تحقیقات از زنی که دختری را به‌دلیل سوءظن به شوهرش با اسید سوزانده ‌است، در حالی توسط بازپرس ادامه دارد که قربانی این اسید‌پاشی روزهای سختی را در بیمارستان می‌گذراند و گوشت بدنش در بعضی از قسمت‌های بدن تا استخوان از بین رفته‌ است

جزئیاتی از روند درمان سیما،قربانی حادثه اسید پاشی

سلامت نیوز :تحقیقات از زنی که دختری را به‌دلیل سوءظن به شوهرش با اسید سوزانده ‌است، در حالی توسط بازپرس ادامه دارد که قربانی این اسید‌پاشی روزهای سختی را در بیمارستان می‌گذراند و گوشت بدنش در بعضی از قسمت‌های بدن تا استخوان از بین رفته‌ است.  به گزارش روزنامه شرق ، سیما، قربانی 25ساله این اسید‌پاشی دو هفته قبل برای توضیح اینکه رابطه‌ای با شوهر متهم ندارد سر قرار با او حاضر شد اما بعد از پایان صحبت‌هایش زن متاهل ظرف اسید را از کیفش بیرون آورد و به‌صورت سیما پاشید.

 دختر جوان بلافاصله به نزدیک‌ترین درمانگاه در دهدشت برده ‌شد اما شدت سوختگی به حدی بود که به برادر او گفتند باید به بیمارستانی مجهز منتقل شود. به همین دلیل سیما را به اهواز منتقل کردند ولی در بیمارستان مرکزی اهواز نیز نتوانستند کار زیادی انجام دهند و این دختر به بیمارستان فارابی در تهران منتقل شد.

سیما روز گذشته قبل از اینکه یک‌بار دیگر مورد عمل جراحی قرار گیرد در حالی‌که به‌شدت درد داشت گفت: «زخم‌هایم خیلی شدید و عمیق است و پزشکان می‌گویند بیشتر از این نمی‌توانند به من مسکن بزنند. روزهایی که عمل دارم خیلی سخت‌ است چون مسکن کمتری به من می‌زنند و درد زیادی را تحمل می‌کنم.»

[quote-left]با توجه به اینکه من هزینه‌ خانواده را تامین می‌کردم و حالا نمی‌توانم کار کنم وضعیت وخیم شده ‌است البته سرم را پایین نمی‌اندازم خداراشکر جوان هستم. ماشینم را فروختم و می‌خواهم کلیه‌ام را بفروشم تا خرج خواهرم را بدهم.  [/quote-left]

این دختر جوان ادامه داد: «پزشکان گفته‌اند چشم چپم وضعیت خوبی ندارد و مثل نهالی است که آن را کاشته‌اند و منتظر رشدش هستند. درواقع آنها منتظر تغییرات در چشم من هم هستند اما معلوم نیست این عمل جواب بدهد. چشم راستم کمی بینایی دارد که امیدوارم این بینایی از دست نرود.

وقتی مسکن به من تزریق می‌شود کمی بهتر هستم اما به‌محض اینکه اثر مسکن از بین می‌رود وضعیتم خیلی بد می‌شود. درد و سوزش همزمان دارم و حتی نای گریه‌کردن هم برایم نمانده ‌است. من هیچ‌ کاری نکرده‌ بودم حتی یک‌بار هم با شوهر آن زن خصوصی صحبت نکردم. خودم نامزد داشتم. این زن به‌خاطر دوستی‌ای که برادرم با شوهرش داشت به من مشکوک شد و اینطوری من و خانواده‌ام را نابود کرد. زخم‌هایی که روی بدنم هست خوب می‌شود بالاخره این درد یک روز تمام می‌شود.

من نگران مادرم هستم که سرطان دارد و در خانه تنها مانده ‌است.» سیما ادامه داد: برادرم روزهای سختی را می‌گذراند و من از مردم خواهش می‌کنم به ما کمک کنند تا از این وضعیت نجات پیدا کنیم. بیماری مادرم هم ذهن ما را مشغول کرده ‌است واقعا نمی‌دانم در این وضعیت باید چه کنم اگر می‌مردم حد‌اقل خرج کفن‌ودفن روی دست خانواده‌ام بود و برادرم اینطور عمرش را به پای من نمی‌ریخت.

 سیما به‌دلیل درد زیاد نتوانست درباره روز حادثه توضیح بیشتری بدهد و گفت: خیلی درد دارم و نمی‌توانم بیشتر از این صحبت کنم فقط می‌گویم حاضر به گذشت نیستم او باید زجری را که من می‌کشم تحمل کند. او را نمی‌بخشم.  

برادر سیما که این‌روزها از خواهرش مراقبت می‌کند نیز گفت: «پزشکان همه‌چیز را به سیما نگفته‌اند اما به من گفتند که هیچ‌ امیدی به بهبود چشم چپ او نیست. با این حال کارهای درمانی را انجام می‌دهند. وقتی اهواز بودیم به ما گفتند چشم چپ سیما تخلیه شده اما در تهران گفتند چشم تخلیه نشده و همه روش‌ها را برای بازگرداندن بینایی او انجام می‌دهند، هرچند تقریبا امیدی نیست.

البته نسبت به چشم راست او امید بیشتری دارند و می‌گویند نزدیک به 20درصد بینایی دارد که تلاش می‌کنند آن را حفظ کنند.» وی ادامه داد: «با توجه به اینکه مادرم هم به‌شدت مریض است و در خانه تنها مانده ‌بود خواهرانم را به شهرمان فرستادم و خودم پیش سیما مانده‌ام. در بیمارستان زندگی می‌کنم و کارهای خواهرم را انجام می‌دهم.

باید برایش دارو تهیه کنم. چیزهایی هست که برای درمانش نیاز دارد و باید آنها را آماده کنم. فشار سنگینی بر خانواده وارد شده است و با توجه به اینکه من هزینه‌ خانواده را تامین می‌کردم و حالا نمی‌توانم کار کنم وضعیت وخیم شده ‌است البته سرم را پایین نمی‌اندازم خداراشکر جوان هستم. ماشینم را فروختم و می‌خواهم کلیه‌ام را بفروشم تا خرج خواهرم را بدهم. فامیل هم به مادرم کمک می‌کنند. خواهرهایم می‌گویند اگر سیما بفهمد چه کرده‌ای خودش را می‌کشد.

فعلا که به خدا توکل کرده‌ایم. خداراشکر در بیمارستان به سیما خوب رسیدگی می‌کنند. به قول پرستاران زخم‌هایش خیلی عمیق است و بیشتر از این نمی‌توانند به او رسیدگی کنند.

برخی از قسمت‌های بدن از جمله دست و کمرش به حدی سوخته که اسید گوشت را به‌طور کامل از بین برده و به استخوان رسیده و آسیب جدی به استخوان وارد کرده‌ است. دکترها می‌گویند روند تخریب اسید ادامه دارد و باید مدتی صبر کرد تا متوقف شود.»

هموطنان خیری که تمایل دارند به سیما و خانواده‌اش کمک کنند می‌توانند کمک‌های خود را به شماره کارت 6037694005783034 بانک صادرات به نام احمد افشاری، برادر سیما واریز کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha