سلامت نیوز:بیشترین بیماران مراجعهکننده به بیمارستانهای آذربایجانشرقی و غربی به علت نمک دریاچه ارومیه، بیماران ریوی هستند.
آذربایجانها خالی از سکنه میشوند اگر دریاچه ارومیه خشک شود. ماههاست خشکی دریاچه ارومیه از ٩٠درصد گذشته. میگویند دریاچه نفسهای آخر را میکشد، دیگر چیزی از عمر آن باقی نمانده است. این نفسها، تنها نفسهای آخر دریاچه نیست، نفسهای آخری است که سکونت و زندگی در حاشیه دریاچه ارومیه میکشد. چند سالی میشود، نمایندگان آذربایجانهای شرقی و غربی، اعضای ستاد احیای دریاچه ارومیه و فعالان محیطزیست بارها نسبت به تبعات خشکی دریاچه ارومیه هشدار میدهند و از تهدید سلامتی ساکنان حاشیه دریاچه گرفته تا سونامی نمک که حتی مرزهای شرقی را هم پشتسر خواهد گذاشت، حکایت میکنند. شهریور سال ٩٠ بود که حسن عباسنژاد مدیرکل محیطزیست استان آذربایجانغربی درخصوص مشکلات زیستمحیطی دریاچه ارومیه و بحران آن گفته بود: «نگرانی ما از خشک شدن دریاچه ارومیه این است که ریزگردهای نمکی به وجود میآیند. بر اثر آن دشتهای حاصلخیز منطقه آسیب میبیند و درواقع وجود این ریزگردها برای مردم این منطقه مشکلات زیانباری به دنبال دارد. این در حالی است که درحال حاضر هم برخی از روستاهای شرقی دریاچه ارومیه به دلیل مشکلاتی که وجود داشت به شهرهای اطراف این دریاچه مهاجرت کردند.»
سه سالی از این نگرانیها میگذرد و نگرانی سهسال پیش به تهدیدی جدی در این منطقه تبدیل شده است. دریاچه هنوز بهطور کامل خشک نشده و کمتر از ١٠درصد آب دارد، اما پیامدهای خشکی ٩٠درصدی آن آغاز شده است. چندی پیش، دبیر کمیته راهبری ستاد احیای دریاچه ارومیه، افزایش سقط جنین دام را یکی از تبعات منفی خشکی دریاچه ارومیه در حوضه آبخیر این دریاچه اعلام کرده و در کنار آن از سوختن برگ درختان در مناطق حاشیهای دریاچه ارومیه به دلیل وجود نمک در هوا خبر داده بود. مسعود تجریشی با اشاره به اینکه با تداوم خشکی این دریاچه امکان رسیدن ریزگردهای نمکی به پایتخت وجود دارد، گفته بود: «مدلسازیهای اولیه نشان میدهد با توجه به کوچک بودن ذرات نمک امکان پراکنده شدن آنها تا شعاع ٧٠٠ کیلومتری وجود دارد. بر همین اساس و با در نظر گرفتن اینکه این ریزگردهای نمکی میتوانند مسیرهای طولانی را طی کنند انتظار میرود که در آینده به دنبال ادامه روند خشکی دریاچه ارومیه ریزگردهای نمکی حاصل از آن به تهران هم برسد.»
سایه مهاجرت بر سر ساکنان اطراف دریاچه
ریزگردهایی که حتی امکان رساندن خود به پایتخت را هم دارند، زندگی را برای ساکنان اطراف دریاچه بسیار سخت خواهند کرد. امکان کشاورزی و دامداری در حوضه آبریز دریاچه ارومیه را خواهند گرفت و کشاورزان را به مهاجرت وادار میکنند. به گفته تجریشی، «سوختن برگ درختان در حاشیه دریاچه و شور شدن زمینهای اطراف، کشاورزان را مجبور کرده است تا کشت را به زمینهای بالادست ببرند و زمینهایی دورتر از دریاچه را زیر کشت ببرند». این یعنی خداحافظی روستاییان با محل اقامت خود. مهاجرت به شهرهای اطراف و حتی شهرهایی دورتر از دریاچه و بحرانهای آن. حالا دریاچه و حواشی آن زیر سایه مهاجرت رفته است. در این خصوص عیسی کلانتری دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه، با تأکید بر اینکه تبعات مهاجرت جمعیت به دلیل بحران خشک شدن دریاچه ارومیه به مراتب زیانبارتر از جنگ تحمیلی است، میگوید: «بسیاری از مدیران و مردم بهخاطر دارند در زمان هشتسال دفاع مقدس مهاجرت یکمیلیون و ١٠٠هزار نفری مردم از مرزهای جنوب و غرب کشور مشکلات زیادی را برای دولت ایجاد کرده بود، حال آنکه با خشک شدن دریاچه ارومیه افزون بر پنجمیلیون نفر از جمعیت ساکن در اطراف این دریاچه و در استانهای شمال غرب کشور مجبور به مهاجرت اجباری میشوند.»
هشدار مهاجرت و هزینههایی که روی دست دولت میگذارد، در روزهایی که از سوی اعضای ستاد احیای دریاچه ارومیه داده میشد، چندان جدی گرفته نشد. اما اکنون استاندار آذربایجانغربی هم به جمع هشداردهندگان پیوسته است و میگوید: «خشکی دریاچه ارومیه مهاجرت ٦میلیون روستایی را به دنبال دارد.»
قربانعلی سعادت در دیدار با محیطبانان و کارکنان اداره کل حفاظت محیطزیست آذربایجانغربی با اشاره به اینکه دریاچه ارومیه بهعنوان یک نعمت خدادادی بزرگ برای منطقه بود که اهمیت آن هم اکنون بیش از گذشته برای همه نمایان شده است، میگوید: «هم اکنون جمعیتی حدود پنج تا ششمیلیون نفر در روستاهای حاشیه دریاچه ارومیه سکونت دارند که در صورت عدم رفع بحران از این منطقه مجبور به کوچ از روستاها و محل سکونت خود خواهند بود.»
مردم مجبور به کوچ شوند، باید کجا بروند؟
«نمک تنها آذربایجانها را تهدید نمیکند، اردبیل، زنجان و قزوین هم در امان نخواهند بود.» نگرانیها از برخاست غبارهای نمکی پای خود را به سایر استانها هم کشانده و در اینخصوص مهدی عیسیزاده نماینده میاندوآب و عضو کمیسیون اجتماعی مجلس به «شهروند» میگوید: «ساکنان اطراف دریاچه حتی نسبت به زندگی ٤ تا ٥سال آینده خود هم نگران هستند. ذرات نمک بلند شود، مردم منطقه را مجبور میکند، کوچ کنند. اما مردم حتی نمیدانند اگر مجبور به کوچ باشند، باید کجا بروند. پیش از این میگفتند به تبریز میروند یا اردبیل و زنجان. اما حالا این شهرها هم درگیر غبارهای نمکی هستند. بادهای بهاری نمک را بلند کرد و تا چند کیلومتر دور از دریاچه را تحتتأثیر قرار داد، حال با آغاز بادهای پاییزی قطعا مناطق بیشتری درگیر نمک و غبارهای نمکی خواهند شد.»
او ادامه میدهد: «دریاچه خشک شود، نمک زمینهای حاصلخیز منطقه را از بین خواهد برد و این منطقه به بیابان تبدیل میشود. صنعتی هم در این منطقه وجود ندارد و تنها امید مردم کشاورزی است. کشاورزی از بین بروند، مردم باید کوچ کنند. اما شهرهای اطراف حتی زنجان و بخش غیرکوهستانی اردبیل هم درگیر غبارهای نمکی خواهد شد و مردم در این مناطق هم امکان زندگی نخواهند داشت.»
آذربایجانها خالی از سکنه میشوند
مهاجرت پنج تا شش میلیونی که استاندار آذربایجانغربی از آن خبر میدهد، به معنای خالی شدن دو استان شرقی و غربی دریاچه ارومیه از سکنه است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰ خورشیدی، جمعیت استان آذربایجانشرقی حدود سهمیلیون و ٧٢٤هزار نفر بوده و آذربایجانغربی هم کمی بیش از سهمیلیون و ٨٠هزار نفر جمعیت داشته است. یعنی دو استان مجاور دریاچه، حدود ٦میلیون و ٧٨٠هزار نفر جمعیت دارند. حال به گفته دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه و استاندار آذربایجان غربی، با خشک شدن دریاچه حدود پنج تا ششمیلیون نفر مجبور به مهاجرت خواهند شد که این میزان بیش از ٩٠درصد جمعیت دو استان و حدود ١٠درصد جمعیت کل کشور است.
نظر شما