سلامت نیوز: قصه "کمآبی"، قصه تازهای نیست. سالهاست با آن درگیریم. گاهی مسئله پر رنگتر شده است و گاه کم رنگتر. هرگاه در کشور باران و برف زیاد باریده است، موضوع را در پس ذهنمان به حاشیه راندهایم و کمتر به آن اندیشیده ایم و هرگاه بارشها کم شد، زنگ خطرها که به صدا درآمد، آمارها که از راه رسید و نگرانی از جیرهبندی و مشکلات دیگر که از راه رسید، رسانهها و حرفها و حدیثها پر شدند از بحرانی همیشه در تکرار؛ بحرانِ "کمآبی".
به گزارش سلامت نیوز به نقل از فرارو، سال نود و سه از آغاز سال کم آبی معرفی شد و شهر تهران همچون سابق در صدر زنگ خطرهای کم آبی قرار گرفت. آمارها و اخبار از خشکسالی حکایت می کرد که در 48 سال اخیر تهران بی سابقه بوده است. اما از تهران که بگذریم، به گفته مشاور وزیر نیرو، 516 شهر دیگر در معرض خطر کم آبی قرار دارند. و این به معنای آن است که کم آبی به مسئله ای در حال تعمیم و گسترش در سطح کشور بدل شده است. مسئله ای که از کمبود آب شرب قابل استفاده برای مصارف مردم گرفته تا مسائل و گاه فاجعه های زیست محیطی را فرا میگیرد.
سخن گفتن از چالش کم آبی و بحران آبی در کشور بارها توسط مسئولان حوزه های محیط زیست مطرح و هشدار داده شده است. در هفته های اخیر، معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست کشور با نگرانی درباره وضعیت چالش برانگیز منابع طبیعی و آبی کشور گفت: «در کشورهای پر آب ۲۰ درصد حق استفاده از سفرههای زیر زمینی را دارند که اگر این رقم به عدد ۴۰ برسد یعنی مرز خطر و اگر از رقم ۴۰ افزایش یابد به مرز فاجعه میرسد... این در حالی است که ۷۵ درصد از آب های زیرزمینی در زمان حاضر برداشت میشود یعنی از مرز فاجعه هم گذشته است.»
از تقدس تا اسراف آب
"صرفه جویی" کلیدی ترین واژه ای است که همواره در کنار هشدارها و جستجوی راه حل برای برون رفت از این معضل به کار رفته است. واژه ای که با وجود تکرار مستمر آن، همواره با بن بستی اساسی روبرو شده است که می توانیم به آن بن بستی فرهنگی نام دهیم.
هشدارها، آمارها و حتی جیره بندی ها در مصرف آب، تغییر زیادی در مصرف بیش از حد و وحشتناک آب را در میان اشکال زندگی مردم ایران و سیستمهای صنعتی ایجاد نکرده است. این امر ما را با سئوالی اساسی رو در رو می کند. چرا آب بیارزش شده است؟ چه دلیلی سبب شده است که امروز مصرف آب در کشور بدون توجه به پشتوانه های فرهنگی و تاریخی در ابعاد مردمی و صنعتی و سیاستگذاریهای موجود درباره آن، تا به این حد تغییر کند؟
برای پاسخ به این سئوال، به سراغ کارشناسی در حوزه علوم اجتماعی رفتیم. مرجان والا، متخصص مطالعات محیط زیست و فرهنگ، تغییر کاربری اراضی به ویژه پهنههای شهری که سبب شکنندگی اکوسیستم طبیعی و کاهش توان محیط در مقابله با کاهش بارش و آسیبپذیر شدن هر چه بیشتر در برابر خشکسالی می شود را عمده دلیل محیط زیستی در روند تصاعدی کاهش آب در کشور می داند.
احساس برتری انسان مدرن در برابر طبیعت، تعریف رفاه و توسعه در میزان مصرف، بالا بودن میزان مصرف در بخش خانگی، کشاورزی و صنعتی و ... از مباحثی هستند که این کارشناس مطرح میکند.
جهان گرمتر میشود، آبهای سطحی خشک میشوند
مرجان والا در پاسخ به این سئوال که به طور کلی آیا کم آبی مختص دهههای اخیر است و یا به زمانهای عقبتر نیز برمیگردد گفت: کمبود آب یا کاهش میزان منابع آب در دسترس یک ویژگی تکرار شونده در حیات طبیعی کره زمین محسوب میشود. در دورههای مختلف بنا به دلایل زمینشناختی و اقلیمی با کاهش بارش و گرم شدن زمین میزان آب مورد نیاز برای بقای حیات موجودات زنده از جمله انسان با مشکل روبهرو میشده است. اما کمآبی دهههای اخیر که در تمامی پهنهها وجود دارد به نوعی متفاوت از نمونههای پیشین است؛ بحثی است که با مفهوم تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی ارتباط پیدا میکند.
وی افزود: فعالیتهای انسانی به باور گروه گستردهای از دانشمندان بعد از انقلاب صنعتی در گرم شدن کره زمین و کاهش منابع آبی تاثیرگذار بوده است به این معنا مصرف سوختهای فسیلی و انرژیهایی مانند برق، بنزین و گازوئیل با تولید گازهای گلخانهای گرم شدن زمین و خشک شدن جریانهای آب سطحی را به دنبال داشته است و از سوی دیگر فعالیتهایی مانند قطع گسترده درختان جنگلی، تغییر مسیر رودخانهها خشک کردن تالابها، تغییر کاربری اراضی به ویژه پهنههای شهری سبب شکنندگی اکوسیستم طبیعی و کاهش توان محیط در مقابله با کاهش بارش و آسیبپذیر شدن هر چه بیشتر در برابر خشکسالی شده است.
این کارشناس توضیح داد، در خشکسالیهای پیشین مردم اقدام به مهاجرت میکردند، اما امروزه نه فضای باقیمانده است و نه امکان جابهجایی چنین جمعیتی وجود دارد. بنابریان میتوان گفت کمآبی دهههای اخیر هم در شکلگیری و هم در پیامدهای آن بسیار وابسته به فعالیتهای انسانی و تخریب محیطزیست است.
سازگاری با طبعیت راهحلی برای کمآبیهای گذشته
مرجان والا در در پاسخ به این سئوال که چه تحلیل فرهنگیای میتوان از کمآبی ارائه داد گفت: تحلیل فرهنگی پدیدههای طبیعی مستلزم در نظر داشتن رابطه دوسویه فرهنگ و محیط زیست است که به صورت مداوم بر روی ویژگیها و فرایندهای یکدیگر تاثیر میگذارند.
وی ادامه داد: در دورههای پیشین اساس فرهنگ بر سازگاری با زیست بوم برای بقا بود. سیستمهای آبیاری سنتی ایرانی به خوبی این انطباق را نشان میدهند اما در دوران معاصر تعریف از محیطزیست بسیار تغییر کرده است.
مرجان والا در تعریف فرهنگ استفاده از منابع طبیعی گفت: فرهنگ بر اساس مصرف میزان منابع آب در دسترس تنظیم نمیشود. سدسازی، استخراج منابع آب زیرزمینی، تغییر مسیر رودخانهها و انتقال آب از فاصله بسیار دور نیاز مصرفی جامعه را تامین میکند.
این کارشناس در ادامه افزود: این اندیشه که آب باید همیشه در دسترس جمعیت عمدتا شهرنشین باشد در ارتباط با مفهوم سلطه انسان بر طبیعت شکل گرفته است. البته باید توجه داشت این تصور جمعیت پایتخت نشین ایران است و بسیاری از پهنهها مانند خوزستان و سیستان و بلوچستان و یا حتی سکونتگاههای غیررسمی تهران نیز با مسئله دسترسی و کیفیت آب روبهرو هستند. بنابراین بخشی از کمآبی به بالا بودن میزان مصرف در بخش خانگی، کشاورزی و صنعتی باز میگردد.
وی درباره اینکه فرهنگ سنتی ایرانی چگونه با کمآبی کنار میآمده است، همچنین اضافه کرد: فرهنگ سنتی به دلیل دائمی بودن مسئله تامین آب همواره مصرف خود را در پایینترین میزان ممکن نگه میداشت و با ایجاد انواع باورهای مذهبی و اسطورهای و تقدیس آب سعی بر تنظیم روابط خود با این منبع طبیعی داشت. اما امروزه رفاه و توسعه در میزان مصرف تعریف میشود. در چنین شرایطی کاهش میزان بارش صرفنظر از نقش فعالیتهای انسان در شکلگیری از منظر پیامدها نیز ابعاد بحرانیتری به خود میگیرد. جامعه انسانی آمادگی فرهنگی و فناوری مقابله با شرایط بحرانی را ندارد زیرا در باور خود قائل به برتری فرهنگ بر طبیعت است و به جای تصحیح رفتار خود با سدسازیها، استخراجها و... وضعیت را بدتر میکند.
چه باید کرد؟
مرجان والا در پاسخ به این سئوال که راهحلهای فرهنگی و زیستمحیطی جلوگیری از کمآبی کشور چیست، پاسخ داد: هر راهکاری همزمان باید در چند سطح برنامهریزی و پیگیری بشود؛ فرهنگی، فناوری و قانونی. در یک سطح باید نگرش نسبت به مصرف آب تغییر کند مثل شستن پیادهروها با فشار قوی آب یا برابر دانستن تمیزی با مصرف بالای آب. زندگی روزمره باید به صورت دقیق تحلیل شود به ویژه بخشهای مرتبط با مصرف منابع طبیعی آیا باز بودن شیر اب لازم است؟ بحث چگونگی مصرف را باید از تمامی انتقادهای ممکن به سیستم رسمی جدا کرد. برخی گروهها در پاسخ به درخواست کاهش مصرف تامین آب با هزینه کم را وظیفه دولت میدانند، چنین نگرشی میتواند دلایل متعدی داشته باشد. از جمله، عدم ارزشگذاری طبیعت به عنوان یک حیات مستقل، فرهنگ سلطه بر طبیعت و نه سازگاری با آن، نداشتن احساس تعلق و مالکیت نسبت به منابع طبیعی به عنوان سرمایه ضروری برای تداوم حیات.
وی با تاکید بر این که تعریف رفاه باید از مصرف جدا شود، تاکید کرد: کشورهایی که به منابع آب بیشتری دسترسی دارند مصرف آب کمتری دارند بنابراین در شرایط بحرانی کنونی اگرچه آموزشها میتواند به کم بود آب تاکید کند اما در نهایت باید غیرضروری و بیمعنی بودن مصرف بالا به عنوان یک رفتار مخرب و آسیبزا مطرح شود.
این کارشناس درخصوص هزینه آب در ایران گفت: قیمت مولفه اثرگذار بسیار مهمی است. مثال شستن پیادهروها و پارکینگها با آب شرب شهری و یا هدر رفتن آب کولرها در تابستان میتواند نشانهای از بیارزش دانستن آب دانسته شود. قیمت مصرف برابر با هزینه تولید یک راهکار قانونی و فرهنگی برای جلوگیری از چنین رفتارهایی است.
والا با توجه به این که سطح فناوری و قانونی نیز در تعریف فرهنگی تاثیرگذار است، افزود: میزان هدر رفتن آب در بخش صنعتی و کشاورزی بسیار بیشتر از بخش خانگی است.
در انتها این کارشناس تمرکز صرف بر روی مصرف مردم را اشتباه خواند، که سبب ایجاد نوعی واکنش از سمت مردم و بیتاثیر شدن تاکید دولت بر صرفهجویی میشود. مانند اینکه دولت تنها با افزایش قیمتها به مردم فشار آورد. بخش خصوصی و دولتی نیز باید در مصرف آب با فناوریهای سبز حمایت شوند و همچنین نظارت بسیار دقیقی بر روی چگونگی مصرف آب آنها وجود داشته باشد.
قصه "کمآبی"، قصه تازهای نیست. سالهاست با آن درگیریم. گاهی مسئله پر رنگتر شده است و گاه کم رنگتر. هرگاه در کشور باران و برف زیاد باریده است، موضوع را در پس ذهنمان به حاشیه راندهایم و کمتر به آن اندیشیده ایم و هرگاه بارشها کم شد، زنگ خطرها که به صدا درآمد، آمارها که از راه رسید و نگرانی از جیرهبندی و مشکلات دیگر که از راه رسید، رسانهها و حرفها و حدیثها پر شدند از بحرانی همیشه در تکرار؛ بحرانِ "کمآبی".
نظر شما