یکشنبه ۹ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۲:۵۰
کد خبر: 119162

بر اساس آمار جهانی، هر هفت ثانیه یک نفر در جهان و هر 12 دقیقه یک نفر در ایران به بیماری آلزایمر مبتلا می‌شود واین در حالی است که بین 450 تا 500 هزار نفر مبتلا به آلزایمر در ایران وجود دارد.

هر 12 دقیقه یک نفر در ایران به آلزایمر مبتلا می شود

سلامت نیوز: در تقویم جهانی مناسبت‌های پزشکی یک روز به نام روز جهانی آلزایمر و کمک به بیماران اختصاص داده شده است.بررسی‌های سازمان بهداشت جهانی نشان می‌دهد هم‌اکنون در جهان بیش از 35 میلیون نفر به بیماری زوال عقل یا آلزایمر مبتلا هستند و انتظار می‌رود تا سال 2050 این تعداد به بیش از سه برابر یعنی بالغ بر 115 میلیون نفر برسد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران،بر اساس آمار جهانی، هر هفت ثانیه یک نفر در جهان و هر 12 دقیقه یک نفر در ایران به بیماری آلزایمر مبتلا می‌شود واین در حالی است که بین 450 تا 500 هزار نفر مبتلا به آلزایمر در ایران وجود دارد.

معصومه صالحی مدیر عامل انجمن آلزایمر ایران می‌گوید: «سال 1906 برای نخستین بار بیماری آلزایمر را یک روا‌ن‌پزشک آلمانی که نامش «اَلویز آلزایمر» بود کشف کرد. درست است که تاکنون درمان قطعی برای این بیماری یافت نشده است و از آن به عنوان یک بیماری علاج‌ناپذیر نام می‌برند، اما می‌توان با روش‌های منطقی از بروز و شدت گرفتن این بیماری جلوگیری کرد.»


وی با بیان این مطلب که براساس نتایج آمار و تحقیقات انجام شده، در هر 4 ثانیه یک نفر در جهان به آلزایمر مبتلا می‌شود و با توجه به افزایش جمعیت سالمندان، لازم است شرایط زندگی خوب و عاری از بیماری را در کشور فراهم کنیم می‌افزاید که هر چه تشخیص بیماری زودتر انجام شود، می‌توان معلولیت‌های ناشی از بیماری را به تعویق انداخت.
صالحی تأکید می‌کند: «مهم‌ترین اتفاقی که برای مبتلایان می‌افتد، اختلال حافظه است و بیشترین شکایت آنان این است که وقایع و اتفاق‌های زمان نزدیک را فراموش می‌کنند اما حافظه طولانی‌مدتشان همچنان هوشیار و فعال است. بیماران مبتلا به آلزایمر، یک پرسش را به دفعات تکرار می‌کنند و در برخی موارد در ادای مطلب دچار مشکل می‌شوند. کارهای روزمره را چند بار انجام می‌دهند و در بعضی موارد فراموش می‌کنند که آن را انجام بدهند. این علایم زنگ خطر بیماری آلزایمر است.»


وی به این نکته هم اشاره می‌کند که شاید عامه مردم، فراموشی و آلزایمر را در یک گروه قرار دهند اما  این اشتباه مصطلحی است که در جامعه رواج پیدا کرده. خیلی وقت‌ها ما شیئی را در جایی می‌گذاریم و فراموش می‌کنیم که کجا گذاشته‌ایم. در این مواقع، وسیله را به یاد داریم اما اینکه آن را کجا گذاشته‌ایم، فراموش کرده‌ایم در حالی که در بیماری آلزایمر فرد حتی وسیله را به یاد نمی‌آورد. تفاوت بیماری آلزایمر و فراموشی در این است اما اگر این فراموشی به دفعات تکرار می‌شود.»


مدیر عامل انجمن آلزایمر ایران خاطرنشان می‌کند: «هر چه این بیماری شدت پیدا کند، شرایط زندگی برای اطرافیان بیمار سخت‌تر خواهد شد بنابراین نخستین قدم این است که اطرافیان برای آموزش نوع برخورد با بیمار خود، در کلاس‌های انجمن آلزایمر ایران شرکت کنند. کارشناسان موارد لازم را مطرح می‌کنند و آموزش‌های لازم درباره نوع برخورد را به افراد می‌دهند. مشاوره تلفنی یا حضوری، کمک گرفتن از پرستار و همچنین شرکت در کلاس‌های انجمن آلزایمر می‌تواند به خانواده‌ها در برخورد با بیمار کمک کند. باید چند نکته را در مورد بیماران مبتلا به آلزایمر در نظر گرفت؛ نخست آن‌که در رفتار با این بیماران دقت کافی داشته‌ باشیم. این افراد از تاریکی و تنهایی بشدت می‌ترسند بنابراین هنگام غروب سعی کنیم محیط اطراف آنها را روشن نگه داریم و تنهایشان نگذاریم. محیط خانه، بهترین مکان برای نگهداری این افراد است و هرچه اطرافیان و وابستگان به بیماران مبتلا به آلزایمر بیشتر توجه کنند، سیر درمان بیماری مطلوبتر خواهدشد. نکته دیگر آنکه این بیماران یک سؤال را ممکن است چند بار بپرسند. در چنین مواقعی صبوری بهترین راه‌حل است و باید درنهایت صبر و حوصله، با آنها برخورد کرد. نکته دیگر درباره تغذیه این بیماران است که باید تحت کنترل باشد. این افراد به دلیل اینکه مانند افراد عادی فعالیتی ندارند، ممکن است به یبوست مبتلا شوند بنابراین بهتر است غذاهای کم‌حجم، سبزی و میوه در برنامه غذایی آنها گنجانده شود.»

[quote-right] محیط خانه، بهترین مکان برای نگهداری این افراد است و هرچه اطرافیان و وابستگان به بیماران مبتلا به آلزایمر بیشتر توجه کنند، سیر درمان بیماری مطلوبتر خواهدشد.[/quote-right
دکتر علی ناظری روانپزشک و استادیار دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی هم در مورد بیماری آلزایمر می‌گوید: «آلزایمر یکی از انواع بیماری‌های شناختی در انسان است که در این بیماری کارکرد مغز از حالت طبیعی و هنجار به صورت غیرعادی در می‌آید و فرد دچار اختلال در حافظه و اختلال در شناسایی افراد و همین‌طور انجام ندادن کارها و اختلال در توانایی‌ها و مهارت‌های قبلی، مشکل در به یاد آوردن دانش‌های از قبل آموزش داده شده و مشکلات تکلمی می‌شود. این بیماری عموماً به دلیل بالا رفتن سن بویژه بعد از 65 سالگی به علت وجود یک زمینه ارثی و ژنتیکی بروز می‌کند، به این معنی که برخی از سلول‌های مغز در نقاط خاصی به تدریج شروع به اضمحلال و نابودی می‌کند و مغز کوچکتر می‌شود و کارکرد آن نقاط از بین می‌رود یا دچار اختلال می‌شود. البته برخی علل دیگر هم می‌تواند همین مشکلات را ایجاد کند، مثلاً ممکن است بیماری آلزایمر بعد از یک ضربه شدید مغزی یا بعد از ایجاد یک بیماری مانند تومور مغزی یا چند بیماری دیگر مغز را درگیر کند، بیمارانی که سکته مغزی می‌کنند، چون قسمت‌هایی از مغزشان از بین می‌رود، دچار حالت فراموشی می‌شوند.»
این روانپزشک در مورد علت به وجود آمدن بیماری آلزایمر می‌افزاید: «مطالعات گسترده‌ای از سال‌ها قبل در این مورد انجام شده است و میزان آگاهی‌ها در این بیماری روز به روز پیشرفت می‌کند و این، اتفاقی است که براثر کهولت سن در سلول‌های مغز ایجاد می‌شود و در واقع یکسری از ژن‌ها که در مغز وجود دارند، بعد از دهه 60 و 70 زندگی تخریب می‌شوند.
این بیماری دارای 6 تا 7 مرحله است که از حالت‌های خفیف شروع می‌شود و به حالت‌های شدید می‌رسد. در مرحله اول ممکن است با بیمارانی مواجه باشیم که در حافظه کوتاه مدتشان، مشکلاتی پیدا شده است به‌طوری که نمی‌دانند وسایلشان را کجا گذاشته‌اند یا دیشب چه غذایی خورده‌اند و شماره تلفن‌ها را نمی‌توانند به یاد بیاورند.
بعد به تدریج حافظه بیشتر درگیر می‌شود و بیمار ممکن است راه منزلش را گم کند، اشخاصی را که می‌بیند نشناسد و بدرستی نتواند محاسبات ریاضی را انجام دهد. در مراحل دیگر شخص دچار حالت‌های هذیانی و پارانوئیدی می‌شود و بدبینی و سوءظن بیمارگونه پیدا می‌کند، ممکن است صداهایی را بشنود و حالت‌های روحی متغیری مانند خنده و گریه داشته باشد.
در مرحله بعد که بیماری شدیدتر می‌شود، فرد دیگر قادر به انجام کارهای شخصی خود نیست، به عنوان مثال نمی‌تواند استحمام کند و به‌طور کلی کنترل خود را از دست می‌دهد، جمله‌بندی برایش سخت می‌شود و ممکن است نتواند منظورش را با کلمات بیان کند. این بیماران در بیشتر مواقع سکوت می‌کنند، کلافه هستند، زیاد راه می‌روند، کارهای تکراری انجام می‌دهند و جمله‌هایی را مدام تکرار می‌کنند و زیر لب یا بلند با دیگران حرف می‌زنند.
این بیماران ممکن است پرخاشگر شوند، آداب اجتماعی که سابق براین انجام می‌دادند، انجام ندهند، ادب و احترام را رعایت نکنند. این بیماران مشکل ارتباط با جنس مخالف را هم دارند و این کارها ممکن است از بیماری سربزند که مهار گسیخته است و در نهایت این بیماران زمینگیر می‌شوند و تمامی این علامت‌ها با ضعف جسمی گسترده که ناشی از زمینگیر شدن است، همراه می‌شود. این مرحله از مراحل انتهایی بیماری است و نمی‌توان توقع داشت که بیمار مدت زمان بیشتری زنده بماند. ولی به طور کلی این بیماران از 5 تا 15 سال زندگی می‌کنند و طول عمرشان از شروع بیماری بستگی به شدید بودن بیماری و سرعت آن دارد.»
این استادیار دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در مورد پیشگیری از ابتلا به آلزایمر می‌گوید: «در نشانه‌های اولیه آلزایمر معمولاً سرعت عمل و چابکی حافظه فرد تحت تأثیر قرار می‌گیـــرد که ممکن است افراد براثر کهولت سن آن را طبیعی بدانند و راحت از کنارش بگذرند، در حالی که به نظر می‌رسد، باید به این بیماری و علایم آن جدی‌تر نگاه کرد، این افراد نیازمند درمان اولیه هستند و درصورتی‌که فردی را مشاهده کنیم که خود فرد و نزدیکانش به این بیماری مبتلا بوده‌اند، حافظه‌شان دچار لغزش‌هایی است و سنشان از 50 سال گذشته است، یا مبتلا به بیماری دیابت هستند (زیرا بیماری دیابت هم می‌تواند عامل آلزایمر باشد) باید سالی یک بار زیر نظر روانپزشک معاینه شوند و آزمایش‌هـــایی را که برای حافظه‌سنجی است، انجــــام دهند، زیرا نتایج آن به پیش‌بینی آینده بیمار مبتلا به آلزایمر کمک می‌کند.
یکی دیگر از بیماری‌های روان‌پزشکی که باید آن را جدی بگیریم، افسردگی است. این بیماری اگر بخوبی درمان نشود، براحتی می‌تواند افراد مستعد را در سنین سالمندی به آلزایمر مبتلا کند.
افراد سالمند در کنار تغذیه مناسبی که براساس سنشان باید داشته باشند، ضروری است از ورزش‌های مناسب تقویت و قوای ذهنی به صورت مطالعه مستمر، پیگیری اخبار و حل جدول استفاده کنند. توصیه ما به کسانی که درگیر این بیماران هستند و بیماران آلزایمری دارند، این است که بیش از هرچیز آموزش را جدی بگیرند.»
در کشور ما خوشبختانه پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای در مورد درمان آلزایمر انجام شده است و کتابها، انجمن‌ها و مؤسساتی وجود دارد که هم به بیماران آموزش می‌دهند و هم به آنان کمک می‌کنند تا بهبود یابنـــد. این خانواده‌ها باید آموزش‌هـــای لازم را ببینند که چگونه از بیمارانشان مراقبــت کنند و احیاناً از نیروهای کمکی خارج از محیط خانواده نیز بهره ببرند، چـــون در غیر این صـــورت هم بیماران متضرر می‌شوند و هم در درازمـــدت، زمینه‌های لازم برای مشکلات روانی خانواده‌ها، ایجاد می‌شود.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha