حریم خصوصی یکی از مسایلی است که افراد باید حرمت آن را پاس بدارند. مثلا اگر فردی در خانه خود بلند صحبت کند و همسایه ها به او تذکر دهند فرد خواهد گفت که حریم شخصی اوست و هر کاری که صلاح بداند انجام می دهد اما باید دید تا چه اندازه این امور که هم به حریم شخصی ما بستگی دارد و هم نوعی به حریم دیگران وابسته هستند قابل درک و جدا سازی هستند و برای شناخت این حریم ها چه باید کرد؟

سلامت نیوز: حریم خصوصی یکی از مسایلی است که افراد باید حرمت آن را پاس بدارند. مثلا اگر فردی در خانه خود بلند صحبت کند و همسایه ها به او تذکر دهند فرد خواهد گفت که حریم شخصی اوست و هر کاری که صلاح بداند انجام می دهد اما باید دید تا چه اندازه این امور که هم به حریم شخصی ما بستگی دارد و هم نوعی به حریم دیگران وابسته هستند قابل درک و جدا سازی هستند و برای شناخت این حریم ها چه باید کرد؟

دکتر سید هادی معتمدی، روانپزشک و مشاور خانواده معتقد است: تا قوانین در کشور ما ایرانیزه نشود نمی توان به راه حلی قطعی رسید، از طرفی رشد ناهمگونی که در جامعه جوان ما دیده می شود یکی از مهم ترین عللی است که هنوز نتوانسته تعریفی مشخص از حریم ها ایجاد کند. او از طرفی معتقد است وجود NGO ها در کشورهای دیگر به مردم کمک خواهد کرد تا حریم ها را بهتر بشناسند اما در کشور ما به دلیل نبود این مراکز نوعی سر درگمی ایجاد شده است.

به گزارش سلامت نیوز، گفت و گوی شفقنا زندگی با دکتر سید هادی معتمدی در ادامه می آید:

حریم شخصی افراد چطور معنی می شود و آیا مرز و حدودی دارد؟ چطور این حریم می تواند به صورت دخالت و نقض تعریف نشود؟

معتمدی: حریم در بسیاری از تعاریف ما به معنی دیواری نیست که حق عبور از آنها را نداشته باشیم. درمورد فرزند و همسر ممکن است ما حریم هایی داشته باشیم که آنها می توانند وارد این حریم شوند. در معنی کلی حریم و حرمت به معنی احترام گذاشتن به آن چیزی است که برای انسان دارای ارزش بسیار زیادی است و چون این مساله دارای ارزش زیادی است معمولا طبق تعریف روانشناختی ورود به آن باید با اجازه با احتیاط و به اندازه کافی باشد. البته ممکن است در تعاریف حقوقی و شرعی با هم فرق کند. به طور کلی ارزش ها و آن چیزی که به روح و روان انسان مربوط می شود و انسان به آنها علاقه دارد از آن به عنوان حریم شخصی تعریف می کنیم.

 تفاوت ها و شباهت ها حریم شخصی در جامعه ما چیست؟

معتمدی: حریم شخصی انسان در جامعه میزان حقوقی است که به هر شخص تعلق می گیرد بدون اینکه منجر به اختلال در حقوق دیگران و یا در حقوق کلیت جامعه شود مثلا یکی از حقوق من در جامعه این است که در خیابان های جامعه حرکت کنم، ماشین داشته باشم، از پمپ بنزین استفاده کنم، اما اگر قرار باشد از چراغ قرمز رد شوم حریم را شکسته ام بنابراین آن چیزی که قانون برای من تعیین کرده و دراختیار من گذاشته حریم من است و ورود به آن حریم ممنوع است و کسی بدون اجازه حق ورود به آن را ندارد مگراینکه با حکم قضایی وارد شود اگر این حریم خصوصی که برای خودم تعریف کردم مخل آزادی ، آسایش و حرمت دیگران شود این حریم شکسته شده و از آن خارج شده ام  یا به عبارت دیگر کاری که انجام می دهم یا رفتاراجتماعی که دارم با فرهنگ یا قانون پذیرفته شده در آن کشور مغایرت داشته باشد.

 اگر این نقض حریم توسط جامعه یا دولت ها یا افراد جامعه ایجاد شود افراد چه واکنشی می توانند نشان دهند؟

معتمدی: به طور مثال وقتی با ارگان های نظام در ارتباط هستیم مثل پلیس، در اینجا ما باید درخواست کنیم تا نامه ای که با آن مجوز می خواهند حریم ما را بشکنند به ما نشان دهند. وقتی بحث افراد می شود رشد و بلوغ ذهنی هر دو طرف مطرح است. مثلا وقتی با همسرتان در خیابان قدم می زنید کسی بیاید مزاحمتی ایجاد کند( بسته به رشد و بلوغی که در دو طرف) اگر این آدم از عقل کافی برخوردار نیست باید از کنارش گذشت و موقعی است که فرد عقلش می رسد و از رشد عقلی برخوردار است در اینجا بحث مقابله پیش می آید تصمیم خاص باید گرفته شود و نباید هیجانی رفتار کرد. وقتی ایجاد هیجان می شود حرمتها بیشتر شکسته می شود و به نظرمی آیدنمی شود یک قانون کلی برایش صادر کرد.

 در چه جوامعی حریم شخصی بیشتر رعایت می شود؟

معتمدی: طبقه بندی که در بحث جامعه شناسی در دنیای امروز وجود دارد جوامع به سه گروه تقسیم می شوند جوامعی که به صورت دولتی اداره می شوندسیستم،دولتمدار هستند، جوامعی که به صورت فردگرایی اداره می شوند،جوامعی که بصورت خانوادگی اداره می شوند.

هسته اصلی در جامعه ما خانواده است.در جامعه ای که در آنجا بحث و قوانین را روی افراد نوشته حریم افراد را بیشتر تعریف کرده است در جوامع غربی افراد وارد حریم یکدیگر نمی شوند. تعریف حریم در جوامع غربی خیلی سفت تر است و قانون شکنی و حریم شکنی در آن جوامع خیلی کمتر از جامعه ما است اما در جای دیگر بحث بی تفاوت شدن نسبت به گروه منجر به آسیبهایی نیز می شود .

 ریشه دخالت ها در جامعه ما چیست؟

معتمدی: عوامل محیطی مثل نحوه تفکر ما درباره فرزندانمان، نحوه نگرش ما به مالکیت، نوع معاشرتها، تغییرات رفتاری که در فرزندان ما ایجاد شده به واسطه گذار از موقعیت سنتی به مدرنیته ، رشد سریع و شتاب آلود تغییرات فرهنگی در جامعه ما، در کنار آن رشد سریع جامعه جوان با توجه به هرم جمعیتی؛ می بینیم که جامعه جوان ما یک رشد ناهمگون داشته طبیعی است در مقابل موج زیادی از جوان ها قرار می گیریم که معلم اجتماعی خوب یا امکانات اجتماعی خوبی نمی توانیم برایشان پیدا کنیم مثل تفریحات سالم،حق ازدواج ، حق کار کردن ،حق تحصیل مناسب و پوشش مناسب را پیدا نمی کنیم طبیعی است که رفتارهای ناهنجار درآنها شکل می گیرد. یکی از مهمترین رفتارهای ناهنجار ورود بدون اجازه به حریم دیگران است که می توانداز طریق تلفن همراه، فیس بوک، از طریق اینترنت و یا هر چیز دیگر باشد.

مثلا فرزند خانواده در نبود خانواده در حال شکستن حریم های خانواده است مثلا عکسهای خانوادگی را داخل صفحه شخصی خودش می گذارد که نباید این کار انجام شود.و یا در جامعه می بینیم که سبک موها ،سبک لباس پوشیدن، سبک ورزش با آن حریم ذهنی، حریم سنتی، فرهنگ سنتی که داریم همخوانی ندارد.

از طرف دیگر اسلام و فرهنگ ما انسان ها را از هر گونه مداخله بیش از حد، منع کرده است .وقتی می بینید که عدم آموزش مناسب یا نداشتن مهارت ارتباط بین فردی یا نداشتن مهارت ارتباط با بزرگترها و زیرپاگذاشتن سنت های مفید که همیشه سنت های مفید به عنوان ترمزی در مورد آفات مدرنیته مدنظر است  مثلا احترام به بزرگتر و احترام به زنان، این ها همیشه جزء مواردی کنترل کننده بوده.

رعایت نکردن حریم های شخصی نباید به این معنی باشد که جامعه از دست رفته است جامعه جوان در حال پیدا کردن خود است و پیدا کردن افرادمی تواند خیلی کمک کندمثلا بحث ورود به حریم های ارتباطی مثلا تا دختر ازدواج نکرده باشد باید اجازه پدر را داشته باشد و اینکه پسر باید حرمت زن را نگهدارد. این روزها از ناهنجاری بی رویه تعاریفی پیدا می کنیم مثلا ارتباط دختر وپسر زیرنظر خانواده و با رعایت مقررات مذهبی باشد می توان این مورد را قبول کرد .

تا وقتی مسئله را نشناسیم قانونی نیز برایش نداریم. مثلا در بحث مهریه،جهیزیه،بحث عروسی و فرزند آوری؛ خوشبختانه این موارد در حال حاضر بین مردم در حال شکل گیری است در صورتیکه قبلا در زوایای کتابخانه ها و در ذهن جامعه شناس و روانشناس و روانپزشک مدفون بود حال آنکه در بین مردم مرسوم شده است.

اگر راجع به مبحثی صحبت شود رفته رفته طبقه بندی می شود و به صورت نیاز مطرح می شودو مصلحین جامعه رفته رفته حساس می شوند و به اصلاح اشتباهات می پردازند و آموزشها را در متن جامعه می آورند. اگر نخبگان جامعه حساسیتشان را بیشتر کنند امیدواریم حرمت شکنی ها اعم ازحرمت شکنی های دینی ،اجتماعی،اخلاقی،اقتصادی از جامعه پاک شود.

البته حرمت شکنی ها همیشه بوده است. مثلا بحث بیماری ایدز، ما اولین بار دربیست سال پیش در زندان کرمان پیدا شد. وقتی می خواستیم در مورد آن صحبت کنیم می گفتند که صحبت نکنید، یا کلاهبرداری ها همیشه بوده خوشبختانه این موارد در حال آشکار شدن است. البته آشکار شدن نوعی فحشا مثل دزدی یا کلاهبرداری به معنی زیاد بودن فحشا نیست به معنای این است که مردم نسبت به این موضوع حساس شوند.ما در کشورمان کانونی برای هنجارهایمان نداریم در کشورهای غربی هر فرد در پنج  NGO شریک است بنابراین باید روشها را پیدا کنیم. توجه به این نکته ضروری است که دموکراسی امری وارداتی در حکومت ما است و تا زمانی که قوانین را ایرانیزه نکنیم باید شکست را بپذیریم.

دولت ها تا چه اندازه می توانند وارد حریم شخصی افراد شوند؟

معتمدی: امور شرعی که از مسیر قانون عبور نکرده باشد، به هیچ وجه مجاز نیست. هیچ کس یا دولتی از هیج جای دنیا اجازه این کار را ندارد تا وارد حریم شخصی افراد شود اما اگر مساله ای از مسیر قانون گذشت و قانون آنرا مجاز دانست چه بخواهیم و چه نخواهیم حق مخالفت با آن را نداریم. در مورد مسائل شرعی هم این گونه است. همه افراد جامعه نیز برداشت یکسانی از مسائل شرعی ندارند و همه مجتهد نیستند تا بدانند چه مسائلی درست است و چه مسائلی نادرست . یا مثلا به فردی گفته شده امر به معروف ونهی از منکر را انجام بده به این صورت نیست که مثلا فردی در محیط خانه اش منکری را مرتکب شده وارد شود و آن خانه را به آتش بکشد اول اینکه آن فرد مجتهد نبوده، ثانیا این فرد نمی تواند حکم دهد و ثالثا حکم قانونی اش کجاست. در مملکتی که قانون ، نظم و پلیس و نیروی انتظامی حضور دارد این عمل کار ناپسند و غلطی است. این که خودسرانه هر کاری را صرف این که در قرآن نوشته انجام دهیم درست نیست. بی حجابی حرام است ، مشروب حرام است و اگر وارد خانه فردی بشویم که مثلا در آن خانه عروسی برپاست خانه را به آتش بکشم این کار نادرستی است. به نظرمن جرم فردی که خودسرانه قانون را زیر پا گذاشته و امنیت را از بین برده به مراتب بیشتر از فردی است که مخل آسایش مردم شده است وهمیشه یک قانون بد از بی قانونی بهتر است.باید مواظب باشیم که رفتارهای ما چهره اسلام را مخدوش نکند و به سمت اسلام طالبانی حرکت نکنیم.

 احترام به دیگران را چگونه می توانیم آموزش دهیم و شیوه آموزش ها چطور باید باشد و از کجا باید شروع شود؟

معتمدی: برای ایجاد تعاریف درست از مساله حریم خصوصی راه های زیادی وجود ارد که یکی آموزش است و تبلیغات که به ذهن مردم برسانید و مردم ببینند، دوم مشارکت مردم از طریق آموزش به مردم یا NGOها است مثلا در بین جوانان نظر سنجی کنید بنابراین کسی که در کاری شریک شود خودش را مقید به انجام آن کار می داند؛ سوم مدیریت هایی است که از طرف بالاتر از نظام وحکومت و آموزش و پرورش و بردن مسائل به سطح دانشگاه و کلاس درس ها است که بتوانیم به طور زیربنایی بحث حریم و حرمت که جزئی از آزادی های اجتماعی است به مردم آموزش دهیم که آزادی اجتماعی به اندازه ناموس مردم و به اندازه حرمت و شرف مردم قابل ارزش است و باید به آن احترام گذاشت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha