سلامت نیوز:هنوز شیرینی خبر موافقت دولت با جابهجایی جاده گلستان از قلب قدیمیترین پارك ملی ایران به كام طرفداران محیط زیست ننشسته كه انتشار خبر دیگری برای تخریب جنگل ابر شاهرود به بهانه جادهسازی، این شیرینی را به تلخی تبدیل میكند.
به گزارش سلامت نیوز،روزنامه اعتماد نوشت: درست در آستانه سفر رییسجمهور به استان گلستان و همزمان با پیگیریهای سازمان حفاظت محیط زیست برای خروج جاده آسیایی و ترانزیت از داخل پارك ملی گلستان و انتقال بار ترافیكی این شاهراه اصلی به جاده دیگری در محور كلاله – آشخانه – بجنورد، ١٥١ نماینده مجلس در اقدامی پرسشبرانگیز با امضای توماری خطاب به رییسجمهور خواستار از سرگیری ساخت جاده جنگل ابر شاهرود شدند. جادهیی كه ساخت آن مستلزم تخریب بیش از ٥٠ هكتار جنگل و نابودی یكی از زیباترین اكوسیستمهای جنگلی ایران در حدفاصل بین دو استان سمنان و گلستان است و نه تنها توجیه اقتصادی و زیست محیطی ندارد بلكه به دلیل رانشی بودن منطقه و شیب زیاد جنگل از دید زمین شناسان نیز با خطرات جدی مواجه خواهد شد. با این حال مخالفت سازمان محیط زیست با ساخت همین جاده غیرضروری كه تنها دو روستای «شیرینآباد» و «ابر» را به هم وصل میكند تاكنون چندین بار به پاشنه آشیل این سازمان تبدیل شده و هر بار نمایندگان مجلس با جمعآوری امضا، یا خواهان انحلال سازمان محیط زیست شده یا مانند تومار اخیر خواهان اجرای این طرح توسط رییسجمهور میشوند.
اكنون پرسش اساسی این است: چرا برای ساخت بزرگراه شمالی گلستان كه از سالهای پیش از انقلاب تاكنون چندین بار مطالعات فنی و زیستمحیطی صورت گرفته و هیچ جنگل بكری هم در مسیر آن موجود نیست تا تخریب شود، تنها هفت نماینده مجلس تومار امضا میكنند اما برای ساخت جاده ابر شاهرود كه مستلزم تخریبهای وسیع در یكی از بینظیرترین اكوسیستمهای جنگلی كشورمان است ١٥١ نماینده امضا میدهند؟ و اگر آنگونه كه كمالالدین پیر موذن، عضو فراكسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرگزاریها اعلام كرده و گفته: «برخی برای امضای مجوز ساخت جاده در جنگل ابر، مرا فریب دادند تا نامه به رییسجمهوری را امضا كنم اما از دولت میخواهم با ساخت جاده موافقت نكند» باشد به واقع چطور میتوان درخواست ساخت این جاده به بهای تخریب یك جنگل را توسط نمایندگان ملت توجیه كرد؟ آیا بحران نابودی تنوع زیستی كه دراین پارك در حال وقوع است اینقدر تكاندهنده نیست تا نمایندگان مجلس را به تكاپو وادارد تا به جای درخواست ساخت جاده برای دو روستا برای خروج جاده از قلب پارك ملی گلستان تلاش كنند؟
این گزارش تلاش میكند با بیان تاریخچهیی از اقدامات صورت گرفته برای خروج جاده از پارك ملی گلستان - از زمان دولت هویدا تا روحانی - و آنچه در این ٤٠ سال بر سر جنگل گلستان آمده و نام ایران را در مجامع بینالمللی زیست محیطی جهان به واسطه نابودی تنوع زیستی كشور خدشهدار كرده، آینه عبرتی باشد برای مجریان طرحهای توسعه ناپایدار كه با وجود شكنندگی و آسیبپذیری طبیعت ایران و سهم بسیار اندك كشورمان از سرانه جنگل همچنان تلاش دارند تا همه جادهها و كارخانجات سیمان، فولاد، چوب و كاغذ، پتروشیمی و پالایشگاه و... را در یگانه جنگلهای بازمانده از عصر یخبندان در سه استان گلستان و مازندران و گیلان كلنگ زنی كنند.
جاده موجود گلستان كه اصلیترین كریدور ارتباطی گرگان – مشهد است با عبور از جنگل و حاشیه پارك عملا ٥٨ كیلومتر از این پارك ملی و ٣٢ كیلومتر از حاشیه منطقه حفاظت شده قرخود را تحتالشعاع قرار داده است.
٦٦ مورد حریق، نابودی ٨٠٠٠ هكتار از پارك در اثر آتش سوزی، تخلیه بیش از ٥٠ هزار لیتر بنزین و گازوییل در اثر سوانح تانكرهای حامل سوخت به داخل پارك و رودخانه تراژدی اسفناكی است كه از سال ١٣٨٩ تاكنون به وقوع پیوسته است
وقتی دومین كنگره جهانی پاركها و مناطق حفاظتشده جهان حدود ٥٠ سال قبل در دهلی نو برگزار شد و تنها چند كشور محدود در این كنگره شركت داشتند و برای حفاظت از پاركهای ملی كشورشان متعهد شدند، ایران یكی از مترقیترین كشورهای جهان در ایجاد شبكه مناطق حفاظت شده بود و تا آن زمان نزدیك به یك دهه از اعلام حفاظت جنگل گلستان به عنوان منطقه حفاظت شده میگذشت. جادهیی كه در میانه این جنگل وجود داشت در ابتدا راهی خاكی بود كه در اواخر دهه ٤٠ آسفالت شد، اما با شدت گرفتن تدابیر حفاظتی در این منطقه توسط كانون شكار و صید كه بعدها با تلاش اسكندر فیروز، به سازمان حفاظت محیط زیست تبدیل شد و همزمان با پرآوازه شدن این منطقه در جهان به واسطه بهرهمندی از تنوع زیستی غنی، نخستین تلاشها برای خروج جاده از داخل پارك ملی گلستان آغاز شد. اگرچه تا آن زمان به دلیل اینكه جمعیت كشور یك سوم جمعیت فعلی بود و تعداد خودروهای شخصی و ترافیك نیز به هیچ عنوان با امروز قابل مقایسه نبود، اما پیشبینی اینكه روزی این جاده به شاهراه اصلی ارتباطی گرگان- مشهد تبدیل شود و با افزایش نرخ جمعیت و رشد ترافیك، شمار تلفات حیات وحش و تعرضات انسانی به پارك ملی گلستان نیز افزایش یابد، قابل پیشبینی بود، لذا اسكندر فیروز، هویدا، نخست وزیر وقت را به پارك ملی گلستان آورد تا با مشاهده وضعیت موجود، خواستار تخصیص اعتبار دولت برای ساخت جاده دیگری در بیرون از پارك ملی گلستان شود. با اینكه موافقت دولت وقت برای تخصیص اعتبار برای مطالعه راه جایگزین جلب شد اما در نهایت به دلیل فشاری كه سایر اعضای كابینه دولت از جمله وزرای دفاع و نفت به سازمان محیط زیست میآوردند، اسكندر فیروز از ریاست سازمان محیط زیست كنار گذاشته و عملا خروج این جاده از داخل پارك به دست فراموشی سپرده شد.
٢١مردادماه ١٣٨٠ سیلی ویرانگر گلستان را درنوردید. هزاران تن خاك كه تشكیل هر سانتیمتر آن ١٠٠ سال زمان نیاز دارد تا عمق ١٠-١٥ متر شسته شد و هر جنبندهیی را كه سر راه بود با خود به مخزن سد گلستان برد! جاده گلستان به كلی ویران شد و نزدیك ١٠٠نفر در این جاده كشته شدند. اجساد ٢٤٧ نفر در سیل این سال پیدا شد و اجساد بیش از ١٠٠ نفر هرگز یافت نشد و مفقود شدند. به گفته كارشناسان مستقل و سازمان حفاطت محیط زیست بهرهبرداریهای بیرویه از جنگلها و مراتع بالادست چنان باعث عریانشدن زمین شده بود كه همین بیابانزایی و ساخت غیراصولی سد شهید وفایی كه در اثر سیل شكسته شد منجر به تشدید خسارات سیل شد. از همین سال اعتراضات محافل زیستمحیطی و دانشگاهی برای خروج جاده گلستان از قعر دره و بستر رودخانه دوغ آغاز شد. اما وزارت راه بعد از چهار ماه مسدود شدن جاده، مجددا آن را با صرف میلیاردها تومان در قعر دره ترمیم كرد.
٢١مرداد ١٣٨١ در سالروز سیل اول سیل دیگری آمد و نزدیك به ١٠٠نفر دیگر در این سیل كشته شدند. جاده گلستان برای دومین بار ویران و مسدود شد. سازمان محیط زیست درخواست خروج جاده از داخل پارك را مجددا مطرح كرد. اما وزارت راه با این توجیه كه ساخت هر جاده دیگری ١٠ سال زمان میبرد جاده موجود را برای دومین بار با هزینههای هنگفت ترمیم كرد.
٣٠اردیبهشت ١٣٨٢ با تلاش دكتر حسین آخانی، از برجستهترین زیست شناسان علوم گیاهی كشور و عضو هیات علمی دانشگاه تهران كه پژوهشهای گستردهیی را در پارك ملی گلستان انجام داده و موفق به شناسایی نزدیك به ٢٠ گونه گیاهی جدید از داخل این پارك و معرفی آن به جهان شده بود، ٢٤٣ نفر از برجستهترین اساتید و پژوهشگران دانشگاهها و مراكز تحقیقاتی كشور در رشتههای مختلف زیستشناسی، فیزیك، شیمی، زمینشناسی، پزشكی و داروسازی و... با امضا نامهیی به سید محمد خاتمی رییسجمهور وقت خواستار خروج این جاده از داخل پارك ملی گلستان شدند. همزمان با این تومار بیش از سه هزار نفر از ساكنان كلاله و ٣٠ روستای اطراف در نامهیی به رییسجمهور خواستار ساخت جاده جایگزین گلستان در محور كلاله – آشخانه – بجنورد شدند تا شاید به این بهانه ساكنان این روستاها نیز به جاده دسترسی یابند.
٢٥تیر ١٣٨٢سرانجام با فشار افكار عمومی و دانشگاهی و پیگیریهای سازمان محیط زیست هیاتوزیران پیشنهاد این سازمان را پذیرفت و مصوب كرد: «بخش آسیب دیده جاده تهران- مشهد در جنگل گلستان بدون افزایش عرض جاده موجود، بر اساس طرح نوسازی وزارت راه و ترابری و موافقت سازمان محیط زیست، نوسازی شده و طرح تغییر مسیر جاده از ناحیه شمالی جنگل گلستان (گزینه شمالی) نیز پس از تایید مراجع ذیربط و تامین اعتبار در بودجههای سنواتی وزارت راه و ترابری به اجرا درآید.» بر اساس توافق سازمان محیط زیست و وزارت راه و ترابری در این سال همچنین مقرر شد عرض جاده موجود از ٦/١١ متر تجاوز نكند. با این حال بسیاری از منتقدان، نخستین اشتباه سازمان محیط زیست را موافقت با ایجاد عرض ٦/١١ متر میدانند چرا كه تا پیش از این عرض جاده گلستان بین ٧/٦ تا ٧ متر بود كه از این به بعد عملا تا دوبرابر افزایش عرض پیدا میكرد و این خود زمینه را برای دستاندازیهای بیشتر وزارت راه فراهم میكرد.
١٩مرداد ١٣٨٤برای سومین بار سیل باز هم آمد و همه نقشههای وزارت راه را نقش بر آب كرد. جاده تخریب شد و نزدیك به ٥٠ نفر در جریان سیل كشته شدند. جادهیی كه سه بار در مدت چهار سال ویران شده بود مجدد در دستور كار ترمیم و حتی تعریض قرار گرفت و وزارت راه اینبار با ساخت پلهای عظیم و بتونی و دیوارهای شش متری در اطراف جاده كه حتی دایناسور هم قادر به عبور از آن نبود و با تجاوز به بستر و حریم رودخانه دوغ به جنگ طبیعت آمد. ساخت گزینه شمالی نیز عملا به دست فراموشی سپرده شد.
دوم مهر ١٣٨٥رییس وقت سازمان حفاظت محیط زیست به جای مقابله با تعریض غیرقانونی جاده و تخریب گسترده جنگل گلستان، با ارسال نامهیی به رحمتی، وزیر راه و ترابری موافقت خود را با تعریض جاده و تخریب جنگل گلستان اعلام كرد.
٢٥مهر ١٣٨٥دكتر حسین آخانی، استاد دانشكده زیستشناسی دانشگاه تهران كه به حق میتوان او را بهترین مدافع پارك ملی گلستان در چند دهه اخیر نامید باردیگر شروع به جمعآوری تومار اعتراضی و ارسال نامهیی سرگشاده به رییسجمهور وقت كرد. او موفق شد اینبار ١٥٣ نفر از مطرحترین دانشمندان علوم زیستی و پزشكی كشور از دانشگاههای سراسر كشور و فرهنگستان علوم را با خود همراه ساخته و درخواست توقف تخریب جاده گلستان را مطرح كند. با واكنش برخی رسانهها و محافل محیط زیستی دیگر نیز رییس سازمان محیط زیست موافقت خود را لغو كرده و عقبنشینی كرد اما لودرهای وزارت راه بیتوجه به محدودیتهای قانونی بخشی از جنگل را تخریب كردند.
١٦تیر ١٣٨٧یك خبرنگار پرده از تخریبهای گسترده و افزایش عرض جاده تا ٦٠ متر در بیش از ١٥ كیلومتر از محور موجود در داخل پارك ملی گلستان برداشت. اگرچه این افشاگری رسانهیی منجر به این شد كه یكی از مسوولان عالیرتبه سازمان محیط زیست این خبرنگار را در حضور سایر خبرنگاران در برنامه خبری، به سیاه نمایی متهم كرده و حتی نفرین كند، اما خبر تخریب جنگل گلستان بازتاب گسترده رسانهیی یافت.
٢٩تیر ١٣٨٧زندهیاد یاسر انصاری، دبیركل كانون عالی گسترش فضای سبز و حفظ محیط زیست ایران، علیه سازمان محیط زیست و وزارت راه به دیوان عدالت اداری و دادستانی كل كشور شكایت كرد. - تا آن زمان این نخستین شكایت یك گروه محیط زیستی علیه دولت محسوب میشد- شكایتی كه اگرچه دیرهنگام رسیدگی شد اما با پیگیریهای مداوم این فعال محیط زیست سرانجام با دستور اكید دادستان كل كشور و دادستان استان گلستان در سال ١٣٨٨ منجر به توقف چند ماهه عملیات وزارت راه و نهایتا توقف تعریض جاده در بخش جنگلی پارك ملی گلستان شد. در ٢٩ بهمن ١٣٨٨ و درست در شرایطی كه به دلیل حوادث پس از انتخابات مجوز برگزاری هیچ تجمعی داده نمیشد كانون عالی گسترش فضای سبز از استانداری گلستان درخواست برگزاری تجمع اعتراضی مقابل استانداری را مطرح كرد كه با مخالفت مواجه شد. اما ٣٠ نفر از فعالان محیط زیست و نمایندگان چند تشكل زیست محیطی از تهران و سمنان و گلستان مقابل استانداری آمدند و خواستار ملاقات با استاندار شدند. خواستههای این افراد با تحویل یك تومار چند متری به مسوولان استانداری برای جلوگیری از تخریب پارك ملی گلستان همراه شد. تا اینكه وزارت راهوشهرسازی در سال ١٣٨٩ مطالعات ارزیابی زیستمحیطی جاده شمالی را به مشاور واگذار كرد. مطالعه ارزیابی سال ٩٠ به سازمان محیط زیست ارایه شد اما سازمان محیط زیست در سال ١٣٩١ تنها بهدلیل اینكه مسیری كه یك كیلومتر از جاده شمالی از آن عبور میكند جنگلی است تلویحا با این جاده مخالفت میكند. این در حالی است كه جاده موجود گلستان كه اصلیترین كریدور ارتباطی گرگان – مشهد است با عبور از جنگل و حاشیه پارك عملا ٥٨ كیلومتر از این پارك ملی و ٣٢ كیلومتر از حاشیه منطقه حفاظت شده قرخود را تحتالشعاع قرار داده و هر ساله بیش از ٧٠٠ مورد تلفات گونههای جانوری در این محور از سوی این سازمان گزارش میشود.
در تمام ١٠ سال گذشته تفاهمنامههای زیادی بین سازمان محیط زیست و وزارت راه و شهرسازی منعقد شده كه از آن جمله میتوان به تفاهمنامه حضور دوساله وزارت راه در این پارك اشاره كرد كه اكنون به حضوری ١٠ساله تبدیل شده است. وزارت راه و پیمانكار آن در تمام این مدت هیچیك از تعهدات اصلی خود را در قبال محیط زیست برآورده نكردهاند و با بیتوجهی سازمان محیط زیست، جاده گلستان همچنان در بیرون از محوطه جنگلی- از چشمه خان تا چمن بید همچنان در حال تعریض و تبدیل شدن به جادهیی چهاربانده است.
با این وجود با پیگیریهای معاونت محیط طبیعی سازمان محیط زیست در تابستان سال جاری، این سازمان با ساخت محور جدید در بیرون از پارك و با در نظر گرفتن این حقیقت كه جاده موجود نمیتواند پاسخگوی رشد جمعیت و ترافیك فعلی باشد از میان سه گزینه پیشنهادی مشاور وزارت راه، با گزینه بزرگراهی موافقت كرد. بر اساس گزارش مهندسان مشاور وزارت راه و شهرسازی، محور موجود در داخل پارك حتی اگر هم به صورت دوخطه تعریض شود جوابگوی ترافیك تا چند سال آینده نخواهد بود در حالی كه گزینه بزرگراهی نه تنها طول سفر و زمان صرف شده را كاهش میدهد بلكه حدود ٤٥ درصد از محور پیشنهادی روی جاده كلاله- اسلامآباد- آشخانه منطبق خواهد شد كه در اینصورت صرفهجویی قابل توجهی در هزینه عملیات اجرایی راهسازی خواهد داشت. علاوه بر این دسترسی بیش از ٥٠ روستا در این محور به راه، افزایش دوبرابری سرعت در جاده جدید از ٦٠ كیلومتر به ١١٠ كیلومتر در ساعت، سیل خیز نبودن و ایمنی بالاتر جاده و آسیبهای كمتر زیست محیطی از دیگر امتیازات بزرگراه شمالی پارك ملی گلستان است كه در صورت آغاز عملیات اجرایی میتواند پارك ملی گلستان را بعد از گذشت بیش از چهار دهه از روند اضمحلال نجات داده و بار دیگر گل سر سبد پاركهای ملی ایران را در جهان پرآوازه كند.
اگرچه خانم ابتكار از دولت درخواست كرده تا تكمیل جاده گرگان مشهد حدفاصل كلاله – آشخانه را به عنوان بزرگراه شمالی گلستان در اولویت طرحهای خود قرار دهد اما باید دید آیا دولت روحانی میتواند سند نجات یكی از قدیمیترین مناطق حفاظت شده ایران و جهان را به نام خود ثبت كند. از ٤٠ سال پیش تاكنون به جز اندك فعالان محیط زیست و پیگیریهای كمرنگ سازمان محیط زیست، هیچ نماینده مجلسی و در هیچ دورهیی برای خروج این جاده از داخل پارك ملی گلستان و جلوگیری از تخریب جنگل گلستان و ساخت بزرگراه شمالی فریاد دادخواهی سر نداده و همین اندك صداهایی هم كه از بین فعالان محیط زیست بلند شد با الصاق برچسبهای سیاسی و جنسیتی در نطفه خفه شد!
ششمین كنگره جهانی پاركها كه دو هفته قبل در سیدنی استرالیا به پایان رسید میزبان ١٤٠ كشور جهان بود اما ایران دیگر جایی در بین كشورهای جهان نداشت. پارك ملی گلستان اصلیترین گنجینه تنوع زیستی و كتابخانه زنده ژنتیكی ایران است كه بیش از یك هشتم كل گونههای گیاهی ایران، یكسوم پرندگان و نیمی از پستانداران ایران را در وسعت ٩٠ هزار هكتاری خود جای داده است. تنها مروری بر رخدادهای چهار سال اخیر میتواند روند نابودی كامل این پارك ملی را به خوبی به تصویر بكشد. ٦٦ مورد حریق، نابودی كامل بیش از ٨٠٠٠ هكتار از اراضی پارك در اثر آتشسوزی، تخلیه بیش از ٥٠ هزار لیتر بنزین و گازوییل در اثر سوانح تانكرهای حامل سوخت به داخل پارك و رودخانه و ٣٢٠٠ جانوری كه در جاده گلستان كشته شدند تراژدی اسفناكی است كه از سال ١٣٨٩ تاكنون به واسطه وجود همین جاده و دسترسی راحت مسافران عبوری و شكارچیان در این پارك به وقوع پیوسته است. بنابراین بیربط نیست اگر بگوییم شاید این آخرین دولت و آخرین فرصت برای نجات گلستان از نابودی باشد. لذا منطقیترین راه توقف كامل تعریض جاده فعلی در داخل پارك و صرف این بودجه برای ساخت بزرگراه شمالی است كه تنها با پیگیریهای سازمان محیط زیست و دولت میتواند اتفاق بیفتد. در غیر این صورت در كنگره بعدی پاركها در سال ٢٠٢٤، دولت ایران باید ركورد نابودی یكی از ارزشمندترین ذخیرهگاههای ژنی و پاركهای ملی جهان را به نام خود ثبت كند.
نظر شما