باغ‌های محدوده خیابان پسیان تنها باغ‌هایی نیستند که به تازگی مورد تعرض اره‌ها قرار گرفتند و نابود شدند، ‌این رشته سر دراز دارد و اعتراض‌ها هم راه به جایی نبرده است.

سلامت نیوز: باغ‌های محدوده خیابان پسیان تنها باغ‌هایی نیستند که به تازگی مورد تعرض اره‌ها قرار گرفتند و نابود شدند، ‌این رشته سر دراز دارد و اعتراض‌ها هم راه به جایی نبرده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، تا همین چند سال پیش از آن بالا که تهران را می‌دیدی سبز بود و سبز. ‌پر از باغ‌هایی که زینت می‌داد به شهر. آن وقت‌ها که باغ‌ها سر جایشان بودند، هوا هم پاک‌تر بود و آسمان آبی تر. نسیم جایی برای بازیگوشی و چرخ زدن لابه لای شاخه‌ها و برگ‌ها داشت تا هوهو کنان آواز بخواند و برگ‌ها را هم با خود هم آواز کند. گنجشک‌ها جایی داشتند که سرخوش از شور زندگی نغمه‌های دسته جمعی سر دهند و جیک جیک کنان روی همه درخت‌ها پر بکشند. سارها جایی داشتند که صبح‌ها وقتی آفتاب تیغش را می‌کشید بر دل سیاهی شب و نورش را می‌پاشید روی سقف خانه‌های شهر، سرمست به این شاخه و آن شاخه می‌پرند و آمدن روز تازه را نوید دهند. آن وقت‌ها سار‌ها زیاد بودند و جایشان را به کلاغ‌ها نداده بودند. آن‌وقت‌ها لای درخت‌ها بلبل هم زیاد بود. هنوز هم شاید در آخرین بازمانده باغ‌های این شهر دود گرفته تک و توکی سار و بلبل باشد. همان باغ‌هایی که خود را از سال ها پیش تا امروز کشانده‌اند و حالا یکی یکی از دم تیغ رد می‌شوند. از زیر اره‌هایی که می‌تازند و شبانه به جانشان می‌افتند. درختان کهن را یکی یکی سر می‌زنند و باغ‌ها قتل عام می‌شوند بی‌آن‌که کسی جلودار اره‌ها باشد. حالا اگر بتوانی از پشت پرده خاکستری که روی ریه‌های شهر چنبره زده‌ آن پایین را نگاه کنی، دیگر اثری از باغ‌هایی که مانند مخملی سبز بر بستر شهر کشیده شده بودند، نیست. حالا آخرین بازمانده‌های تکه و پاره از همان مخمل سبز را می‌بینی که با بی‌رمقی نفس‌های آخر را می‌کشند و می‌دانند همین روزهاست که جلاد از راه برسد و به جان درخت‌ها بیفتد، به جان چنارها، صنوبرها، ‌کاج ها...  حالا بعد از باغ‌های حکمت لواسان، باغ گیاهی میدان تجریش، باغ معنوی جمشیدیه و... اره‌ها دندان تیز کرده‌اند برای یکی دیگر از باغ ها. این بار قرعه به نام باغی افتاده که نه تنها در یکی از زیباترین خیابان‌های جهان است، بلکه قسمتی از خیابانی است که سال90 در فهرست میراث ملی به ثبت رسیده. باغ پسیان در خیابان ولیعصر تهران.


اهالی خیابان پسیان ولیعصر سال هاست در همسایگی چنارهای باغ هستند و هر بار از خیابان می‌گذرند چنارهای سر به فلک کشیده باغ که از پشت دیوار‌های آجری قد کشیده‌اند و به خیابان سرک کشیده‌اند، ‌برایشان دست تکان می‌دهند.  اهالی اما نگران وضعیت این باغ هستند و می‌دانند این باغ هم مانند 3 باغ دیگر مجاورش سرنوشت شومی دارد. 3باغی که دیگر اثری از آثارشان به جا نمانده و رنگ خاک گرفته‌اند. رنگ آجر و آهن. باغ‌هایی که مردند تا به جایشان ساختمان از زمین بروید. مانند باغ اول که از بین رفت و حالا به جای چنارهای خوش قد و بالایش اسکلت آهنی و بد قواره برجی را در خود جای داده که مدت هاست همین‌طور بلاتکلیف و ساکن مانده و با آن هیبت غول پیکرش به خیابان و رهگذران دهن کجی می‌کند. دو باغ دیگر هم با خاک یکسان شده‌اند و حالا به جای آواز پرنده‌ها، ‌هر روزصدای گوشخراش لودر‌ها در گوششان می‌پیچد تا زمین را بکنند و پایین بروند و بعد هم دو برج تجاری عظیم الجثه را از زمین برویانند البته اگر مانند برج اول بلاتکلیف نمانند و پرداخت عوارض شهرداری مانند تیغ در گلویشان گیر نکند!
ارتکاب جرم در روز روشن
اهالی می‌دانستند اره‌ها بزودی از راه می‌رسند و درختان این باغ را هم مانند چنارهای صد ساله خیابان ولیعصر با خود می‌برند.
آن طورکه صادق کاشانی که یکی از فعالان محیط زیست می‌گوید، ماجرا از دو هفته پیش آغاز شده و از همان زمان اره‌های موتوری به جان درختان باغ افتاده‌اند: «در چند روز گذشته بخشی از باغ پسیان از بین رفته است اما بخش بیشتر باغ هنوز باقی مانده و تخریبگران در روز روشن و جلوی چشم شهروندان دست به نابودی باغ و کاری خلاف قانون زده‌اند آن هم در شرایطی که قطع درختان در محدوده شهرها بر طبق قانون اصلاح لایحه قانونی حفظ و گسترش فضای سبز در شهرها مصوب 1388 مجلس شورای اسلامی، جرم محسوب می‌شود.»
به اعتقاد این فعال محیط زیست، امروز باغ‌ها و درختان مظلوم‌ترین قربانیان طرح‌های شهری هستند و باوجود ضمانت اجرای کیفری، دستگاه قضایی هم از آنها حمایتی نمی‌کند و تخریب این باغ نمونه روشنی از شهرفروشی و فدا شدن محیط زیست برای کسب درآمد است. هنوز از یاد نبرده‌ایم که مقام معظم رهبری در روز درختکاری فرمودند لازم است جلوی دست اندازی‌ها به فضاهای سبز و تبدیل این منابع ارزشمند به آهن و سیمان گرفته شود و با سوء‌استفاده‌کنندگان برخورد قانونی صورت گیرد. آیا مسئولان قضایی از این بیانات روشن بی‌خبر هستند که آن را نادیده می‌گیرند؟ یا از تخریب باغ‌های کشور بی‌خبر مانده اند؟ چگونه ممکن است این همه درخت با آن ریشه‌های تناور بمیرند و این قتل عام نباتی صورت گیرد؟ دستگاه قضایی چرا در برابر این جرم مشهود سکوت پیشه کرده است؟
تخریب باغ دیگری در پایتخت برای ساخت مجتمع تجاری
اما باغ‌های محدوده خیابان پسیان تنها باغ‌هایی نیستند که به تازگی مورد تعرض اره‌ها قرار گرفتند و نابود شدند، ‌این رشته سر دراز دارد و اعتراض‌ها هم راه به جایی نبرده است. یکی دیگر از باغ‌هایی که به تازگی مرگ را به خود راه داده باغی است در شمال بلوار اندرزگو بین خیابان‌های شهید علوی و بن‌بست زمانی.
حدود یک سوم باغ در جریان ساخت بلوار اندرزگو از بین رفت و دو سوم باقی مانده که به 5 هزار متر مربع می‌رسید در اسفند ماه سال 90 به طور کامل تخریب شد تا جا برای روییدن ساختمان‌ها و مجتمع‌های تجاری جدید باز شود. پس از تخریب در این باغ گودبرداری صورت گرفت تا مجتمع تجاری اداری اندرزگو در 13 طبقه در آن ساخته شود. نکته جالب توجه ماجرا اینجاست که تخریب این باغ‌ها در مسیر سبز رنگ به بهانه تسهیل در حمل و نقل این منطقه صورت گرفت ولی طولی نکشید که با ابلاغ طرح تفصیلی و در نظر گرفتن تراکم‌های سنگین تجاری در خیابان اندرزگو، مسئولان امر فراموش کردند که هدف از سبزشدن این خیابان به جای باغی سرسبز چه بوده و خیابان، خود به عاملی برای ایجاد ترافیک در منطقه تبدیل شده است.
اهالی خیابان شهید علوی هنوز هم باغ سرسبزشان را به یاد دارند و حسرت روزهایی که چشمشان به چنارهای سبز و راست قامت روشن می‌شد تا لودرها و جرثقیل‌هایی که انگار تا ته آسمان رفته‌اند، ‌به دلشان است.  حسرت روزهایی که آفتاب هر صبح از لا به لای شاخ و برگ درخت‌ها خود را رد می‌کرد و چشم رهگذران را قلقلک می‌داد. اما حالا به قول صادقی یکی از اهالی محل آن روز‌ها گذشت: «حالا ساختمان‌های قد کشیده نه اجازه می‌دهند نور خورشید به خانه مان بیفتد نه از آن همه طراوت و تازگی و بوی گل و گیاه که مشام را نوازش می‌کرد خبری هست.»
رئوفی یکی دیگر از اهالی محل است.  خانه‌اش درست دیوار به دیوار باغ بود و حالا هم دیوار به دیوار اسکلت یک مجتمع بزرگ. اوهم دلش پر است نه فقط برای وضعیت خودش بلکه برای کل محل: « این باغ هوای این منطقه را تصفیه می‌کرد و حکم ریه‌های محل را داشت اما وقتی خرابش کردند وضعیت آب و هوایی کل محل تغییر کرد. محل آنقدر شلوغ و پر رفت و آمد شده که آرامش همه ساکنان مختل شده است. ما هم هر چه اعتراض کردیم فایده‌ای نداشت.» آیا این کار خلاف قانون نیست؟ کسانی که این کار را می‌کنند به چه حقی یک باغ قدیمی را با آن همه درخت کهن و ارزشمند نابود کردند تا پول روی پول بگذارند؟ مسئولان ما در جهت گسترش فضای سبز گام برمی دارند با تخریب آن؟
واکنش‌های مسئولان و اره‌هایی که همچنان می‌تازند
در حال حاضر تنها 2/16 درصد از زمین های تهران به باغ‌ها و اراضی کشاورزی، پارک‌ها و فضای سبز شهری اختصاص یافته و مقایسه وضعیت فعلی این شهر با 3 دهه گذشته نشان می‌دهد که در طول این 3 دهه،  3 هزار و 881 هکتار از اراضی سبز و باغ‌های سبز تهران کاسته شده و زمین‌های سبز موجود در تهران انسجام اولیه خود را از دست داده‌اند و کوچک و پراکنده شده‌اند.
مرگ باغ‌ها نگران‌کننده است و وقوع جرمی اینچنین واضح و روشن حتماً واکنش مسئولان را هم در پی خواهد داشت مانند نامه‌ای که هاشمی، استاندار تهران از آن خبر می‌دهد؛ نامه‌ای از دفتر مقام معظم رهبری که برای حفظ محیط زیست پایتخت به مدیران ارشد کشور ارسال شده است. البته مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای پارلمان محلی تهران و مدیران شهری در اواخر سال گذشته نیز با تأکید بر قدر دانستن باغ‌ها و درخت‌های تهران و حفظ این ثروت‌های ملی، به موضوع ساخت و سازها در ارتفاعات تهران و لزوم جلوگیری از تبدیل منابع طبیعی به ساختمان نیز اشاره کردند. 
محمد حقانی دبیر کمیته محیط زیست شورای شهر تهران هم از وضعیت شهر تهران به عنوان شهری که در دل آبادی‌های قدیمی همچون شمیران و ونک بر پا شده ابراز نگرانی می‌کند و اقدامات شهرداری را تهدیدی جدی برای باغ‌ها و درختان شهر می‌داند: «60 درصد درآمد شهرداری‌ از محل تغییر کاربری‌ و ساخت و ساز است که این بزرگترین تهدید برای درختان شهر و باغ‌ها است. باغ‌هایی که حاصل دامنه پربرکت البرز هستند اما حالا در میان آهن و دود به سوی مرگ پیش می‌روند و این شرایط سبب شده که نتوان چشم‌انداز مناسبی را برای این شهر متصور شد. اثرات مخربی که به محیط زیست شهری وارد می‌شوند چنان مخرب هستند که دیگر طبیعت توان مقابله با چنین وضعیتی را ندارد و درختان هم بیمارند.»
به اعتقاد حقانی، رشد بی‌سابقه قیمت زمین در پایتخت یکی از دلایل تخریب باغ‌ها است: «علاوه بر این،  تقاضای بازار ساختمان، بازگشت نسبتاً سریع سرمایه و رشد بخش دلالی، تبدیل مسکن از یک کالای مصرفی به کالای سرمایه‌ای، صدور اسناد ملکی براساس موارد 147 و 148 قانون ثبت و خردشدن باغ‌ها و زمین‌ها از عوامل عمده تأثیرگذار بر انهدام باغ‌هاست.»
حسین هاشمی استاندار تهران هم توپ را به زمین نمایندگان شواری شهر می‌اندازد و می‌گوید: «در دیدار با مدیران شهری نگرانی خود را درخصوص واگذاری تراکم در پایتخت اعلام کردیم. واگذاری تراکم در پایتخت بسیار بالاست و اگر به همین روال جلو برویم مشخص نیست تهران چه وضعیتی پیدا کند. در این زمینه شورای شهر باید معقولانه و پخته‌تر تصمیم‌گیری کند. زیرا فرمانداری تنها می‌تواند مصوبات آنها را براساس قوانین، تأیید یا رد کند اما نمایندگان مردم باید حساسیت‌های لازم را داشته باشند.»
استاندار تهران که قطع درختان 20 ساله را همانند قتل می‌داند مخالفت خود را با تغییر کاربری زمین‌های سبز از طریق شهرداری اعلام می‌کند: «ما با هرگونه تغییر کاربری فضای سبز به مسکونی و اداری مخالفیم و حتی زمانی که خبر باغ معنوی را شنیدیم با اینکه در اختیارات شهرداری بود از طریق شورای عالی شهرسازی مانع این موضوع شدیم. زیرا این زمین‌ها بسیار ارزشمند هستند و نامه‌ای هم که از دفتر مقام معظم رهبری برای حفظ محیط زیست پایتخت ارسال شده، نشان می‌دهد که چقدر فضای سبز پایتخت مهم و ارزشمند است و شهرداران نباید اجازه دهند در این فضا کاربری‌های دیگری تعریف شود.»
کمیسیون عمران شورای شهر تهران نیز دست به کار شده و برای حفاظت باغ‌ها و نقاط سبز پایتخت برنامه‌هایی دارد و اعضای این کمیسیون با توصیه به مسئولان شهرداری بابت جدیت به خرج دادن در تثبیت باغ‌ها اعلام کرده‌اند که در سال93 برای صدور مجوزهای ساختمانی در زمین‌های مشجر سختگیری‌های شدید اعمال خواهد شد.
دراین باره ابوالفضل قناعتی سخنگوی کمیسیون عمران شورای شهر تهران با بیان اینکه نگهداری وضع موجود باغ‌های تهران در اولویت مدیریت شهری در سال جدید قرار دارد، درباره تاکتیک جدید می‌گوید: «یکی از شاخص‌ها برای صدور مجوز، شرایط حاد و موارد خاص، همچون خشک شدن درختان باغ است و در حال حاضر از هر 20 درخواست تخریب و ساخت وساز که از طرف مالکان باغ‌ها برای اخذ پروانه ساختمانی به کمیسیون‌های تخصصی شورا ارائه شده فقط با 2 مورد از آنها موافقت شده است.» البته سخنگوی کمیسیون به راه‌های مقابله با دور زدن‌ها از سوی مالکان اشاره نکرده. راه‌هایی مانند خشک کردن درختان باغ‌ها و... حالاهم با وجود همه این حرف و حدیث‌ها اما باز هم درختان قطع می‌شوند و اره‌ها کارشان را از پیش می‌برند. 
کارشناسان حوزه شهری می‌گویند تهران با حال و روزی که پیدا کرده دیگر جای زندگی نیست. شهری که درختانش می‌میرند تا برج‌ها و ساختمان ها به جایشان سبز شوند دیگر جای زندگی نیست.  این را حتی پرنده‌ها هم فهمیدند. همان سارها و بلبلانی که مدت‌ها پیش رخت سفر بستند و فرار را بر قرار ترجیح دادند و جایشان را سپردند به کلاغ‌ها و زاغ ها...
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha