امروزه سبک زندگی ماشینی و مشغلات فکری، چنان ما را از دیگری دور کرده، که حتی نمی‌دانیم همسایه‌مان چگونه زندگی می‌کند. در شرایط این‌چنینی چطور می‌توان با صراحت ثروت اندوخته کسی را بادآورده دانست یا صفت نوکیسه‌بودن و تازه به دوران رسیده را به او نسبت داد!

سلامت نیوز: امروزه سبک زندگی ماشینی و مشغلات فکری، چنان ما را از دیگری دور کرده، که حتی نمی‌دانیم همسایه‌مان چگونه زندگی می‌کند. در شرایط این‌چنینی چطور می‌توان با صراحت ثروت اندوخته کسی را بادآورده دانست یا صفت نوکیسه‌بودن و تازه به دوران رسیده را به او نسبت داد!

جدای از درست یا غلط بودن به تصاویر کشیدن ثروت شخصی، احترام به دیگری، جزو پایه‌ترین اصول تربیتی است که هر کدام از ما باید به آن پایبند باشیم. آن هم در جامعه امروزی که بیشترین اطلاعات از طریق شبکه های اجتماعی و مجازی رد و بدل می‌شود. اگر کمی واقع‌بین باشیم، تفاوت‌های بارز در سبک شیوه زندگی، اتفاقی نبوده که امروز و دیروز شاهدش باشیم، سال‌هاست که فاصله طبقاتی بین اقشار جامعه شکل گرفته و امروز، با خط قرمز بارزی جلوه می‌کند. اینکه مقصر کیست و چیست یا چرخه لنگان اقتصاد، این‌گونه کفه ترازوی عدالت را بالا و پایین می‌کند و چرا فاصله طبقاتی تا این حد پررنگ به چشم می‌آید، معضلی است که مسئولان کشور باید تدابیر لازم را برای آن بیندیشند تا در کلانشهری چون تهران نخواهی با خطی قرمز، منطقه بالادست و پایین‌دست را ترسیم کنی.

به گزارش سلامت نیوز، شفقنا زندگی، با محمد شاپوری، جامعه‌شناس در مورد تبعات نمایش ثروت در جامعه و فاصله طبقاتی موجود در ایران به گفت وگو پرداخته است که در پی می آید:

تغییر سبک زندگی؛ واقعیتی که باید باور کرد

هر چند که در دهه‌های گذشته زندگی تغییرات متعددی را از سر گذرانده است و نمود و ماحصل نهایی این تغییرات را می‌توان در سبک زندگی مشاهده کرد و با مطالعه­آن به بررسی روند تغییرات زندگی پرداخت، ولی محمد شاپوری، جامعه‌شناس معتقد است: سبک زندگی نسل اول در عرصه‌های مختلفی چون پوشاک و گذران اوقات فراغت و ... تغییرات نسبتا ملایمی داشته و همچنان از الگوهای سنتی پیروی می‌کند اما سبک زندگی نسل دوم و به‌ویژه سوم، شاهد تغییراتی اساسی بوده است؛ به نحوی که در میان نسل سوم تمایل به سبک زندگی مصرفی، به گونه‌ای که در غرب رواج دارد و استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته ارتباطی و رسانه‌ای به میزان زیادی دیده می‌شود.»

این مدرس دانشگاه، با اشاره به پژوهش‌های صورت گرفته در این زمینه که حاکی از این است که تغییراتی مهم در آداب و رسوم، عقاید، ارزش‌ها، ایده‌‌ها، هنجارها پدید آمده؛ می‌گوید: «الگوی مصرف در عرصه‌های مختلف از جمله وسایل خانگی، تزئینات منزل، خوراک، پوشاک و... تغییر یافته است و در سبک زندگی امروزه، ما تسلیم فرهنگ مصرفی غرب شده‌ایم.»

پول‌پرستی رواج یافته است

شاپوری با بیان این مساله که امروزه ارزش‌های پولی در جامعه رشد و فزونی داشته و متاسفانه بیشترین زمان افراد در محیط خانه و حتی کار، صرف دستیابی به درآمد بیشتر می‌شود، ادامه داد: «طبیعی است وقتی در جامعه امروزی که نسبت به گذشته، از ارزش‌های معنوی کاسته شده و به نوعی پول‌پرستی بین عموم رواج یافته، شاهد ظهور پدیده‌هایی چون بچه‌پولدارها در قشری از جامعه باشیم. درواقع با ظهور چنین پدیده‌ای، از یک طرف بحث الگوهای اجتماعی مطرح می‌شود که در فرایند اجتماعی شدن، این الگوها از نسلی به نسل دیگر انتقال پیدا می‌کنند. در تغییرات فرهنگی، زمانی که ابعاد مادی فرهنگ به سرعت تغییر یابد، الگوهای ارزشی نمی‌توانند به همان سرعت، خود را با ابعاد مادی فرهنگ جامعه تطبیق دهند در نتیجه پس افتادگی فرهنگی پدید می‌آید و از طرف دیگر عدم انسجام کافی هویت اجتماعی، باعث می‌شود این سازگاری دیرتر اتفاق بیفتد و ما شاهد چنین پدیده‌هایی باشیم. هرچند نباید فراموش کرد که این تغییرات به یکباره شکل نگرفته و اگر کمی تامل‌برانگیزانه به این قضیه نگاه شود، ممکن است در طیفی 50 ساله یا بیشتر این تغییرات به تدریج شکل گرفته ولی در برخی از بازه‌های زمانی با شدت بیشتری نمود پیدا کرده باشد.»

در گذشته، ارزش‌های سنتی در اعمال و رفتار انسان‌ها بازتولید می‌شد

شاهد رشد ارزش‌های مادی هستیم

این جامعه‌شناس با بیان اینکه در گذشته، ارزش‌های سنتی در اعمال و رفتار انسان‌ها بازتولید می‌شد و با بروز این اتفاق، علاوه بر اینکه ساخت و فرهنگ از انسجام بالایی برخوردار بود، می‌شد از هویتی منجسم و باثبات نام برد، گفت: «زمانی که ارتباط خوبی بین ساخت و فرهنگ برقرار نشود، یعنی الگوهای ساختی در کنش‌های افراد بازتولید نشوند، در این شرایط نمی‌توان با هویت منسجمی روبرو بود؛ در چنین شرایطی هویت چهل‌تکه، ملون یا لحظه‌ای مطرح می‌شود و هنجارهای جدیدی پا به منصه ظهور می‌گذارد که می‌تواند حتی با هنجارهای سابق در تعارض باشد. مثلا در اتفاقاتی که در چند دهه اخیر افتاده، شاهد تغییرات عمیقی در باورها و اعتقادات هستیم و شاید دلیل آن، ظهور و رشد ارزش‌های مادی و پولی و افزایش یافتن شدت تمایز‌طلبی در افراد باشد. درگذشته رنگ و بوی ارزش‌های اعتقادی متجلی در عرصه‌های اجتماعی و فرهنگی بود. حتی در ادبیات ما هم تاکید‌هایی درخصوص اهمیت به این ارزش‌های اعتقادی زیاد است مثلا «روزی‌رسان‌ بودن خدا»،«کسب درآمد حلال» و... اما امروزه تجلی این ارزش‌ها در عرصه‌های اجتماعی و فرهنگی بسیار کمرنگ شده است.در مثالی دیگر، فریضه نماز جماعت هم همیشه بر یکسان بودن افراد تاکید داشته و بر این اساس، همه انسان‌ها با هم مساوی‌اند، مگر به تمایز تقوایشان. ولی امروز در جامعه، همه معیار تمایزی به چشم می‌خورد به غیر از معیار تقوا! بنابراین بر مبنای رشد ارزش‌های مادی یا تجسدی،افراد خود را به سمت تفکیک‌یافتن و تمایز هر چه بیشتر به نمایش می‌گذارند و همه درصدد مطرح کردن خود هستند، در واقع ارزش‌های وجودی انسان‌ها و حیات اجتماعی آنها به صورت کمی درآمده است و ارزش‌های انسانی کمرنگ شده‌اند. چون در جامعه، شاهد رشد ارزش‌های مادی هستیم، از این‌رو انسان‌ها به دنبال تمایز در وجودشان با معیارهای تجسدی هستند؛ از نوع پوشش و ابزارهای مورد استفاده گرفته تا ظواهر منازل و حتی شکل و قیافه و ترکیب اندامشان.»

پول ابزار زندگی است و همه‌ حیات زندگی در آن خلاصه نمی‌شود

شاپوری با اشاره به اینکه در جامعه‌ای که تغییر سبک زندگی آگاهانه و مطابق با حفظ ارزش‌ها و الگوهای پایدار فرهنگی نباشد، بروز چنین باورها و تفکراتی، به دلیل رشد ارزش‌های مادی‌انگارانه در جامعه باعث می‌شود انسان‌ها، هر چه بیشتر درصدد مطرح کردن خودشان باشند، گفت: «البته نباید نادیده گرفت، گروه‌های مرجع در نسل جدید تغییر یافته و بیشتر از الگوهای غربی تاثیر گرفته تا الگوهای ملی، این امر خود در تغییر نگرش و باورهای نسل جدید بی‌تاثیر نبوده است. بنابراین الگوهای سنتی دیگر نمی‌توانند رهبری رفتارها و کنش‌ها را به دست بگیرند. در جامعه امروزی ایران انسان‌ها کمتر شیوه گذشته و ارزش‌های سنتی را در ابعاد اخلاقی، تشکیل خانواده، فرزندپروری و... مدنظر قرار می‌دهند. شاید یکی از مهم‌ترین دلایل این است که انسان‌ها براساس ارزش‌های مادی‌انگارانه و رشد نوعی پول‌پرستی تمام وقت خود را صرف کسب درآمد می‌کنند و این امر را نوعی امتیاز می‌دانند. پول ابزار زندگی است اما همه حیات زندگی اجتماعی، در آن معنا و خلاصه نمی‌شود. زمانی که پول از حالت ابزاری خود خارج شود و هویتی بت‌گونه به خود بگیرد، شاهد بروز چنین پدیده‌هایی نیز خواهیم بود. در واقع زمانی که هویت، انسجام لازم را ندارد، جامعه قادر نخواهد بود ارزش‌های فرهنگی را به گونه‌ای مطلوب به نسل‌های بعدی منتقل کند، درنتیجه ساخت اجتماعی و فرهنگ نظمشان با هم متفاوت می‌شود و همدیگر را تایید نمی‌کنند.»

اینها فقط تصویر نیستند

به گفته این جامعه‌شناس معمولا طبقه بالادست جامعه، قدرت بیشتری در مطرح کردن خود در ابعاد مادی دارد. تصاویری که در صفحه‌های اجتماعی منعکس شده، فقط تصاویر نیستند و تصویر واقعی و ملموس آن را می‌توان در جامعه دید؛ در شهری چون تهران که حداقلِ درآمد در حدود ششصد هزار تومان است، در فروشگاه‌های برند، لباس‌ قیمت میلیونی و ماشین و خانه بهایی میلیاردی دارد! این اختلاف طبقاتی، نمایانگر تغییر رشد ارزش‌های مادی و گروه‌های مرجع جدید و به فراموشی سپردن ارزش‌های سنتی در تمام ابعاد خود است. تغییر و تمایزی که فقط محدود به نوع پوشش، وسایل لوکس، نمای خانه و تزئینات پولدارهای تهرانی نمی‌شود بلکه تمام شئونات حیات امروزی آنها را در برمی‌گیرد.

امروزه مراسم عزاداری هم رنگ تجمل‌گرایی و تمایزطلبی به خود گرفته است

شاپوری در ادامه می‌گوید: «امروزه مراسم عزاداری نیز رنگ تجمل‌گرایی و تمایزطلبی به خود گرفته است. مثلا مجالس ختمی که در تهران برای یادبود تازه‌درگذشتگان برگزار می‌شود رنگی طبقاتی دارد. در این مساجد نوع پوشش‌ها، نحوه پذیرایی و نشست و برخاست، صحبت‌های مبلغین و مداحی مداحان در مجلس متفاوت از آن چیزی است که در جامعه‌ی با ارزش‌های سنتی انتظار آن می‌رود. الیته این تغیرات مربوط به چند سال اخیر نیست بلکه طی یک دوره زمانی 60-50 ساله شروع شده است. با تغییرات عناصر مادی فرهنگ، ابتدا ارزش‌ها مقاومت می‌کنند اما بعد از مدتی زمانی که کنش‌های افراد، ارزش‌های پیشین اجتماعی را بازتولید نمی‌کنند و جداافتادگی بین ساخت اجتماعی و فرهنگ جامعه رخ می‌دهد، هنجارهای جدیدی بر مبنای این ارزش‌ها شکل می‌گیرد که با ارزش‌های فرهنگی گذشته متفاوت و حتی در تعارض است و باعث نوعی نابسامانی و بی‌نظمی اجتماعی در رفتار افراد می‌شود. براین اساس ارتباط بین نسلی در جامعه کمرنگ شده است تا جایی که صاحبنظران از ارتباط بین نسلی تحت عنوان «گفت‌وگوی کران» یاد می‌کنند؛ در این شرایط با آنکه نسل‌ها با هم حرف می‌زنند و صحبت‌های یکدیگر را می‌شنوند اما حرف‌ یکدیگر را درک نمی‌کنند و نمی‌فهمند چون در دنیایی جدا و مجزا از هم رشد یافته‌اند و به ارزش‌های متفاوتی وابسته‌اند. به همین دلیل از آنها به عنوان گفت‌وگوی کران یاد می‌شود.»

افراد تمایز‌طلبی را برای خود نوعی ارزش می‌دانند

این مدرس دانشگاه معتقد است شرایطی را که الان شاهد آن هستیم به دلیل تغییر ارزش‌ها به سمت ارزش‌های مادی‌گرایانه و به تبع آن تغییر در هنجاره است که خود باعث ایجاد گروه‌های مرجع جدیدی شده است که کنش‌هایی تازه را شامل می‌شود که در جامعه‌ گذشته شاهد آن نبوده‌ایم. این وضعیت، بحثی اجتماعی است نه فردی. امروزه، افراد جامعه تمایز‌طلبی را برای خود نوعی ارزش می‌دانند و درصدد بیان تمایز بین خود با دیگری هستند و این تغییر در تمام ابعاد، از باورها و اعتقادات گرفته تا شیوه‌ زیستن و... ظاهر شده است. ارتباط بین ساخت اجتماعی و فرهنگ نظم مطلوب خود را از دست داده است و هویت هم تا زمانی که انسجام نداشته باشد، نمی‌تواند کنترلی بر این قضیه داشته باشد.

فرهنگ با بخشنامه و قانون اصلاح نشده و به سامان نمی‌رسد

شاپوی در پایان این گفت‌وگو با بیان اینکه این تبعات یکی، دو ساله شکل نگرفته که بخواهد در این زمان هم اصلاح شود، اظهار داشت:‌ ». فرهنگ با بخشنامه و قانون اصلاح نشده و به سامان نمی‌رسد. در واقع سبک زندگی مقوله‌ای پیچیده است که مسئولان برای انطباق آن با فرهنگ و رسوم ایرانی- اسلامی، نیازمند برنامه‌ریزی بسیار اصولی و دقیق هستند تا بتوانند به واسطه ایجاد گروه‌های مرجعی که با ارزش‌های فرهنگی پیوندی عمیق دارند کنشها را رهبری کنند. تاکید بر شناسایی هویت ایرانی به عنوان پل ارتباطی نسل‌ها با یکدیگر باعث کاهش شکاف بین نسلی می‌شود که این امر به نوبه خود منجر به سازگاری بیشتر ساخت اجتماعی و فرهنگ شده و انسجام فرهنگی را افزایش خواهد داد، اما این فرایند علاوه بر تدبیر صحیح و برنامه‌ریزی هوشمندانه و کارشناسانه، فرایندی طولانی مدت است و زمان‌بر است.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha