نتایج یک تحقیق که در سال 92 منتشر شده به بررسی وضعیت خانوادگی دختران فراری با تاکید بر سوءاستفاده از آنان پرداخته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد؛ عدم توجه و بی احترامی، آزار و اذیت و انواع سوء استفاده از آنان، محدودیت و محرومیت شدید، سردی روابط و کم محبتی، تبعیض قائل شدن و آشفتگی خانواده از عوامل فرار دختران ذکر شده است.

چه عواملی باعث فرار دختران از خانه می شود؟

سلامت نیوز: نتایج یک تحقیق که در سال 92 منتشر شده به بررسی وضعیت خانوادگی دختران فراری با تاکید بر سوءاستفاده از آنان پرداخته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد؛ عدم توجه و بی احترامی، آزار و اذیت و انواع سوء استفاده از آنان، محدودیت و محرومیت شدید، سردی روابط و کم محبتی، تبعیض قائل شدن و آشفتگی خانواده از عوامل فرار دختران ذکر شده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از شفقنا؛ صغری ابراهیمی قوام و متین خطیب زاده در مقاله ای که در فصلنامه مطالعات پلیس زن در سال 92 منتشر شده به بررسی موضوع «وضعیت خانوادگی دختران فراری با تاکید بر سوءاستفاده از آنان » پرداخته اند. روش این پژوهش، از نوع پیمایشی است. نمونه مورد مطالعه از 33 نفر از دختران فراری 15 - 20 سال تشکیل شده است که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند.

یافته های این محققان حاکی است:

در صورت ایجاد تنش، دگرگونی و سردی روابط بین اعضاء خانواده و ارضاء نشدن نیازهای نوجوانان، ممکن است آن ها به رفتارهای نابهنجار از آن جمله فرار دست زنند. فرار نوجوانان یکی از مهم ترین آسیب های اجتماعی تلقی می گردد. سوء استفاده های جنسی، جسمی و هیجانی در بین دختران فراری مشاهده می شود.

عدم توجه و بی احترامی، آزار و اذیت و انواع سوء استفاده از آنان، محدودیت و محرومیت شدید، سردی روابط و کم محبتی، تبعیض قائل شدن و آشفتگی خانواده از عوامل فرار دختران ذکر شده است.

سوءاستفاده جنسی رویدادی خانمان برانداز است و همچون ضرب وشتم وكتك كارى مىتواند عامل مؤثرى در فرار دختران نوجوان از منزل قلمداد شود. این اتفاق مخربترین رویداد زندگی فرد است و تأثیر خود را برای همیشه به شكلهای مختلف نشان میدهد. سوءاستفاده جنسى به صورت بسیار شایع توسط پدران، برادران، پدران ناتنى یا برادران ناتنى صورت مى پذیرد. گفته مىشود پدرانى كه مرتكب تجاوز به دختران خودشان در دوره كودكى، سابقة بهره كشى جنسى داشته اند. همچنین آنها سابقة خود مى شوند غالبا محرومیت عاطفى، اختلالهاى شخصیت، سوءمصرف الكل و بیكارى داشته اند. عزت نفس پایین و خشم، آنها را به افراد متجاوز، حتى به اعضاى بیچاره در خانوادة خود، تبدیل كرده است (طهرانیزاده،غالبا.1384)


بنا به سوالات تحقیق كه وضعیت خانوادگى دختران فرارى و تجربه انواع سوءاستفاده جنسى، جسمى و هیجانى در خانواده دختران نوجوان فرارى، یافته هاى حاصله حاكى از آن است سوءاستفاده در خانواده عامل مؤثرى برفرار بوده و مى توان به عنوان یك عامل مؤثر طول مدت فرار را پیش بینى نمود. در نتایج به دست آمده از مطالعه اى اردلان (1381) جوانان، مسائل ارتباطى را مهمترین علت تضاد و تعارض در خانواده هایشان ذكر كرده اند؛ به طورى كه تعدادكثیرى از فراریان در صدد تلاش براى فرار از موقعیتشان هستند كه آن را مشكل زا مى بینند و نمى توانند و یا مایل نیستند آن را تحمل كنند و این در حالى است كه برخى از این نوجوانان ازسوى والدین آزار رسان خود از خانه بیرون انداخته شده اند.


در واقع، در اكثر خانواده هایى باسابقه سوءاستفاده و بدون ساختار مناسب، نوجوانان در عمل استقلال و عدم وابستگى را با فرار تجربه مى نمایند (جدارىاقبالى، 1387). اختلافات و مشاجرات خانوادگى، ضرب وشتم وكتك كارى در خانواده، انتقاد از فرزندان زمینه فرار كودكان به ویژه دختران را آماده مى كند(بیات، 1389). كه مهمترین عامل فرار دختران عدم توجه و بى احترامى، آزار و اذیت و انواع سوءاستفاده از آنان، محدودیت و محرومیت شدید، سردى روابط و كم محبتى، تبعیض قائل شدن و آشفتگى خانواده مىباشد و این نتیجه با نتایج یافته هاى رستم خانى (1387)، بهرامى وطاهب ازحسین زاده (1385)، حمیدى (1383)، الفیفى (2009) و آناتاجارود (2009) همسو میباشد.


سوءاستفاده عاطفى نیز مثل شستشوى مغزى مى ماند كه در آن به طور منظم اعتماد به نفس، ارزش شخصى، اعتماد به دریافت هاى شخصى و خودپنداره افراد تخریب مىشود. سوءاستفاده عاطفى چه به وسیله زخم زبان و تحقیر مداوم انجام گیرد و چه به وسیله تشر زدن یا تحت عنوان «راهنمایى»، «آموزش» و «پند» نتیجه همیشه یكسان است و زخم هایى ایجاد مىكند كه عمیقتر و مزمن تر از جراحت هاى بدنى است (بخشىپور رودسرى، 1389).

هرچه روابط خانوادگى صمیمىتر و عمیقتر باشد و همچنین احترام متقابل بین اعضاى خانواده حكمفرما باشد و در كل خانواده منسجم ترباشد،كمترشاهد پدیده فرار دختران از منزل خواهیم بود. گرچه پدیده خانه گریزى دختران در نگاه اول پدیده فردى به نظر مىرسد، اما با توجه به پیامدهاى سوء آن در جامعه، تبدیل به یكى ازآسیب هاى اجتماعى جدى درسال هاى اخیرشده است. در طى سالهاى اخیر براى پیشگیرى اولیه و ثانویه از این آسیب اجتماعى، مراكز مداخله در بحرانهاى اجتماعى زیر نظر سازمان بهزیستى در شهرهاى بزرگ ایجاد شده است، كه به امر ساماندهى دختران فرارى مى پردازند. بنابراین
مسئولین امر مى بایست پدیده خانه گریزى دختران را یك آسیب جدى قلمداد كرده و در جهت كاهش آن اقدامات اساسى انجام دهند (بازیارىمیمندى، 1381).

پیشنهادهاى كاربردى:

1. ارائه آموزشهاى لازم به والدین ازطریق رسانه هاى گروهى و توسط روانشناسان و مشاوران مجرب در خصوص چگونگى رفتار با فرزندان نوجوان وایفاى نقش یك والد خوب؛

2. فعالیتهاى بخش نهاد اولیاء و مربیان در مدارس باید علمى، عملى وگسترده و به منظور آگاهى دادن هر چه بیشتر به والدین اجراشود؛

3. فراهم نمودن زمینه اشتغال سالم و مناسب براى دخترانى كه دوره بازپرورى را در مراكز بازپرورى سپرى كرده اند.

4. از آنجائىكه یكى از علل اصلى فرار، آزار و اذیت دختران توسط اعضا خانواده مىباشد، اولا و آگاهى هاى لازم به والدین در خصوص شیوه برخورد مناسب با فرزندان نوجوان و ضرورت توجه در جهت برداشتن موانع قانونى كه به موجب آن اولیاء از به خواسته ها و نیازهاى آنها داده شود. ثانیا به مددكاران اجتماعى به صورت قانونى اجازه مجازات كودك آزارى معاف هستند اقدام گردد. ثالثا داده شود كه در مواقع لازم در خصوص حمایت از كودكان و نوجوانان آزاردیده مداخله و اقدامات لازم را انجام دهند.

برای مطالعه کامل مقاله اینجا مراجعه کنید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha