من خودم اهل جامعهی در حال توسعهی آفریقای جنوبی (SADC) هستم، منطقهای که بیش از 4/3 کشورهای عضو آن بالاترین میزان سرانهی مبتلایان به ایدز در جهان را دارا هستند. در SADC تنها 10 درصد جمعیت جهان سکونت دارند، اما متاسفانه نزدیک به 40 درصد مبتلایان به ایدز در سطح جهان در این منطقه زندگی میکنند که درصد بسیار بالای آن را زنان جوان تشکیل میدهند.
حرف زدن بس است، دیگر وقت عمل است.
زمینهی فعالیتی برگرفته از چهارمین کنفرانس جهانی «زنان و برنامهریزی عملی» که در کنفرانس بیناللملی «جمعیت و توسعه» به تصویب رسید، فراخوانی بود برای چرخهی کل زندگی و نگرشی به مراقبتهای بهداشتی مبنی بر افزایش توزیع مراکزی برای دسترسی همگان به مراقبتهای پزشکی، بالا بردن سطح بهداشت و پیشگیری از بیماریها و همچنین پیشگیری و معالجهی ناقلان بیماریهای جنسی و HIV/AIDS.
این فراخوان دوباره در چهل و سومین جلسهی «کمیسیون موقعیت اجتماعی زنان» مورد برسی قرار گرفت. کشورهای عضو برای اطمینان از حمایت بیشتر زنان در مقابل آلودگی به HIV تصمیماتی گرفتند: دسترسی زنان به روشهای کنترل، دسترسی به درمان برگشتناپذیر ویروس برای مبتلایان به HIV/AIDS، ریشهکنی خشونتهای جنسیتی و موارد خطرناکی مانند معلولیت ژنتیکی زنان. SADC برای پیدا کردن راهحلی در مورد زنان، دختران و ایدز پیشقدم شد و از دولتها، سازمانهای غیر دولتی، جامعهی مدنی و جوامع بینالمللی درخواست کمک کرد تا بر تلاشهایشان مبنی بر جلوگیری و کاهش تاثیر وحشتناک HIV/AIDS بر زنان و دختربچهها در کشورهای در حال توسعه سرعت بخشند.
در بیست و سومین نشست ویژهی مجمع سازمان ملل با عنوان «زنان سال 2000» گسترش برابری جنسیتی و صلح در قرن بیست و یکم بعضی از علایم مثبت اما کُند مبارزه با HIV/AIDS مورد توجه قرار گرفت. همچنین کشورهای عضو تصمیم گرفتند بر تلاشهای خود در جهت حمایت از زنان در تمام سنین در مقابل ابتلا به HIV و دیگر بیماریهای عفونتی جنسی بیفزایند. این تلاشها شامل دسترسی زنان به کنترل، مشاوره و آزمایش HIV به طور محرمانه و داوطلبانه، و افزایش واکسن بود.
خلاصه کلام این که برای مدت مدیدی درباره ابعاد جنسیتی HIV/AIDS فقط حرف و حرف و حرف بوده است. سوالی که یک نفر باید بپرسد این است: چرا برای اجرای راهحلهای حساس جنسیتی، وقتی نوبت به مرحله عمل میرسد، عمل بسیار نامناسب و در سطح پایین است؟
جوانی: پنجرهای رو به امیدواری
آسیبپذیری خاص دختران و زنان نسبت به HIV/AIDS در بسیاری از مطالعات و مباحث مختلف سازمان ملل به اثبات رسیدهاست. درحالی که بسیاری از کشورها موافقت خود را مبنی بر حق جوانان در افزایش تواناییهایشان، دسترسی به انواع خدمات و فرصتهایی برای زندگی، یادگیری و داشتن محیطی آرام و امن اعلام کردهاند، نهادهای اجتماعی مانند مدارس، سازمانهای غیر دولتی، رسانههای ارتباط جمعی، بخش خصوصی و دولتها برای حمایت از این حقوق کار زیادی انجام ندادهاند. برای مثال، دسترسی به اطلاعات جنسی هنوز موضوعی بحثبرانگیز است. باوجود این تحقیقات گسترده نشان میدهند آموزش مهارتهای زندگی در مدارس نه تنها جوانان را توانمند میسازد٬ بلکه فعالیتهای جنسی {پرخطر} آنها را نیز کمتر میکند.
یافتههای من، با پشتوانهی 10 سال پژوهش در مورد نوجوانان نشان میدهد نوجوانانی که دربارهی موضوعات جنسی بیخبر نگه داشته شدهاند بیش از نوجوانانی که دربارهی مسائل جنسی اطلاعاتی دارند، در معرض خطر هستند. زیرا نوجوانان بیاطلاع وقتی تصمیم میگیرند درگیر مسایل جنسی شوند، به احتمال زیاد خیلی زود باردار میشوند و یا به بیماریهای مقاربتی مبتلا میگردند. بیاطلاعی و نداشتن برنامهریزی مناسب در روابط جنسی، آنها را درگیر روابط جنسی ناامن میکند. برای مثال آنها حتی نمیدانند چگونه از کاندوم استفاده کنند.
دختران، زنان و فقر
در بسیاری از کشورها٬ سیستمهای قانونی و هنجارهای فرهنگی نابرابری جنسیتی را تقویت میکنند: دادن منابع تولیدی مانند زمین به مردان، فرودستی زنان در قوانین ازدواج و دادن امتیاز بیشتر به مردان در رسوم سنتی ارث که باعث برتری اقتصادی مرد در خانواده میشود {همهی این عوامل موقعیت فرودست زنان را تثبیت میکنند}. این در حالی است که علیرغم امضا کردن کنوانسیون حذف تمام اشکال تبعیض علیه زنان توسط این کشورها ، آنها هنوز درگیر این نوع مسائل هستند. تا تحقق راهحلهایی که در این کنوانسیون دربارهی حقوق زنان، توسعهی ملی و انتقال HIV آمده هنوز راه زیادی ماندهاست. از این گذشته به نظر میرسد در بسیاری از کشورها بهعلت سیاستهای بنیادی تطبیق به جای توسعهی موقعیتهای اقتصادی، میزان فقر بیشتر شدهاست.
طبق معمول، بعضی سیاستهای استخدامی بر زندگی زنان و دخترانتاثیر بیشتری میگذارد. صرفهجوییهای مستمر و نبودن فرصتهای استخدامی باعث میشود زنان و دختران برای گذران زندگی٬ به طور مستقیم یا غیرمستقیم، به تجارت جنسی روی آورند. با این کار خطر ابتلا به ویروس HIV برای آنها افزایش مییابد. سوال مناسبی که باید پرسیده شود این است: دولتها تا چه اندازه بین برنامههای رسیدگی به ایدز در سطح جامعه و توانمندی اقتصادی زنان موازنه برقرار کردهاند؟
برای ریشهکن کردن فقر بین زنان باید موسسات و مکتبهایی که به فرودستی زنان در تمام حوزههای زندگی اعتقاد دارند، برچیده شوند. توانمندی اقتصادی و کاهش فقر به تنهایی از طریق برنامههای ضدفقر تحقق نمییابد، مگر از طریق ایجاد فضایی دمکراتیک، تغییرات در ساختار اقتصادی در تمام سطوح و ایجاد فرصتهایی برای بهبود کیفیت زندگی.
{به علت خطر بیشتر ابتلا به AIDS برای زنان } باید برای زنان مبتلا به این ویروس امکاناتی از قبیل غذا، بهداشت عمومی، تحصیلات، سرپناه و مراقبتهای پزشکی از قبیل تهیهی داروهای ضدبازگشت ویروس را تهیه و تضمین نمود.
به نظر میرسد دولتهای ما، بهبهانهی گرانی داروها در تهیهی آنها کوتاهی میکنند. در عینحال همین حکومتها میلیونها دلار برای تهیهی تجهیزات نظامی و درگیریهای مسلحانه هزینه میکنند. در آفریقا، قارهی من، با تخصیص تنها یكهشتم بودجهی نظامی بسیاری از کشورها میتوان داروهای ضد بازگشت ویروس را به طور رایگان در اختیار تمام کسانی که HIV و AIDS دارند، قرار داد. شرکتهای داروسازی نیز بهسبب بهره جستن از این موقعیت، در سهمی مساوی {با دولتها}، سزاوار سرزنش هستند. پس مسولیت حکومتها در مقابل شهروندان چه میشود؟
تعهد و ارادهی سیاسی
هنوز بین اقرار به معضل بودن HIV/AIDS و کارهای انجام شدهی یک رهبر سیاسی و تخصیص امکانات مالی برای چنین برنامهها و فعالیتهایی فاصلهی بسیار زیادی وجود دارد. ما به رهبرانی نیاز داریم که بتوانند:
ساختار قانونی و سیاست اجتماعی برای حمایت از برابری جنسیتی ایجاد کنند.
برنامههای درست جنسیتی برای آموزش روشهای کنترل هم برای زنان و هم برای مردان برای پیشگیری از ایدز طراحی کنند .
تبدیل جامعه به جامعهی نمونهای که برای توانمند کردن دائمی زنان و دختربچهها برای مقابله با HIV/AIDS برنامهریزی کند. جامعهی نمونهی بوتسوانا برای اراده و تعهد سیاسی به حقوق بشر در رویکرد به HIV/AIDS مثال خوبی است. بعضی از برنامههای مناسب این دولت عبارتاند از:
1. تحصیلات رایگان همراه با وعدهی غذایی.
2. درمان رایگان برای بیماری سل (برای زیر 18 سالهها و بالای 60 سالهها). به بقیهی افراد 20 پوند و یا 40 دلار آمریکایی پرداخت میشود.
3. مستمری دولتی برای سالمندان بالای 65 سال، به مبلغ ماهیانه 110 پوند.
4. طرح بیمهی اجتماعی برای فقرا.
5. ایجاد خانهی امن شامل 1- تهیهی سبد خانواده برای تغذیهی مناسب 2- تهیهی لوازم ضروری مثل دستکش، پوشک بزرگسالان، مواد پاککننده، لگن برای بیماران، صندلی چرخدار و غیره.
6. پرداخت هزینهی رفت و آمد برای داوطلبان خیریه به مبلغ 100 پوند.
7. برنامهریزی برای یتیمان و تهیهی لوازم مورد نیاز و تعیین مستمری برای خیران.
8. برنامهریزی برای زنان باردار با HIV مثبت و شیر خشک برای نوزادان
9. همراه کردن مردان
تا به حال در اپیدمی HIV/AIDS به نقش مردان پرداخته نشده است. هر چند مشخص است که رفتارهای متعاقب و جامعهپذیری آنها معلوم میکند که چگونه و به چه کسی ویروس منتقل شده است. مردان، مخصوصا مردان آفریقایی، ترجیح میدهند با یک پاککن بزرگ چیزهایی را که به آنها نسبت داده شده، از روی خود بزدایند: بیمسئولیت، خشن، غارتگر، منتقل کنندهی مستعد ویروس. چنین برچسبهایی خیلی کلیشهای هستند، نقش مردان را سختتر میکنند، و این واقعیت را که در آفریقا مردان خوب، مهربان، مسئولیتپذیر، دوستداشتنی و بسیار حساس نسبت به زنان وجود دارند، را انکار میکنند. تعداد این مردان کم نیست. فقط امروز، بعد از تعیین روز جهانی ایدز ، بسیاری از کسانی که به این گونه موارد کمک میکنند (سهامداران) پذیرفتند که ویژگیهای این مردان خوب میتواند نمونهی خوبی برای آن دسته از مردانی باشد که خیلی خوب نیستند و برداشت غلطی از مردانگی دارند.
در جامعهی مدنی نه تنها فعالان بلکه پژوهشگران، سیاستمداران، برنامهریزان و طراحان برنامههای پیشگیری و کاهش اثرات ایدز نیز درگیر هستند. بسیاری از برنامههای دولتی ناکام مانده است، زیرا این دولتها فاقد تجربهی متکی به جامعه و کارشناسان هستند. برای مثال برنامهی پیشگیری از انتقال ایدز از مادر به فرزند در بوتسوانا، در ابتدا با مشکلات عدیدهای مواجه شد، زیرا آنها نقش مهم جامعه را در تصمیمگیری زنان برای تست، مصرف دارو، شیر دادن و یا استفاده از شیر خشک برای نوزادان را نادیده گرفته بودند.
افراد مسنتر در این بخش سهم مهمی دارند ، زیرا آنها به طور فزایندهای مسولیتهای اجتماعی و اقتصادی جهت مواظبت از بیماران و نگهداری از بچههایی که HIV/AIDS آنها را یتیم کرده٬ به بهای سلامت خودشان میپذیرند. بنابراین در مواجه با HIV/AIDS آگاهی، آموزش و حمایت باید شامل آنها نیز گردد.
چه قدمهایی باید برداشته شود؟
با توجه به مطالب بالا، میخواهم پیشنهادات زیر را تکرار کنم:
ما باید بر نگرش حقوق بشر نسبت به اپیدمی HIV/AIDS تاکید کنیم. این نگرش بر اصل پاسخگویی دولت به مردم تاکید میکند. داشتن رابطهی جنسی سالم یکی از حقوق شهروندی است. وقتی زنی چنین حقی را نداشته باشد٬ این موضوع به معنای از دست دادن آزادی برای تصمیمگیری در مورد روابط جنسی و بهداشت باروری است، موقعیتی که نمیتواند { بدون نتایج خطرناك} استمرار داشته باشد.
باید تعهد سیاسی در بالاترین سطح برای اصلاح سیستمهای قضایی و فرهنگ جامعه وجود داشته باشد تا زنان و دختران را در مقابل ابتلا به HIV/AIDS توانمند کند و از درد و رنج آنها بکاهد. سران کشورها نباید دربارهی HIV و AIDS فقط حرف بزنند، آنها باید به کمکهای مردمی کمتر تکیه کنند و حداقل 10 درصد بودجه کشورشان را به برنامههای HIV/AIDS اختصاص دهند.
HIV/AIDS اپیدمی پیچیدهای است که درمانی بس طولانی میطلبد. تنها یک راهحل موثر نخواهد بود. بنابراین من از جامعهی بیناللملی و آژانسهای مربوطهی سازمان ملل درخواست میکنم از تلاشهای همگانی برای پیشگیری از HIV/AIDS در میان زنان و دختران مخصوصا در مناطق حاد آفریقا حمایت کنند. آفریقا { و بسیاری از نقاط جهان } نیازمند حمایت اصولی و پایدار از سوی جامعه جهانی هستند٬ در غیر اینصورت نخواهند توانست همپای این اپیدمی حرکت کنند.
تحقیق در مورد مسئلهی جنسیت و HIV/AIDS باید سیاست را تحت تاثیر قرار دهد، بنابراین باید نوعی همآهنگی بین متخصصان، سیاستمداران و برنامهریزان اجرایی ایجاد شود.
مردان به تنهایی مشکلساز نیستند ولی بخشی از راهحل هستند، آنها هم در مقابل HIV/AIDS آسیبپذیرند و باید در تمام فعالیتهای ملی و بیناللملی شرکت کنند. فعالیتهایی چون پیشگیری، کاهش تاثیر و مراقبت از مبتلایان به HIV/AIDS .
در آخر اجازه دهید در مقام یک زن آفریقایی حرف بزنم، زنی که بیشتر عمرش را در آفریقا زندگی کرده است. دوستان آفریقایی من٬ HIV/AIDS ما را به مبارزه میطلبد تا در مورد سرنوشت خودمان احساس مسولیت کنیم. هیچ کس نمیتواند این کار را بکند، مگر خودمان. ما میتوانیم خواستار حمایت جامعهی بیناللمل باشیم، اما در نهایت برای خلاص کردن قارهمان از این مصیبت باید خودمان حرکت کنیم و به خود آییم. ببایید دِین خود را نسبت به اعلامیهی جهانی حقوق بشر و منشور آفریقایی حقوق بشر برای نیمهی دیگر جمعیتمان یعنی زنان و دختران ادا کنیم.
منبع : http://www.un.org/womenwatch
نظر شما