سلامت نیوز: در ایران با توجه به آمار نگرانکننده میزان شادی و نشاط شهروندان به ویژه جوانان، برنامه و فضای مشخصی برای خلق و بروز شادی از سوی هیچ یک از نهادهای مسئول در نظر گرفته نشده است.
حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران ایران در روزنامه آرمان نوشت: زندگی بشر در تمامی دورههای تاریخی سرشار از مراحل عاطفی و احساسات زودگذر و پایدار گوناگون بوده و خواهد بود. به طور حتم، شادی و نشاط از جمله احساساتی است که بخش مهمی از شخصیت انسان و البته هویت جامعه را تشکیل میدهد و بر شکلگیری روابط اجتماعی و انسانی جوامع تاثیرگذار است. از این رو، در بسیاری از کشورهای دنیا، تلاش برای ایجاد زمینههای لازم برای خلق شادیهای گروهی و جلب مشارکتهای مردمی برای شاد زیستن از مهمترین اولویتهای اجتماعی محسوب میشود به طوری که، درحال حاضر، شاخصهای مربوط به رضایت از زندگی و شادی یکی از ملاکهای تعیین کننده در بحث توسعه اجتماعی و فرهنگی جوامع به شمار میرود و جوامع امروزی بر این اساس دستهبندی میشوند.
در ایران اما با توجه به آمار نگرانکننده میزان شادی و نشاط شهروندان به ویژه جوانان، برنامه و فضای مشخصی برای خلق و بروز شادی از سوی هیچ یک از نهادهای مسئول در نظر گرفته نشده است. ضمن اینکه، به دلیل وجود فرهنگ غلطی که در کشور ما و میان شهروندان رایج است، هر یک از ما به دنبال بهانهای برای شادبودن هستیم. به این معنا که عموماً منتظر هستیم تا دیگران ما را شاد کنند غافل از اینکه هر یک از ما میتوانیم عامل شادی دیگران باشیم و اتفاق خوب با یکدیگر شاد بودن را تجربه کنیم. به اعتقاد من، درحال حاضر، در سبد زندگی روزمره بسیاری از شهروندان به ویژه جوانان شادی و نشاط پایدار جایی ندارد چراکه به دلیل تغییر در ساختار خانواده، سبک زندگی، انتظارات بیشمار، مشکلات اقتصادی و اجتماعی فراوان، بسیاری از ما عادت کردهایم تا بر نداشتههایمان تاکید کنیم و از هر آنچه میتواند ما را به زندگی امیدوار کند، چشم بپوشیم. به طور حتم، نتیجه رواج چنین دیدگاهی در میان اعضای جامعه چیزی جز آمار نگران کننده آسیبهای اجتماعی نیست.
در واقع، افزایش خشونت و نزاع، رشد میزان خودکشی، کاهش ارتباطات اجتماعی و بسیاری از آسیبهای اجتماعی که امروزه تمامی شهروندان به طور ناخواسته با آن درگیرند محصول نوع نگاه تلخ ما به زندگی و درگیری با مشکلات بیشمار آن است. به اعتقاد من، با وجود آنکه شاخصها شادی در ایران نسبت به بسیاری از جوامع دنیا در جایگاه مناسبی قرار ندارد، تلاش برای ایجاد زمینههای نشاط و طراوت به ویژه در جوانان دیر نیست. واقعیت این است که جامعه ما نیاز به خلق شادیهای گروهی و به دنبال آن شکلگیری همبستگی اجتماعی و روانی دارد. نباید فراموش کرد که نیاکان ما نیز با وجود تمامی مشکلاتی که انسانها در هر دوره با آن درگیر بودهاند از هر فرصتی برای جمعشدن و با هم بودن استفاده میکردند و زمان را غنیمت میشمردند.
من بر این باورم که درحال حاضر، آموزش مهارتهای زندگی و تعلیم روشهای شاد زیستن و کنترل شرایط استرس بار و آموزش راههای کنترل خشم و همزیستی مسالمتآمیز با دیگران از کارآمد ترین راهها برای تغییر رویه و نگرش شهروندان به جامعه و زندگی روزمره است. ضمن اینکه، برگزاری جشنهای گروهی به مناسبتهای مختلف، جلب مشارکتهای مردمی و مهمتر از همه اعتماد به شهروندان برای خلق لحظههای شاد میتواند به تدریج به کمرنگشدن بخش قابلتوجهی از آسیبهای اجتماعی که ناشی از جامعهای غمگین است، کمک کند.
نباید فراموش کرد که شادی حق مسلم هر انسان است و زندگی تنها با مجموعهای از احساسات متناقض شادی و ناراحتی معنا پیدا میکند. به طور حتم، ایجاد زمینهها و زیرساختهای لازم برای آموزش مهارتهای زندگی به جوانان برای شادزیستن و شادبودن و خلق شادیهای گروهی میتواند تحمل مشکلات اقتصادی و اجتماعی که درحال حاضر بسیاری از جوانان کشور با آن روبهرو هستند را آسان سازد و در عمل به کاهش و کمرنگ شدن بسیاری از این مشکلات بینجامد.
نظر شما