ادغام فعالیت رفاه اجتماعی با كار و كارگری و فعالیت های تعاون است كه باعث شده كه احساس ضرورت انسجام سیاست های رفاهی از بین برود و احتمال و شایبه پاره پاره شدن بخش رفاه اجتماعی ایجاد شود. لذا باید دولت فعلی اقدامات لازم در جهت اینكه وزارت رفاه و تامین اجتماعی را مستقل كند و حوزه مستقلی تشكیل شود و دستگاه مستقلی مسوول آینده نگری رفاه و تامین اجتماعی در كشور شود را در دستور كار خود قرار دهد و روی آن سرمایه گذاری كند.

دستگاه مستقلی مسوول رفاه و تامین اجتماعی در كشور شود

سلامت نیوز: ادغام فعالیت رفاه اجتماعی با كار و كارگری و فعالیت های تعاون است كه باعث شده كه احساس ضرورت انسجام سیاست های رفاهی از بین برود و احتمال و شایبه پاره پاره شدن بخش رفاه اجتماعی ایجاد شود. لذا باید دولت فعلی اقدامات لازم در جهت اینكه وزارت رفاه و تامین اجتماعی را مستقل كند و حوزه مستقلی تشكیل شود و دستگاه مستقلی مسوول آینده نگری رفاه و تامین اجتماعی در كشور شود را در دستور كار خود قرار دهد و روی آن سرمایه گذاری كند.به گزارش سلامت نیوز  روزنامه اعتماد در همین خصوص مصاحبه ای با دکتر محمدرضا واعظ مهدوی کارشناس رفاه اجتماعی انجام داده که در زیر میخوانید:

   
به نظر شما بیمه ها باید زیرنظر وزارت بهداشت اداره شوند یا وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعی؟
    به طور كلی انسجام سیاست های رفاه اجتماعی یك امر پذیرفته شده و مورد اتفاق در برنامه ریزی های رفاه اجتماعی است. در این راستا باید در حوزه رفاه اجتماعی كه شامل چهار حوزه است، مجموعه اقدامات هماهنگی صورت گیرد. این چهار حوزه عبارت است از بیمه های اجتماعی و بازنشستگی، بیمه های درمانی، حمایت های اجتماعی و امداد و مدیریت سوانح. بلاخره آنچه به عنوان حق بیمه دریافت می شود از مردم، از كار فرمایان یا از دولت است و به نوعی حق الناس است. نظام بیمه یی باید برنامه ریزی كند كه پكیج اجتماعی جامعی را ایجاد كند.
   
این یعنی اینكه بیمه ها باید در هماهنگی با دیگر سیاست های رفاهی در وزارت تعاون، كار ور فاه اجتماعی متمركز باشند؟
    در حقیقت باید سیاست های رفاه اجتماعی چنان شكل بگیرد كه این چهار حوزه كه در واقع چهار تا چالش های مهم زندگی اجتماعی بشر را شامل می شود، تحت یك مدیریت و برنامه ریزی اجتماعی و كنترل منسجمی قرار بگیرد. اندیشه رفاه اجتماعی هم اصولایك اندیشه توسعه یافته است. كشورها در برنامه ریزی های توسعه اجتماعی خود در یك مرحله به فكر جنگ و كشور بودند. در مراحل بعد به فكر برنامه ریزی و اقدامات عمرانی افتادند، در مرحله بعدی به سرمایه های انسانی پرداختند و روی آموزش و ارتقای دانش و فرهنگ انسان ها كار كردند و در مرحله آخر به رفاه اجتماعی پرداختند و سعی كردند روی كیفیت زندگی اجتماعی شهروندان برنامه ریزی كنند. در واقع پرداختن به مقوله رفاه اجتماعی سطح توسعه یافته یی از دولت های اولیه را تشكیل می دهد و برنامه ریزی روی آن عمدتا در قبال دولت های توسعه یافته قابل تحقق است. در این راستا است كه باید اقدامات این چهار حوزه با هم هماهنگ صورت گیرد.
   
در هر صورت موضوع بیمه ها خصوصا بیمه های درمانی ارتباط تنگاتنگی با مجموعه وظایف وزارت بهداشت دارد، این هماهنگی چطور باید صورت گیرد؟
  بله، بحث بیمه های درمان ارتباط تنگاتنگی با وزارت بهداشت و سیاستگذاری های بهداشتی و درمانی دارد. به همین دلیل است كه در قانون جامع نظام رفاه و تامین اجتماعی دیده شده كه بیمه درمان به وزارت رفاه و تامین اجتماعی متصل شود اما سیاست های وزارت بهداشت در مورد اقدامات و برنامه ریزی ها و اینكه پكیج های خدمت چگونه تنظیم شود و مداخلات نظام بهداشتی و درمانی چگونه انجام شود، جاری و اعمال شود.
   
در حال حاضر هم سیاست های وزارت بهداشت در سیاستگذاری در این زمینه اعمال می شود.
به نظر من همین چارچوبی كه در نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی آمده چارچوب مسنجم و قوی و قابل قبولی است و بهتر است دولت این چارچوب را مدنظر قرار دهد و ضمن اینكه از نظر ساختاری بیمه ها متصل و مرتبط با وزارت رفاه باید باشند اما در سیاست ها و اقدامات و تصمیماتی كه به سیاستگذاری وزارت بهداشت بر می گردد باید نقطه نظرات وزارت بهداشت جاری باشد و مورد عمل قرار گیرد.
   
با این وجود تعدادی از دست اندركاران حوزه بهداشت و درمان نظرشان بر انتقال بیمه ها به این وزارتخانه برای كارایی بالاتر است، این اقدام چه مزایا و معایبی دارد؟
    بالاخره بیمه ها تامین منابع مالی نظام بهداشت و درمان را برعهده دارند و خریدار خدمت هستند. به خصوص در شرایط كه دستگاه بهداشتی و دانشگاه های علوم پزشكی خودشان فروشنده خدمت است بهتر است خریدار و فروشنده از هم تفكیك شوند. یعنی دو وجهه متفاوت داشته باشند تا عملیات نظارت و پرداخت منابع با شكل درست تری صورت گیرد. چارچوب و سیاست های وزارت بهداشت است كه باید مورد استناد قرار گیرد كه به نظر من تا حدود زیادی می تواند مشكل را حل كند. ضمنا باید به این نكته هم توجه داشته باشیم كه بیمه ها اصولاهر كاری كه انجام می دهند در ارتباط با بخش وزارت بهداشت و درمان است. چرا كه آنها وضعیت مالی و منابع مالی را تحت مدیریت خود قرار می دهند و برنامه ریزی می كنند.
   
یكسری بیمه های تجاری هم به تازگی وارد بخش درمان شده اند، سیاستگذاری در این بخش باید به چه شكل دنبال شود؟
    ما امروز شاهد این هستیم كه بسیاری از بیمه های تجاری هم بخش درمان دارند. ورود بخش درمان در بیمه های تجاری باعث نمی شود سیاستگذاری های وزارت بهداشت دچار اختلال شود. در آنجا هم باید سیاست های بخش بهداشت و درمان كشور مبنا قرار گیرد و مورد اعمال واقع شود. لذا آنچه مهم است اعمال سیاستگذاری وزارت بهداشت و دستگاه های مسوول است كه باید در نظام بیمه یی تحقق پیدا كند. ولی بالاخره بیمه ها تامین منابع مالی نظام بهداشت و درمان را بر عهده دارند و خریدار درمان هستند.
   
با توضیحاتی كه دادید در حال حاضر چالش بیمه ها در كشور ما چیست و پیشنهاد شما برای كارایی این بخش تحت نظارت وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعی چیست؟
    شرط لازم انسجام سیاست های رفاه اجتماعی تحت نظر وزارت رفاه مستقل بودن وزارتخانه یی است كه نقش ستادی برای خودش قایل باشد و داخل اجرا هم نشود و اجرا را به دستگاه های مربوطه بسپارد. ضمن اینكه بخش روی بخش رفاه و تامین اجتماعی بتواند برنامه ریزی بلندمدت كند. تصمیمی كه دولت قبل گرفت و مجلس محترم هم بر او صحه گذاشت كه سه وزارتخانه مهم كشور را با هم ادغام كرد از اساس تصمیم غلطی بود.

ادغام فعالیت رفاه اجتماعی با كار و كارگری و فعالایت های تعاون است كه باعث شده كه احساس ضرورت انسجام سیاست های رفاهی از بین برود و احتمال و شایبه پاره پاره شدن بخش رفاه اجتماعی ایجاد شود. لذا باید دولت فعلی اقدامات لازم در جهت اینكه وزارت رفاه و تامین اجتماعی را مستقل كند و حوزه مستقلی تشكیل شود و دستگاه مستقلی مسوول آینده نگری رفاه و تامین اجتماعی در كشور شود را در دستور كار خود قرار دهد و روی آن سرمایه گذاری كند.

به عبارت دیگر ادغام سه وزارتخانه تعاون، كار و رفاه و تامین اجتماعی است كه باعث شده كه این احساس در دوستان و همكاران در وزارت بهداشت ایجاد كند كه در وزارتخانه جدید محوریتی برای رفاه و تامین اجتماعی وجود ندارد بنابراین جاهایی از آن را می توان جدا كرد و می توان بخش هایش را مجددا جدا كرد و تحت قیمومیت و مدیریت واحدهای مختلف قرار دهد. چه بسا سازمان بازنشستگی و سایر قسمت ها هم بتواند شایبه جدایی شان مطرح باشد.


ماهیت فعالیت و خدمات بیمه ها ماهیت اقتصادی است. یعنی اینكه باید خدمت را خرید كنند و پول تولید كنندگان خدمت را بدهد. طبیعتا هر خریداری باید سعی كند كالایی كه می خرد دارای كیفیت و با پولی كه پرداخت می كند دارای تناسب باشد، لذا این شیوه خریدار و فروشنده در هر جایی باشد همین ساختار را دارد. چرا كه ماهیت بخش بیمه خرید خدمت است. اما ملحق شدن بخش های مختلف بیمه و ایجاد صندوق واحد برای خدمات بیمه می تواند تنوعی كه در نظام بیمه یی كشور و احساس تبعیض و مغایرت هایی كه وجود دارد را تا مقدار زیادی كاهش دهد.

البته سازمان بیمه سلامت هم باید در برنامه ریزی های فعالیت خود را به این سمت جهت دهد كه بیشترین خدمات برای گروه های فقیر و كم درآمد قرار دهد و خدمت ارزان عرضه كند.

یعنی تا وقتی خدمت واحد به دو قیمت ارائه می شود طبیعتا عقل سلیم ایجاب می كند خدمت ارزان را بخرد. خدمت ارزان در بخش دولتی تولید می شود. چرا كه در بخش دولتی و بیمارستان های دولتی زمین را مجانی داریم. ساختمان را از بودجه عمرانی داریم.

پرسنل را استخدام كردیم و حقوق شان را از محل اعتبارات حقوق و دستمزد می پردازیم. بنابراین تولید خدمت اینها ارزان تر تمام می شود. اما در بخش خصوصی پول زمین و ساختمان و سرمایه گذاری هم جزو بهای تمام شده خدمات قرار می گیرد.

خود به خود رقابت در این عرصه معنی ندارد اما برای خروجی كار كه تولید كالای سلامت است هر چه كالاارزان تر تمام شود به نفع سازمان بیمه سلامت است. سازمان بیمه سلامت باید منابعش را بیشتر به سمت اینكه خدمت بالاتر و كیفی تر و بهتر با قیمت ارزان تر فراهم كند، سوق دهد.

بنابراین باید از بیمارستان های دولتی خرید كند و صورت حساب های بخش دولتی را به موقع دهد و دستور العمل هایی را ایجاد كند كه خرید خدمت از بیمارستان های دولتی انجام شود كه بتواند با كمك آن كنترل هزینه كند. اگر مكانیسم های كنترلی ایجاد نشود با افزایش هزینه ها و تجویزها در شرایط فعلی هر چه قدر منابع داشته باشیم باز هم كمبود پیدا كنیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha