یک دکتر داروساز: امروز.... خیلی خسته‌ام خسته کار نه، خسته بی‌حرمتی، بی‌هویتی. ازاینکه خدمات داروساز جز خدمات تشخیصی درمانی شناخته نمی‌شود. خسته ازاین حرف که گفتند «معلوم است صدایشان در می‌آید وقتی سودشان کم می‌شود، آنها در درمان کاری نمی‌کنند!!»

سلامت نیوز: یک دکتر داروساز: امروز.... خیلی خسته‌ام خسته کار نه، خسته بی‌حرمتی، بی‌هویتی. ازاینکه خدمات داروساز جز خدمات تشخیصی درمانی شناخته نمی‌شود. خسته ازاین حرف که گفتند «معلوم است صدایشان در می‌آید وقتی سودشان کم می‌شود، آنها در درمان کاری نمی‌کنند!!»

دکتر مریم مهر پویا، داروساز در روزنامه سپید نوشت: خسته‌ام... بسیار خسته... سال‌ها فکر می‌کردم می‌دانم چه می‌کنم، ولی امروز....

درس خواندم به شدت. آنقدرکه همه رشته‌های پزشکی را قبول شدم، اما رشته داروسازی را انتخاب کردم. بعد از ورود به دانشگاه تصمیم گرفتم تغییر رشته بدهم، ولی شوق احساس داروساز بودن استاد بزرگوارم، دکتر میردامادی مرا دوباره به امیدهای قبلی‌ام برگرداند. با چه ذوقی می‌گفت داروسازی تنها رشته‌ای است که بدون آنکه مردم مدت‌ها پشت در مطب بمانند، بدون آنکه لازم باشد ویزیت بپردازند و نگران هزینه‌شان باشند تا سوالی یا مشکلی پیش بیاید، مستقیم می‌آیند پیش شما و شما باید بتوانید درست راهنمایی و درمان کنید. در این رشته ماندم. فقط یک داروساز می‌تواند کامل درک کند که چه کشیدم. به سختی درس خواندم. آن همه درس.دوستان دیگرم در رشته پزشکی و دندان پزشکی از دیدن آن همه درس تعجب می‌کردند. شش سال شد. شش سالی که خیلی سخت و تنها به امید آینده گذشت. بعد دوران طرح و مشکلات ورود به آن، دوران طرح و ناآشنایی سیستم با کار اصلی دکتر داروساز، مسئول فنی شدن، انتظار نوبت داروخانه، گذر از هفت خوان رستم، نوبت داروخانه و مشکلات و محدودیت‌های تعیین مکان.هرچه گفتند هیچ نگفتم. انتخاب جا کردند، تصویب کردند،
لغو کردند، دستوردادند، امور دارو، بیمه‌ها و تاخیر چند ماهه در پرداخت بدهیشان، ترس از ورشکستگی، شرکت‌های پخش دارو، اداره کار، دارایی، حتی مردم و مراجعین مختلف. دستورات هرروزه سخت‌تر شدند.

مقررات بیمه‌ها، تعویض هرروزه‌شان، دستور مکانیزه شدن، دستور ثبت نسخ به شیوه خاص، اظهارنامه، اظهار نامه الکترونیکی، گزارشات فصلی، صندوق فروش و همه هم باتهدید!!! تهدید لغوقرارداد. لغو بخشودگی مالیاتی. جریمه. درج در پرونده. همه هم یک طرفه. بدون توجه به سخن طرف مقابل و حقوق او؛ بدون اینکه حتی خودشان حقوق ما را رعایت کنند؛ بهانه‌ای به دست هیچ یک ندادم. مقررات را اجرا کردم تک به تک. سعی کردم همه موارد نا‌متعارف را هم بدانم مثلا علامتی که کشف کرده بودم دکترفلان به‌عنوان هر 8 ساعت توی نسخه می‌نوشت یا وقتی دکتری دیگر چنین بنویسد، یعنی هر 12 ساعت و یا بیماری که می‌گفت لطفا از‌‌ همان قرصی بدهید که دفعه قبل به من دادید و بیمارانی که مرا بار‌ها تهدید کردند برای گرفتن دارویی که برایشان خطرناک بود. انتظارات فوق تصور دیگر از سوی همه!! در رسانه‌ها و روزنامه‌ها بدون توجه با بازتاب آن، افکار عمومی را نسبت به ما خراب کردند.

ولی مرا آدم‌های نازنینی سرپا نگه داشت که درست فکر می‌کردند که خواست قلبی مرا برای سلامتیشان درک کرده بودند و ارزشی را که برایشان قائل بودم دیده بودند،. آنهایی که با اعتماد کامل هرروزه به داروخانه‌ام می‌آیند ومن به قیمت هیچ سودی، اعتماد آنها را از دست نخواهم داد. این اعتماد با زحمت زیاد و زمان طولانی به‌دست آمده است. و امروز.... خیلی خسته‌ام خسته کار نه، خسته بی‌حرمتی، بی‌هویتی. ازاینکه خدمات داروساز جز خدمات تشخیصی درمانی شناخته نمی‌شود. خسته ازاین حرف که گفتند «معلوم است صدایشان در می‌آید وقتی سودشان کم می‌شود، آنها در درمان کاری نمی‌کنند!!»

دلم می‌خواهد بگویم حالا که حرف از سود می‌زنید، می‌دانید چقدر از نفروختن داروهای تجویز شده که می‌دانستم مورد مصرف درستی برای درخواست کننده‌شان ندارد ضرر کرده‌ام؟ می‌دانید چندتا داروی این چنینی نفروخته‌ام و چقدر سر آنها کلنجار رفته‌ام و حرف زده‌ام تا بیمار قانع شود برای سلامتی‌اش مناسب نیست؟

خسته‌ام... بیشتر از این نمی‌توانم بگویم. عادت ندارم از خودم دفاع کنم. فقط کار کرده‌ام.

امروزواقعا نمی‌دانم چه می‌کنم. چشم باز کرده‌ام: یک مادر داروسازم با دو تا بچه که درست وحسابی ندیده امشان. آخر اگر من در حلقه درمان هیچ کاره بودم چرا بخاطر آنکه نگران بیماران بودم، هیچگاه داروخانه را ترک نکردم؟ چرا ساعت‌ها، روز‌ها و سال‌ها برای سلامت بیماران در داروخانه بودم؟ اگر نقشی در درمان بیماران نداشتم، چرا نگران بیماران بودم؟ آنقدر علامت سوال توی مغزم هست که....

کنکوری‌ها می‌آیند و می‌پرسند داروسازی چطور است؟ کلی تلاش کرده‌اند. توی چشم‌هایشان یک دنیا امید است. من دلم نمی‌آید به آنها دروغ بگویم. چرا بگویم به مسیری بروید که جز آمار نباشید؟! چرا این‌همه درس بخوانید؟! شما که کاری در درمان انجام نمی‌دهید!! شما که بیماران را نجات نمی‌دهید!! هرسال این موقع خیلی‌ها می‌پرسند. پدر ومادرهای نگران و جوان‌های دوست داشتنی...
ریاست محترم جمهور، وزیر محترم بهداشت و جناب آقای رئیس دیوان عدالت اداری کشور به نظر شما به آنها چه باید گفت؟؟؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • مقدم عمرانی ۱۹:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۵
    25 1
    مقاله بسیار شیوا و تاثیر گذاری بود . حرف دل همه داروسازان هست . اینها تنها گوشه ای از دغدغه ها و مشکلات قشر داروساز است
  • رضا ۲۲:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۵
    2 15
    ضمن تشکر از این قشر زحمت کش لازم به ذکر است بحث دریافت حق فنی علاوه بر سود بسیار زیاد فروش دارو که در حق مریض و نیازمند درمان اجحاف بزرگی است خسته گی بیمار را دو چندان مینماید . لطفا خودتان را جای بیماری قرار بدهید که با پرداخت حق ویزیت کلان , آزمایش های انچنانی که فقط باید در محلی که طبیب مشخص مینماید انجام پذیرد گرفتن جق فنی و عدم ارائه هیچ گونه خدمتی دیگر انصاف نیست موقع تحویل دارو عینا موارد مصرف طبق تجویز پزشک روی جعبه دارو رونویسی میگردد. چرا باید مردم علاوه بر سودی که بابت خرید دارو میپردازند مبلقی هم بعنوان حق فنی پرداخت نمایند خودتان تا حالا فکر کردید اخذ این مبلغ بناحق از مریض که رضایت قلبی ندارد شرعا و عرفا صحیح نیست ؟
    • مریم ۰۸:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۸
      7 0
      سلام آقای رضا در رابطه با نظری که در مورد مقاله داروساز.... نوشته بودید .. ضمن تشکر از ابراز نظرتان و خواندن مقاله :نمی دانم شما چقدر در جریان امور دارو هستید ولی سود دارو آنقدر زیاد نبست که فکر می کنید . داروهای خارجی اکثرا سود 10 درصد دارند و شیرخشکها خیلی کمتر . داروهای دیگر هم زیاد نیست بخصوص که مالیات و هزینه حمل و نقل و... دارند . مشکل قیمت بعضی داروهاست که آنهم تقصیر داروساز نیست . او هم آنهارا میخرد. کمبود دارو. گرانی و عدم کیفیت چیزیست که ما داروسازها را هم به شدت ناراحت کرده است. هزینه های دیگر هم که فرموده بودید ربطی به حق فنی ندارد باید به خود آنها پرداخته شود ( گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری....) درضمن داروسازها همیشه بدون هزینه به مراجعین مشاوره می دهند وقتی مراجعه کننده چیزی نمی خرد. بعلاوه مشکل را باید درست حل کرد حق فنی به جای خود . از آن طرف باید فدهنگ سازی بشود که هم داروساز به وظایفش عمل کند و هم بیمار بداند که خیلی چیزها را می تواند از داروساز بپرسد. ولی زیرسوال بردن داروساز و توهین به نقش او درست نیست . در هر شغلی افراد بی وجدان هست آیا درآن شغل همه را باید از حقوقشان محروم کرد؟
  • محیا غنیان ۰۰:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۶
    7 0
    مقاله خوب و تاثیر گذاری بود...البته برای ما داروسازها... امیدوارم برای مسیولین و بیمارانی که تنها درمورد دارو نگران هستند که از نظر قینتی کلاه سرشان نرود... و یا همچنان کنجکاو درمورد حق فنی...امیدوارم روزی برسد که جایگاه داروساز در کشورمان به جایگاه واقعیش برسد
  • سیدمحمود سبط نبی ۰۱:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۶
    6 0
    به نظر بعضی ها، پزشکان نقش عمده درتامین سلامت بیماران برعهده دارند و مدیریت این گروه است که منجر به سلامتی می شود.نقش سایر ارکان (داروساز، کارشناس تغذیه، پرستار،شنوایی سنج، بینایی سنج ،توانبخش و...) کجا و چه میزان است؟ چه کسی می داند؟
  • سمانه ۱۱:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۸
    4 0
    عزیزم حرف زدن چه فایده ای داره،من خودمم دلسوز بیمارا هستم ولی باید اینکار رو برای دلت انجام بدی و از هیچکی حتی همون بیمار انتظاری نداشته باشی چه برسه به کسانی که صحبتهای ما براشون مفهومی نداره. حساب و کنابهای ما برای پاس کردن چکهامون و هزار مشکل دیگه تو مخیله شان نمیگنجه....