سازمان جهانی بهداشت هشدار داد که نابرابری کیفی سلامت در کشورها نه تنها به طور غیر منصفانه ، ناعادلانه و اجتناب ناپذیر ، باعث تهدید سلامت مردم می شود بلکه مسئول مرگ انسانها در مقیاس وسیع است.

به گزارش گروه ترجمه سلامت نیوز،متولدین در منطقه گلاسکو(حومه اسکاتلند)به مدت 28 سال کمتر از متولدین همسایگان(13 کیلومتری گلاسکو) خود شانس زندگی دارند.دختران متولد در لسوتو(جنوب افریقا)42 سال کمتر از هم جنسان خود در ژاپن امید زندگی دارند.
در کشور سوئد ، خطر مرگ زنان در دوران بارداری و زایمان از نسبت 1 به 17400 پیروی می کند در حالیکه در افغانستان این نسبت 1 به 8 است. علم زیست شناسی در این رابطه توضیحی ندارد.. در حالیکه محیط اجتماعی یعنی جایی که فرد به دنیا می آید، زندگی می کند و به مرحله رشد و کمال می رسد می تواند نقش اساسی در این تفاوتها داشته باشد.

این شاخص تعیین کننده در کیفیت سلامت افراد، طی سه  سال مطالعه  مامورین سازمان بهداشت جهانی کشف شده است.این ترکیب سمی از اقتصاد  و سیاست نادرست در مقیاس وسیعی بر سلامت و کیفیت زندگی افراد جهان تاثیر گذاشته و لذت یک زندگی سالم و ارزشمند را از افراد ساقط کرده است.

نابرابری در کیفیت سلامت نقش موثری در زندگی و مرگ افراد دارد. اما سیستم سلامت به طور ذاتی به سمت برابری سوق پیدا نمی کند. بلکه مدیریت فوق العاده در این حوزه لازم است تا تمام فاکتورهای موثر در کیفیت زندگی سالم را در حد متعادل و ایده آل و متوازن حفظ کند. توجه به یک سیستم سلامت موثر که بتواند در تمام سیاست های دولت در اولویت  و توجه قرار بگیرد ، جان مایه رسیدن به وضع ایده آل است.به گفته مامورین بررسی سازمان بهداشت جهانی ، مهمترین و اصلی ترین کار خلق شرایطی است که در آن افراد بتوانند زندگی در حال رشد و مترقی را به طور آزادانه خلق کنند.

نابرابری در بین کشورها

نابرابری کیفی سلامت در کشورها به طور غیر منصفانه ، ناعادلانه و اجتناب ناپذیر ، باعث تهدید سلامت مردم می شود. برای مثال : شانس زندگی برای مردان بومی استرالیایی 17 سال کمتر از سایر مردان همین کشور است. مرگ مادران در بین مردم فقیر نشین اندونزی 3 الی 4 برابر بیشتر از زنان مرفه است.

مرگ کودکان در کوچه های کثیف نایروبی  5/2 برابر بیشتر از سایر نقاط شهری است. احتمال مرگ نوزادان مربوط به مادران بی سواد بولیوی 10% و نوزادان مربوط به مادران باسواد 4/0درصد است. در اوگاندا سرعت مرگ کودکان زیر 5 سال در یک پنجم خانواده های ثروتمند ، 106 مورد در هر 1000 تولد گزارش شده است و  این مقدار در بین خانواده های فقیراین کشور به میزان 192 مورد مرگ در هر 1000 تولد است. در حالیکه در مورد کشورهای با درآمد بالا این مقدار 7 مورد درهر 1000 گزارش شده است.
تحقیقات سازمان بهداشت جهانی نشان می دهد که ارتباط معنی داری بین درآمد و سلامت وجود دارد. به این ترتیب که هر چه کشوری فقیرتر باشد در وضعیت بدتری از نظر سلامت به سر می برد.  و این قانون در مورد تمام کشور ها صادق است.
ثروت ضرورتا تعیین کننده سلامت نیست

رشد اقتصادی باعث افزایش درآمد کشورها می شود. اما افزایش ثروت ملی ضرورتا به معنای افزایش سلامت نیست.بدون توزیع منصفانه مزایا، رشد اقتصادی حتی می تواند باعث بدتر شدن این نابرابری شود. با وجود افزایش چشمگیر ثروت جهانی ، تکنولوژی و استانداردهای زندگی در سال های اخیر، اما همچنان این سوال وجود دارد که چگونه این ثروت به طور منصفانه در بین کشورهای با درآمد پایین برای ارائه خدمات بهداشتی توزیع شود. درآمد ناخالص ملی ثروتمندترین کشورها در سال 1980، با 10% جمعیت، 60 مرتبه بیشتر از فقیرترین کشورها با 10% از جمعیت جهانی بود.با گذشت 25 سال از پدیده جهانی شدن ،این تفاوت به 122 مرتبه رسیده است. بنابراین ثروت به تنهایی نمی تواند شاخصی برای تعیین سطح سلامت جمعیت های ملی باشد. بعضی از کشورهای با درآمد پایین نظیر کوبا، کاستاریکا، چین، ایالت کرالا در هند و سریلانکا علی رقم درآمد ملی کم با این حال به سطح سلامت مقبولی دست یافته اند. بنابراین مهم این است که از ثروت ملی به طور عاقلانه ای استفاده شود.

برای مثال کشورهای اسکاندیناوی سیاستی را دنبال می کنند که در پی آن تساوی در مزایا و خدمات ، استخدام همگانی ، تساوی جنسی و کاهش محرومیت اجتماعی تشویق کنند. اصلاح عمده در مورد نابرابری سلامت باید در بخش های مختلف حوزه سلامت صورت گیرد. برای مثال بیماری های منتقله از طریق آب آلوده به دلیل فقدان آنتی بیوتیک ها نیست، بلکه به دلیل آب آلوده است و قوه ناکارآمد سیاسی، اجتماعی واقتصادی ملت ها برای توزیع آب سالم در همه نقاط کشور است. چاقی و اضافه وزن بدلیل سستی اخلاقی برای مقابله با پر خوری نیست، بلکه بدلیل توزیع فراوان غذاهای چرب و سرشار از کربو هیدرات است. ما تکیه قابل توجهی بر مداخلات پزشکی برای افزایش شانس زندگی داریم، در حالی که موثرترین روش برای دست یابی به این هدف به طور عمده بسته به سیاست دولت ها و نوع برنامه ریزی آنها برای ایجاد تساوی در بحث سلامت است.

پیشنهادات  

بر اساس شواهدی بسیار جالب، سازمان بهداشت جهانی سه پیشنهاد عمده برای غلبه بر این نابرابری پشنهاد می کند.

-    بهبود بخشیدن به شرایط زندگی روزانه ، شامل چگونگی و کیفیت تولد، رشد، زندگی ، کار و ....

-    غلبه بر توزیع ناعادلانه قدرت، پول و منابع در سطح جهانی، ملی و منطقه ای

-    اندازه گیری و تشخیص مشکلات در رابطه با سلامت و غلبه بر آنها با فعالیت های موثر

پیشنهاد برای زندگی روزانه

ارتقا سطح کیفی زندگی باید از همان ابتدای زندگی انجام شود. برای مثال سازمان بهداشت جهانی پیشنهاد می کند که با ایجاد یک مکانیسم میان سازمانی برای دستیابی به همکاری موثر و منسجم در تمام بخش های حوزه سلامت به منظور ارتقائ کیفیت زندگی نوزادی انجام شود. و این بهترین روش مقابله با نابرابری سلامتی از همان ابتدای زندگی است. شواهد نشان می دهد که سرمایه گذاری بر روی تعلیم مادران نقش موثری در همین زمینه ایفا می کند. یا درموردی زندگی میلیون ها نفر بدون سر پناه مناسب و آب سالم باید گفت که سیاست صحیح دولت ها برای توزیع آب سالم ، سیستم بهداشتی و برق برای تمام این مناطق بهترین راه مقابله برای مبارزه با بیماری های مزمن و اپیدمیک این مناطق می تواند باشد. سازمان بهداشت جهانی همچنین گزارش می دهد که 100 میلیون نفر به خاطر پرداخت هزینه های سرسام آور مراقبت های بهداشتی و بالینی فقیر و ناتوان می شوند. و این کلید اصلی نابرابری سلامتی است. بنابراین باید یک سیستم بهداشتی موثر برای ایجاد تساوی ، پیشگیری از بیماری ها و ارتقا سلامت در مقیاس جهانی ایجاد شود

توزیع منابع

در ادامه پیشنهاد سازمان بهداشت جهانی برای بهبود بخشیدن به کیفیت زندگی روزانه ، توزیع عادلانه و مساوی منابع نیز توصیه می شود. و این نیازمند یک برنامه ریزی بلند مدت و فعالیت های سیستماتیک است.برای رسیدن به این هدف ، ابتدا باید موانع پیشرفت در این سی سال اخیر را شناسایی کرد و از بین برد. همچنین نیاز اساسی به تعلیم و آموزش قانون گذاران ، کارکنان حوزه سلامت و سایر بخش ها برای فهم نوع نیاز و فعالیت روی شاخص اجتماعی سلامت پیشنهاد شده است. همان طور که تحقیق بیشتر در این زمینه لازم است ، آشنایی کافی مسئولین با نوع عملکرد صحیح نیز لازم و ضروری است .از جمله نقش موثر این تغییرات را می توان با آوردن چند مثال نشان داد. مثلا مصر در سی سال اخیر توانسته میزان مرگ کودکان را از نسبت 235 در هر 1000 نفر سالیانه به 33 نفر کاهش دهد. یا کشور کوبا در سال 2000 به میزان 90% توانسته در جهت ارتقا سلامت کودکان توفیق یابد.

سازمان بهداشت جهانی اخیرا اقدامات روحبخش و حمایتی برای رسیدن به این هدف در سطح جهانی انجام داده است. برزیل، کانادا ، شیلی، ایران، کنیا، موزامبیک، سریلانکا، سوئد و انگلیس به عنوان کشورهای همکار با سازمان بهداشت جهانی اقدامات اساسی برای ارتقا برابری سلامت و بهبود بخشیدن به سیاست دولت ها در این راستا به عهده گرفته اند. این مثال ها نشان می دهد که ایجاد تغییر برای رسیدن به هدف امکان پذیر است، اگر سیاست اجازه دهد. راه رسیدن به هدف طولانی است، اما هدف مشخص و ثابت است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha