خیلی وقتها این تصور وجود دارد تا زمانی که طلاق صورت نگرفته است، از هم گسیختگی معنا ندارد. در حالیکه از هم گسیختگی از زمانی شکل می گیرد که وقتی دو نفر به عنوان همسر در کنار هم زندگی می کنند و در واقع رابطه عاطفی آنها دچار شکست شده است.

سلامت نیوز: خیلی وقتها این تصور وجود دارد تا زمانی که طلاق صورت نگرفته است، از هم گسیختگی معنا ندارد. در حالیکه از هم گسیختگی از زمانی شکل می گیرد که وقتی دو نفر به عنوان همسر در کنار هم زندگی می کنند و در واقع رابطه عاطفی آنها دچار شکست شده است.

این دو نفر ممکن از به دلایل متعدد، سالیان سال کنار هم زندگی کنند بدون آنکه رابطه عاطفی با هم داشته باشند. در این حالت بنیان خانواده از هم می پاشد و اولین آسیب آن هم شامل فرزندان خانواده حتی نوزادان می شود.

به گزارش سلامت نیوز،دکتر بدری سادات بهرامی، روانشناس و مشاور خانواده، در برنامه «سایه بان آرامش» گروه سلامت روان و خانواده رادیو سلامت با بیان اینکه تاثیر مهم از هم گسیختگی عاطفی خانواده، الگوبرداری فرزندان از والدین است، که اصولاً افراد نحوه برقراری رابطه عاطفی با جنس مخالف را از زمان کودکی و در خانواده یاد می گیرند، گفت: از نگاه کردن والدین به یکدیگر، نحوه حرف زدن آنها با هم و موارد دیگر کودکان یاد می گیرند که در بزرگسالی رابطه ای شبیه رابطه والدین خود با جنس مخالف به عنوان همسر داشته باشند.
وی ادامه داد: اگر والدین رابطه گرم، صمیمانه و ارزش دهنده با هم داشته باشند، این موضوع در زندگی آینده کودک با جنس مخالف نیز متبلور می شود. برعکس این حالت نیز کاملاً صادق است. در واقع کودکان در خانواده یاد می گیرند که برای همسر آینده خود نقش معلم، پلیس یا مدیر را داشته باشند.
این روان شناس در ادامه افزود: اولین شاخص در خانواده های از هم گسیخته این است که رابطه عاطفی والدین یا نامناسب است و یا اینکه قطع شده است. شاخصه دیگر این است که والدین به جای رابطه عاطفی با یکدیگر، متاسفانه با فرزندان رابطه برقرار می کنند و این رابطه می تواند باعث ایجاد نوعی ائتلاف با فرزندان بر علیه والد دیگر شود. در این نوع رابطه ها، والد همسر خود را نزد فرزندان تخریب می کند و جزئیات رابطه با همسر را به آنها می گوید.
بهرامی بیان کرد: در این حالت رابطه بین یک زن و شوهر به رابطه یکی از آنها با فرزند یا فرزندان تبدیل می شود و والدین تلاش می کنند که با این کار قدرت را در خانواده به دست گیرند و به جنگ با همسر خود بروند. این اتفاق به شدت برای کودکان مخرب می باشد، چون در حالتی قرار می گیرند که جایگاه همسر را پیدا می کنند و ناخواسته در ائتلاف با یکی از والدین، علیه والد دیگر درگیر می شوند. بدین ترتیب بنیان عاطفی خانواده دچار تهدید و آسیب جدی می شود و این می تواند تاثیر بسیار مخربی را در آینده زندگی فرزندان بر جای گذارد.
وی با بیان اینکه اصولاً بچه های طلاق؛ از طلاق در زندگی مشترک خود می ترسند و نمی خواهند که فرزندان آنها نیز دچار مشکلات کودکی -که خودشان با آنها درگیر بودند- شوند، اظهارکرد: این افراد به شدت تلاش می کنند که زندگی خود را حفظ کنند، اما چون از کودکی الگوی مناسبی نداشتند و یاد نگرفتند که مشکلات خود را چگون حل کنند و شیوه حل مسئله را در خانواده خود یاد نگرفتند، بلد نیستند درهنگام ایجاد مشکل آن را برطرف کنند و در بیشتر مواقع نیز با نحوه رفتار خود به مشکلات دامن می زنند.
این روانشناس و مشاور خانواده در پایان خاطرنشان کرد: در ترمیم رابطه عاطفی، اولین اتفاق این است که هر دو طرف دعوا نیازهای عاطفی یکدیگر را به رسمیت بشناسند و تمام تلاش خود را برای برآورده کردن نیاز عاطفی طرف مقابل انجام دهند. در مرحله بعد باید تا مدتی مشخص به مشکلات خود مرخصی دهند و آنها را نادیده بگیرند و فقط توجه خود را به ترمیم رابطه عاطفی با یکدیگر متمرکز کنند. تمام مسائلی که برای یکدیگر خوشایند است را نجام دهند تا آن رابطه عاطفی دوباره جوانه بزند و این زخم رو به بهبودی برود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha