سلامت نیوز:
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه ایران نوشت: هوا زود سرد شده؛ آنقدر زود که فاصله زمانی بین باز کردن چمدان و بقچههای لباسهای زمستانی و پوشیدنشان، به کمتر از یک روز شاید برسد.
خیلیها هم البته در آغاز فصل سرد، دلشان هوس میکند تا علاوه بر رو کردن لباسهای زمستانی قدیمیتر، تکهای لباس مناسب فصل را که هم جدید است و هم شیک، برای خودشان تهیه کنند تا با رخت نو به استقبال زمستان بروند. البته همیشه هم اینطور نیست و گاهی مجبوری تا بنا به ضرورت، کاپشن، پالتو، بارانی یا چیزی از این دست بخری تا در روزهای سرد زمستان، محافظت باشد.
این روزها اگر سری به مراکز خرید و فروشگاههای سطح شهر بزنید، با وجود اینکه خیلیهایشان هنوز در تب و تاب فروش فوقالعاده تابستانه هستند، بسیاری از آنها هم لباسهای پاییزه نو رسیده را در قفسهها جا دادهاند تا در جلب مشتریان اول فصل، از دیگران پیشی بگیرند. مشتریان لباسهای اول فصل، یا باید جیب پر پولی داشته باشند یا قید جنس خوب را از همان ابتدا بزنند، چرا که قیمت لباسهای پاییزه و زمستانی، بخصوص اگر با کیفیت و دارای برند باشند، آنقدر بالاست که نمیشود به این راحتیها سراغشان رفت.
« کاپشنها و ژاکتهای ما عمدتاً ترک هستند؛ همه مارک دارند. قیمت ژاکتها از 240 هزار تومان شروع میشود تا حدود 400 هزار تومان. کاپشنها هم از 500 تا 800 هزار تومان قیمتشان متفاوت است.»
این را صاحب یکی از فروشگاههای لباس مردانه فروشی در مرکز تهران میگوید. البته به گفته خودش، قیمتهایشان چندان هم بالا نیست چرا که در شمال تهران، اجناس مشابه، با قیمتهای بالاتر و حتی گاهی دوبرابر به فروش میرسند و صد البته هم که مشتری خودشان را دارند.
میگوید: « مردم که مجبور نیستند لزوماً از مغازههایی مثل ما خرید کنند. ما اجناسمان را خودمان از ترکیه میآوریم. با این نرخ ارز و پول باربری و اجاره مغازه، فکر نکنید که سودمان هم آنقدرها بالاست. به هرحال هستند فروشگاههایی که لباسهای زمستانه را با قیمت مناسب عرضه میکنند و مسلماً نباید توقع کیفیت بالا را از آنها داشت. همین خیابان جمهوری و راسته کوچه برلن اگر بروید کاپشن 50هزار تومانی هم پیدا میکنید که یا چینی هستند یا کار تولیدیهای درجه چندم خودمان.»
لباسهایی که با قیمت پایین عرضه میشوند، همیشه مشتریان خودشان را دارند؛ مشتریانی که اندازه جیبشان خرید میکنند و خیلیهایشان شاید حتی بهفکرشان هم خطور نکند که روزی از یکی از آن فروشگاههای لوکس بالای شهر، با قیمتهای نجومیاش خرید کنند؛ اما بعضیها هم گرچه دستشان اندازه خرید پوشاک گرانقیمت، به دهانشان نمیرسد، اما باز دلشان میخواهد لباس زمستانیشان، رنگ و بوی آنور آبها را داشته باشد و مارکش هم توی چشم!
برای خیلی از آنها، اینجا همان جایی است که میتواند خواستهشان را تا حدودی برآورده کند. اینجا، جایی است که خبری از رگالهای شیک و قفسههای مرتب نیست. لباسها در چند جعبه بزرگ، روی هم ریخته شدهاند و آنهایی هم که چشمگیرترند، روی چوب لباسیهای نازک جا گرفتهاند و کنار هم، به میخهایی که جا به جای دیوار سفید زده شده، آویزان شدهاند.
وارد که میشوی، بوی تند و تیزی به مشامت میخورد که خاص این طور فروشگاه هاست؛ فروشگاههایی که بیشتر از 20 سال از دایر شدنشان میگذرد و همچنان هم مشتریان پر و پا قرص خودشان را دارند. «تاناکورا» حالا اسمی آشناست و بیشتر از آنکه شخصیتهای سریال قدیمی و خاطرهانگیز «سالهای دور از خانه » را در ذهن تداعی کند، تصویر لباسهای رنگارنگ در انواع و اقسام مدلها را مجسم میکند که روزی، خارجی بودن، بزرگترین تبلیغ برایشان به حساب میآمد. آن روزها البته خبری از این همه لباسهای خارجی با تنوع مدل و قیمت نبود و نهایتاً یا باید آنقدر متمول میبودی که صاحب رختهای شیک و خوش دوخت ازآب گذشته شوی یا سوغات عزیز خارجنشین را به چشم میکشیدی، و اینگونه بود که تاناکوراییها با عرضه لباسهای خارجی دست دوم، آن هم به نازلترین قیمت، برای خودشان جایی باز کردند. رونق فروشگاههای تاناکورا البته با ورود اجناس چینی ارزانقیمت، افت کرد؛ طوری که خیلیهایشان مجبور شدند تن به سرنوشت «ریوزوی» سالهای دور از خانه بدهند و فروشگاه تاناکورا را جمع کنند و سراغ کسب دیگری بروند. اما خیلیهای دیگر هم دست از این کار نکشیدند، چرا که به گفته خودشان، همیشه مشتری داشتهاند.
یکیشان صاحب فروشگاه تاناکورایی است که سالهاست در همین مکان، خودنمایی میکند. اوایل سردرش بزرگ نوشته بود «تاناکورا» و آنطور که صاحب مغازه میگوید، اصلاً عاملی بود برای جذب مشتری و هرکس که از دور هم نوشته بزرگ را میدید، بالاخره راهش را کج میکرد تا سری به فروشگاه بزند.
« مردم به هم خبر هم میدادند که مثلاً فلان جا، تاناکورایی باز شده و جنسهایش هم خوب است. اینطور نبود که کسی خجالت بکشد از ما خرید کند. دختران جوان که با هم دوست بودند، به اتفاق برای خرید میآمدند و کلی هم با بگو و بخند و شوخی، خرید میکردند. به هر حال 15، 20 سال پیش تنوع جنس مثل حالا نبود. مدلهایی که ما داشتیم، گاهی در بهترین فروشگاههای شهر هم پیدا نمیشد و به خاطر همین هم بود که فروشگاههای تاناکورا، به یک باره آنقدر پر طرفدار شد. اما رفته رفته، وضع تغییر کرد. ما هنوز هم مشتریهای خودمان را داشتیم اما نوعشان دیگر کمی تغییر کرده بود. کسانی که از ما خرید میکردند، دیگر آنهایی نبودند که به عشق لباس خارجی میآمدند. بیشتر کسانی بودند که دستشان تنگ بود و آبرودار هم بودند. کسانی که صورتشان را با سیلی سرخ نگه میدارند. آنها دلشان نمیخواست که آشنایی ببیند دارند از اینجا خرید میکنند؛ این را میشد از رفتارشان فهمید. همه نه، اما خیلیها وقتی مشغول وارسی و انتخاب لباس هستند، کاملاً معلوم است که معذبند، به همین خاطر هم بود که تابلوی تاناکورا را از سر در مغازه برداشتیم تا مردم راحتتر باشند.»
حرفهای مغازهدار به اینجا که میرسد، دختر جوانی قیمت پالتوی خاکستری کوتاهی را از او میپرسد. پالتو، ظاهراً بیعیب و نقص به نظر میرسد و قیمتش آنقدر مناسب است که دختر، بدون کوچکترین چک و چانهای، آن را برمی دارد.
مغازهدار میگوید:« این طور هم نیست که لباسهای اینجا همگی کهنه و رنگ و رو رفته باشند. همین پالتو را دیدید؟! نهایتاً دو سه بار پوشیده شده. مارکدار هم هست. اگر بخواهد دست اول آن را بخرد باید ده برابر پول دهد! البته مسلماً میشود با کمی بیشتر از این قیمت، جنس بیکیفیت و چینی هم پیدا کرد اما خیلیها ترجیح میدهند لباس دست دوم بخرند اما کیفیت و دوختش خوب باشد.»
خانم مسنی که مشغول وارسی لباسهاست، دنبال پالتوی سایز بزرگ میگردد برای خودش و یک کاپشن چرم هم برای پسرش!
میگوید: « قیمت لباسهای زمستانی آنقدر بالاست که از پس خریدش برنمیآییم. با این قیمتها، کسانی مثل ما ناچار هستند که دست دوم بخرند. پسرم دانشجواست و از سال قبل دنبال کاپشن چرم بود. همین چرم فروشیهای خودمان، زیر یک میلیون تومان قیمت ندادند! جوان است دیگر؛ دوست دارد شیک و امروزی باشد. آمدم اینجا بگردم ببینم چیزی مناسبش پیدا میشود یا نه. سپردهام اگر کاپشن چرم آوردند، به من خبر بدهند. خودم هم با این سن نمیتوانم جلوی فامیل و آشنا، لباس ارزانقیمت بپوشم که بیقواره است و به تن آدم زار میزند. پالتوهای اینجا شیک هستند و اگر با حوصله بگردی، حتماً چیز مناسبی پیدا میکنی. کسی چه میداند که دست دوم است!»
انتخابی برای مارک بازهای بیپول!
اینکه قیمت لباسهای زمستانی با توجه به نوع پارچه و ابزار و یراق آنها، گرانتر باشد، چیز عجیبی نیست. همین گران بودن هم سبب میشود خیلیها در آستانه فصل سرد، کلاً قید لباس تازه را بزنند یا منتظر بمانند تا آخر فصل و زمان حراج.
تاناکوراییها اما مغازههای همیشه حراجند! این را از نوشته روی شیشه فروشگاه میشود فهمید که حالا جای تابلوی « تاناکورا» را گرفته و اینگونه، مشتریان را جذب میکند.
صاحب فروشگاه میگوید: «زمستان که میشود، کسب و کار ما هم رونق میگیرد. مردم به خرید لباسهای تابستانی دست دوم، علاقه چندانی نشان نمیدهند. دلیلش هم این است که اولاً قیمت لباسهای نو تابستانی، آنقدر زیاد نیست و دیگر اینکه چون این قبیل لباسها، با پوست بدن به صورت مستقیم تماس دارند، مردم استقبال خاصی از آنها نمیکنند. البته این لباسها همهشان ضد عفونی شدهاند و بویی هم که از آنها به مشام میرسد، به خاطر مصرف همین مواد است. تا به حال هم موردی ندیدم که به خاطر استفاده از این لباسها، به بیماری پوستی مبتلا شده باشد. در مورد لباسهای زمستانی اما قضیه فرق میکند. این لباسها تفاوت قیمت فاحشی با اجناس دست اول مشابه دارند و همین مسأله هم مشتریان را به خریدشان ترغیب میکند. نگرانی هم که بابت انتقال بیماری پوستی وجود دارد، در مورد لباس های زمستانی، به علت اینکه عموماً روی لباسهای دیگر پوشیده میشوند، وجود ندارد.»
او ادامه میدهد: « علاوه بر آن من مشتریانی دارم که وضع مالیشان هم بد نیست و همیشه لباسهای مارکدار میخریدهاند اما حالا با این قیمت ارز و گران شدن لباسهای اینچنینی ترجیح میدهند، لباسهایی از همان مارکها را به صورت دست دوم خرید کنند تا روال سابق خود را حفظ کنند و پیش دوست و آشنا، سرافکنده نباشند! به هر حال مردم عقلشان به چشمشان است!»
با این وجود، شاید بتوان جوانان طبقه متوسط را بیشترین مشتریان فروشگاههای تاناکورا دانست که زورشان به تورم سالهای اخیر نرسیده و اگر تا قبل، سالی یکی دوبار گذرشان به فروشگاههای برندهای مطرح میافتاد و بر حسب اتفاق، خریدی هم میکردند، حالا باید به قول صاحب مغازه، صورتشان را با سیلی سرخ نگه دارند و برای رقابت با همدورههای پولدارشان، لباسهای دست دوم ولی ماکدار بخرند.
با تاناکوراها برخورد میشود
تاناکوراییها که ابتدا، در مناطق مرزی، آغاز به کار کردند، توانستند در پایتخت و شهرهای بزرگ و کوچک هم برای خودشان جایی باز کنند و به فعالیت ادامه دهند. این فروشگاهها گرچه سالهاست به حرفه خود ادامه دادهاند و با فروش لباسهای دست دوم، طیف خاصی از مشتریان را داشتهاند اما هنوز هم اما و اگرهای زیادی در رابطه با فعالیتشان وجود دارد که بیشترش هم حول محور سلامت دور میزند.
دکتر حسن منتجبی، متخصص پوست میگوید:« احتمال انتقال هرگونه بیماری از طریق پوشیدن لباسهای دست دوم ضعیف است و اگر این لباسها شسته، جوشانده و اتو شوند، بعید است مشکلی پیش آید. البته ممکن است لباسهای تاناکورا بعد از جوشاندن، شستن و اتو کردن مشکل جدی پزشکی نداشته باشد، ولی هیچ گاه نمیتوان افراد را به پوشیدن آنها توصیه کرد زیرا بسیاری از میکروبها و عوامل بیماری زا مانند قارچها، حتی بعد از شستن هم از بین نمیروند و تا زمان زیادی دوام میآورند.»
او ادامه میدهد: «نمیتوان به مصرف کنندگان لباسهای دست دوم و تاناکورایی اطمینان داد که پوشیدن این لباسها برایشان مشکلی ایجاد نمیکند ولو اینکه تا کنون از این گونه لباسها استفاده کردهاند و مشکلی هم برایشان پیش نیامده است، چرا که بسیاری از بیماریهای پوستی و عفونی بعد از مدت طولانی خود را نشان میدهند و تا مدتها بدون علائم هستند. افرادی که از این لباسها استفاده میکنند باید توجه داشته باشند که اگر با علائمی نظیر خارش و مشکلات پوستی یا عفونت مواجه شدند، هرچه سریعتر به پزشک متخصص مراجعه کنند.»
ابوالقاسم شیرازی، رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک تهران، البته در این باره موضعی تندتر دارد. او پوشاک تاناکورا و استوک اروپایی را حامل انواع بیماریهای واگیردار پوستی میداند و میگوید: «واردکنندگان بینام و نشان و فاقد صلاحیت، مسئول واردات پوشاک تاناکورا و استوک اروپایی هستند که این عده با واردات قاچاق و پخش پوشاک وارداتی در مناطق جنوبی شهر، به توزیع این اجناس در بازار اقدام میکنند.»
شیرازی تأکید میکند که اتحادیه پوشاک در صورت آگاهی از عرضه پوشاک تاناکورا و استوک با فروشندگان برخورد قانونی میکند اما برخورد اتحادیه دردی را دوا نمیکند چراکه صاحبان این شغل، به سودآوری خود ادامه میدهند و در این رابطه باید زمینهها را برطرف کرد.
گفته میشود که پوشاک دست دوم در قالب کمک های بشردوستانه برخی کشورهای غربی به کشورهای همسایه ایران ارسال می شود؛ پوشاکی که از مرز عبور کرده و داخل ایران می شوند تا دارای قیمت شده و با چند دست واسطه به فروشگاه های پرتعدادشان در سراسر کشور عرضه شوند.
اما و اگرهای فراوانی که نسبت به فعالیت تاناکوراها در کشور وجود داشت، شاید عاملی شد تا عباس نخعی، مدیر کل برنامهریزی دستگاههای اقتصادی ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز، آب پاکی را روی دست صاحبان این مشاغل بریزد و با هشدار نسبت به فروش لباسهای دست دوم خارجی و تاناکورا، از عدم تمدید مهلت ادامه فعالیت این واحدها و پلمب آنها خبر دهد.
این خبر البته مربوط به چند ماه پیش است و اینکه بیشتر این فروشگاهها همچنان به فعالیتشان ادامه میدهند دیگر مربوط میشود به برخی ضعفهای اجرایی یا مهلتهایی که به آنها داده شده است تا هرچه سریعتر در این رابطه اقدام کنند.
نخعی با ابراز نگرانی از رشد قارچگونه واحدهای فاقد مجوز و عرضه و فروش البسه دست دوم معروف به تاناکورا، میگوید:« این عده، ارز کشور را صرف خرید لباسهای کهنه کشورهای دیگر میکنند و به تولید داخلی و شخصیت ایرانی لطمه میزنند. در سالهای گذشته بخش کوچکی از البسه دست دوم از شرق کشور وارد میشد اما در سالهای اخیر این موضوع به یک تجارت زیرزمینی بدل شده است.»
او ادامه میدهد:« زیبنده نظام جمهوری اسلامی نیست که لباسها، کیف و کفش دست دوم کشورهای دیگر را استفاده کرده و عدهای سودجو به قاچاق آن بپردازند. در حال حاضر هم با وجود آنکه مجوزی برای واردات این گونه اقلام صادر نمیشود، از سال گذشته تاکنون دهها واحد صنفی جدید به عرضه این نوع کالاهای قاچاق پرداختهاند و این در حالی است که آمار اشخاص مبتلا به بیماریهای پوستی به اطلاع مردم نمیرسد.»
نخعی تأکید میکند: «بنگاههای باربری و مسافربری عمومی از حمل این گونه کالاها باید خودداری کنند چرا که در غیر این صورت با افراد خاطی برخورد و وسایل نقلیهای که به حمل البسه دست دوم اقدام کنند مطابق قانون، متوقف و با پرونده کشف کالا به مراجع صالح رسیدگی ارسال میشوند. در جلسهای که با حضور نمایندگانی از وزارت بهداشت، اتاق اصناف، سازمان حمایت، اتحادیه پوشاک و ناجا برگزار شد، مقرر شد به تمام فروشندگان این نوع کالاها اخطار لازم داده شود و واحدهای صنفی به اخذ پروانه کسب لباسفروشی(نو) دعوت شوند و در صورت امتناع و پس از مهلت قانونی برابر قانون نظام صنفی، اسامی واحدهای متخلف به اداره نظارت بر اماکن عمومی ناجا اعلام تا نسبت به پلمب قانونی واحدهای متخلف اقدام شود.»
هوا زود سرد شده؛ آنقدر زود که گاهی فاصله یخ کردن دست با بردنش به جیب، آنقدر کوتاه میشود که دیگر باور میکنی زمستان دارد با عجله از راه میرسد. لباسهای اول فصل، برای مشتریهای اول فصل در قفسهها چیده شده و لباسهای دست دوم، با قیمتهای باورنکردنی، روی چوب لباسیهای نازک، جابهجا در دل دیوار سفید، شانه هایشان را صاف نگه میدارند تا این زمستان را هم تاب بیاورند.
نظر شما