٥ دی ماه صرفا یك تاریخ در تقویم نیست. ٥ دی ماه سالگرد سوگواری برای قربانیان زلزله یی است كه مدیریت بهینه امكانات و ظرفیت ها و توجه به شرایط موجود می توانست امكان حضور آنها در جمع عزیزان شان و نه خفته زیر خاك سرد را میسر كند. ٥ دی ماه ١٣٨٢، شهر كویری بم در ساعت ٥ و ٢٨ دقیقه و ٢٩ ثانیه بامداد به دست زمین لرزه یی با بزرگای ٦/٦ ریشتر زیر و رو شد و حاصل این لرزش كه فقط ١٨ ثانیه طول كشید ٢٦ هزار و ٢٧٠ مرگ، بیش از ١٠٠ هزار بی خانمان و ٣٠ هزار مصدوم بود.

چالش های مدیریت بحران وقوع زلزله

سلامت نیوز:٥ دی ماه صرفا یك تاریخ در تقویم نیست. ٥ دی ماه سالگرد سوگواری برای قربانیان زلزله یی است كه مدیریت بهینه امكانات و ظرفیت ها و توجه به شرایط موجود می توانست امكان حضور آنها در جمع عزیزان شان و نه خفته زیر خاك سرد را میسر كند. ٥ دی ماه ١٣٨٢، شهر كویری بم در ساعت ٥ و ٢٨ دقیقه و ٢٩ ثانیه بامداد به دست زمین لرزه یی با بزرگای ٦/٦ ریشتر زیر و رو شد و حاصل این لرزش كه فقط ١٨ ثانیه طول كشید ٢٦ هزار و ٢٧٠ مرگ، بیش از ١٠٠ هزار بی خانمان و ٣٠ هزار مصدوم بود.


٤٢ درصد جمعیت كشور در ١١٠هزار هكتار بافت آسیب پذیر
  به گزارش سلامت نیوز، روزنامه اعتماد در ادامه نوشت: چهره شهری كه قدمت بیش از دو هزار سال در كارنامه اش ثبت شده بود، روز بعد از زلزله دی ماه ١٣٨٢ از یك ویرانه قابل تمیز نبود. شهری نمانده بود كه قابل باز ساختن و نو ساختن باشد. امروز در مرورگرها با جست وجو برای واژه زلزله های ایران، ٣١ زمین لرزه به عنوان مهیب ترین و پرتلفات ترین زمین لرزه های كشور روی صفحه ظاهر می شود و در حالی كه پژوهشگران زلزله سرنوشت ایران را با زلزله در پیوندی ناگسستنی می بینند، مدیریتی كه باید بر بحران ها و حوادث طبیعی اعمال شود، هیچ تفاوتی با آنچه كه در دی ماه ١٣٨٢ بود و منجر به تلفات گسترده و تخریب غیر قابل باور و هدررفت سرمایه های ملی و انسانی شد ندارد. در فاصله این سال ها كه زمین لرزه هایی هم تراز یا حتی شدیدتر از زلزله بم در كشور رخ داده، مدیریت بحران همچنان بیمارگونه به بند زدن جراحاتی دست زده كه باید به جراحی توسط متخصصان حاذق سپرده می شد. بازمانده های پس از زمین لرزه در ایران بیش از آنكه گرفتار قهر زمین باشند، در سوءمدیریت تلف می شوند.

در سالگرد زلزله بم، ضمن همدردی با بازماندگان قربانیان، با مهدی زارع: دانشیار پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله، رییس كمیته مخاطرات طبیعی انجمن مخاطره شناسی ایران، عضو هیات مدیره انجمن ژئوفیزیك ایران گفت وگو كرده ایم. وی در این گفت وگو چالش های عمده در مسیر مدیریت بحران كشوری كه سرنوشتی محتوم و گره خورده با بلایای طبیعی دارد را زیر ذره بین برده است.
   
     مصطلح شده كه ایران روی كمربند زلزله قرار گرفته است، قرار گرفتن روی كمربند زلزله به چه معناست و زلزله در چه بازه زمانی و با چه شدت و چه عمقی كدام مناطق كشور را بیش از همه تهدید می كند ؟
    ایران روی نوار لرزه خیزی آلپ هیمالایا قرار گرفته كه حدود ٨ درصد از زلزله های دنیا و حدود ١٧ درصد از زلزله های بزرگ دنیا روی این نوار رخ می دهند. قرارگرفتن در این نوار بدان معنی است كه كشور ما (فلات ایران) در محدوده مرز برخوردی ورقه های پوسته و تغییر شكل زیاد واقع است. همواره بخشی از تغییر شكل (حدود ١٠درصد) به صورت زمین لرزه رخ داده و در آینده هم این وضعیت برقرار خواهد بود. ژرفای زمین لرزه ها در ایران، كم است (بین حدود ٨ تا ٢٥ كیلومتر برای بیشتر زمین لرزه های با بزرگای ٦ یا بیشتر) و این خبر خوبی برای ما نیست چرا كه هر زمین لرزه شدید (بزرگای ٦) یا بزرگ تر می تواند درصورت قرارگیری كانون در ناحیه مسكونی (مانند بم) به تلفات و خسارت زیاد بیانجامد. میزان این تغییر شكل (و در نتیجه لرزه خیزی) در جاهای مختلف كشور ما مختلف است (حدود ١٠میلی متر در سال در رشته كوه های زاگرس و حدود ١٣ میلیمتر در سال برای سایر نواحی كشور). میزانی از تغییرشكل كه به صورت زمین لرزه رخ می دهد از سه درصد در زاگرس به ٣٠ درصد در ناحیه البرز و كپه داغ و حدود ١٠درصد در ایران مركزی و ناحیه لوت می رسد. بنابراین و به همین دلیل تفاوتی كه در پوسته زمین و میزان تغییر شكل در جاهای مختلف ایران وجود دارد، شدت و تكرار زمین لرزه ها در نواحی مختلف ایران متفاوت است (بندرعباس و ناحیه تنگه هرمز هر دوسال یك بار یك زمین لرزه با بزرگای ٦ یا بیشتر، و سالانه حدود دو تا ٣ زمین لرزه با بزرگای ٥ تا ٦ تجربه می كنند، در حالی كه در محدوده بم و جیرفت فقط زمین لرزه ١٣٨٢ با بزرگای بیش از ٦ در قرن اخیر ثبت شده است. )
   
     مخرب ترین زلزله هایی كه طی ٥٠ سال اخیر در ایران به وقوع پیوسته و در خاطره مردم باقی مانده زلزله های بویین زهرا، رودبار، قائن، بم، آوج، طبس، ورزقان و ایلام و بوشهر است. به چه علت این زلزله ها بیشترین تلفات انسانی یا مالی را به جا گذاشت و چگونه ممكن بود شدت تخریب و تلفات این زلزله ها به حداقل برسد ؟
    تلفات زیاد به دلیل آسیب پذیری بالای ما و زیرساخت ضعیف ما از دیدگاه فیزیكی و اجتماعی در مواجهه با سوانح طبیعی و به ویژه زمین لرزه است. تخریب كمتر موقعی ممكن بود كه اولاواقعیت موجود در ایران و لرزه خیزی ایران را به عنوان بخشی از طبیعت فلات ایران می پذیرفتیم و با آن كنار می آمدیم و دوم آنكه «توجه به علم و دستاورد های فناوری و عقل و رفتار عاقلانه» از گذشته آغاز می شد و در این نواحی كه شما نام بردید برنامه هایی مختلف برای افزایش تاب آوری و كاهش آسیب پذیری عملیاتی می شد، كه متاسفانه و همچنان یا چنین رفتاری وجود ندارد یا میزان توجه به این موارد و رفتار عاقلانه بسیار اندك است.
   
     گفته می شود كه مدیریت بحران در ایران فاقد اختیارات و امكانات لازم برای مقابله با حوادث طبیعی یا كاهش تلفات و خسارات ناشی از آن است. با توجه به شرایط جغرافیایی ایران از نظر ریسك بالادر مقابل زلزله، مدیریت بحران چگونه باید اجرا شود آن هم در حالی كه برای شهری همچون تهران، ساختار شهر متاسفانه به گونه یی تغییر كرده (طی ساخت و سازهای بی رویه و غیراصولی) كه امكان هرنوع امدادرسانی به موقع را از نهادهای مسوول سلب كرده است ؟
    مدیریت بحران یك علم و از شاخه های علوم انسانی است و اجرای آن براساس روش علمی دستورالعمل ها و استانداردهای علمی معنی دار است. هر كس كه مسوولیتی داشت و در زمان مسوولیتش سانحه یی رخ داد و بر حسب اضطرار نوعی از رفتار و پاسخ را نشان داد (و به هر حال در خاطرات و تجربیاتش حضور در بحران و سانحه را می تواند ذكر كند، بدون اینكه ارزیابی از عملكردش شده باشد)، الزاما و به مفهوم علمی مدیر بحران نیست، اگر مدیریت بحران می خواهد به شیوه علمی دنبال شود هیچ چاره یی جز به كارگیری نیروهای متخصص، توانمند و دانشمند نداریم. مدیریت كاهش ریسك سانحه در كلانشهرها مساله یی مفصل تر است و اجرای آن عزم و اراده یی ملی و حاكمیتی می خواهد. چرا كه در كلانشهرها (به ویژه در تهران) تصمیماتی كه به كاهش ریسك یا افزایش ریسك سانحه زلزله بینجامد (كه متاسفانه دومی بیشتر برقرار است) صرفا از شهرداری صادر نمی شود، نگاه و عزم اجرایی كلان و ملی برای كاهش ریسك زلزله لازم است. روند توسعه در ایران متاسفانه در بیشتر موارد در جهت افزایش ریسك و توسعه یی به شدت ناپایدار است. اكثر حاشیه شهرهای بزرگ و مراكز استان های ما به دامنه كوه هایی می رسد كه محل گسل های فعال هستند و متاسفانه نه تنها در این نواحی شهرسازی جدید صورت گرفته، بلكه بافت به شدت آسیب پذیر جدید (مثلامسكن مهر) نیز در این نواحی ساخته شده اند.
   
     چالش های موجود در مسیر امداد رسانی در مدیریت بحران را چگونه ارزیابی می كنید؟
    به اجمال این چالش ها از همه مهم ترند: نبود دید واقع بینانه نسبت به واقعیت خطر و ریسك زلزله در ایران، كمبود نیروی تخصصی و عدم كاربرد نیروهای موجود در چرخه مدیریت بحران، عدم نگاه علمی و درازمدت به مسائل كلان ملی از دید سوانح به ویژه زلزله.
   
     تصویر بافت های فرسوده در كشور، غیراصولی بودن سازه های جدید و قدیم، وجود خطرهای بالقوه مانند قنات ها، شبكه خطوط برق و گاز چه دورنمایی از وقوع زلزله و تلفات احتمالی را در ذهن شما ایجاد می كند؟
    متاسفانه دورنما خیلی خوش بینانه نیست. بر اساس گزارش وزیر راه و شهرسازی در ٢٥ شهریور ٩٣، در ایران ٥٦ هزار هكتار بافت فرسوده و ٥٤ هزار هكتار بافت حاشیه نشینی وجود دارد. (جمعا حدود ١١٠ هزار هكتار بافت آسیب پذیر). اگر جمعیت متوسط ساكنان در بافت های آسیب پذیر را در ایران حدود٢٠٠ تا ٣٠٠ نفر برآورد كنیم، جمعیت ساكن در این بافت ها در حدود ٢٢ تا ٣٣ میلیون نفر برآورد می شود كه درصدی بیش از ٢٨ تا ٤٢ درصد از كل جمعیت ایران است... در سال ٩٣ جمعیتی حدود ١٦ میلیون و ٢٠٠ هزار نفر در استان های تهران و البرز زندگی می كنند كه حدود ١٣ میلیون و ٥٠٠ هزار نفر از این جمعیت در طی روز در تهران هستند. حدود ٣٧ درصد از جمعیت استان های تهران و البرز در درون یا نزدیكی پهنه گسله فعال ساكنند (پنج میلیون و ٩٨٥ هزار نفر). در خوش بینانه ترین حالت حدود ٢٥ درصد از جمعیت این دو استان در بافت فرسوده زندگی می كنند (حدود چهار میلیون و ١٠٠ هزار نفر)! بنابراین حدود ٦٢درصد از جمعیت متراكم ترین پهنه جمعیتی كشور در پهنه با ریسك بالای زلزله (در پهنه گسله یا در بافت های فرسوده) ساكن هستند (حدود ١٠ میلیون نفر!). با توجه به مجموع امكانات و محدودیت های شهر تهران، سند طرح جامع مصوب برای شهر تهران، سقف جمعیت پذیری شهر تهران را به ١٠ و نیم میلیون نفر محدود كرده است. در حالی كه طبق ضوابط طرح تفصیلی موجود و براساس اعلام نظر مشاور طرح تفصیلی، امكان استقرار بیش از ١٣ میلیون نفر جمعیت در تهران مقدور فرض شده. در پایان دوره دولت دهم اعلام شد كه برای ساخت چهار میلیون و ٤٠٠ هزار واحد مسكن مهر در كشور برنامه ریزی شده كه سه میلیون واحد تا پایان این دوره به پایان رسیده است. بنابراین مساحتی كه برای ساخت مسكن مهر در كشور در نظر گرفته شده است شامل حدود ٥٣ هزار هكتار بافت نوساز (اكثرا حاشیه نشین) جدید خواهد بود كه حداقل حدود شش میلیون و ٥٠٠ هزار نفر و به صورت واقع بینانه تر حدود ١٠ میلیون و ٥٠٠ هزار نفر (با فرض سكونت حدود ١٢٠ تا ٢٠٠ نفر در هر هكتار) در این ساختمان ها یا ساكن شده یا به زودی ساكن خواهند شد. با توجه به آسیب پذیری بالایی كه از واحد های مسكن مهر به ویژه در زلزله های ١٣٩١ ورزقان و ١٣٩٣ مورموری ایلام مشاهده كرده ایم، حتی اگر دست كم نیمی از این ساخت و سازهای جدید آسیب پذیری بالایی در مقابل خطر زلزله داشته باشند، حدود ٢٦٠٠٠ هكتار بافت فرسوده جدید به منازل مسكونی كشور اضافه شده یا در سال های آینده این اتفاق خواهد افتاد. جمعیت آسیب پذیر ساكن در این بافت های فرسوده نوساز حدود سه میلیون و ٣٠٠ هزار الی پنج میلیون و ٢٠٠ هزار نفر تخمین زده می شود.
   
     مسلما در این شرایط نمی توان به نجات كشور از تلفات احتمالی زلزله های آتی اندیشید. اما چگونه است كه وقوع زلزله در كشوری مانند ژاپن كمترین تلفات انسانی را دربر دارد اما ایران هنوز راهكار مناسبی برای كاهش تلفات به دست نیاورده؟ آیا باید علت را در ضعف مدیریت بحران جست وجو كرد؟ آیا نحوه پیش بینی زلزله در ایران با وجود ادعای مسوولان دچار ایراد است ؟ آیا واقعا ایران قادر به پیش بینی وقوع زلزله آن هم به صورت علمی و اصولی است؟
    دلیلش ٩٠ سال تلاش و زحمت ژاپنی ها در راه شناخت زلزله (بعد از زلزله ١٩٢٣ كانتو ژاپن كه با حدود ١٤٠ هزار كشته در محدوده شهر توكیو همراه شد) است و درك و كنار آمدن با واقعیت كشورشان، توجه به مساله ریسك و مدیریت كاهش ریسك بر پایه روش علمی و سرمایه گذاری وسیع برای پژوهش در زمینه زلزله و توسعه فناوری های مرتبط برای كاهش ریسك (از مقاوم سازی، تا هشدار پیش هنگام و پیش بینی و...) است. توجه به مدیریت درست منابع، توسعه بر پایه كاهش ریسك و توسعه زیرساخت های فیزیكی و فرهنگی و اجتماعی برای اجرایی كردن نتایج پژوهش و فناوری مسیر درستی است كه آنها طی كرده اند. هر كشوری در دنیا كه شرایطی مشابه از نظر ریسك زلزله (مانند ما) داشته باشد، راهی جز راه طی شده توسعه آنها (و همه دنیای مدرن) را برای كاهش ریسك ندارد.
  

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha