پارادوكس وضعیت پزشكان در ایران، سال به سال پیچیدهتر میشود و روز پزشك، حداقل بهانهای برای بازگویی آن است؛ پزشكان از نگاه مردم، قشر مرفهی هستند كه نان خود را از دردهای مردم میخورند و ازنگاه مسئولان دولتی، افراد پرتوقعی هستند كه نه تنها نیازی به توجه و حمایت ندارند، كه میتوان هر روز بر آنها سختتر گرفت.
این نارضایتی اما وقتی اهمیت مضاعف مییابد كه پای جان انسانها به میان میآید. آیا از پزشكی كه ناامید و بیانگیزه و سرخورده است میتوان انتظار داشت وظیفهاش را در درمان بیماران به خوبی انجام دهد؟
روز پزشك امسال، درحالی فرامیرسد كه گذشته از مشكلات معیشتی گریبانگیر اغلب پزشكان جوان، جایگاه اجتماعی، فرهنگی و حقوقی پزشكان هم بیش از همیشه مورد تهدید واقع شده، چنان كه به گفته رئیس انجمن رادیولوژی ایران، جامعه پزشکی امروز مورد هجمه کلامی و مقرراتی مناصب مختلف قرار گرفته است.
دکتر عبدالرسول صداقت، در این مورد میگوید: با وجود سابقه بسیار طولانی ایران در طب، این روزها بحث طب و طبابت در کشور با معضلات اجتماعی در آمیخته است و منجر به این شده که جایگاه پزشکان دچار تزلزل شود و این باعث شده هر فردی به خودش اجازه بدهد پزشکان را با روشهای مختلف تهدید یا تحقیر کند که تقصیر چنین وضعیتی، برعهده متصدیان امور اجرایی کشور است.
صداقت اضافه میكند: وقتی دولت به عنوان متصدی امور اجرایی کشور، برخورد مناسبی با پزشکان داشته باشد، دیگران مثل سازمانهای بیمه گر و حتی رسانه ها این اجازه را به خود نمیدهند مسائل پزشکی را در قالب هجو بیان کنند.
رئیس انجمن رادیولوژی ایران با تاکید بر اینکه جایگاه پزشک در هیچ جامعهای به خصوص جامعه اسلامی، کمتر از یک روحانی نیست، با تشبیه کشور به یک میدان جنگ که پشتیبانی از سربازان موجب ایستادگی و مقاومت آنان می شود، میافزاید: هرگونه تزلزل در جامعه پزشکی منجر به تزلزل در امنیت اجتماعی می شود.
جایگاه پزشكان كجاست؟!
اظهارات دكتر صداقت درحالی است كه چند روز قبل، نایب رئیس انجمن پزشکان عمومی کشور نیز نسبت به عدم تبیین جایگاه جامعه پزشکی در کشور انتقاد کرد و از آن به عنوان مهمترین تهدید حرفه پزشکی نام برد.
دکتر مسعود مسلمی فرد به مهر گفت: اگرچه موفقیتهایی در عرصههای مختلف علمی، درمانی و پیشگیری از بیماریها داشتهایم، اما متاسفانه پزشکان در شرایط سختی به سر می برند.
وی با اظهار گلایه از عدم قدرشناسی از جامعه پزشکی افزود: با وجود اینکه حرفه پزشکی یک شغل ویژه است اما به صورت ویژه به جامعه پزشکی نگاه نمی شود و بعد از گذشت 30 سال هنوز جایگاه جامعه پزشکی در کشور تعریف و تبیین نشده و لذا می بینیم که انگیزه دانشجویان پزشکی هر روز کمتر می شود.
نایب رئیس انجمن پزشکان عمومی کشور از نبود جایگاه برای جامعه پزشکی کشور به عنوان مهم ترین خطری که این حرفه را تهدید می کند، نام برد و افزود: مطالعات انجام شده نشان میدهد وضعیت رفاهی پزشکان نسبت به گذشته به طور متوسط پایین رفته و این می تواند زنگ خطری برای روی آوردن پزشکان به سایر مشاغل باشد.
وی از بیمه نبودن پزشکان در کشور انتقاد کرد و گفت: هیچ قانونی در این زمینه وجود ندارد و تنها بر اساس قراردادی که بین سازمانهای بیمه گر منعقد می شود، پزشکان می توانند با پرداخت 5/1 تا 4 برابر حق بیمه نسبت به سایر افراد، خود را بیمه کنند.
«وضعیت درآمدی و شغلی پزشكان تناسبی با سختیها و طول دوران تحصیلی ندارد؛ به طوری كه امروزه، بسیاری از پزشكان جوان بیكار هستند یا به شغلهای كاذب روی میآورند.» این هم، عقیده رئیس انجمن دانشآموختگان پزشكی عمومی است.
دكتر سعید تأملی، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفت وگو با ایسنا، با بیان اینكه امروزه بسیاری از پزشكان به ویژه قشر جوان بیكار هستند یا حتی به شغلهای كاذب روی میآورند، میگوید: مسائل معیشتی و اشتغال، كسری حقوق در بخش دولتی، تعرفهها در بخش خصوصی، نظام ارجاع و سطح بندی خدمات از جمله مشكلات این قشر است و البته اجرای صحیح طرح پزشك خانواده، سیستم ارجاع و سطحبندی خدمات میتواند از جمله راهكارهای حل این مسائل باشد.
این عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران با تاكید بر این كه نظام سلامت دارای مشكلات ساختاری است و با وجود شاخصههایی در برنامه چهارم توسعه، هنوز 70 درصد هزینههای بهداشت و درمان توسط مردم پرداخت میشود، میافزاید: با وجود گذشت 3سال از برنامه چهارم، نهتنها پیشرفتی در این زمینه مشاهده نشده بلكه هر روز فشار هزینههای درمانی بر دوش مردم به ویژه طبقه مستضعف جامعه بیشتر میشود.
بیشترین مسئولیت، بیشترین فشار
دستیاران رشتههای تخصصی پزشکی، برگزیدگان جامعه پزشکی و نخبگان کشور به شمار میروند که بار اصلی ارائه خدمات درمانی در بیمارستانهای دانشگاهی بر دوش آنان است.
نظام سلامت ما طوری طراحی شده كه ارائه خدمات درمانی در بخش دولتی بدون حضور دستیاران غیرممکن است و با اینحال، این گروه، متحمل بیشترین فشار و غیر استانداردترین شرایط شغلی و البته كمترین میزان حقوق دریافتی هستند.
دستیاران رشتههای تخصصی پزشکی، دارای مدرک پزشکی عمومی هستند و عمدتاً در بیمارستانها در کنار آموزش، به ارائه خدمات درمانی تخصصی اشتغال دارند، اما از نظر کمکهزینه دریافتی به عنوان تنها منبع درآمد زندگی، با اقشار پایینتر از متوسط جامعه نیز قابل مقایسه نیستند.
دریافتی ماهیانه این پزشكان – كه حداقل 8 ساعت در روز در اختیار بیمارستان محل خدمت خود هستند و گاهی تا 15 شب درماه كشیك میدهند- 205 هزار تومان برای دستیاران مجرد و 285 هزار تومان برای دستیاران متأهل است كه مالیات هم از آن كسر میشود.
(فراموش نكنید كه یک دستیار با احتساب میانگین 10 ویزیت روزانه بیماران بستری و ویزیت 50 بیمار در هر کشیک و 10 کشیک در هر ماه، ماهیانه بیش از 2 میلیون تومان برای بیمارستانها درآمدزایی دارد.)
دستیاران بنا بر قوانین فعلی، حق هیچگونه فعالیت درمانی درآمدزا را نیز ندارند و بر خلاف سایر پزشکان شاغل در دستگاههای دولتی، حق محرومیت از مطب نیز نمیگیرند.
به این ترتیب، دوره دستیاری كه بین 4 تا 6 سال طول میكشد، برای این پزشكان كه اغلب هم متاهل هستند، باید با فاصلهای كیلومتری زیر خط فقر سپری شود. حجم کار دستیاران هم با هیچ یک از قوانین فعلی همخوانی ندارد.
با این اوصاف، آیا حاصل حدود 400 ساعت کار سخت و پراسترس در ماه، با حقوقی كمتر از حقوق یك كارگر ساختمانی، میتواند نتیجهای با كیفیت، بدون خطا و راضیكننده برای بیماران داشته باشد؟ روز پزشك، حداقل فرصتی برای فكر كردن به این موضوع است.
نظر شما