چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۶:۲۹

هر کدام از افراد ممکن است در دوره‌ای از زندگی، رفتارهای تکرارشونده یا وسواس‌گونه از خود بروز دهند، اما وقتی صحبت از اختلال وسواسی ـ جبری می‌شود علائم با شدت خاصی بروز می‌کند که به مداخلات درمانی نیاز دارد و به نوعی زندگی فردی، اجتماعی و شغلی فرد را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد و در نهایت روابط بین فردی افراد نیز بشدت تحت تاثیر این اختلال قرار می‌گیرد.

سلامت نیوز: هر کدام از افراد ممکن است در دوره‌ای از زندگی، رفتارهای تکرارشونده یا وسواس‌گونه از خود بروز دهند، اما وقتی صحبت از اختلال وسواسی ـ جبری می‌شود علائم با شدت خاصی بروز می‌کند که به مداخلات درمانی نیاز دارد و به نوعی زندگی فردی، اجتماعی و شغلی فرد را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد و در نهایت روابط بین فردی افراد نیز بشدت تحت تاثیر این اختلال قرار می‌گیرد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم آنلاین، از علائم این نوع اختلال این است که فرد از لحاظ ذهنی بسیار درگیر مواردی همچون نظم، جزئیات، قواعد، فهرست ها و سازماندهی می شود و مطلب اصلی میان هجوم توجه بیش از حدی که فرد به جزئیات دارد گم می شود.

این افراد بشدت دقیق هستند و بیش از اندازه به تکرار و وارسی کردن گرایش دارند. معمولا نیز زمان زیادی صرف انجام کارها می کنند و این امر موجب می شود از امور عادی و روزمره زندگی باز بمانند.

وظیفه شناسی افراطی و کمال گرایی افراطی آنها و شیفتگی شدید به کار و تولید و ناتوانی در دورانداختن اشیای کهنه و بی ارزش و اکراه از سپردن کارها به دیگران و همچنین انعطاف پذیر نبودن نیز از علائم دیگری است که نشان دهنده وجود این اختلال است.

فرد مبتلا نسبت به این حقیقت که دیگر افراد در برابر تاخیرها و ناراحتی هایی که از این رفتار ناشی می شود دلخور می شوند، بی توجه هستند.

برای درمان وسواس با توجه به شدت علائم و مدت زمانی که فرد درگیر اختلال است، بهتر است از درمان های ترکیبی استفاده شود.

یعنی هم مداخلات روانپزشکی و دارویی و هم درمان های غیردارویی که در این حوزه مطرح هستند باید به طور همزمان به کار گرفته شوند. درمان های غیردارویی شامل روان درمانی و درمان های شناختی و درمان های شناختی ـ رفتاری می شود.

در روان درمانی که معمولا زمان بیشتری می طلبد اهداف درمان و روند و مدت زمانی که طول خواهد کشید از سوی درمانگر به فرد گفته می شود و در این شیوه به ریشه های اختلال و مقاومت هایی که فرد دارد پرداخته می شود.

روش دیگر این است که فرد ابتدا فهرستی از عوامل و نگرانی ها و ترس هایی که او را وادار به رفتار وسواسی می کند، تهیه می کند و آن را از خفیف می نویسد.

بررسی افکاری که از ذهن فرد می گذرد نیز بسیار مهم است. در مقابل آن فرد در ستون دیگری مشخص می کند چه رفتارهایی برای کاهش آن دل نگرانی از خود بروز می دهد و تعداد دفعات بروز رفتار را نیز ثبت می کند.

برای مداخله هم روی افکار فرد کار خواهد شد و منطقی و غیرمنطقی بودن آن مورد بررسی قرار می گیرد و لازم است از خفیف ترین ترس ها و مقابله با آنها شروع و از تکنیک های مواجهه و حذف استفاده کرد.

برای کاهش برخی رفتارهای وسواس گونه ایجاد محدودیت زمانی نیز موثر است که در این روش فرد وادار می شود طبق زمانی که به او اختصاص داده شد کار خود را به اتمام برساند.

برای ایجاد محدودیت، ابتدا زمان اولیه که صرف انجام کارهای تکرارشونده می شود باید ثبت شود و سپس بتدریج و گام به گام، زمان محدود و محدودتر شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha