سلامت نیوز :طرح ارزیابی سریع اعتیاد RSA كه سال 1386 انجام شد و تعداد معتادان كشور را یك میلیون و 200 هزار نفر اعلام كرد، مجری این طرح؛ حسن رفیعی هشدار داده بود كه «8 هزار و 400 معتاد به الكل در كشور داریم و بر اساس یافتههای طرح ارزیابی سریع اعتیاد در كشور، هفت دهم درصد معتادان كشور بهشدت به الكل اعتیاد دارند .»
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد انگ اعتیاد به مواد مخدر یا محرك بسیار بالاست و به همین دلیل به محض آنكه خانواده از اعتیاد فرد به مخدرها و محركها مطلع میشود، فرد تصمیم به ترك میگیرد اما در مورد اعتیاد به الكل این اتفاق بسیار دیرتر میافتد. نتایج مطالعه جدیدی در میان دانشجویان دانشگاههای كشور نشان داده كه كمترین انگ مربوط به قلیان، سیگار و الكل است.
«تو نمیتوانی به یك معتاد الكل كمك كنی تا وقتی كه خودش نخواهد. تا زمانی كه در خودش نشكند و مثل شیشه فرو نریزد و به تكههای ریز تبدیل نشود، هیچ اتفاقی نمیافتد.»
مجید این جمله را میگوید و نگاهش را طوری رها میكند در پیرامون كه آدم احساس حماقت میكند. مجید؛ 35 ساله، بیكار و كارمند سابق یك شركت خودروسازی، 10 سال الكل خورد. روزی یك و نیم لیتر. سالهای آخر با خلوص 80 درجه. 10 روز قبل هم با نیمهیی از هوشیاری و خماری، پشت فرمان اتومبیلش نشست و راند به سمت مركز درمان سوءمصرف الكل «سهرورد» كه نشانیاش را از جهانگیر؛ رفیق 20 ساله و پاك شدهاش گرفته بود و رفت كه برای بیستمین بار اعتیادش را ترك كند.
«شاید دوباره بخورم. شاید هم نه.»
مركز درمان اعتیاد «سهرورد» دو ماه است كه راه افتاده. تا قبل از سال 1388، زمزمهها درباره افزایش تعداد معتادان الكل، همزمانی مصرف الكل و مواد مخدر در محافل شبانه، كاهش سن مصرفكنندگان الكل، افزایش مرگ بر اثر مسمومیت با الكل و افزایش تعداد خریداران متانول در بازارهای تهران و سایر شهرها آنقدر اوج گرفت كه از نیمههای سال 1388، وزارت بهداشت، برنامه بررسی وضعیت موجود مصرف الكل در كشور را به اجرا درآورد و پروتكل درمان مسمومیت با متانول(الكل چوب) را تدوین كرد.
سال 1389 – 1390 نتایج بررسی «تخمین سایز سوءمصرفكنندگان الكل و مواد در كشور» تمام آن زمزمهها را تایید میكرد و بالاخره بعد از 3 سال، در كشاكش انكارها و هشدارها و تهدیدهایی كه میان نهادهای دولت رد و بدل میشد، مجوزی داده شد تا یك مركز – فعلا برای كل كشور – در غربیترین نقطه تهران، آنهم با تابلوی درمان سوءمصرف مواد و توسط یك انجمن غیردولتی، راهاندازی شود.
مركزی كه برای هر شب بستری حدود 400 هزار تومان و برای درمان سرپایی حدود 120 هزار تومان هزینه دریافت میكند و ظرف دو ماه گذشته، 4 مراجعه بستری و 8 درمان سرپایی برای معتادان الكل داشته و كاترین وكیلی؛ مدیر این مركز میگوید كه همین تعداد هم برای دو ماه، خیلی خیلی رقم بالایی است.
حمید سومین روز بستری را گذرانده و در سومین روز، میزان الكل خون حمید، صفر شده است. مرد 43 ساله، پدر یك پسر 5 ساله، دارای دو مدرك لیسانس مهندسی و فارغالتحصیل دانشگاه تهران كه از 25 سال قبل و از سال اول دانشگاه تا 4 روز قبل، الكل خورده. هر روز 300 سیسی.
«بعد از فوت پدرم، انگار پشتم خالی شد. همان سال اول دانشگاه. تا آن موقع تفریحی میخوردم. هفتهیی یك بار. 10 روز یكبار. اما بعد از آن اتفاق، انگار یك طوری باید آن جای خالی را پر میكردم. مصرفم شد روزانه. صبحها، بعد از صبحانه، قبل از نهار، بعد از نهار، قبل از خواب... دیگر برایم مهم نبود كه چقدر بابت الكل پول میدهم. وقتی نداشتم، میرفتم سراغ آن 70 درجه 15 هزار تومانی سوپرماركت، وقتی هم داشتم بسته 12 تایی میخریدم كه هر بطر یك لیتری آن 370 هزار تومان بود و 3 میلیون و 700 هزار تومان برایش پول دادم.
بعد از ازدواج و بعد از آنكه پسرم به دنیا آمد، سعی كردم مصرفم را كم كنم. خیلی سعی كردم. نمیشد. خیلی سخت بود. وقتی نمیخوردم حالت تهوع و رعشه داشتم. دستهایم میلرزید. تمام بدنم میلرزید. اشتها نداشتم. هیچ تحركی نداشتم. وقتی میخوردم، بدنم بیحس میشد. احساساتم قوی میشد. خاطرات بدی به یادم میآمد اما با همان خاطرات هم سرخوش میشدم.»
اعتیاد به الكل در ایران، جوان نیست. برخلاف سن مصرفكنندگان كه رو به كاهش هم گذاشته در این سالها در جوار نبود مراكز درمان سوءمصرف الكل و جرمانگاری شرابخواری. پیش از دهه 60، خرید ، فروش و مصرف الكل، منع پررنگی نداشت اما بعد از پیروزی انقلاب، در یك اقدام ضربتی، مراكز فروش و تولید الكل، تعطیل و برای تولیدكنندگان، فروشندگان و مصرفكنندگان مشروبات الكلی هم در نخستین مجموعه قوانین جزایی جمهوری اسلامی، مجازات تعیین شد با این هدف كه جرم انگاری منجر به بازدارندگی شود.
فصل اول قانون مجازات اسلامی درباره «موجبات حد مسكر» در ماده 165 و فصل دوم همان قانون درباره «شرایط حد مسكر»، در مواد 166 تا 174 به میزان مجازات برای مصرفكننده مشروبات الكلی پرداخته كه در نهایت، مصرفكننده به 80 ضربه شلاق محكوم شده و ماده 175 قانون، عوامل دستاندركار چرخه تولید تا حمل مشروبات الكلی را به 6 ماه تا دوسال حبس و 74 ضربه شلاق محكوم كرده است.
فصل سوم همان قانون درباره«كیفیت اجرای حد» در مواد 176 تا 180، چگونگی اجرای حكم را تشریح كرده و در ماده 179 تاكید شده كه «هرگاه كسی چند بار شرب مسكر بنماید و بعد از هربار حد بر او جاری شود در مرتبه سوم كشته میشود.»
فصل چهارم قانون مجازات اسلامی و مواد 181 و 182 هم درباره «شرایط سقوط حد مسكر یا عفو از آن» است كه با چنین تصویری به نظر میرسد، شرابخواری و تولید و عرضه مشروبات الكلی از معدود رفتارها و مشاغلی باشد كه قانون جزایی كشور چنین مفصل درباره آن نظر داده است.
اما از همان سال ابتدای تصویب قانون مجازات اسلامی و تا امروز هم، شبكه تولید،توزیع و عرضه به صورت پنهان فعال بود و هست و مصرفكنندگان باسابقه و جدید را اقناع میكند. در حالی كه به سبب جرمانگاری شرب خمر در این سالها، هیچگاه و حتی با وجود آنكه در اوایل دهه 80 با دستور رییس وقت قوه قضاییه، معتادان مخدرها و محركها در صورت داوطلب شدن برای درمان، میتوانستند از پیگیری قضایی مصون باشند، دستورالعملی برای درمان اعتیاد به الكل نوشته نشد و قانونگذار صرفا بر ممنوعیت شرب خمر تاكید داشت.
بنابراین، آنها كه میخواستند اعتیاد خود را درمان كنند، آنها كه حدس میزدند با مشكلی به نام الكلیسم مواجه شدهاند، سرگردان خیابان و شهرها، هراسان از اینكه شرایط خود را با كدام پزشك در میان بگذارند كه آنها را به پاسگاه پلیس تحویل ندهد، به مطب روانپزشكان پناه بردند.
درمانهای بیفایدهیی كه جز تكرار مكررات حاصلی نداشت زیرا دارودرمانی، آنهم با داروهای اعصاب و روان چاره كاملی برای این بیماران نبود. عدهیی كه مثل حمید راهی بیمارستانهای روانپزشكی شدند هم، از رفتار كادر درمانی ناآشنا با درمان معتادان الكل چنان به ستوه آمدند كه معتاد بودن را به درمان شدن ترجیح دادند.
«تصمیم گرفته بودم ترك كنم. همسرم طلاق میخواست. اجازه نمیداد پسرم را ببینم. پسر چهار سالهام گفته بود پدرم دستهایش میلرزد چون مشروب میخورد. به یك كمپ درمان اعتیاد رفتم. مسوولان كمپ، با آدمها مثل حیوان رفتار میكردند. از كمپ فرار كردم. خواهرم آمبولانس صدا زد و مرا بردند بیمارستان روانپزشكی ایرانیان. یك بیمارستان خصوصی در دهكده المپیك. شب اول گفتند جا نداریم و من را بردند طبقه همكف پیش بیماران اعصاب و روان. هیچوقت این خاطره از ذهنم پاك نمیشود. در یك اتاق، 12 تخت، 12 بیمار روانی. ساعت 3 نیمه شب بیدار شدم و دیدم یكیشان دارد سرش را میكوبد به دیوار. فردا من را بردند طبقه دوم به یك اتاق دو تخته. به روانپزشكم اعتراض كردم كه چرا من تمام طول روز خوابم. چشمم را كه باز میكردم یك آمپول به من میزدند و دوباره بیهوش میشدم تا فردا صبح. قرصهایی میدادند كه حتی قدرت راه رفتن را از دست داده بودم.»
طبقه دوم مركز درمان اعتیاد سهرورد، بخش بستری است برای بیمارانی كه نیازمند بستری باشند با چند تخت و دستگاه اكسیژن و وسایل احیا. حمید، تبلتش را روی صندلی كنار تخت گذاشته و صبح هم مادرش به ملاقات آمده و لباسهای تمیز آورده. لاغر نیست و جثه پری دارد اما صورتش، حلقه دور چشمها بهخصوص، مثل آدمهایی است كه سالها خواب بودهاند. متورم و پف دار. انگار به هر قسمت این صورت دست بزنی مثل توپ پلاستیكی فرو میرود. میایستد و دستهایش را موازی با سطح زمین نگه میدارد كه نشان دهد الكل از بدنش بیرون رفته. دستها، انگشتان دست، لرزشی ندارد و حمید، امروز و بعد از سه روز، یك انسان متعادل است.
محمدرضا قاسمزاده؛ روانپزشك مركز سهرورد میگوید: «انگ اعتیاد به مواد مخدر یا محرك بسیار بالاست و به همین دلیل به محض آنكه خانواده از اعتیاد فرد به مخدرها و محركها مطلع میشود، فرد تصمیم به ترك میگیرد اما در مورد اعتیاد به الكل این اتفاق بسیار دیرتر میافتد. نتایج مطالعه جدیدی در میان دانشجویان دانشگاههای كشور نشان داده كه كمترین انگ مربوط به قلیان، سیگار و الكل است.
همین مساله باعث میشود كه نهتنها فرد از شرابخواری خود احساس بدی نداشته باشد بلكه در مكانهای مختلف هم استفاده میكند و حتی از همراهی خانواده هم برخوردار میشود. در واقع خانواده بسیار ترجیح میدهد كه فرد مشروب بخرد تا اینكه شیشه یا تریاك یا كراك بخرد. متاسفانه مصرفكنندگان الكل، زمانی برای ترك اعتیاد خود مراجعه میكنند كه یا علایم جسمانی در آنها پیدا شده و كبد و حافظه و مغز و هوشیاری دچار اختلال شده یا وابستگی آنقدر شدت پیدا كرده كه عملكرد شغلی، تحصیلی یا خانوادگی فرد را مختل كرده است.»
مجید، در سال چهارم اعتیاد یادگرفت كه چطور در خانه مشروبات الكلی تولید كند.
به خاطر هزینهاش بود ؟
بله. چون قیمت الكل خوب یك میلیون و 500 هزار تومان بود.
میخریدی ؟
بله...
و راحت این پول را میدادی ؟
خیلی راحتتر از آنكه فكر كنی. وقتی اسیرش میشوی دیگر برایت مهم نیست چطور. به هر طریقی باید تامین بشوی. البته هیچوقت متانول نخوردم چون میدانستم چه عوارضی دارد. درصد الكلش خیلی بالا بود. 90 درصد خیلی بالا بود.
اما یك میلیون و 500 هزار تومان هزینه میكردی.
نه همیشه. چون قابل مقایسه نبود. دیگر توانش را نداری. بدن هم تحلیل میرود. آن اوایل یك میلیون و 500 هزار تومان میدادم. موقعی كه سرحالتر بودم.
و بد نمیدانستی به چیزی كه سلامتیات را تحلیل میبرد وابسته بشوی ؟
بد نمیدانستم ؟ اصلا دربارهاش فكر نمیكردم.
همیشه برای خرید الكل پول داشتی ؟
بهتر است بپرسی همیشه پول را چطور تهیه میكردی.
همیشه پول داشتی جنسی را كه میخواهی بخری؟
همیشه كه نه. اما حداقلها را داشتم.
بیشترین رقمی كه تا حالا برای الكل هزینه كردی چقدر بوده؟
اصلا درباره پول حرف نزن. در مقابل پولهایی كه به دست آوردم و چیزهایی كه از دست دادم اصلا نمیخواهم در موردش حرف بزنم و فكر كنم.
مسوولان میگویند كه آماری از تعداد مصرفكنندگان الكل موجود نیست. حدسهایی زده میشود و رقمهایی از گلو به زبان میرسد. طرح ارزیابی سریع اعتیاد RSA كه سال 1386 انجام شد و تعداد معتادان كشور را یك میلیون و 200 هزار نفر اعلام كرد، مجری این طرح؛ حسن رفیعی هشدار داده بود كه «8 هزار و 400 معتاد به الكل در كشور داریم و بر اساس یافتههای طرح ارزیابی سریع اعتیاد در كشور، هفت دهم درصد معتادان كشور بهشدت به الكل اعتیاد دارند.»
سال 1390، آمار تخمینی از فرمانده نیروی انتظامی كشور نقل شده بود و سردار اسماعیل احمدیمقدم گفته بود كه «حدود 200 هزار معتاد به الكل در كشور داریم.»
چندی قبل هم رییس جامعه سمشناسی پزشكی آسیا و اقیانوسیه با استناد به بررسیهای «سند ملی الكل» از وجود بیش از یك میلیون نفر مصرفكننده الكل در ایران - 30 درصد زن و 70 درصد مرد – خبر داد. آمارهایی كه هیچ روزنهیی از اطمینان را باز نمیكند بلكه نتیجه را به این مسیر میرساند كه نبود آمار، رابطه مستقیم با جرم انگاری شرب خمر دارد.
جز تحقیقات پراكنده و گذری كه جامع و قابل تعمیم هم نیست، عدد و رقمی وجود ندارد كه بتوان بر مبنای آن مستندسازی و برنامهریزی كرد. تعداد معتادان الكل بنا بر حدس و شواهد رو به افزایش است اما فعلا تنها مركز درمان سوءمصرف الكل در كشور مجوزی دارد برای واردات مقدار بسیار محدود داروی امریكایی ترك اعتیاد به الكل كه به سبب نبود آمار، حتی پیشبینی افزایش سهمیه واردات هم امكانپذیر نیست.
سوی دیگر داستان اینكه هنوز هیچ زنی به تنها مركز درمان سوءمصرف الكل مراجعه نكرده در حالی كه همان تحقیقات پراكنده حكایت از زنان مبتلا به الكلیسم دارد و حتی در آمار پزشكی قانونی درباره مرگ و مسمومیت با الكل هم میتوان ردی از زنان مصرفكننده پیدا كرد. چنان كه بنا بر آمار این سازمان، ظرف 6 ماه نخست سال 89 و با افزایش 3/23 درصدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته، 74 نفر – 70 مرد و 4 زن - و سال 90، 93 نفر – 86 مرد و 7 زن – بر اثر مصرف الكل جان دادهاند.
قاسمزاده میگوید: «در سایر كشورهای دنیا هم شیوع مصرف الكل بین مردان بیشتر از زنان است البته مطالعات جدید هشدار میدهد كه تعداد زنان معتاد به الكل هم در حال افزایش است. ما در ایران رقمی از تعداد معتادان زن نداریم زیرا مراجعهیی از سوی زنان نبوده و مطالعهیی هم درباره اعتیاد زنان به الكل انجام نشده. اما به نظر میرسد كه در ایران هم تعداد مردان معتاد به الكل بیشتر باشد هرچند تعداد زنان مبتلا هم نمیتواند در آن حد اندك باشد كه مراجعهیی از سوی آنها نداشته باشیم
اما همان طور كه مراجعه مردان مصرفكننده شیشه برای درمان اعتیاد، بیشتر از زنان است شاید بتوانیم این اتفاق را به الكل هم تعمیم بدهیم. به نظر میرسد كه دلیل متوجه همان انگی باشد كه مقاومت ایجاد میكند و البته شاید از نظر اجتماعی هم قابل قبولتر است كه مردان، مصرفكننده مخدر و الكل باشند تا زنان.»
موجودی مشروبات الكلی در كشور حتی از میزان تولید شیر هم فراتر رفته است. علاوه بر آنكه نباید سهم تولید داخلی مشروبات الكلی را نادیده گرفت، سال 1389دبیر وقت ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز در گفتوگو با یك خبرگزاری اعلام كرد كه «هر سال 730 میلیون دلار مشروبات الكلی به ایران وارد میشود كه از این میان تنها 200 میلیارد تومان آن (حدود 200 میلیون دلار) كشف میشود» كه برآورد میشد این رقم، معادل واردات قاچاق حدود 60 الی 80 میلیون لیتر مشروبات الكلی به كشور باشد و بنا بر اذعان فرمانده نیروی انتظامی كشور، از این میزان واردات، حداكثر 20 درصد كشف میشود. این میزان كشف، با رتبه موفقیت پلیس در كشفیات تریاك وارداتی برابری میكند. با این تفاوت كه از مجموع محموله مخدر وارداتی از همسایه شرقی كه حدود 1500 تن در سال برآورد شده، فقط یك سوم در داخل كشور مصرف میشود و مقصد باقی، ترانزیت است كه پلیس هم 500 تن را كشف میكند.
اما الكل وارداتی به ایران مقصدی جز ایران ندارد. كشورهای همسایه، قوانین سختگیرانه و جرم انگارانهیی درباره الكل نداشتهاند و بنابراین، قاچاقچیان كه عمدتا از مرزهای غربی كشور راه خود را پیدا میكنند، مسیری جز شهرهای ایران را زیر پا نمیگذارند. هیچ نقطهیی از كشور نیست كه از دسترس قاچاقچیان دور باشد. حتی در مسیرهای صعب العبور یا ناامن، تولیدكنندگان وطنی هستند كه جور كوتاهی قاچاقچیان را بر دوش میكشند.
پای یك واقعیت تلخ به میان كشیده میشود. به نظر میرسد كه خانواده ایرانی بر آسیبزاترین نوع اعتیاد چشم فروبسته و آن را به تفریح و تفنن تعبیر كرده است. نتایج پژوهش انجمن جامعهشناسی ایران كه در دولت نهم بر 1500 دانشجوی 18 تا 24 ساله انجام شد نشان داد كه 25 درصد دانشجویان، مصرف الكل را بدون اشكال میدانستند. از این تعداد، 20 درصد اعلام كرده بودند كه الكل مصرف میكنند و 5 درصد هم گفته بودند كه وسوسه شدهاند این كار را انجام دهند. در حالی كه روانپزشكان، اعتیاد به الكل را شدیدترین نوع اعتیاد تعریف میكنند زیرا ترك این نوع اعتیاد، آسیبهای جسمانی به مراتب بسیار دشوارتر از ترك مواد محرك دارد، امروز مصرف الكل به یكی از نمادهای همنوا شدن با مدرنیته تلقی میشود.
هرچند مصرف الكل هم زیر و بمهای ریالی خود را دارد و بازار سیاه داروی ناصر خسرو معجونی از قیمتهای ریز و درشت از انواع الكل است تا خریدار از آنجا دست خالی بیرون نرود. در پیادهروهای خیابان ناصرخسرو، از ضلع جنوب شرقی میدان توپخانه تا تقاطع صوراسرافیل، دستفروشهای دارو ایستادهاند كه زمزمهشان، گوش را پر میكند از تنوع ایرانی و خارجی الكل وارداتی و وطنی و صادراتی و دست ساز و ارزان و گران.
مجید دوبار در بیمارستانهای روانپزشكی بستری شده. 3 بار خودكشی كرده. آرنج دست چپ پر از خطوط درهم و كهنه تیغ و چاقو است. بخش اعظمی از حافظهاش پاك شده. در این 10 روزی كه الكل را ترك كرده، هیچ شبی بیش از نیم ساعت نخوابیده. همسرش را طلاق داده تا از سنگینی بار القائات تحمیلی زنی كه هیچ خط مشتركی با او نداشته نجات پیدا كند.
«یك زمانی میرسد كه الكل فقط توی جسمت نیست. كل روح و روانت را میگیرد. این اواخر دیگر هیچ آرامشی به من نمیداد. فقط میخوردم كه از هوش بروم. دیگر لذتی نبود. یك شب واقعا وحشت كردم چون وسط پارك، وسط برفها افتادم و توان بلند شدن نداشتم. حالا روزهای سخت مانده. بعد از 40 روز یك روند معكوس روحی به سراغت میآید ولی به هیچ چیز فكر نمیكنم. گذشته كه خیلی تلخ است. آینده را هم كه نمیدانی چه اتفاقی میافتد. سعی میكنم به هیچ چیز فكر نكنم. كارهایی را كه دوست دارم انجام میدهم. جاهایی كه دوست دارم بروم. دوست دارم كتاب بخوانم. شبها میروم بیرون با ماشین. فقط یك دوست برایم مانده.»
نمیترسیدی از خوردن الكل بمیری؟
ترس؟ آرزوی مرگ میكنی. اصلا ترس برای آدم الكلی معنا ندارد. به چیزی جز الكل فكر نمیكنی. روزبه روز مصرفت را میبری بالا. یك روز انگار تمام رگهای بدنت را از توی سرت میكشند بیرون. آن روز است كه میفهمی باید هر روز الكل بخوری.
تنهاییات را پر كرد؟
فراتر از تنهایی...
میتوانستی به عنوان یك دوست حسابش كنی؟
خیلی فراتر از این حرفها. زندگی... همه چیز...
واقعا توانست جای زندگی را بگیرد؟
تا یك زمانی... نمیتوانی تصور كنی. امیدوارم نخواهی هم تصور كنی. یا باید همهچیزت را از دست بدهی یا بمیری. بعضی لغات برای الكلیها اصلا تعریف نشده.
سید داوود میرترابی؛ مشاور مركز و دانشجوی رشته وابستگی اعتیاد از ابتلای معتادان الكل به سایر انواع اعتیاد به علت تركیبات الكلهای دست ساز میگوید.
از مردانی كه در همین مدت مراجعه كرده و نتیجه تست شیشه یا ترامادولشان هم مثبت بوده در حالی كه به اعتراف خودشان، هیچگاه لب به مواد مخدر یا محرك نزدهاند. از اینكه الكل، قدیمیترین ماده روانگردان دنیاست و از اینكه درمان اعتیاد الكل، در دنیا اتفاق تازهیی نیست اگرچه كه در ایران تازگی دارد. از اینكه معتادان الكل معمولا چندبار روانه مراكز ترك اعتیاد شده و ناموفق بازگشتهاند. از اینكه آنها در طولانیمدت دچار مرگ اشتها میشوند و به علت كمبود ویتامینهای حیاتی همچون ویتامین b1، جنون الكلی به سراغشان میآید.
از اینكه اغلبشان به علت اختلالات روانی به الكل پناه بردهاند یا بر اثر مصرف الكل دچار اختلالات روانی شدهاند. از بیكار شدن و فروپاشی خانوادههایشان میگوید و از اینكه هیچ تضمینی نیست كه آنها دوباره به سمت الكل بازگشت نداشته باشند و یادش میآید كه یكی از بیماران به او گفت: «تو چند سالت است؟ من به اندازه سن تو الكل خوردم. حالا تو میخواهی من را درمان كنی؟»
نظر شما