سلامت نیوز: نگاه مردسالارانه در جامعه که اعتیاد زنان را منفیتر از مردان میداند، یک مانع عمده در درمان زنان معتاد است. با توجه به اینکه مسئولان از افزایش دو برابری رشد اعتیاد در زنان خبر میدهند باید گفت، کمترین عارضه اجتماعی اعتیاد در زنان متلاشی شدن خانواده است. همچنین، مرگ در اثر مصرف مواد نیز در زنان و دختران سریعتر رخ میدهد.
فریده غیرت، حقوقدان و فعال حوزه زنان در روزنامه آرمان نوشت: به نظر میرسد، زنان جزو نخستین قربانیان بسیاری از آسیبهای اجتماعیاند. در این میان اعتیاد اگر نه اولین و عمده ترین که یکی از مهمترین این آسیبهاست. تصور اکثر افراد جامعه در مورد اعتیاد این است که مواد مخدر و سوءمصرف مواد عمدتاً پدیدهای مردانه است. به عبارتی اعتقاد بر این است که زنها بسیار کمتر از مردها به اعتیاد روی میآورند؛ به ویژه در ایران حتی سیگار کشیدن زنان و دختران، تعجب اطرافیان را بر میانگیزد اما، آمار موجود در جامعه و صحبتهای مسئولان در این زمینه گویای این موضوع است که واقعیت چیز دیگری است.
با توجه به واقعیتهای جامعه، دیگر نمیتوان به راحتی گفت جمعیت اندکی از زنان گرفتار مواد مخدر و پیامدهای آن هستند. علاوه بر این، بسیاری از زنان و دختران نیز به علت برچسبهایی که به یک زن و دختر معتاد در جامعه ما زده میشود کمتر به مراکز درمانی مراجعه میکنند و بدین ترتیب میتوان گفت، اعتیاد در زنان و دختران پنهان مانده و بخش قابلتوجهی از جمعیت معتادان زن کشور در آمار گنجانده نشده است. مشکلات اقتصادی که زنان با آنها مواجه هستند و بحرانهای قانونی و حقوقی جامعه ما که زنان را با سردرگمی مواجه میکند میتواند از اصلیترین علتهای روی آوردن زنان به مواد مخدر باشد.
طلاق، تنهایی، نبود امکانات حمایتی همه و همه میتوانند زمینهساز وقوع اعتیاد در زنان شوند. به نظر میرسد، دختران نوجوان نسبت به فشار گروه همسالان در مقایسه با پسران، آسیبپذیرتر باشند و ممکن است بهمنظور احساس پذیرفتهشدن در گروه همسالان، اعتیاد را تجربه کنند. علاوه بر مسائل ذکر شده، زندگی با یک مرد معتاد نیز از مهمترین علل گرایش زنان به موادمخدر است. زنان معتاد در مقایسه با دیگر زنان، مسائل و مشکلات روانی بیشتری دارند.
مشخص شده است که اختلالات افسردگی یا اضطراب، شایعترین بیماری نزد زنان معتاد به موادمخدر است. مطالعات نشان داده است رفتارهای خودکشی، آسیبپذیری بالا و عزت نفس پایین در زنان معتاد بسیار بیشتر از دیگران است و حتی بسیاری از زنان معتاد، گرفتار مشکلات بازگشت افسردگی مزمن میشوند.
مشکل اصلی که در رابطه با اعتیاد زنان وجود دارد و نگرانیهای زیادی را در این حوزه به وجود آورده، این است که زنان به عنوان همسر، مراقبتکننده و پایه و اساس اخلاق به حساب میآیند. نگاه مردسالارانه در جامعه که اعتیاد زنان را منفیتر از مردان میداند، یک مانع عمده در درمان زنان معتاد است. با توجه به اینکه مسئولان از افزایش دو برابری رشد اعتیاد در زنان خبر میدهند باید گفت، کمترین عارضه اجتماعی اعتیاد در زنان متلاشی شدن خانواده است. همچنین، مرگ در اثر مصرف مواد نیز در زنان و دختران سریعتر رخ میدهد.
با توجه به اهمیت وجود این بحران به نظر میرسد دستگاههای اجرایی مانند معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری و سایر نهادها باید اقداماتی را صورت دهند تا میزان گرایش زنان به اعتیاد را کاهش داده و با انجام رفتارهای حمایتی برای زنان و به ویژه زنان آسیبدیده زمینه بروز چنین معضلی را از بین ببرند. از این رو، گرایش مسئولان باید به سمت تغییر قوانین مربوط به حوزه زنان باشد تا قوانین جدید جنبه حمایت از این قشر جامعه را داشته باشد و در راستای رفع مشکلات حوزه زنان بر بیاید. در غیر این صورت با انجام رفتارهای سلبی نمیتوانیم با این معضل مقابله کنیم.
نظر شما