یکی از مهمترین بخش‌های نظام سلامت، بحث آموزش نیروی انسانی متخصص و چگونگی توزیع این نیروها در کشور است. اینکه چه کسانی و با چه سطح علمی و نیز براساس کدام نیاز کشور باید در دانشگاه‌های علوم پزشکی تربیت شوند جزو وظایفی است که وزارت آموزش‌عالی برعهده وزارت بهداشت گذاشته است.

سلامت نیوز: یکی از مهمترین بخش‌های نظام سلامت، بحث آموزش نیروی انسانی متخصص و چگونگی توزیع این نیروها در کشور است. اینکه چه کسانی و با چه سطح علمی و نیز براساس کدام نیاز کشور باید در دانشگاه‌های علوم پزشکی تربیت شوند جزو وظایفی است که وزارت آموزش‌عالی برعهده وزارت بهداشت گذاشته است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران،ظرفیت پذیرش دانشجو در علوم پزشکی، توزیع نیروی انسانی متخصص، ایجاد رشته‌های جدید در نظام سلامت، وضعیت اعزام دانشجو به خارج از کشور و سرنوشت دانشجویانی که خودخواسته برای تحصیل علوم پزشکی به خارج از کشور عزیمت کرده‌اند، موضوعاتی است که دکتر سید امیر محسن ضیایی معاون آموزشی وزیر بهداشت  در این گفت‌وگو به آن پرداخته است.

 ابتدا در خصوص وضعیت آموزش در وزارت بهداشت و به طور خاص دانشگاه‌های علوم پزشکی بگویید. در حال حاضر چه تعداد رشته، مقطع و دانشجو در این دانشگاه‌ها وجود دارد؟
وزارت بهداشت تولیت بخش بزرگی از آموزش کشور را عهده دار است، براساس قانون، آموزش علوم پزشکی برعهده این وزارتخانه است. در حال حاضر حدود 170 هزار دانشجوی علوم پزشکی در حال تحصیل، 55 دانشگاه و دانشکده علوم پزشکی در کشور مستقر هستند. در این میان حدود 13 هزار عضو هیأت علمی دانشگاه در دانشگاه‌های علوم پزشکی مستقر هستند که 6 هزار نفر آن‌ها در امور بالینی فعالیت دارند و 7 هزار نفر نیز هیأت علمی غیر بالینی هستند. با وجود 231 مقطع رشته در علوم پزشکی، 27 رشته تخصصی بالینی، 24 رشته فوق تخصصی و بیش از 50 دوره فلوشیپ در کشور وجود دارد. براین اساس  بخش مهمی از آموزش عالی کشور توسط وزارت بهداشت اداره می‌شود.
علی رغم اینکه به لحاظ دانشجو و منابع اختصاص یافته از ظرفیت پایینی برخوردار هستیم، اما خوشبختانه یک سوم تولید علم کشور توسط دانشگاه‌های علوم پزشکی صورت می‌گیرد.
از سویی طبق قانون برنامه پنجم توسعه باید 20 درصد دانشجویان در مقطع تحصیلات تکمیلی باشند اما در حال حاضر با وجود تحصیل 24 درصد دانشجویان در این مقطع از قانون برنامه جلو هستیم. این در حالی است که اگر دانشجویان دکتری حرفه‌ای را در نظر بگیریم 40 درصد دانشجویان در تحصیلات تکمیلی به سر می‌برند. 
 سال‌ها پیش در کشور به دلیل کمبود پزشک مردم مجبور بودند به پزشکان هندی و پاکستانی که در ایران فعالیت داشتند مراجعه کنند، تا اینکه تصمیم گرفته شد کمبود پزشک را به نحوی جبران کنند اما گویی از آن‌طرف بام افتادند. این موضوع آنقدر بحرانی شد که در حال حاضر نه در تربیت نیرو و نه در توزیع نیرو هیچگونه تعادلی وجود ندارد. علت چیست؟
در سال 1364 وزارت بهداری در ایران متولی سلامت بود. در آن زمان دو اتفاق افتاد یکی انقلاب بود و دیگری جنگ  که باعث شد کشور بشدت با کمبود نیروی پزشک مواجه شد. بسیاری از مناطق کشور فاقد نیروی انسانی متخصص بود و نقاطی هم که نیرو مستقر بود مجبور بودیم از پزشکان خارجی که از درجه‌های بسیار پایین برخوردار بودند، استفاده کنیم. این موضوع سیاستگذاران را وادار به ارائه برنامه و طرح کرد. کشور در آن زمان 7 دانشگاه علوم پزشکی داشت و اگر ما می‌خواستیم با آن روش و سرعت ادامه راه دهیم سال‌های سال طول می‌کشید تا نیروی انسانی مورد نیاز کشور تأمین شود.
چند سال بعد، موضوع ادغام پیش آمد. گفته شد ما زمینه‌ها را در وزارت بهداری داریم، نیروی انسانی هم در وزارت علوم مستقر است. بنابراین می‌آییم اینها را با هم ادغام می‌کنیم و به هدف می‌رسیم. این تصمیم منجر به تشکیل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شد.
با گذشت 28 سال از این ادغام اگر بخواهیم این دوره را به سه دهه تقسیم کنیم، دهه اول از سال 65 تا 75 به تجهیز دانشگاه‌های جدید‌التأسیس و تأمین فوری نیازهای کشور سپری شد. دهه دوم زمان تثبیت بود. دراین دوره توانستیم موقعیت ایجاد شده را به تثبیت برسانیم و دهه سوم که در حال گذر از آن هستیم دوره پیشرفت است. در دهه سوم توانستیم نه تنها نیاز کشور را تأمین کنیم بلکه به تولید علم بپردازیم به طوری که الان از دریافت کننده خدمات پزشکی به صادر کننده خدمات پزشکی  در منطقه و دنیا تبدیل شده‌ایم.
می توانم به جرأت بگویم تنها بخشی در کشور هستیم که نیاز به‌ تربیت نیروی انسانی را در همه رشته‌ها می‌توانیم تأمین کنیم. همان‌گونه که اشاره کردید امروز افزایش و کاهش نیروی پزشک یا پرستار به دست وزارت بهداشت است و هیچ وزارت بهداشتی در دنیا چنین مزیتی ندارد. در همه جای دنیا وزارت بهداشت و وزارت علوم به صورت جداگانه فعالیت دارند و وزارت بهداشت هیچ دخل و تصرفی در امور تربیت دانشجو در رشته‌های پزشکی هم ندارد. ممکن است به نیاز یکدیگر رسیدگی کنند، اما در دو حوزه مختلف فعالیت دارند. این در حالی است که در ایران تفکیک دانشگاه‌های علوم پزشکی از آموزش عالی و ادغام آن در وزارت بهداشت باعث شد ایران در این حوزه سرآمد شود.
امروز تجربه جمهوری اسلامی ایران در آموزش پزشکی به جایی رسیده است که به عنوان یک الگوی بین‌المللی مطرح است. اگر در بخش درمان و بهداشت می‌توانیم خوب عمل کنیم همه رهاورد این تفکیک و ادغام است. امروز اگر می‌گوییم سیاست اصلی ما تکمیل شبکه بهداشتی و درمانی است و نیازمند این تعداد نیرو هستیم ما فوراً دانشگاه‌ها را آماده می‌کنیم تا با این سیاست نظام همقدم شود. بنابراین این توانایی بالقوه در آموزش پزشکی کشور، یک دستاورد بزرگ است.
در خصوص مشاهده آثاری از مازاد نیروی انسانی، باید بگویم تمام مطالعات تربیتی نیروی انسانی در دنیا معتقدند تربیت نیروی ارائه کننده خدمات سلامت تا کفایت فاصله دارد. در سندی که از سوی سازمان بهداشت جهانی  منتشر شد آمده است:‌  نیروی انسانی ارائه کننده خدمات سلامت، اگر در جای درست، در زمان مناسب و با مهارت کافی به کار گرفته شود به افزایش سطح سلامت مردم منجر خواهد شد. همه مطالعات به این موضوع اذعان دارد که هنوز هیچ کشوری در دنیا به این سند مهم دست نیافته است.
اشکال سیستم آموزش پزشکی ما تربیت نیروی انسانی نیست بلکه توزیع و به کارگیری نیروی انسانی است. ما تعداد زیادی پرستار تربیت یافته داریم اما نظام سلامت ما تشنه پرستار است. به این دلیل که مجوز به کارگیری نداریم. در بسیاری نقاط پزشک وجود دارد، اما نمی‌توانیم تعرفه مناسب را پرداخت کنیم.
در حال حاضرکشور با کمبود جراح مغز و اعصاب مواجه است این در حالی است که 50 درصد جراحان مغز و اعصاب کشور در تهران مستقر هستند. این توزیع نیرو به قدری نامتعادل است که  اگر بازهم پزشک دراین رشته تربیت شود، بازهم در پایتخت ساکن خواهند شد.
 پزشکان اطفالی که با توجه به نرخ رشد جمعیت در دو دهه پیش تربیت شدند، امروز به دلیل تغییر روند رشد جمعیت بیکار هستند. از طرفی با توجه به سیر جمعیت به سمت پیری طب سالمندی جزو رشته‌هایی است که مغفول مانده برای این موارد هم چاره‌ای اندیشیده شده است؟
اگر بخواهیم رشته به رشته تعیین کنیم باید جور دیگری عمل کنیم و در تربیت برخی رشته‌ها سرعت را پایین و در مورد برخی دیگر سرعت را بیشتر کنیم. بنابراین باید براساس نیاز جامعه نرخ رشد تربیت نیروی انسانی کاهش یابد. در مجموع هنوز کمبود در همه دنیا در این زمینه وجود دارد. درامریکا در مطالعه تحلیل و برآورد نیروی انسانی در بخش تخصص متوجه شده‌اند که 120 هزار نفر کمبود دارند. در سال 2020 باید امریکا 120 هزار متخصص دیگر تربیت کند اما نمی‌تواند. براین اساس این کمبود باعث شد درِ کشورشان را باز کنند و نیروی متخصص مورد نیازشان را از بیرون تأمین کنند.  
یک مسأله دیگر موضوع مهاجرت نیروی انسانی است و یکی از رشته‌هایی که بشدت با این موضوع مواجه است رشته‌های مرتبط با علوم سلامت است که ممکن است نیاز کشور را به نیروی انسانی با مشکل روبه‌رو کند. به عنوان مثال، پرستاران کشور در حال حاضر مجبور به مهاجرت هستند. با این حال برنامه‌ای در وزارت بهداشت در بخش آموزش در حال تدوین است با عنوان تحلیل و برآورد نیروی انسانی حوزه سلامت مورد نیاز کشور ظرف 10 سال آینده. ما امروز باید تعیین کنیم که تا 10 سال آینده چه تعداد نیروی انسانی و در چه رشته‌هایی نیاز داریم بعد از ارزیابی، ظرفیت‌ها را براساس تحلیل و برآورد نیروی انسانی حوزه سلامت تعیین خواهیم کرد.
در حال حاضر برآورد‌ها کاملاً ابتدایی است به عنوان مثال در دنیا به ازای هر 100 هزار نفر باید یک نفر یورو لوژیست وجود داشته باشد، بنابراین با احتساب جمعیت 80 میلیون نفری کشور باید     800 یورولوژیست در کشور تربیت شود. اگر برآورد سند راه باشد ما در این موضوع از بسیاری از کشورها جلو هستیم. اما معمولاً توزیع نیروی انسانی این‌گونه نیست بلکه موضوع اصلی میزان دسترسی مردم به خدمات سلامت است. همان‌طور که اشاره شد ممکن است در تربیت جراح اعصاب طبق نرم استاندارد جهانی نیرو تربیت کرده باشیم، اما توزیع نیرو متناسب با دسترسی عادلانه به خدمات سلامت نیست. این نوعی توسعه غیر هدفمند است. براساس برنامه تحلیل و برآورد نیروی انسانی سعی خواهیم کرد توسعه را به صورت هدفمند دنبال کنیم.


 برنامه اصلی معاونت آموزشی در حال حاضر چیست؟
ارتقای کیفی در درجه اول و در قدم بعدی توسعه کمی هدفمند. این دو برنامه اصلی ما در بخش آموزش وزارت بهداشت است که  در تربیت نیرو و چگونگی به کارگیری نیرو تأثیر می‌گذارد.


 ظرفیت‌ها امسال به چه شکل بود؟ آیا بازهم رشته‌های درآمد زا مانند دندانپزشکی و پلاستیک در صدر بودند و برخی رشته‌ها بدون دانشجو ماندند؟
ظرفیت را وزارت بهداشت تعیین می‌کند اما اقبال به رشته را ما تعیین نمی‌کنیم و شرایط جامعه در این موضوع نقش دارد. در حال حاضر مد شده که جوانان، علاقه‌مند به  رشته‌ها و فعالیت‌های آسان و درآمدزا باشند. البته در دنیا همین طور است و برخی رشته‌ها مانند رادیولوژی و پوست از استقبال بیشتری برخوردار هستند. اما رشته‌هایی که در نظام سلامت بسیار مهم است مانند جراحی عمومی، زنان، اطفال، بیهوشی و طب اورژانس اولین انتخاب افراد برای کسب تخصص نیست. به این علت که جزو رشته‌های سخت و در عین حال غیر درآمد زا هستند. اینجاست که اهمیت موضوع تعرفه‌گذاری خدمات پزشکی مطرح می‌شود. کسی که تخصص اطفال کسب کرده است باید درآمد مناسب داشته باشد، نباید یک متخصص چشم با یک یا دو عمل جراحی در ماه درآمدش برابر کل ماه یک متخصص اطفال باشد. وزارت بهداشت وظیفه دارد به این اتفاقات تن دهد ما باید تعرفه را اصلاح کنیم.

 در حال حاضر این ظرفیت‌ها چگونه تعیین می‌شود؟
 در سال‌های گذشته فقط تعداد دانشجو روی کاغذ تعیین می‌شد بدون در نظر گرفتن صندلی، استاد یا هر نوع امکاناتی که مورد نیاز بود.
اما از ابتدای دولت یازدهم، در فاز اول ظرفیت دانشجویی را معادل سال گذشته در نظر گرفتیم و به دستور مستقیم وزیر بهداشت افزایش ظرفیت متوقف شد. یعنی 20 درصد افزایش ظرفیت در رشته‌های علوم پزشکی که به طور معمول اتفاق می‌افتاد، امسال اعمال نشد.  از سویی به دلیل اینکه هدف غایی ما ارتقای کیفی آموزش پزشکی است سال آینده در برخی ظرفیت‌ها  تعدیل اتفاق خواهد افتاد.


 برای ایجاد رشته‌های بین رشته‌ای که نیاز امروز نظام سلامت است برنامه‌ای خواهید داشت؟
ضعف ما در آموزش پزشکی کشور رشته‌های بین رشته‌ای است. ما از دانشگاه‌های وزارت علوم جدا شده‌ایم اما این ضعف در آن دانشگاه‌ها هم دیده می‌شود. وزارت بهداشت  نیاز به برخی رشته‌های وزارت علوم دارد و بالعکس. رشته‌هایی نظیر مهندسی پزشکی، ریاضیات و پزشکی، مدیریت و پزشکی، ژنتیک و ریاضیات رشته‌هایی هستند که امروز به هم گره خورده‌اند و جزو رشته‌های مشترکی هستند که بیشتر به مباحث فنی می‌پردازند.  ضمن اینکه بیشترین ظرفیت توسعه علم هم در همین رشته‌های بین رشته‌ای گنجانده شده است.


 آیا در وزارت بهداشت  سند بالا دستی وجود دارد که براساس آن دانشجویانی که قرار است بورسیه خارج از کشور شوند  مشخص باشد که باید در چه رشته و مقطعی تحصیل کنند؟
براساس اسناد بالادستی شامل سند چشم انداز 1404، نقشه جامع علمی کشور، نقشه جامع سلامت و برنامه پنج ساله توسعه و سیاست‌های کلی نظام که توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شده است، رشته‌های استراتژیک را تعیین کردیم که رشته‌هایی هستند که در حال حاضر در کشور وجود ندارند و متناسب با اهداف نقشه ما باید اینها را ایجاد کنیم. بنابراین تا سال 1404 توسعه رشته مقطع در رشته‌های علوم پزشکی کاملاً مشخص است که حدود 380 رشته مقطع تعیین شده است.
بین این رشته‌ها تعدادی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند و ما اگر بخواهیم بورسیه بدهیم باید از این رشته‌ها باشد.


 برنامه وزارت بهداشت برای اعزام دانشجو به خارج از کشور چیست، دانشجویان در چه رشته‌ای بورسیه می‌شوند؟
خوشبختانه کشور به لحاظ تربیت دانشجو در رشته‌های بالینی خودکفا شده است اما در زمینه رشته‌های بین رشته‌ای که اشاره شد ما به توسعه سریع نیاز داریم. زیرا لازمه رسیدن به اهداف برنامه بالا دستی است. بنابراین اعزام دانشجو به خارج از کشور نیز در همین رشته‌ها خواهد بود. رشته‌هایی مانند نوروساینس(علوم شناختی)، بیو انفورماتیک، بیو تکنولوژی و نانو تکنولوژی‌... این‌ها رشته‌های جدیدی هستند که هر چند کشور در آن‌ها توانمند است، اما برای توسعه دادن نیاز است دانشجویان اعزامی ما در این رشته‌ها کسب علم کنند. حتی طبق برنامه جذب هیأت علمی در دانشگاه‌های علوم پزشکی براساس این رشته‌ها است.


 افرادی که خارج از کشور سال‌ها تحصیل کرده‌اند و در یکی از رشته‌های پزشکی از دانشگاه آن کشور فارغ‌التحصیل شده‌اند با ورود به ایران چه امکاناتی در انتظارشان است؟ آیا می‌توانند در ایران به‌عنوان پزشک فعالیت کنند؟
وضعیت علمی این افراد با ورود به کشور و قصد فعالیت در حوزه سلامت مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. این موضوع در همه جای دنیا وجود دارد. زمانی که فردی ادعای خلبانی دارد، به یکباره هواپیما به دستش نمی‌دهند تا پرواز کند. لازم است قدری مورد آزمایش قرار بگیرد تا صحت ادعای فرد روشن شود. نظام سلامت با سلامت مردم شوخی ندارد و اجازه نمی‌دهد هر کسی از هر کشوری بیاید (مهم نیست از چه کشوری) بدون ارزشیابی اجازه فعالیت داشته باشد. 
ما از قبل اعلام کرده‌ایم برخی دانشگاه‌ها در دنیا هستند که از نظر وزارت بهداشت شناخته شده است و در صورتی که  اتباع ایرانی دراین دانشگاه‌ها تحصیل کنند مدارک این افراد مورد ارزشیابی قرار خواهد گرفت. این دانشگاه‌ها در سایت وزارت بهداشت آمده است.  قبل از سال 2009 این افراد بعد از ورود به ایران آزمونی می‌دادند فقط با عنوان آزمون جایابی، یعنی از این آزمون استفاده می‌کردیم تا این افراد را جا بدهیم و به دانشگاه علوم پزشکی معرفی کنیم. از آگوست  سال 2009 به بعد اعلام شد هر تحصیلکرده‌ای در خارج از کشور که بخواهد در ایران دندانپزشکی، دارو‌سازی و پزشکی بخواند یا در این عرصه فعالیت کند، باید در آزمون ملی ایران که دارای سه مرحله کتبی، پاراکیلینیک و کلینیک است، شرکت کند. امسال اولین دوره این آزمون در رشته دندانپزشکی برگزار شد و حدود 70 درصد شرکت کنندگان دراین آزمون در بخش دانش قبول و
پذیرفته شدند.
هرسال 10 درصد ظرفیت دانشگاه‌های علوم پزشکی به این افراد اختصاص می‌یابد دو امتحان در سال گرفته می‌شود، مثلاً در دندانپزشکی که ظرفیت 900 نفر است 90 نفر در دو نوبت هر بار 45 نفر پذیرفته می‌شوند. امتحان این افراد ردی و قبولی ندارد و فقط از رتبه یک تا 45 پذیرفته می‌شوند. دلخوری‌هایی هم هست و  افراد انتظار دارند بعد از ورود به ایران در دانشگاه‌های ایران پذیرفته شوند. در حالی که ما باید طبق تعهدات قانونی عمل کنیم.


 ملاک شما در ارزشیابی چیست؟ آیا هیچ دانشگاهی در دنیا وجود ندارد که ایران مدرک آن را بدون چون و چرا بپذیرد؟
فقط دو کشور انگلیس و امریکا هستند که مورد تأیید ما هستند. کسی که بورد انگلیس و امریکا را داشته باشد مانند دانش آموختگان ایران است و مدارک این افراد مورد تأیید وزارت بهداشت ایران است و مدارکشان ارزشیابی می‌شود. البته این افراد هم باید دوره کوتاه مدتی را بگذرانند.
غیر این دو کشور اگر افراد در کشورهای دیگر دنیا تحصیل کرده باشند باید در ایران مورد ارزشیابی قرار بگیرند. همان‌گونه که دانش آموختگان ایران برای ادامه تحصیل باید در آن کشورها مورد ارزشیابی قرار بگیرند. بنده که امروز استاد تمام هستم و 30 سال سابقه دارم و تدریس می‌کنم اگر بخواهم به کشور دیگری برای فعالیت پزشکی بروم از من آزمون خواهند گرفت و میزان توانمندی من را مورد ارزشیابی قرار خواهند داد.
ما ارزیابی فراگیر می‌کنیم نه ارزیابی دانشگاه، البته اولین شرط برای ارزیابی این است که فرد در دانشگاه معتبر کسب مدرک کرده باشد، در غیر این‌صورت حتی مورد ارزشیابی هم قرار نمی‌گیرد. 
‌ متأسفانه به دلیل نوسانات نرخ ارز بسیاری از دانشجویانی که برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفته‌اند امروز دچار مشکل شده‌اند و قصد بازگشت و ادامه تحصیل در ایران دارند، برای پذیرش این افراد برنامه دارید؟
دانشجویانی که در کشور دیگری
72 واحد معادل 2 سال تحصیلی گذرانده باشند، می‌توانند در ایران به یک دانشگاه معتبر انتقال یابند. از این افراد آزمونی هم گرفته نمی‌شود و دانشجو محسوب می‌شوند. بنابراین ضرورت دارد به این تعداد واحد برسند بعد درخواست انتقال دهد. اگر غیر این تعداد واحد گذرانده باشند به هیچ عنوان در دانشگاه‌های ایران پذیرش نمی‌شوند.
 افرادی که از کشورهای دیگر قصد ادامه تحصیل در ایران دارند چگونه پذیرش می‌شوند؟
در حال حاضر دانشگاه علوم پزشکی تهران 100 دانشجوی خارجی اعم از پزشکی، داروسازی، دندانپزشکی و تخصصی پذیرش کرده است. بیشترین تقاضا برای ادامه تحصیل در ایران در رشته‌های دکتری، فلوشیپ و تخصص است. این امکانات فراهم شده است تا این افراد به ایران بیایند. اگر کسی به عنوان دانشجوی خارجی قصد دارد به ایران بیاید خوشبختانه امسال این تسهیلات ایجاد شد و دانشگاه‌های علوم پزشکی اجازه پیدا کرده‌اند که دانشجوی خارجی پذیرش کنند.

 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • از حرف تا عمل! ۱۹:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۷
    3 0
    "در دهه سوم توانستیم نه تنها نیاز کشور را تأمین کنیم بلکه به تولید علم بپردازیم به طوری که الان از دریافت کننده خدمات پزشکی به صادر کننده خدمات پزشکی در منطقه و دنیا تبدیل شده‌ایم." تولید علم یعنی مقاله ISI ؟مثالهایی از تولید علم پزشکی در ایران ؟؟؟نمونه هایی از صادرات خدمات پزشکی؟؟؟؟ کتابها ورفرنسهای ما همگی وارداتی !داروها ویا مواد اولیه شان وارداتی!تجهیزات پزشکی اکثرا وارداتی! آموزش پزشکی هم که از صفر به طرف منفی میل کرده!!!