معاون سلامت و تربیت بدنی وزیر آموزش و پرورش:در حوزه آموزش رفتار جنسی در ارتباط با نوجوانان، والدین حساسیت‌های خاص خودشان را دارند. من می‌گویم که می‌توان بعضی حرف‌ها را به نوعی زد؛ بعضی مسائل را می‌توان مستقیم آموزش داد، بعضی مسائل را غیرمستقیم. در سرفصل و موضوعات جلسات انجمن اولیا و مربیان سرفصل‌هایی مانند تربیت جنسی، مواد مخدر، نقش اعتیاد در ویران‌سازی، راه‌های مقابله با مصرف مواد مخدر و... وجود دارد، اینها به دست مدارس می‌رسد و آنها هم به اولیا آموزش می‌دهند.

آموزش مستقیم راه‌های انتقال ایدز ممکن نیست

سلامت نیوز: معاون سلامت و تربیت بدنی وزیر آموزش و پرورش:در حوزه آموزش رفتار جنسی در ارتباط با نوجوانان، والدین حساسیت‌های خاص خودشان را دارند.  من می‌گویم که می‌توان بعضی حرف‌ها را به نوعی زد؛ بعضی مسائل را می‌توان مستقیم آموزش داد، بعضی مسائل را غیرمستقیم.  در سرفصل و موضوعات جلسات انجمن اولیا و مربیان سرفصل‌هایی مانند تربیت جنسی، مواد مخدر، نقش اعتیاد در ویران‌سازی، راه‌های مقابله با مصرف مواد مخدر و...  وجود دارد، اینها به دست مدارس می‌رسد و آنها هم به اولیا آموزش می‌دهند.

مهرزاد حمیدی، معاون سلامت و تربیت بدنی وزیر آموزش و پرورش در گفت‌وگو با «شهروند»: می‌گوید آموزش آسیب‌های اجتماعی به دانش‌آموزان، خودش آسیب‌زاست. آموزش مستقیم درباره بیماری‌هایی مانند ایدز و راه‌های مختلف انتقال آن را هم قبول ندارد.  «مهرزاد حمیدی»، معاون تربیت‌بدنی و سلامت وزیر آموزش و پرورش هنوز یک‌سال نشده که به این معاونت آمده و در این مدت از محدودیت‌هایی که پیش پای حوزه سلامت و حوزه پیشگیری دانش‌آموزان وجود دارد، صحبت کرده است.  او حالا و در گفت‌وگو با «شهروند» می‌گوید با این‌که در حوزه آموزش آسیب‌های اجتماعی در مدارس محدودیت‌هایی وجود دارد ولی نمی‌توان گفت این محدودیت‌ها بد هستند.  از نظر او ابزارهایی که برای شیوع‌شناسی آسیب‌ها در مدارس وجود دارد، خودش ترویج‌کننده آسیب‌های اجتماعی است. حمیدی هنوز می‌گوید در ایران دانش‌آموز معتاد وجود ندارد و معتادانی داریم که دانش‌آموز می‌شوند؛ هرچند این قول را هم می‌دهد که دیگر برای این افراد، اخراج از مدرسه در کار نباشد و همه آنها به مراکز درمانی ارجاع داده شوند. 

موضوع مهمی که درباره فعالیت‌های سلامت معاونت سلامت و ورزش وجود دارد، آموزش‌ها درباره بیماری‌های مختلف به دانش‌آموزان است. موضوع آموزش درباره بیماری‌هایی مانند ایدز حالا چندسالی است که سر و صدای زیادی به پا کرده؛ این‌که در دوره‌ای جزوه‌هایی درباره بیماری ایدز و راه‌های انتقال ویروس اچ‌آی‌وی در مدارس توزیع و بعد جمع‌آوری شد. 
من از این موضوع اطلاعی ندارم. 
شما هم همین چند وقت پیش گفتید قرار است برای رفع این مشکل و آموزش به دانش‌آموزان، کارگروهی با وزارت بهداشت تشکیل شود. سوال من این است که شما، به‌عنوان معاون سلامت وزیر، اساسا اعتقادی به دادن آموزش‌های لازم درباره بیماری‌هایی مانند ایدز و هپاتیت که براساس آمار وزارت بهداشت، تعداد مبتلایان به آن در ایران، آن هم در سنین پایین رو به افزایش است، دارید؟
قطعا. ما دو دسته بیماری را مدنظر قرار داده‌ایم؛ بیماری‌های واگیر و غیرواگیر. در حوزه بیماری‌های واگیر با وزارت بهداشت همکاری‌های خیلی خوبی داشتیم. در ارتباط با کتب درسی، اگر تحلیل محتوا شود که در حوزه آموزش بهداشتی به دانش‌آموزان چه مطالبی در صفحات مختلف داده شده، واقعا افتخارآمیز است.  چند وقت پیش هم دراین‌باره با رئیس سازمان نظام پزشکی و با حضور آقای فانی جلسه‌ای داشتیم؛ به لحاظ این‌که ما مترصد این بودیم که برای بهداشت در کتاب‌های درسی چه کار کردیم، تیمی را مامور رسیدگی به این موضوع کردیم؛ آنها وقتی صفحاتی از کتاب‌ها را که مربوط به آموزش‌ها درباره بیماری‌ها و پیشگیری از ابتلا به آنها جمع‌آوری کردند و در زونکنی قرار دادند، حجم آن خیلی زیاد شد. ما سالیانه برای ١٢‌میلیون دانش‌آموز کتاب درسی تدوین می‌کنیم، هر دانش‌آموز در کلاس‌های ابتدایی کمتر ولی در مقاطع بالاتر، با تعدد کتاب‌های درسی مواجه می‌شود. شما می‌دانید برای این کتاب‌ها چه هزینه‌ای می‌شود؟

به هرحال شما خودتان هم قبلا گفته‌اید که برای آموزش‌های مربوط به بیماری ایدز، محدودیت‌هایی وجود دارد.  خب راه حل این مشکل کجاست؟
من چنین حرفی نزده‌ام.  شما ذهنیت خودتان را به گفته‌های من اضافه می‌کنید. ببینید برای آموزش بیماری‌های واگیر و غیرواگیر، اگر همین تعداد صفحات را در تعداد کتاب‌ها ضرب کنید، می‌بینید که تعداد کار تبلیغی و آموزشی که در آموزش و پرورش برای بهداشت مدارس انجام می‌شود، نجومی است. 
شما می‌گویید با آموزش درباره بیماری‌هایی مانند ایدز و راه‌های انتقال آن موافقید؛ آمار وزارت بهداشت هم نشان می‌دهد که سن ابتلا به این بیماری به ١٥‌سال رسیده، یعنی کسانی که هنوز دانش‌آموزند؛ ولی مشخصا درباره ایدز، آموزش چندانی در کتاب‌های درسی وجود ندارد.
ببینید، اگر بخواهیم بعضی مطالب را در مدرسه آموزش دهیم باید براساس سن دانش‌آموز باشد. اگر به صورت کلی باشد، می‌توان آموزش‌هایی را داد.  به نظر من در این حد که دانش‌آموزان در متون آموزشی با نام این بیماری آشنا شوند و موضوع خودشان را درباره آسیب‌های جسمی این بیماری بدانند. 
درباره راه‌های انتقال چطور؟
درباره این‌که این بیماری می‌تواند از طریق خون به آنها منتقل شود، من موافقم که آموزش داده شود. کلا همین‌که دانش‌آموز بداند این یک بیماری کشنده‌ای است که هرکسی ممکن است با آن درگیر شود و زندگی‌اش را تهدید کند، با توجه به اقتضای سنی که دارد، خوب است. حالا حساسیت‌هایی که دراین‌باره وجود دارد، بهتر است در مراکز بهداشتی و بخش‌های دیگر آموزش داده شود مانند کلاس‌های توجیهی قبل ازدواج و...   بالاخره حلقه‌های مرتبطی وجود دارند که آموزش دراین‌باره را تشکیل می‌دهند. 
یعنی معاونت سلامت برنامه خاص و جدیدی را دراین‌باره در دستور کار دارد؟
ما در حد کلیات نظرمان را دراین‌باره گفته‌ایم.  ولی این‌که وارد جزییات بشویم، نمی‌توانیم بعضی مسائل را در کتب درسی و...  بگوییم. 
بحثی که وجود دارد دراین‌باره این است که اگر ما به نوعی این مسائل را به دانش‌آموزان آموزش ندهیم،  خودشان دنبال این مسائل می‌روند و از طریقی یاد می‌گیرند. اگر همه حرف‌های شما را هم بپذیریم، شما باز هم می‌گویید که به بچه‌ها مستقیما درباره این مسائل آموزش داده نمی‌شود. شما معتقد نیستید که آموزش و پرورش ظرفیت خیلی بیشتری دراین‌باره دارد که فعلا خالی مانده؟
من فکر می‌کنم و باز هم می‌گویم که باید والدین را دراین‌باره آموزش دهیم و این کار را هم داریم می‌کنیم.  بسیاری از مطالب را باید والدین بدانند. در کشورهای دیگر هم این اتفاق می‌افتد. در حوزه آموزش رفتار جنسی در ارتباط با نوجوانان، والدین حساسیت‌های خاص خودشان را دارند.  من می‌گویم که می‌توان بعضی حرف‌ها را به نوعی زد؛ بعضی مسائل را می‌توان مستقیم آموزش داد، بعضی مسائل را غیرمستقیم.  در سرفصل و موضوعات جلسات انجمن اولیا و مربیان سرفصل‌هایی مانند تربیت جنسی، مواد مخدر، نقش اعتیاد در ویران‌سازی، راه‌های مقابله با مصرف مواد مخدر و...  وجود دارد، اینها به دست مدارس می‌رسد و آنها هم به اولیا آموزش می‌دهند.

در هر صورت اینطور نیست که ما دست روی دست گذاشته باشیم. یک جاهایی معذوریت‌هایی برای آموزش بعضی مسائل داریم ولی سعی کرده‌ایم در جای دیگری فرصت برای گفتن این مسائل فراهم شود. این یک واقعیت است که ما در مدارس اخلاق درس می‌دهیم نه آسیب‌های اجتماعی و خلاف.  اگر مدارس اینطور بود که الان اعتماد والدین به آموزش و پرورش به این اندازه بالا نبود.  ولی خب مگر می‌توان امواج ماهواره را بست؟ موضوع مسلم این است که ما در مدرسه رفتار نابهنجار تدریس نمی‌کنیم.  معلمان و اساتید در بحث اعتماد ملی به مشاغل که مطرح شده، بالاترین اعتماد را از سمت مردم داشته‌اند.  به هرحال ما بیکار ننشسته‌ایم و معلمان را هم در کنار والدین آموزش می‌دهیم. 
شما چندماه بعد از روی کار آمدنتان گفتید که قرار است در دوره شما فعالیت‌های جدیدی در حوزه ‌درصد آسیب‌های اجتماعی و رفتارهای پرخطر در میان دانش‌آموزان شروع شود. منظورتان دقیقا از این رفتارهای پرخطر چیست؟ شما چه آسیب‌های اجتماعی را درحال حاضر در میان دانش‌آموزان رصد می‌کنید و برای آن برنامه می‌ریزید؟
کلا ١٦ – ١٥ تا آسیب اجتماعی در اجتماع مطرح است.  از نزاع گرفته تا سرقت که خارج از مدرسه اتفاق می‌افتد. مواد مخدر، فروپاشی خانوادگی و...  جزو این آسیب‌هاست.  این آسیب‌های اجتماعی در اجتماع ما وجود دارند و ممکن است به مدارس هم تسری پیدا کنند. ما که نمی‌توانیم بگوییم دیواری کشیده‌ایم و دانش‌آموزان پشت دیوارند. این آسیب‌ها از نهاد خانواده، جامعه و محله وارد مدارس می‌شوند. 
یکی از همین آسیب‌هایی که خودتان گفتید، اعتیاد است.  شما و آقای فانی تا به حال چندین بار گفته‌اید که ما دانش‌آموز معتاد نداریم و معتادانی داریم که دانش‌آموزند.  به هرحال دانش‌آموزی که چه بیرون از مدرسه و چه داخل مدرسه، معتاد شده باشد، دانش‌آموز معتاد است. تا شما وجود آنها را نپذیرید که نمی‌توانید برای آنها برنامه‌ریزی کنید. 
ببینید، دانش‌آموزان از هفت‌سالگی وارد نظام تعلیم و تربیت می‌شوند؛ ما غیراز تعلیم و تربیت، چیز دیگری برای آنها نداریم.  این مسائل بیرون از مدرسه است که دانش‌آموزان را درگیر می‌کند. مگر در اجتماع برای آنها معذوریت و محدودیتی وجود دارد؟ برای مقابله با این آسیب‌ها، باید دسترسی‌ها محدود شوند.  من نمی‌گویم که در مدرسه معتاد نیست، می‌گویم دانش‌آموزی که معتاد است، معتاد بوده و آمده در مدرسه. 
خب همین دانش‌آموز معتاد می‌تواند یک دانش‌آموز دیگر را هم معتاد کند. دانش‌آموزی که در مدرسه است و از قبل معتاد نبوده. 
بر اساس مواردی که حراست کشف کرده، بیشترشان از بیرون مدرسه دچار این آسیب شده‌اند.  مدرسه ما در مجموع، محیط ویژه‌ای برای تعلیم و تربیت است اما نمی‌توان گفت کسانی که در این محیط درس می‌خوانند، دچار آسیب اجتماعی نیستند.  ما کسانی را داریم که دچار این آسیب‌ها هستند. 
اگر این موضوع را هم بپذیریم، بالاخره این دانش‌آموزان وجود دارند. به نظر شما آموزش و پرورش وظیفه‌ای در قبال درمان و پیگیری مسائل مربوط به آنها ندارد؟ با توجه به این‌که مسئولان ستاد مبارزه با مواد مخدر هم چندوقتی است که از شما خواسته اند به جای اخراج این دانش‌آموزان، آنها را ارجاع دهید. 
ما همکاری‌هایی را در این زمینه با ستاد شروع کرده‌ایم.  سیاست وزارت آموزش و پرورش این است که درباره بحث دانش‌آموزان در معرض خطر فعالیت کند. ممکن است دانش‌آموزی وجود داشته باشد که به دلیل داشتن خانواده خطرپذیر یا محیط پرخطر در معرض آسیب باشد. آنها باید شناسایی شوند. ما نقشه خطرپذیری استان‌ها را تهیه کرده‌ایم و طبق آن مشخص شده که کدام شهرها و مدارس بیشتر خطرپذیرند. روی آنها درحال متمرکز شدنیم.  الان حلقه‌ای به حلقه‌های کاری ما اضافه شده که براساس آن می‌خواهیم دانش‌آموزانی که دچار آسیب‌اند به مراکز درمانی ارجاع داده شوند تا وضعیتشان
 پیگیری شود. 
درباره تعداد دانش‌آموزان معتاد تا به‌حال بحث‌های زیادی شده؛‌ سال ٨٧ بود که ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام کرد در ایران حدود ٣٠‌هزار دانش‌آموز معتاد وجود دارد و بعد رسید به دوره آقای حاجی‌بابایی که گفت اصلا دانش‌آموز معتاد نداریم.  موضع شما دراین‌باره چیست؟
در حوزه اعتیاد دانش‌آموزان فقط یک پیمایش ملی وجود دارد که آن هم مال ‌سال ٨٩ است.  کدام یک از آمارها مبتنی بر تحقیقی است که ملی باشد؟ با کدام مجوز انجام شده؟ جمعیت آماری چه بود؟
این آماری است که ستاد به آن استناد می‌کند.
حتی اگر ستاد هم استناد می‌کند باید متدولوژی تحقیقش را به ما نشان دهد تا ما ببینیم تأیید می‌کنیم یا نه.  تا جایی که ما و همکارانمان در استان‌ها مطلعیم، قبل و بعد از‌سال ٨٩ هیچ اقدامی از این کانال انجام نشده است. 
خب چرا آموزش و پرورش استارت یک پیمایش ملی جدید را دراین‌باره نمی‌زند؟ با توجه به این‌که مسئولان ستاد هم به این انتقاد می‌کنند که آموزش و پرورش در شیوع‌شناسی دانش‌آموزان معتاد همکاری خوبی با ستاد نداشته است.
من همین الان آمادگی‌ام را برای شروع این شیوع‌شناسی اعلام می‌کنم ولی از نظر من ابزارهایی که برای شیوع‌شناسی آسیب‌ها در مدارس وجود دارد، خودش ترویج‌کننده آسیب‌های اجتماعی است.  وقتی که مثلا از یک دختر و پسر دبیرستانی سوال شود که تا به حال چندبار با فلان آسیب اجتماعی روبه‌رو بوده‌ای و او کسی باشد که در این وادی‌ها نیست، خود این داستان سوال‌برانگیز است چون دانش‌آموزان کنجکاوند؛ اما اگر ابزارهایی باشد که مستقیم نباشد، ما آماده شیوع‌شناسی آسیب‌های اجتماعی در مدارس هستیم.
آقای جزینی چندوقت پیش اول گفتند چهار‌درصد دانش‌آموزان حداقل یک بار شیشه مصرف کرده‌اند و بعد این آمار به چهار دهم‌درصد اصلاح شد.  شما این آمار را قبول دارید؟
چون من اصلا نمی‌دانم آنها این آمار را چطور و از کجا احصا کرده‌اند، درباره‌اش اظهارنظر هم نمی‌توانم بکنم. من حتما ریشه این موضوع را به‌زودی از مسئولان ستاد سوال خواهم کرد. 
پس یعنی فعلا به آمار ستاد مبارزه با مواد مخدر دراین‌باره شک دارید؟
براساس اطلاعات ما این آماری که اعلام شده، مصرف‌کننده نیستند، ممکن است در معرض خطر باشند. چند فاکتور در این آمار نقش داشته؛ یکی از آنها یک بار مصرف است، یکی محیط مخاطره‌آمیز و یکی تمایل به مصرف است، جمع اینها شده چهاردهم درصد.  مثلا ممکن است دانش‌آموزی که در این چهاردهم است جزو کسانی بوده که تمایل داشته یا در محیط بد بوده و نه لزوما مصرف‌کننده بوده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha