سلامت نیوز: راه و مقصد تبدیل میشود به واژهای مرموز وقتی آمارهای جهانی، کشورمان را در جایگاه پنجم تلفات جادهای در دنیا مینشانند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، این آمارها نه تنها از سوی سازمان بهداشت جهانی که از سوی معاون درمان وزیر بهداشت هم تأیید میشود و بر این ماجرا مهر تأیید میزند که جانهای از دست رفته در تصادفهای جادهای ایران از مرگبارترین جنگها هم مرگبارتر بوده است.
اعداد و ارقامی که از محاسبه یکساله مرگ و میرهای جادههای ایران به دست میآیند قادرند خونبارترین جنگها در طول تاریخ را هم کنار بزنند و در این عرصه خونبار، یکه تاز میدان باشند. اعداد و ارقامی که گاهی بالا میروند و گاهی هم مسئولان با خوشحالی و خرسندی از کاهش چند درصدی آنها خبر میدهند. کاهشهایی که چندان هم نمیتوان به آنها دلخوش کرد و در اصل ماجرا تغییری ایجاد نمیکنند.
حادثههای پشتسرهم
حادثهها یکی پشت دیگری رخ میدهند و مرگ با اشتهایی سیری ناپذیر در جادهها پرسه میزند، قربانی میگیرد و ولعاش را بیشتر میکند، بیآنکه مهار شود. مسئولانی هم که در برنامه پنجم توسعه موظف شدند با انجام اقدامهای لازم، هر سال ده درصد کاهش آمار تلفات را در کارنامه تصادفهای کشور ثبت کنند، چندان موفق عمل نکردند و به گفته معاون وزیر بهداشت اگر چه تنها در سال اول شاهد کاهش 7/13 درصدی بودیم اما شیب کاهش در سالهای بعدی کند شد تا جایی که به 9/4 درصد و 5/6 درصد رسید.
اما ریشههای اصلی این تراژدی غم انگیز کجاست؟ چرا جادهها رنگ خون گرفتهاند و مرگ در هر گوشهای ایستاده و مسافران را دستچین میکند؟ در کشور ما برای کاهش مرگ و میر ناشی از حوادث ترافیکی کدامیک از پنج محوری که سازمان بهداشت جهانی توصیه کرده، رعایت میشود؟ پنج محوری که بر مدیریت ایمنی راهها و استفاده درست کاربران، اصلاح قوانین و مقررات، آموزش عمومی، ایمنی خودروها و کنترل بیشتر پلیس و مراقبتهای بعد از حادثه تأکید میکند.
محورهای کلیدی که قصه هرکدام از آنها در کشور ما سری دراز دارد و درباره هر کدام از این 5 محور میتوان تحقیقات گسترده انجام داد و گزارشهای مفصلی نوشت اما این گزارش توجه خود را بر یکی از این 5 محور قرار داده است؛ ایمنی خودروهای حملونقل عمومی و کنترل بیشتر پلیس. چند سالی میشود که هر جا سخن از ناایمنی اتوبوسها به میان میآید، اتوبوسی آتش میگیرد یا واژگون میشود نام شرکت اسکانیا مطرح میشود. نامی که به ارابه مرگ جادههای ایران یا قاتل سوئدی شهرت یافته و انگار همین که نام اسکانیا در میان باشد دیگر نیازی به دانستن علت بیشتری از ابعاد حادثه نیست.
اما در پس حوادث مرگبار اتوبوسها در شهرها و جادههای کشور، حقایقی وجود دارد که در زیر خونهای ریخته شده مسافران و آهن پارههای اوراق شده اتوبوسها پنهان مانده. حقایقی که خود را پشت نام اسکانیا پنهان کردهاند و هر بار با جلو انداختن این نام خود را مخفی نگاه میدارند و نقابشان را محکم در هم میکشند تا باز هم حادثه بیافرینند. اما این حقایق پنهان چیست و آتش شعلههای اسکانیا از کجا بلند میشود؟
شرکتهای سازنده اتوبوس که نامشان هیچگاه مطرح نمیشود
شاید برای نخستین بار بیست و هشتم مهر ماه سال 91 بود که نام اسکانیا سر زبانها افتاد. روزی که حادثهای شوم رخ داد و در اثر آن دختران دانشآموز بروجنی در راه بازگشت از اردوی راهیان نور به دام حادثه گرفتار آمدند و 26 دانشآموز تسلیم مرگ شدند.
حادثهای دلخراش که بر اساس نظرات کارشناسان بر اثر تخطی راننده از سرعت مطمئنه و سقوط اتوبوس به دره در محور ایذه – لردگان و البته ناامنی اتوبوس رخ داد و دلهای زیادی را داغدار کرد.
اما به گفته سازندگان اتوبوس و شماری از شاهدان عینی چیزی که در این ماجرا مطرح نشد و سخنی از آن به میان نیامد پاره شدن طناب جرثقیلی بود که حدود 10 متر اتوبوس حامل دانشآموزان را از دره بالا کشیده بود و پس از پاره شدن طناب، اتوبوس از آن فاصله به دره رها شد. مطرح شدن نام اسکانیا به عنوان اتوبوسی غیر ایمن سبب شد که بسیاری از ابعاد این ماجرا در پشت این نام سنگر بگیرند و پنهان بمانند اما سؤال اساسی که در این زمینه مطرح میشود این است که چرا در حوادثی از این دست هیچگاه نامی از شرکت سازنده اتوبوس مطرح نمیشود مگر آنکه پای اسکانیا وسط باشد؟ نگاهی به حوادث اتوبوسهای راهیان نور از سال 87 که اتوبوس حامل فرهنگیان در محور ایذه واژگون شد و 20 معلم پرپر شدند تا آخرین حادثه که چندی پیش در فروردین ماه سالجاری در طلائیه خوزستان رخ داد و 11 کشه بر جای گذاشت نشان میدهد که هر سال در فاصله بین سالهای 88تاکنون یک حادثه تلخ مربوط به اردوهای راهیان نور رخ داده و دلهای زیادی عزادار شدند.
حادثه اراک با 10 کشته و 35 زخمی در سال 88، تصادف سال 89 در محور اندیمشک به اهواز با 9 زخمی، حادثه سال 90 محور ساروئیه در کرمان با 10 کشته و 37 زخمی، حادثه محور اراک به بروجرد در سال 90 با 3 کشته و 10 زخمی، حادثه گرمسار به سمنان در سال 90 با 2 مصدوم قطع عضوی و شماری مجروح، حادثه سال 92 در محور ملایر به اراک با 31 مصدوم و... در تمام این حادثهها نام شرکت سازنده اتوبوس مطرح نمیشود و معلوم نیست این اتوبوسها متعلق به کدام شرکت هستند و در کجا ساخته شدهاند، در بین تمامی این حوادث نام شرکت سازنده فقط هنگام بروز حادثه دختران بروجنی مطرح میشود، حادثهای که یک سر آن به اسکانیا میرسد.
مسافرانی که روی بمب سوار شدهاند
بر اساس گزارش سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی در خصوص آتش سوزیهای خودروها، در سال91، 40 دستگاه اتوبوس دچار آتش سوزی شدهاند که از بین آنها یک دستگاه اسکانیا است.
علیرضا محمدی مسئول بخش ارتباط با رسانه شرکت عقاب افشان که ساخت اتوبوسهای اسکانیا در کشور را عهدهدار است نیز به ایران میگوید: «از ابتدای تشکیل کارخانه عقاب و ساخت اتوبوسهای اسکانیا در این خط تولید، 4 هزار و 200 دستگاه اتوبوس بین شهری و 2 هزار دستگاه اتوبوس شهری تولید شده است.» آیا آماری در دست دارید که نشان دهد در بین این اتوبوسهای تولید شده چند اتوبوس دچار سانحه آتش سوزی شدهاند؟ « از ابتدا تا کنون 11 دستگاه اتوبوس دچار سانحه شدند.» شعلهور شدن 11 دستگاه اتوبوس در بین 6200 اتوبوس تولید شده این سؤال را به وجود میآورد که در صورت عدم رعایت نکات ایمنی اتوبوسها از سوی شرکت سازنده، آیا نباید آمار آتشسوزیها بسیار فراتر از این میزان بود؟ اگر اشکال اصلی در ساخت خودروها نیست از کجاست؟ اشکالی که نه تنها اتوبوسهای اسکانیا بلکه اتوبوسهای دیگری که نامی از شرکتهای سازنده شان به میان نمیآید را نیز درگیر زبانههای مهار نشدنی آتش میکند...
تصاویر به دست آمده از شعله ور شدن اتوبوسهای اسکانیا که همزمان در بیست و پنجم فروردین ماه سالجاری در محور سرچم – اردبیل و همچنین جیرفت- کرمان رخ داد نشان میدهد که دستکاریهای غیر مجازی که از سوی خریداران دستگاهها انجام میشود، میتواند مسافران را با خطرات جدی روبهرو کند. دستکاریهایی که به راحتی انجام میشود و نظارتی صورت نمیگیرد تا جلوی رقم خوردن حوادث نا گوار را بگیرد. تصاویری که به وضوح نشاندهنده وجود بخاری در جعبه خواب اتوبوس است و کاربر جهت مخفی کردن باک سوخت غیرمجاز از آن استفاده کرده است. همچنین انشعابات اضافی گازوئیل و تغییر مسیر سوخترسانی برای استفاده از گالن و باک اضافه اطراف موتور، تغییر و دستکاری ورودی باک از سوی کاربر، وجود مواد خوراکی و بار در جعبه برق،سیم کشیهای متفرقه،ایجاد سکوی اضافه کنار موتور برای استفاده از گالنهای حمل سوخت قاچاق، تعبیه لوله غیر استاندارد گازوئیل در اتاق برق و... نمونه دستکاریهایی است که اتوبوسها را در هنگام بروز تصادف و ضربه خوردن شعله ور میکند. همچنین تصاویری که در هنگام مراجعه به شرکت برای استفاده از گارانتی به دست آمده نشان میدهد که این اتوبوسها البته با محفوظ ماندن شماره پلاک و ساعت و روز دقیق، گالنهای پر از سوخت را در خود نگهداری میکنند و مسافران را روی انباری از مواد مشتعل سوار کردهاند. تصاویر نشان میدهند که قسمتی از اتاقک بار دستگاهها، توسط برخی از رانندگان تبدیل شده است به اتاق استراحت که البته وسایلی همچون گاز پیکنیکی و بخاری هم در آن یافت میشود. تصاویری که این سؤال را پدید میآورد؛ آیا نظارتی هم روی این دستگاهها انجام میشود و درهنگام تردد مورد بازرسی قرار میگیرند؟ تصاویری که به صراحت نشان میدهند مسافرانی که در این اتوبوسها سوار شوند روی بمبهایی سوارند که معلوم نیست آنها را به مقصد خواهند رساند یا نه...
سفیر سوئد در گفتوگو با ایران
حکایت سر زبان افتادن نام اسکانیا و پنهان ماندن دلایل اصلی تصادفها نه تنها در حوادث راهیان نور که در دیگر تصادفهای سالهای اخیر دیده میشود. این مسأله حتی تا جایی پیش رفت که تعابیر برعکس از سخنان سفیر سوئد درباره کارخانه ساخت اتوبوسهای اسکانیا را هم در پی داشت، تعابیری که گفته شد پیترتیلر سفیر سوئد اتوبوسهای اسکانیای ساخته شده توسط نماینده ایرانی را خارج از استاندارد دانسته است. اما سفیر سوئد در این باره به ایران میگوید: «شاسیها را کشور سوئد تولید میکند و بدنه اتوبوسها توسط 100 کشور در سراسر دنیا تولید میشود که یکی از آنها هم شرکت عقاب افشان در ایران است، قرارداد شرکت عقاب و اسکانیای سوئد در سال 2000 به امضا رسید و از آن زمان تا کنون با یکدیگر همکاری میکنند.
اسکانیا شرکتی شناخته شده و معتبر در سطح جهان است و از آنجا که نمیخواهد خدشهای به نامش وارد شود و محبوبیت خود را از دست بدهد در صورت نارضایتی از عملکرد عقاب با او همکاری نمیکرد و شهرت خود را به خطر نمیانداخت. این همکاری تا به حال در این 14 سال به خوبی ادامه داشته و خواهد داشت. وقتی محصولات را به کشوری صادر میکنیم از حمایتهای ما بهرهمند هستند و اسکانیا به عنوان تولید کننده شاسی، هم شاسی را میدهد و هم دانش ساخت اتاق را، تمام اتاق سازان در همه جای دنیا موظف هستند اتاق را طبق دستورالعملهای اسکانیا یعنی BBM بسازند که این دستورالعملها هم طبق استانداردهای اتحادیه اروپاتعیین شده است.
به گفته او اسکانیا نمایندگان خود را مدام به شرکتهای طرف قرارداد میفرستد که فرایند طراحی تا ساخت اتاقها را مورد نظارت قرار دهند. مشکل اساسی ایران رانندگیهای خطرناک است و وقتی مسألهای پیش میآید باید سراغ ریشه اصلی آن رفت.» پس فکر میکنید علت مطرح شدن نام اسکانیا به عنوان قاتل سوئدی چیست؟ « در حال حاضر 6000 دستگاه اسکانیا در ایران مورد استفاده قرار گرفتهاند اما باید این مورد را در نظر داشت که آمار تصادفها در ایران بسیار بالاست. از طرفی وقتی اتوبوس ساخته میشود اتاق آن در دوره گارانتی بر اساس استاندارد شرکت سازنده باقی میماند اما وقتی دستگاه از گارانتی خارج میشود تغییراتی در سیستم اتاق ایجاد میکنند، تغییراتی نظیر دستکاری در سیستم برق، مخزن سوخت و باک دستگاه، سیستم حرارتی، تایرها و... از سوی رانندگان و استفاده کنندگان نقش بسزایی در بروز این حوادث در ایران دارد.امنیت جادهها، نحوه استفاده رانندهها و سرعت راندن و توجه به قوانین هم بسیار مهم است. از طرفی در کشورهای دیگر پلیس بازرسیهایی انجام میدهد که تأثیر زیادی در این زمینه دارد.»
آیا در کشور شما و کشورهای دیگری که اسکانیا در آنها دارای نمایندگی است دستکاریهایی که میگویید رخ میدهد؟ «من نمیدانم قوانین در ایران چگونه است اما در کشور ما تغییرات اساسی در خودروها انجام نمیشود. پلیس هرساله اتوبوسها را چک میکند که آیا از حالت استاندارد خارج شدهاند یا نه، اگر چنین شده باشد با آنها برخورد میشود. نمیدانم در ایران هم چنین قوانینی حاکم است یا نه.»
سخنان یکی از کارشناسان هیأت بررسی حادثه تهران - قم
از دیگر مواردی که لقب کابوس جادههای ایران را به اسکانیا داد حادثه فاجعه بار تهران - قم بود که دو اتوبوس اسکانیا با هم برخورد کردند و زبانههای غیر عادی آتش جان 44 نفر را گرفت. اما زبانههای این آتش از کجا بلند شد؟
سرهنگ رحیم فرشاد، کارشناس رسمی دادگستری به عنوان یکی از 7کارشناسی که برای بررسی دلایل حادثه سر صحنه تصادف خونبار تهران- قم حاضر شده بود به ایران میگوید: «ما در آن زمان اتوبوسها را به دقت مورد بررسی قرار دادیم و دریافتیم که اتوبوسها از لحاظ فنی هیچ مشکلی نداشتند و به هیچ وجه نمیتوان آنها را غیراستاندارد دانست زیرا این اتوبوسها حتی در استفاده از لاستیک هم یکی از بهترین برندهای دنیا را مورد استفاده قرار میدهد. ما در آن زمان دریافتیم مشکل از جای دیگری است اما به علت یکسری محدودیتها نتوانستیم این موضوع را رسانهای کنیم.»
این مشکلی که میگویید از جای دیگر است چیست؟ «مشکل دستکاریهایی بود که رانندگان در خودروها انجام داده بودند و این مسأله مدام هم انجام میشود، حتی در بسیاری از موارد رانندگان لاستیکهای مرغوبی که روی خودرو بوده را برداشته و فروختهاند و لاستیک بیکیفیت زیر ماشین انداختهاند تا از فروش لاستیکها استفادهای ببرند و اگر برای خودرو حادثهای رخ دهد طبق معمول، شرکت سازنده باید پاسخگو باشد. اما نظارت درستی روی این مسأله صورت نمیگیرد و همین امر هم جان مسافران را همیشه در معرض خطر قرار میدهد، پلیس از یکسو اعلام کرده که فقط صدور معاینه فنی در تهران را قبول دارد اما بسیاری از این دستگاهها یا معاینه فنی ندارند و یا برگه معاینه خود را در جایی خارج از تهران گرفتهاند اما چرا با مسألهای که جان مسافران را تهدید میکند، برخوردی نمیشود؟ »
مناقصهای برای بازگرداندن چینیها
با آگهی مناقصهای که چندی پیش از سوی سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور منتشر شد راه برای ورود اتوبوسهای چینی باز شد. مناقصهای که طبق آن شرکتهای تولید کننده و پشتیبانی کننده موظف هستند برای استفاده از فاینانس فقط و فقط قرارداد خود را با کشور چین به امضا برسانند. به نظر میرسد ورود چینیها به جادههای ایران میتواند دلیلی برای پنهان ماندن و بیتوجهی به دلایل اصلی حوادث رقیب سوئدی و کنار راندن آن باشد.
دلایلی که اگر بیان شوند و اگر مسئولانی که وظیفه نظارت بر این امور را دارند به آنها توجه بیشتری کنند، میتوان به کاهش حوادثی از این دست امیدوار بود. اگرهایی که گویا سر تمامی ندارند...
نظر شما