در شرایطی كه ایران در شرایط وخیم كم آبی قرار گرفته و كارگروه هایی برای نجات دریاچه تشكیل شده است، هجوم گسترده یی برای تصرف زمین های دریاچه ارومیه در حال انجام است. بخش های زیادی از زمین های دریاچه كه خشك شده اند، اكنون توسط عد ه یی با نمك زدایی، آنها را به زمین های كشاورزی تبدیل كرده اند.

آیا برای احیای دریاچه ارومیه نمی توان كار موثری انجام داد؟

سلامت نیوز: در شرایطی كه ایران در شرایط وخیم كم آبی قرار گرفته و كارگروه هایی برای نجات دریاچه تشكیل شده است، هجوم گسترده یی برای تصرف زمین های دریاچه ارومیه در حال انجام است. بخش های زیادی از زمین های دریاچه كه خشك شده اند، اكنون توسط عد ه یی با نمك زدایی، آنها را به زمین های كشاورزی تبدیل كرده اند.

علی عبدی پور،پژوهشگر در روزنامه اعتماد نوشت: در حالی كه دریاچه سیوان در ارمنستان و دریاچه وان در تركیه از نظر اقلیمی شرایط مشابه دریاچه ارومیه را داشته اند، ولی چرا تنها دریاچه ارومیه خشك شده و در حال نابودی است؟ به راستی چرا چنین فاجعه یی در چنین ابعاد بزرگی در برابر دیدگان مان به وقوع پیوست؟

وسعت دریاچه ارومیه با بیش از پنج هزار كیلومتر مربع، سه درصد از كل مساحت خاك ایران است. كشوری كه از نظر وسعت هفدهمین كشور بزرگ جهان است. مساحت دریاچه ارومیه از مساحت 60 كشور، بزرگ تر و به اندازه نصف كشور لبنان و هشت برابر كشور سنگاپور است. این دریاچه زیبایی های منحصر به فردی داشت و محل زندگی انواع پرندگان مانند فلامینگو، پلیكان، كاكایی، درنا و... بود. تنها آبزی دریاچه ارومیه، میگوی آب شوری به نام «آرتمیا اورمیانا» بود كه محل زندگی اش بیشتر در مصب رودخانه ها و سواحل دریاچه قرار داشت. ارزش زیست محیطی و اقتصادی این آبزی، باعث شد در اواخر دهه 1370 عده یی به فكر تكثیر و استحصال آن باشند ولی به دلایلی با شكست مواجه شدند و سرمایه گذاری های فراوانی كه انجام داده بودند از بین رفت. دست اندازی به طبیعت بكر و منحصر به فرد دریاچه، در دهه 1350 با ایده احداث یك میان گذر مطرح شد. هدف از این طرح، كاهش فاصله دو شهر تبریز و ارومیه بود. با سقوط سلطنت پهلوی، در فضای پر شور و هیجانی انقلاب، نشدن و نتوانستن هیچ جایی در ایران نداشت. در سال احداث میانگذر بدون مطالعه و بهره گرفتن از دانش و روش های علمی، با ساده ترین ابزار و مصالح، با خاك ریزی درون دریاچه آغاز شد.

كوه زنبیل كه در كنار دریاچه قرارداشت شكافته و به درون دریاچه ریخته شد. اگرچه خاكریزی درون دریاچه باعث تقسیم شدن دریاچه به دو قسمت شمالی و جنوبی شد مانع بزرگی برای گردش طبیعی و ناهمگون شدن میزان شوری دریاچه شده بود اما علت خشك شدن دریاچه نبود. اما بزرگ ترین تغییرات در حوزه آبریز دریاچه ارومیه از اواخر دهه ؟آغاز شد. روی بسیاری از رودخانه هایی كه آب دریاچه را تامین می كردند، سد های متعددی برای مصارف كشاورزی احداث شد. تا پایان سال ؟بیش از ؟سد به بهره برداری رسید. مشكل اصلی سدها این بود كه بدون در نظر گرفتن ظرفیت حوزه آبریز و بدون مطالعه دقیق و ارزیابی زیست محیطی ساخته شدند. بدیهی است كه وقتی سدی ساخته می شود به همراه خود، نیاز به آب را هم افزایش داده و تقاضای جدید ایجاد می كند. هم اكنون زمین های كشاورزی نسبت به 20 سال گذشته، چندبرابر افزایش داشته است. این در حالی بود كه حقابه دریاچه ارومیه رعایت نشد و آب مورد نیاز دریاچه، پشت سدها، محبوس ماند و به آبیاری زمین های كشاورزی اختصاص یافت. با در نظر گرفتن هزینه احداث سدها كه بالغ بر هزاران میلیارد تومان بوده است، هزینه احداث جاده های دسترسی، زمین های به زیرآب رفته، تخریب خاك و اكوسیستم آبی رودخانه ها و از همه مهم تر، خشك شدن بزرگ ترین دریاچه داخلی كشور و غرب آسیا، كه عاملی برای سلامتی و شادابی و درآمد بسیار بالایی از نظر گردشگری برای مردم منطقه داشت، آیا احداث سد ها و حفر چاه های عمیق برای مصارف كشاورزی، اقتصادی بوده است؟ آیا تبعات زیانبار اجتماعی و زیست محیطی خشك شدن دریاچه و از بین بردن تعادل اكولوژیكی منطقه قابل جبران است؟ اكنون باید ده ها هزار میلیارد تومان صرف احیای دریاچه كرد تا از خسارت های بی شماری كه ایجاد خواهد شد، جلوگیری كرد. اگرچه افزایش دمای كره زمین و بروز خشكسالی روی دریاچه تاثیر منفی داشته است ولی باید در نظر داشت كه دریاچه ارومیه به خودی خود و در یك فرآیند طبیعی خشك نشده است. بلكه به خاطر فعالیت های انسانی خشك شده است.

در بروز این فاجعه زیست محیطی هم سازمان های دولتی مقصر بوده اند و هم مصرف كنندگان آب در حوزه دریاچه. اكنون باید سهم خود را از خسارت هایی كه به دریاچه وارد كرده اند، پرداخت كنند. اگر به اعتراف وزیر محترم نیرو در سدسازی افراط كرده ایم و این موضوع باعث وارد آمدن خسارت به محیط زیست شده است، بلافاصله باید آن را جبران كرد و این كار ضروری و البته شدنی است. در شرایطی كه ایران در شرایط وخیم كم آبی قرار گرفته و كارگروه هایی برای نجات دریاچه تشكیل شده است، هجوم گسترده یی برای تصرف زمین های دریاچه ارومیه در حال انجام است. بخش های زیادی از زمین های دریاچه كه خشك شده اند، اكنون توسط عد ه یی با نمك زدایی، آنها را به زمین های كشاورزی تبدیل كرده اند. این تبدیل اراضی در مقیاس وسیع به صورت سیستماتیك صورت می گیرد. با نگاهی به وسعت این تصرفات، بر نگرانی ها می افزاید. با برداشت خاك دریاچه، میكرو ارگانیسم های این زمین ها كه طی فرایندی
    چند هزار ساله تشكیل شده اند، از بین خواهد رفت و اگر در آینده هم به دریاچه ارومیه آب وارد شود، دیگر شرایط زیستی خود را نخواهد داشت و معلوم نیست چه عواقبی در انتظار دریاچه خواهد بود. از سوی دیگر، تخم آرتمیا در داخل این نمك ها قرار گرفته و می تواند حتی تا 50 سال زنده بماند و چنانچه شرایط محیطی مهیا شود، به زندگی ادامه خواهند داد. با استحصال نمك از زمین های دریاچه، آرتمیا، این گونه ارزشمند و تنها آبزی دریاچه برای همیشه نابود خواهد شد. آرتمیا غذای اصلی فلامینگو ها بوده است.
   
    آیا برای احیای دریاچه ارومیه نمی توان كار موثری انجام داد؟
    تا زمانی كه به دریاچه ارومیه به شكل یك حوض نگریسته می شود كه به هر شكلی می توان آن را خالی یا، آن را پراز آب كرد، متاسفانه هیچ كاری نمی توان كرد. دریاچه ارومیه یك استخر بزرگ یاحوض دست ساز یا گودال نیست. دریاچه ارومیه هیچ شباهتی به هیچ یك ازدریاچه های مصنوعی ندارد. دریاچه ارومیه، مثلادریاچه چیتگر نیست هر چند برای هردو آنها از واژه دریاچه استفاده كنیم. اكنون تاثیرات ناگوار زیست محیطی دریاچه چیتگر به واسطه گندآب ایجاد شده و بوی متعفن آن، در حال خودنمایی است. روش های نادرست و غیر علمی در احداث سدها و حفر چاه ها و سایر روش های دیگر ثابت كرده كه هرگز نباید با طبیعت مبارزه كرد، برای یك توسعه پایدار باید طبیعت تعامل كرد. احیای دریاچه نیز تابع همین قانون است. پیش از هر اقدامی باید دریاچه، به عنوان یك موجود زنده و ارزشمند، كه شرایط زیستی  منحصر به فردی دارد، نگریسته ودرك شود. احیای دریاچه ارومیه فرایند محال و پیچیده یی نیست. دلایل واقدامات غلطی كه باعث خشك شدن دریاچه شده اند، باید آنها را تا حد امكان، بازیابی كرد. اگرچه باز گرداندن شرایط قبلی دریاچه حداقل در كوتاه مدت امكان پذیر نیست ولی می توان به مرور دریاچه را از مرگ حتمی نجات داد. دریاچه ارومیه مانند هر موجود زنده ای، چنانچه شرایط احیای آن درست انجام شود، امكان ادامه حیات خواهد داشت. از همان مسیری كه تخریب انجام شده باید روند احیا را آغاز كرد. رعایت حق آب دریاچه توسط سدها، جلوگیری از حفر چاه های عمیق، مسدود كردن چا های غیر قانونی، اصلاح سیستم آبیاری، آموزش به كشاورزان نسبت به شرایط پیش آمده و از همه مهم تر پرهیز از هر گونه دستكاری در بستر دریاچه به بهانه احیای آن، از اقدامات ضروری و فوری است. یكی از روش های موثردیگر، احیای تالاب های كوچك اطراف دریاچه ارومیه است. این تالاب ها كه به صورت تالاب های اقماری در اطراف دریاچه وجود دارند، در صورت احیا شدن می توانند به احیای دریاچه سرعت بخشند. برای احیای تالاب ها باید از مردم محلی و بومی كه زندگی آنها به حیات دریاچه وابسته است كمك گرفت و آنها را در این فرآیند آموزش و مشاركت داد. موفقیت هایی كه جامعه محلی در احیای تعدادی از تالاب های خشكیده یی كه در اطراف دریاچه ارومیه به دست آورده اند، امید زیادی برای احیای سایر تالاب ها و در نهایت احیای دریاچه ارومیه به وجود آورده است. با همكاری جامعه محلی، تالاب سیرانگلی و تالاب حسنلو در نقده، كه در جنوب دریاچه ارومیه واقع شده اند، زندگی دوباره به این تالاب ها بازگشته و اكنون زیستگاه مناسبی برای انواع پرندگان شده اند. استفاده از تجربه و دانش بومی، می تواند هزینه های احیای دریاچه را كاهش دهد و با توسعه و گسترش این روش ها، به كمك سایر تالاب های خشكیده دیگر شتافت. زمان كمی برای نجات جان دریاچه ارومیه باقی مانده است و هر گونه اقدام نامناسب یا كوتاهی در روند احیای دریاچه، خسارتی جبران ناپذیر بر جای خواهد گذاشت.
   

   

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha