در حال حاضر كشور افغانستان هم آبی ندارد كه به ما بدهد. تصاویر ماهواره یی هم این را نشان می دهد. پشت سدهای افغانستان كاملاخشك و لم یزرع است. اما ما توانستیم برای دو سال آینده پوشش گیاهی مناسبی در تالاب ایجاد كنیم.

سلامت نیوز:در حال حاضر كشور افغانستان هم آبی ندارد كه به ما بدهد. تصاویر ماهواره یی هم این را نشان می دهد. پشت سدهای افغانستان كاملاخشك و لم یزرع است. اما ما توانستیم برای دو سال آینده پوشش گیاهی مناسبی در تالاب ایجاد كنیم.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد،برنامه فاز یك هامون در منطقه كوه خواجه در حال اجراست. ما با شناسایی، لایروبی و كانال كشی یكی از مسیرهای قدیمی، توانستیم آب را در كمترین مدت به جلوی كوه خواجه بیاوریم. با این كار امسال خیلی از مردم را آنجا نگه داشتیم. حتی به گفته شهردار آن منطقه مهاجرت معكوس هم داشته ایم. امسال كوه خواجه بیش از 600 هزار بازدیدكننده داشت. با هدایت آب به سمت كوه خواجه مرتع وسیعی هم برای دامداران و عشایر منطقه به وجود آمد. این كار تنها با ساماندهی آب ممكن بود.


با آغاز دوره خشكسالی در دهه 70، خشك شدن تالاب بین المللی هامون آغاز شد. به علاوه، كاهش یا قطع شدن حقابه هامون طی سالیان مختلف، بی ثباتی افغانستان و عدم پیگیری منسجم قرارداد حقابه از سوی ایران، به روند كاهش آب سرعت بخشید و به نابودی بزرگ ترین دریاچه آب شیرین ایران منجر شد. تنها زیستگاه پرندگان مهاجر در شرق كشور و محل زندگی گونه های متنوعی از جانوران از میان رفت و منبع معاش مردمانی كه از دیرباز حیات شان بسته به هامون بود، قطع شد. خشكی هامون دركنار بادهای 120 روزه سیستان، فاجعه زیست محیطی دیگری را پدید آورد. انتشار ریزگردها و آلودگی هوا شرایط منطقه را به حالت بحرانی درآورد. بهار امسال با افزایش نزولات جوی، بعد از 16 سال حجم قابل توجهی از آب وارد تالاب هامون شد، گرچه به گفته كارشناسان این آب تنها توانایی احیای 10 درصد هامون را داشت، اما مردم را امیدوار كرد. امیدی كه به دلیل شروع بادهای موسمی سیستان و سرعت بالای تبخیر آب در منطقه و نیز عدم آمادگی مسوولان برای ورود آب خیلی زود از بین رفت. با این وجود رونق گرفتن صیادی، گردشگری، كشاورزی و حتی صنایع دستی سیستان در این چند ماه، نشان از وابستگی شدید زندگی سیستان به هامون دارد. این مصاحبه آخرین گفت وگوی خسرو افسری به عنوان مدیركل حفاظت از محیط زیست استان سیستان و بلوچستان است. او هفته گذشته، جای خود را به سعید محمودی داد. انتصاب مدیری غیر بومی و به گفته مخالفان، ناآشنا به این استان پهناور، اعتراضاتی را در بین فعالان محیط زیست سیستان و بلوچستان در برداشت.
    در سه ماه ابتدایی امسال با ورود آب به هامون، تا حدودی امیدها به منطقه بازگشت، اما این امید دوامی نداشت و خیلی زود آب بستر تالاب خشك شد. كمی در مورد شرایط تالاب بگویید.
    تالاب هامون شرایط خاصی دارد. منبع تامین آب این تالاب در كشور همسایه است و افغانستان برای آب بر اساس نیازهای خودش برنامه ریزی می كند. از طرفی تغییرات اقلیمی در این سال ها با كاهش نزولات جوی همراه بود. دوره های خشكسالی و سیلاب، سیكل طبیعی تالاب هامون بود اما در این 17 سال این سیكل طبیعی با بروز خشكسالی طولانی مدت به هم خورد. خوشبختانه سال گذشته افزایش میزان بارندگی، سبب تغییر در شرایط منطقه شد و اكوسیستم تالاب هامون جانی گرفت. اما موقعیت كنونی تالاب به گونه یی است كه این میزان آب، نه تنها تالاب را پر نمی كند بلكه با نخستین باد، آب پخش شده و از بین می رود. من در مصاحبه های قبلی هم گفته بودم، آبی كه به هامون وارد شد، به قدری نبود كه برای احیای اكو سیستم منطقه كافی باشد.
   
    برخی فعالان محیط زیست اعتقاد دارند آبی كه به تالاب وارد شده، مدیریت نشد، به همین دلیل خشكی دوباره به تالاب برگشت. نظر شما چیست؟
    بحث مدیریت ناصحیح نوعی پیشداوری است. شما نمی توانید انتظار داشته باشید زخم كهنه هامون به طرفه العینی و با این میزان آب مداوا شود. آن هم در منطقه یی به این وسعت و با امكانات محدود. به عقیده من از آب درست بهره برداری شده است. زندگی مردم سیستان بر كشاورزی، دامداری و صیادی استوار است. در مدتی كه آب آمد حدود دو میلیارد مترمكعب برای كشاورزی و آشامیدنی در چاه نیمه ها ذخیره شد و حدود دو میلیارد مترمكعب هم وارد تالاب شد. ذخیره آب اقدامی منطقی بود. دیدید كه با نخستین توفان دو میلیارد مترمكعب آبی كه به تالاب اختصاص داده شده بود، ظرف مدت 20 روز به حداقل رسید. مشكل اصلی تالاب بحث كانون های بحرانی ریزگردها است. آبی هم كه به تالاب رسید در منطقه پخش شد و با ایجاد پوشش گیاهی، كانون های بحرانی تولید ریزگرد در ایران را به 30 تا 50 هزار مترمكعب كاهش داد.
   
    سطح این كانون های بحرانی چه مقدار بوده است؟
    كل تالاب 570 هزار هكتار است كه حدود 400 هزار هكتار آن در ایران است. ما توانستیم با پخش آب در سطح تالاب و ایجاد پوشش گیاهی، 90 درصد منطقه را از وضعیت بحرانی تولید ریزگرد نجات دهیم.
    اما هنوز شاهد توفان های شن هستیم.
    در حال حاضر قسمت اعظم ریزگردها از كشور افغانستان به خاك ایران وارد می شوند. این كشور هم با بحران آب مواجه است.
   
    برای مهار ریزگردها در خاك افغانستان اقدامی صورت گرفته است؟
    باید برای این كار با دولت افغانستان مذاكره شود، تا بتوانیم در آن كشور هم تمهیدات لازم را برای مهار ریزگردها فراهم آوریم.
   
    برای حفظ پوشش گیاهی ایجاد شده در بستر هامون چه اقداماتی می توان انجام داد؟
    نخستین راهی كه برای مقابله با ریزگردها به سراغ آن می روند، مالچ پاشی است كه مسلما هزینه هم در بردارد. پوشش گیاهی ایجاد شده یك مالچ طبیعی است كه باید مردم و مسوولان به یاری هم از آن محافظت كنند. ما اولویت را به هوای سالم می دهیم. خاك بستر هامون چسبندگی ندارد و باید جلوی تردد روی پوشش گیاهی گرفته شود تا امكان رشد داشته باشد. روش برداشت از این بستر هم مهم است. نقش دولت در این منطقه این است كه دامداران و كشاورزان و ذی نفعان تالاب را در نظر بگیرد و آنها را مدیریت كند. مثلاجالیزكاری به صورت دیم در شمال استان، باعث شده تردد ماشین های كشاورزی روی بستر شده است. كشاورز را نمی توان از زمین جدا كرد، دامدار هم علوفه دام خود را از تالاب تامین می كند. باید كشاورزان و دامداران مدیریت شوند و شیوه صحیح برداشت به آنها آموزش داده شود. باید مسیرهای تردد برای روستاییان مشخص شود. قبلادامداران علوفه دام خود را با قیمتی حدود 30 تا 40 هزار تومان برای هر گونی می خریدند اما حالابه تالاب می روند و هر كس تا هر مقدار كه می تواند از پوشش گیاهی برداشت می كند. مدیریت و برنامه ریزی صحیح باعث می شود كه دامدار بداند، از كجا و در چه سطحی برداشت كند تا علوفه چینی، منجر به نابودی پوشش گیاهی نشود.
   
    قرار بود برای ورود آب به زمین های كشاورزی، لوله گذاری صورت بگیرد. اما اكنون در بعضی روستاها محصولات كشاورزی پیش از رسیدن زمان برداشت به علت نرسیدن آب خشك شده اند.
    بحث لوله گذاری برای گذار از كشاورزی سنتی به مدرن، در دست اقدام است. این برنامه زمان بر است. ما نیازمند برنامه های بلندمدت هستیم. اما شرایط آب و هوایی منطقه به گونه یی است كه نمی توان از تداوم وجود آب اطمینان داشت. این نابسامانی سبب شده است كه كشاورزان به سمت كشت تك محصولی و به خصوص محصولاتی كه در برابر كم آبی مقاومت بیشتری دارند روی بیاورند. اگر این دو میلیارد مترمكعب آب ذخیره شده در چاه نیمه هم به تالاب می رفت: حداكثر یك ماه بیشتر می توانستیم تالاب را در شرایطی تقریبا قابل قبول، نگه داریم. اما با آب ذخیره شده در چاه نیمه ها می توان سهمیه كشاورزان را در اختیارشان قرارداد.
   
    در مورد رهاسازی و مرگ بچه ماهی ها در تالاب چه نظری دارید؟
    شیلات حداكثر پنج میلیون قطعه بچه ماهی در آب رها كرده است، البته گونه های رهاشده مورد تایید ما بود. اما در این چند ماه روزانه پنج تا 10 تن ماهی از تالاب صید می شده است. حجم ماهی ها آنقدر زیاد است كه ماهی ریزی شیلات نمی تواند نقش پر رنگی در صید و صیادی داشته باشد. مرگ بچه ماهی ها سیكل طبیعی است و در مورد تعداد مرگ ومیر اغراق شده است.
   
    چرا با توجه به وضعیت شكننده تالاب، این ماهی ها در هامون رها شدند و در چاه نیمه ریخته نشدند؟
    در چاه نیمه هم ماهی رها شده است. چاه نیمه چهارم مختص صیادی است، اما ما در چاه نیمه های یك تا سه اجازه صید نمی دهیم زیرا آنها منبع تامین آب شرب هستند.
   
    وقتی خانم ابتكار و نماینده سازمان ملل به سیستان آمدند قرار شد از راه دیپلماسی و مذاكره با كشور افغانستان بحث حقابه ها پیگیری شود. برخی معتقدند جاری شدن آب نه به دلیل به ثمر نشستن دیپلماسی بلكه به علت سیلاب جاری شده در افغانستان بوده است. ماجرای حقابه هامون به كجا رسید؟
    تلاش های زیادی شده ولی با توجه به موقعیت سیاسی كشور افغانستان، این تلاش ها به زودی نتیجه نمی دهد. جنگ های داخلی، حضور امریكا و ناتو در افغانستان سبب بی ثباتی سیاسی این كشور شده است و این موضوع شرایط مذاكرات را تحت الشعاع قرار می دهد. در مورد ورود آب در سه ماه ابتدای سال، این طور نبوده كه مذاكرات تاثیری نداشته باشد. افغانستان می توانست، مسیر آب را منحرف كند تا به خاك ایران نرسد، اما همین رایزنی ها به ورود آب به كشور كمك كرد.
   
    مشكل تالاب با زندگی مردم گره خورده است، این مذاكرات چه زمانی به نتیجه می رسد.
    تلاش های انجام شده در این دولت مفید بوده است. برای نخستین بار نماینده سازمان ملل به تالاب آمد و نخستین بار است كه بحث تالاب هامون به یك بحث بین المللی تبدیل شد. این تلاش كمی نیست. ما منتظریم رییس جمهور جدید این كشور شروع به كار كند، تا مذاكرات مان را ادامه دهیم. نباید زحمات را نادیده گرفت. حقابه یی هم كه از آن صحبت می شود، تنها 820 میلیون مترمكعب در سال است.
   
    چرا همین مقدار آب هم تعلق نمی گیرد؟
    هر موقع سیل بیاید یا زمانی كه رایزنی ها نتیجه دهد، آب به ایران می رسد.
   
    مگر تفاهمی برای اختصاص حقابه به ایران نیست؟
    تفاهم هست اما افغانستان به شرایط خودش نگاه می كند. زمانی آب را به ایران می فرستد كه برای ما مناسب نیست. مثلابه جای فصل پاییز كه زمان كشت است، در بهار كه دوره برداشت محصول است اقدام به ارسال آب می كند.
   
    چرا شرایطی در این تفاهمنامه وجود ندارد كه آب چگونه و در چه زمانی به هامون تعلق بگیرد؟
    این تفاهمنامه قبل از انقلاب بسته شده و نواقص زیادی دارد. بله باید این شرایط در آن معلوم شود. در حال حاضر كشور افغانستان هم آبی ندارد كه به ما بدهد. تصاویر ماهواره یی هم این را نشان می دهد. پشت سدهای افغانستان كاملاخشك و لم یزرع است. اما ما توانستیم برای دو سال آینده پوشش گیاهی مناسبی در تالاب ایجاد كنیم.
   
    قرار بود 12 كیلومتر از خاك ریز مرزی خراب شود، تا امكان ورود آب هیرمند به سیستان فراهم آید، چرا هنوز این خاك ریز كاملااز بین نرفته است؟
    پس از پنج سال پیگیری و مذاكره با مرزبانی توانستیم مجوز این تخریب را بگیریم. در حال حاضر هم حدود هفت كیلومتر از این 12 كیلومتر تخریب شده است. حتی زمانی كه آب به سیستان رسید، بعضی از ورودی ها را با همكاری مردم محلی و با بیل و تیشه باز كردیم و مقدار زیادی آب وارد خاك ایران شد.
   
    هنوز هم از این ورودی ها آب جریان دارد؟
    ورودی ها باز هستند اما آبی نیست كه وارد شود.
   
    روستاهای سیستان شرایط هوایی مناسبی ندارند، مقدار ریزگردها در روزهای زیادی از سال، بسیار بالاتر از حد نرمال است. بسیاری از مردم مهاجرت كرده اند و درب برخی منازل روستایی تا یك متر خاك وجود دارد. چه برنامه هایی برای كمك به زندگی روستاییان انجام شده است؟
    تمركز ما روی بهبود كیفیت آب و هواست. می دانیم با این مقدار آب نمی توانیم برای مردم شغل ایجاد كنیم و زندگی آنها را تغییر دهیم. از طرفی نمی توانیم انتظار داشته باشیم، هامونی مانند هامون پیش از خشكسالی داشته باشیم. پس هدف اصلی ما ایجاد هوای سالم و مهار ریزگردها است. ما به این نتیجه رسیدیم كه بهتر است به جای یك بستر كاملاخشك 100 هزار هكتار بستر تالابی داشته باشیم. محیط زیست 60 میلیون مترمكعب سهمیه از 400 میلیون مترمكعب خروجی آب چاه نیمه ها دارد. وزارت نیرو موظف به اختصاص این آب به تالاب است. ما این مجوز را در دو سه سال اخیر و درست در زمان بحرانی گرفتیم. باید از این مقدار استفاده كنیم و برایش برنامه ریزی كنیم.
   
    تاكنون چقدر از این برنامه ها اجراشده اند؟
    برنامه فاز یك هامون در منطقه كوه خواجه در حال اجراست. ما با شناسایی، لایروبی و كانال كشی یكی از مسیرهای قدیمی، توانستیم آب را در كمترین مدت به جلوی كوه خواجه بیاوریم. با این كار امسال خیلی از مردم را آنجا نگه داشتیم. حتی به گفته شهردار آن منطقه مهاجرت معكوس هم داشته ایم. امسال كوه خواجه بیش از 600 هزار بازدیدكننده داشت. با هدایت آب به سمت كوه خواجه مرتع وسیعی هم برای دامداران و عشایر منطقه به وجود آمد. این كار تنها با ساماندهی آب ممكن بود.
   
    در حال حاضر كوه خواجه هم آب ندارد.
    تا دو هفته قبل داشت. به خاطر دامداران و عشایر، آب را از چاه نیمه ها به سمت كوه خواجه رها می كنند. این منطقه سهمیه خودش از آب را دارد.
   
    انتخاب منطقه تالابی بر چه مبنایی است؟
    دانشگاه زابل، در حال انجام طرحی مطالعاتی برای محیط زیست است. این طرح در آینده، كمك بیشتری به ما خواهد كرد. این طرح در اوج خشكسالی و ناامیدی مردم تهیه شد و هدف از آن، ایجاد یك هامون پایلوت است. ما كوه خواجه را انتخاب كردیم. كوه خواجه مظهر سیستان و كوهی مقدس برای اكثر ادیان است. هدف این است كه با ایجاد پایلوت هامون و رونق صیادی و كشاورزی در این منطقه، هم توانمندی های تالاب مشخص شود هم زندگی مردم رونق پیدا كند. علاوه بر این، پژوهشكده تالاب در دانشگاه زابل در حال مطالعه روی طرح هایی مانند نیازسنجی آبی تالاب در دوره هایی مختلف پرآبی و خشكسالی و طرح تشخیص گودی ها بر اساس سامانه های جغرافیایی است. این مطالعات كمك زیادی به مدیریت بهتر تالاب می كند.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha