتی مشاهده می کنیم زن و شوهری که در معرض آسیبی با عنوان طلاق قرار گرفتند متوجه می شویم که تا چه اندازه نابسامانی حقوقی بین آنها وجود دارد، بطور کلی باید گفت مشکلات مربوط به زنان جامعه ما و حتی خانواده در ایران به خلاء های حقوقی آن بر می گردد.

ضعف مبانی حقوقی، ریشه بسیاری از انزوای زنان در جامعه ایران

وی همچنین با تاکید بر اینکه ریشه بسیاری از آسیب ها و انزوای زنان در جامعه ایران از ضعف مبانی قانونی و حقوقی آنها ریشه می گیرد اظهار کرد: متاسفانه این بنیان های حقوقی و ضعف آن است که امکان و اجازه مشارکت فعال را به زنان جامعه ما نمی دهد، بنابراین در ایران زنان از لحاظ حقوقی دچار مشکل هستند اما از لحاظ ایده  این ضعف وجود ندارد و در واقع مردان جامعه ایران با روشنگری و پیشرفت زنان نه تنها مشکلی ندارند بلکه آنها را به این سمت هدایت می کنند، تنها عاملی که مانع حضور فعال آنها در حوزه های مختلف اجتماعی می شود  موانع حقوقی آنها است یعنی از لحاظ حقوقی تکلیف حضور زنان در جامعه نامشخص است، به همین دلیل هر تلاشی که از لحاظ اجتماعی صورت می گیرد تا زنان در جامعه حضور داشته باشند موفق نمی شود و متاسفانه زنان ما با وجود داشتن انواع توانایی ها، مهارت، تخصص، تحصیلات و غیره امکانی برای شکوفا شدن ندارند.

زنان شاغل دچار نوعی دوگانگی ناشی از ضعف حقوقی شده اند

به گفته آزاد ارمکی، مثلا یکی از خلاء های حقوقی در خصوص زنان به موانع قانونی درآمد و کار آنها برمی گردد در واقع در نظام خانوادگی جامعه ما،  اگر زنی درآمد داشته باشد از لحاظ حقوقی نمی داند این درآمد خود را در اختیار خانواده قرار دهد یا برای خود پس انداز کند، اگر در اختیار خانواده قرار دهد در آینده در بحث حقوق مالکیت با مشکل مواجه می شود و قانون تنها سهم ارث او را مشخص می کند در نتیجه هر آنچه را که اندوخته است از لحاظ قانونی باید در اختیار شخص دیگر قرار بگیرد، اما اگر درآمد خود را جدا کند سفره جدا و فضای دوگانگی در خانواده ایجاد می شود در نتیجه درگیری ها شکل می گیرد، متاسفانه نظام حقوقی و قضایی ایران کارایی لازم را برای حل مسائل حوزه زنان جامعه ندارد و نمی تواند آسیب ها و چالش های حوزه زنان در عرصه های مختلف را حل کند.

چرا مردها در جامعه ایران کمتر از ضعف حقوقی متضرر می شوند؟

وی اضافه کرد: البته همانطور که اشاره کردم ضعف حقوقی در تمامی حوزه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره جامعه ایران دیده می شود و حتی مردان نیز در مواردی با خلاء های حقوقی مواجه می شوند اما علت اینکه زنان ما بیشتر از مردان از این فقدان قانون متضرر می شوند این است که تمامی منابع جامعه در اختیار مردان قرار گرفته است و عرف اجتماعی نیز در بیشتر امور آنها را تعیین کننده می داند در این صورت  طبیعی است که مردان هر تصمیمی که دلخواه خودشان باشد بگیرند یا بیشتر خشونت ها، همسر آزاری ها و کودک آزاری در جامعه توسط مردان اتفاق بیفتد. البته باید این نکته را نیز اضافه کرد که متاسفانه مهارت های لازم در زندگی به مردان و زنان جامعه ما نیز آموزش داده نشده بطوریکه مردان ما با اولین واکنش زنان، دست به رفتارهای خشونت آمیز می زنند و زنان ما نیز خواسته های خود را با اعتراض بیان می کنند.

ضعف مشارکت زنان را به ناکارآمدی نظام سیاسی، اجتماعی و یا مردسالاری نسبت ندهید

به گفته این جامعه شناس،  در جامعه فعلی ایران مردسالاری حاکم نیست و  اینطور نیست که جامعه مردان نخواهند زنان پیشرفت کنند، در واقع اگر در جامعه ما مردسالاری حاکم بود ما به هیچ  عنوان از زنان برای مشارکت در حوزه های مختلف سیاسی و اجتماعی دعوت نمی کردیم. بطوریکه امروزه بیش از نیمی از جامعه تحصیل کرده ایران را زنان تشکیل  می دهند و بیشتر گرایش های نودوستی، عدالت طلبی، دموکراسی و مدرن گرایی در جامعه توسط زنان دنبال می شود اساسا زنان ایرانی به جامعه و مشارکت اجتماعی و سیاسی دعوت شده اند، اما اینکه چرا این نوع سرمایه ها منشا اثر ندارد و نوعی عکس عمل می کند، گروهی دلیل آن را به مردسالاری یا بخش ناکارآمد نظام سیاسی و اجتماعی کشور نسبت می دهند در صورتی که اینطور نیست. نوعی شکست مرد سالاری به معنای عرفی و اجتماعی در جامعه ما اتفاق افتاده است در واقع بسته بودن جامعه از لحاظ حقوقی است که اجازه بالندگی به زنان در جامعه را نمی دهد.

آسیب های فعلی زنان تنها با اصلاحات حقوقی قابل رفع است

دکتر ارمکی با تاکید بر اینکه آسیب های فعلی زنان در جامعه تنها با اصلاحات حقوقی، قضایی و قانونی قابل رفع است گفت:  فقط با اصلاحات قضایی و حقوقی است که می شود یک جامعه به اصطلاح مردسالار را به جامعه متعادل و مدنی تبدیل کرد، در واقع اگر بحران و ناکارآمدی حقوقی زنان در جامعه فعلی ما رفع نشود، جامعه با دو مشکل اساسی مواجه می شود،  ابتدا اینکه واکنش افراطی و رادیکالی فمنیسم در جامعه شکل خواهد گرفت بطوریکه انزجار، دلزدگی، افسردگی، افزایش آمار طلاق، خودکشی، دیگرکشی، خشونت، انحرافات اخلاقی، سستی بنیان های خانواده و سایر آسیب ها در جامعه بخصوص بین زنان تحصیل کرده افزایش خواهد یافت و دیگر اینکه سرمایه ها و هزینه های ملی کشورکه صرف پیشرفت و ترقی زنان می شود به هدر می رود.

عدم شفافیت سهم زنان در خانواده دلیل اصلی بالا بودن آمار طلاق در جامعه

این جامعه شناس یادآور شد: متاسفانه امروزه در خانواه های ایرانی پدیده ای به نام نارضایتی و در نتیجه طلاق شایع شده است بسیاری از افراد تصور می کنند فساد جنسی، فساد اخلاقی، مردسالاری، مشکلات اقتصادی است که آمار طلاق را افزایش داده است، اگر چه این عوامل نیز نقش دارد اما عامل اصلی نیست،در واقع عدم شفافیت سهم زنان در خانواده که  خود معنای حقوقی دارد مهم ترین دلیل شیوع آسیب های حوزه خانواده در جامعه فعلی ایران است، زمانی  این مانع رفع شود زنان ما حاضر هستند با سخت ترین شرایط اقتصادی نیز زندگی کنند چنانچه درگذشته این را ثابت نمودند.

زنان و مردان در جامعه ما به مشاوره حقوقی نیاز دارند تا روانشناس

دکتر آزاد ارمکی در پایان با تاکید بر اینکه مشکلات و آسیب های حوزه زنان و خانواده در جامعه فعلی ایران با مشاوره روانشناسی حل نخواهد شد گفت: تقریبا تمامی جوامع دنیا در زمینه حقوق زنان با نوعی فرایند چالشی مواجه شدند، اما امر مهم این است که آنها بحران سریع موجود را درک و در جهت رفع آن تلاش نمودند، اما  متاسفانه در جامعه ما این مشکل به رسمیت شناخته نمی شود و مسوولان به مشکل زنان به عنوان یک بحران نگاه نمی کنند و به همه مسائل انگ سیاست و اخلاق زده و مردان و زنان را به دو گروه خوب و بد تقسیم می کنند، در حالی که این یک مشکل است و باید با مراجعه به ابعاد اجتماعی، بنیان های فقهی و حقوقی در جامعه رفع شود. در واقع زنان و مردان در جامعه ما به مشاوره ی حقوقی نیاز دارند تا به مشاوره روانشناس و روانکاو، چون مشاوره روانکاو داوری می کند که چه کسی مشکل روانی دارد اما مشاوره حقوقی تاکید می کند این روابط حقوقی باید تنظیم  شود و تا زمانی که مشاوره روانشاس در خانواده های جای خود را به مشاوره ی حقوقی ندهد این مشکل همچنان وجود دارد و روز به روز نیز بحرانی تر می شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • بهار ۱۵:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۵
    14 4
    دقیقا همینطوره،مخصوصا ضعف حقوقی زنان در خانواده خیلی پر رنگ و باعث شکایت اغلب خانمهاست.