دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۱:۲۲

پسر جوان كه دختر مورد علاقه اش را به خاطر سوء ظن قتل رسانده بود پس از شش سال با رضایت اولیای دم از مجازات مرگ نجات یافت.

سلامت نیوز: پسر جوان كه دختر مورد علاقه اش را به خاطر سوء ظن قتل رسانده بود پس از شش سال با رضایت اولیای دم از مجازات مرگ نجات یافت.

به گزارش سلامت نیوز بهنقل از  روزنامه اعتماد،ظهر روز 12 تیرماه سال 87 ماموران پلیس آگاهی از كشف جسد دختر جوانی در خیابان 202 شرقی تهرانپارس قرار گرفتند. در ادامه تیمی از كارآگاهان با حضور در محل متوجه شدند جسد متعلق به دختر 18 ساله یی به نام یاسمین است كه در داخل جوی آب كشف شده بود. پزشك جنایی پس از معاینه جسد اعلام كرد دختر جوان بر اثر خفگی جان باخته است. كارآگاهان در ادامه به تحقیق از شاهدان ماجرا پرداختند و یكی از آنها اظهار داشت: امروز حوالی ساعت 11 و 30 دقیقه یك دستگاه خودروی پراید در كنار خیابان توقف كرد و راننده آن دختر جوان را از روی صندلی جلو بیرون كشید و پس از انداختن جسد در جوی آب از محل فرار كرد.
    تیم جنایی برای شناسایی هویت پدر ناشناس به تحقیق از خانواده مقتول پرداخته و متوجه شدند پسر جوانی به نام علی از چندی قبل خواستگار یاسمین بود اما خانواده مقتول با این ازدواج مخالف بودند. با كشف این سرنخ علی دستگیر و به اداره آگاهی منتقل شد كه در بازجویی های اولیه منكر قتل شد اما پس از شناسایی شدن از سوی شاهد ماجرا به ارتكاب این جنایت اقرار كرد. علی در بازجویی ها گفت: روز حادثه با یاسمین در ماشین درگیر شده و در یك لحظه كنترلم را از دست داده و او را خفه كردم. با تكمیل تحقیقات پرونده برای محاكمه به شعبه 71 دادگاه كیفری استان تهران فرستاده شد و متهم دوم مهرماه سال 1388 پای میز محاكمه قرار گرفت.
    در این جلسه اولیای دم مقتول برای قاتل دخترشان تقاضای مجازات قانونی كردند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و درباره انگیزه اش از این جنایت گفت: من نمی خواستم یاسمین را بكشم. عاشق او بودم و هر چه می خواست برایش تهیه می كردم. من می خواستم با یاسمین ازدواج كنم. زمانی كه در شمال با هم آشنا شدیم شماره تماسش را به من داد اما من آن را گم كردم به همین خاطر هم با خواهرم به آدرسی كه داده بود، رفتیم. یاسمین بیشتر با دخترخاله اش پیش من می آمد. برای یاسمین یك تلفن همراه خریدم تا بتوانم با او راحت تر ارتباط برقرار كنم. بعد از مدتی قبض تلفن یاسمین آنقدر زیاد می آمد كه قادر به پرداخت آن نبودم. چند بار پرینت تلفن او را گرفتم و متوجه شدم او به شماره یی بارها و بارها زنگ زده است و حتی با آن شماره بیشتر از من تماس گرفته. وقتی در مورد آن شماره پرسیدم به من گفت پسری به دوستش علاقه دارد و آنها با هم اختلاف پیدا كرده اند و او سعی دارد آنها را آشتی دهد. رابطه ما ادامه داشت تا اینكه روز حادثه من و یاسمین با هم قرار گذاشتیم.
    متهم ادامه داد: یاسمین به من گفت نمی تواند بیاید و ما با هم جر و بحث كردیم و بالاخره آمد. ما در شهر پرسه می زدیم. این تنها زمانی بود كه من و یاسمین تنها می شدیم و می توانستیم با هم حرف بزنیم اما این بار پیامك های یاسمین آغاز شد. نمی توانستم تحمل كنم. از او خواستم به اس ام اس بازی پایان دهد. به سمت لویزان رفتیم. باز هم بر سر پیامك هایی كه یاسمین می فرستاد درگیر شدیم. آنقدر عصبی بودیم كه نمی دانستیم چه كنیم. من از ماشین پیاده شدم تا صورتم را بشویم. وقتی برگشتم دیدم یاسمین با تلفن حرف می زند. تا من را دید قطع كرد و همین باعث درگیری ما شد. من ضربه یی به سینه او زدم و او هم مرا زد و دستم را گاز گرفت. دستم را روی گلویش گذاشتم. اصلادر حال خودم نبودم. خوابم برد و وقتی بیدار شدم او مرده بود. بعد به سمت بیمارستانی رفتم و او را جلوی بیمارستان رها كردم و به خانه برگشتم. پس از آخرین دفاعیات متهم قضات دادگاه وارد شور شده و علی را به قصاص محكوم كردند كه حكم مجازاتش در دیوان عالی كشور تایید شد. در حالی كه شمارش معكوس برای اجرای حكم آغاز شده بود اولیای دم با حضور در دادسرای جنایی قاتل دخترشان را بخشیدند.
    صبح دیروز متهم از جنبه عمومی جرم در شعبه 71 دادگاه كیفری و به ریاست قاضی اسلامی پای میز محاكمه قرار گرفت. متهم در این جلسه با قبول اتهامش گفت: من از كار خود پشیمانم در این مدت همیشه به این فكر می كردم كه چرا آن روز خودم را كنترل نكردم و او را كشتم حالاهم از قضات دادگاه می خواهم كه من را ببخشند. پس از آخرین دفاعیات متهم قضات دادگاه وارد شور شده تا حكم مجازات پسر جنایتكار را از جنبه عمومی جرم صادر كنند.
   


برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha