دوشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۸

به دنبال تماس مرد میانسال اكیپی از ماموران جنایی وارد عمل شدند و با حضور در محل به جست وجو پرداختند. اما با وجود اظهارات مالك باغ كه حسن نام داشت تنها اسكلت یك كودك كشف شد. ماموران در رابطه با ادعای او درخصوص كشف دو جسد مشكوك شده و از حسن تحقیق كردند و مرد میانسال گفت جسد دیگر یك متر زیر اسكلت جسد اول كه ظاهرا متعلق به كودكی بود، قرار دارد.

سلامت نیوز: به دنبال تماس مرد میانسال اكیپی از ماموران جنایی وارد عمل شدند و با حضور در محل به جست وجو پرداختند. اما با وجود اظهارات مالك باغ كه حسن نام داشت تنها اسكلت یك كودك كشف شد. ماموران در رابطه با ادعای او درخصوص كشف دو جسد مشكوك شده و از حسن تحقیق كردند و مرد میانسال گفت جسد دیگر یك متر زیر اسكلت جسد اول كه ظاهرا متعلق به كودكی بود، قرار دارد. 

نگاهی به اطراف انداخت، كسی آن اطراف نبود، سكوت تمام باغ را فرا گرفته بود و به جز صدای بیل صدای دیگری به گوش نمی رسید. بعد از لحظاتی بیل را به كناری انداخت و به طرف جسد زن جوان و پسرش رفت و آنها را داخل گودال انداخت و رویشان را با خاك پوشاند. در تمام این مدت حواسش به اطراف بود تا كسی او را نبیند و راز این جنایات فاش نشود. بعد از اتمام كارش به طرف ساختمان باغ حركت كرد، حسن تصور می كرد با دفن مادر و فرزند راز جنایات آنها را برای همیشه فراموش خواهد كرد اما عذاب وجدان لحظه یی او را رها نكرد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه  روزنامه اعتماد، بیستم مرداد ماه امسال مرد میانسالی با پلیس تماس گرفت و گفت: باغی در شهرستان دولت آباد و برخوار استان اصفهان دارم، امروز در حال قدم زدن داخل باغم بودم كه متوجه شدم چیزی از خاك بیرون زده است. كمی كه دقت كردم دیدم استخوان انسان است. خاك را كنار زدم و جسد دو نفر را زیر خاك ها دیدم. نمی دانم این استخوان ها متعلق به كیست و چه كسی آنها را در اینجا دفن كرده است.
   
    اجسادی زیر خاك
    به دنبال تماس مرد میانسال اكیپی از ماموران جنایی وارد عمل شدند و با حضور در محل به جست وجو پرداختند. اما با وجود اظهارات مالك باغ كه حسن نام داشت تنها اسكلت یك كودك كشف شد. ماموران در رابطه با ادعای او درخصوص كشف دو جسد مشكوك شده و از حسن تحقیق كردند و مرد میانسال گفت جسد دیگر یك متر زیر اسكلت جسد اول كه ظاهرا متعلق به كودكی بود، قرار دارد. به این ترتیب ماموران موفق شدند دومین جسد را كشف كنند كه در بررسی های اولیه متخصصان پزشكی قانونی مشخص شد كه جسد اول متعلق به كودكی چهار ساله و جسد دوم متعلق به زنی حدودا 30 ساله است. با كشف این دو جسد تحقیقات پلیس برای شناسایی هویت و علت مرگ آنها در دستور كار قرار گرفت. كارآگاهان جنایی به سراغ پرونده های فقدانی رفتند كه مشخصات افراد ناپدید شده با مشخصات كودك و زن جوانی كه كشف كرده بودند، مشابه باشد. در این بررسی ها آنها دریافتند دو سال قبل زن جوانی به همراه پسر چهار ساله اش ناپدید شده است و خانواده این زن ناپدید شدن او را به پلیس گزارش كرده بودند.
   
    هویتی برای دو جنازه
    بدین ترتیب از خانواده زن و كودك ناپدید شده خواسته شد برای بررسی ها به پزشكی قانونی بروند و آنها با دیدن لباس های به جا مانده از اجساد و مدارك موجود در صحنه اعلام كردند كه اجساد متعلق به مریم و پسر چهار ساله اش كامبیز است كه دو سال قبل ناپدید شده اند. از طرفی آزمایشات DNA صورت گرفته نیز این ادعا را ثابت كرد و هویت دو جسد كشف شده شناسایی شد. در بررسی های صورت گرفته مشخص شد كه مریم در باغی كه جسد او در آن كشف شده مشغول به كار بوده است. از طرفی ماموران دریافتند كه خانواده حسن به زن جوان مشكوك شده و تصور می كردند كه او با حسن در ارتباط است و به همین دلیل چندین بار او را تهدید كرده بودند تا به این رابطه پایان دهد. همچنین تحقیقات نشان می داد آخرین بار مریم و پسرش برای كار به باغ آمده اند و دیگر كسی آنها را ندیده بود. با توجه به اظهارات ضد و نقیض مالك باغی كه موضوع پیدا شدن اجساد را به ماموران پلیس اطلاع داده بود تحقیقات وسیعی در این زمینه آغاز و مشخص شد كه زن مذكور دو سال پیش به عنوان كارگر در باغ وی مشغول به كار بوده است. در ادامه بررسی ها و تحقیقات صورت گرفته مداركی به دست آمد كه نشان می داد حسن در این جنایت نقش دارد. حسن به عنوان متهم اصلی پرونده بازداشت شد و تحقیقات از او صورت گرفت.
   
    اعتراف به جنایت
    مرد میانسال زمانی كه با مدارك و شواهد پلیسی مواجه شد به ناچار لب به اعتراف گشود و به قتل مریم و پسرش اعتراف كرد. او در این رابطه گفت: مریم مدتی بود كه در باغ من مشغول به كار بود و در این مدت رابطه ما باهم كمی صمیمی شده بود و خانواده ام به این مساله حساس شده بودند. من كه نمی توانستم حساسیت خانواده ام را ببینم تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم. به همین دلیل در روز حادثه در حالی كه زن جوان در باغ مشغول كار بود، می خواستم او را خفه كنم كه پسر چهارساله اش در آن لحظه به سراغم آمد و می خواست مانع كارم شود. من هم كه خیلی عصبانی بودم با یك دست گلوی زن را گرفته و با دست دیگرم گلوی پسرك را گرفتم و آنقدر گلویشان را فشار دادم تا خفه شدند. بعد از اینكه آنها را به قتل رساندم، هر دو جسد را در زمین باغ چال كردم و هنگامی كه خانواده مقتولان به سراغ مریم و كامبیز آمدند گفتم از آنها خبری ندارم و او بعد از پایان كارش از اینجا رفته است. تا اینكه پس از دو سال وجدانم بیدار شد و برای اینكه خانواده مقتولان را از ناراحتی و نگرانی بیرون بیاورم به پلیس زنگ زدم و از پیدا شدن دو جسد در باغ خود خبر دادم.
    متهم میانسال پس از اعتراف به قتل زن جوان و پسرش با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد.
   



برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha